
الگوی سوم زن، چگونه محقق میشود؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-عطیه کهن؛ سخن از حضور اجتماعی زنان که به میان میآید، اما و اگرها و چرا و چگونهها صف میکشند و هزاران سوال و جواب بیپاسخ پیش رویمان قرار میگیرد. سؤال و جوابهایی که برخیشان جوابهایی واضح دارند، اما برخی در طول تاریخ چالشهای فراوانی ایجاد کردهاند. چالشهایی که بعضا نامسئلههایی هستند که به دلیل عدم درک متقابل زن و مرد در خانواده ایجاد شدهاند، یا عدم درک زنان در اجتماع.
مسائل زنان در اجتماع یا انکار میشوند یا در تقابل با مردان بیان میشوند و این انکار و بیان تقابلی، زنان را خسته و فرسوده میکند و اختلاف را در جامعه نهادینه، و در نهایت فشارهای اجتماعی یا رخوت زنان را به بار میآورد.
مسائل زنان را نباید از باب مسائل زن یعنی جنس مخالف مرد دید، مسائل زنان مسائل یکی از اصلیترین ارکان جامعه است، رکنی که آیندة یک جامعه به دستان او رقم میخورد. چرا که نسل آینده پرورشیافته در دامان اوست. با این دید همة افراد جامعه در قبال برطرف کردن مسائل زنان باید پا پیش گذارند و برای برآوردهشدن این مطالبات کوشش کنند.
در حال حاضر پیگیری مسائل زنان محدود به زنان شده و تنها زنان شاغل و تحصیلکرده در تریبونهای خود، که به هزار زحمت به آ نها رسیدهاند، فرصت احقاق حقوق و مطالباتشان را دارند. اما همین زنان شاغل یا دانشجو نیز در پس انبوهی از مشکلات گم شدهاند و هویتشان را گم کردهاند یا با سردرگمی یا سرخوردگی دست وپنجه نرم میکنند. در مقابل هم قشر عظیمی از مادران خانهدار، زنان عشایر و روستایی یا... هیچگاه فرصت بیان مطالباتشان را ندارند و هیچوقت در جامعة شهری شنیده نمیشوند.
«حرکت در جهت احقاق حقوق زنان در جوامع اسلامی و در جامعۀ ما حتما باید انجام گیرد؛ منتها بر مبنای اسلامی و با هدف اسلامی. یک عده نگویند که این چه نهضتی است، این چه حرکتی است؛ مگر زن در جامعۀ ما چه کم دارد؟ متأسفانه ممکن است بعضی اینگونه فکر کنند. این، ظاهربینی است. زن در همة جوامع -ازجمله در جامعۀ ما- گرفتار ستم و دچار کمبودهایی است که بر او تحمیل میشود؛ اما این کمبود، کمبود آزادی به معنای بیبندوباری نیست؛ این کمبود، کمبود میدانها و فرصتها برای علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادهاست. این را باید تأمین و جستوجو کرد. این همان چیزی است که اسلام بر روی آن تکیه کرده است.» رهبر انقلاب (۱۱/۱۱/۱۳۷۶ )
با وجود تمام مشکلات آنچه که واضح است رشد و بالندگی زن مسلمان ایرانی پس از انقلاب است. زن مسلمان ایرانی در میان جدال متحجران و متجددان، در میان آنها که سعی داشتند زنان را با خانهنشینی از دل تاریخ حذف کنند و آنها که او را ابزار دست سرمایهداران میخواستند، راه سومی برگزید. الگوی سوم زن تنها یک شعار پررنگ و لعاب نیست، چرا که بسیاری از زنان در هر نقشی که دارند، به آن سمت در حال حرکتند؛ چه دانشجو، چه شاغل، چه عالم و چه خانهدار. گرچه هنوز تحقق این الگوی سوم نیازمند کارهای جدی و زمینهای بسیار است.
«الگوی سوم زن تنها در نسبت با الگوی سوم انسان و در بستر الگوی سوم جامعه با تمام تکثراتش معنا دارد، الگوی سوم مرد، الگوی سوم خانواده، الگوی سوم دولت، الگوی سوم مدیر، الگوی سوم شهر و ... ما نمیتوانیم زن را از این بافتار بیرون بیاوریم و بینسبت با دیگر مسائل به او بگوییم خودت چنین زنی باش در حالی که محیط پیرامونی هنوز پذیرای این الگو نشده باشد. مسائل زنان آن هنگام در مسیر حلشدن قرار میگیرد که نه به عنوان مسائل قشری زنان که به عنوان مسئلۀ کشور به رسمیت شناخته شود و همه، اعم از زن و مرد، خود را در حل آن ذینفع بدانند. وقتی بنای سعادت عالم وابسته به تحقق زوجیت است، ناشکوفایی یا تحت ستم بودن یک جنس سلامت و سعادت جنس دیگر را نیز مختل میکند.» (فاطمه رایگانی، صحبتها در محضر رهبر انقلاب به مناسبت روز زن و میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها)
امیدواریم که در آیندۀ نزدیک شاهد تحقق این الگوی سوم در ایران و جهان باشیم.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است