آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۷۶۷۹۱
گزارش|

چنگ زدن اسرائیل به ریسمان آمریکا برای فرار از شکست/ عملیات نمایشی ترامپ علیه ایران چه هدفی داشت؟

حمله بامدادی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران با ادعای نابودی کامل، در عمل به یک نمایش نظامی بی‌اثر تبدیل شد و با تردید‌های جهانی روبه‌روست.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ درحالی‌که دونالد ترامپ از موفقیت «کامل» در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران سخن می‌گوید، شواهد میدانی و گزارش‌های اطلاعاتی از واقعیتی کاملاً متفاوت پرده برداشته‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که این حمله، بیش از آن‌که یک اقدام مؤثر نظامی باشد، یک نمایش سیاسی-تبلیغاتی بوده که با اهداف خاصی طراحی و اجرا شده؛ نمایشی پر سروصدا، اما بدون دستاورد واقعی.

 

ادعاهای ترامپ در تضاد با واقعیت میدانی

 

رئیس‌جمهور آمریکا، بلافاصله پس از حملات بامداد امروز، مدعی شد که تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان به‌طور کامل نابود شده‌اند. او این حمله را یک «موفقیت بزرگ» خواند و تأکید کرد که این عملیات می‌تواند ایران را وادار به تغییر رفتار کند. اما بررسی دقیق و گزارش‌های میدانی، تصویری کاملاً متفاوت را نشان می‌دهند: نه‌تنها مراکز اصلی غنی‌سازی اورانیوم آسیب جدی ندیده‌اند، بلکه بسیاری از سامانه‌های زیرزمینی حتی هدف قرار نگرفته‌اند.

سازمان انرژی اتمی ایران نیز رسماً اعلام کرده که هیچ‌گونه نشانه‌ای از آلودگی هسته‌ای یا نشتی تشعشعات در محل تأسیسات مشاهده نشده است. تصاویر منتشرشده از سوی رسانه‌های ایرانی و گزارش شاهدان محلی، تنها به خسارات جزئی در بخش‌های غیرحساس اشاره دارند. این یعنی، برخلاف ادعای ترامپ، اهداف اصلی ایران نه نابود شده‌اند و نه حتی مختل.

سؤالی که اکنون مطرح می‌شود این است: هدف واقعی ترامپ از این حمله چه بوده؟ اگر خود او می‌دانسته که این حمله نمی‌تواند به نابودی واقعی برنامه هسته‌ای ایران منجر شود، پس چرا آن را انجام داد؟

پاسخ در مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، نظامی و روانی نهفته است که نشان می‌دهد این حمله بیشتر پاسخی به شکست‌ها و ناکامی‌های پی‌درپی آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر ایران بوده تا اقدامی با پشتوانه عملیاتی واقعی. برخی از مهم‌ترین دلایل اقدام ترامپ عبارت‌اند از:

شکست حمله نخست اسرائیل به ایران و موفقیت تهران در عبور سریع از شوک اولیه و آغاز ضدحملات مؤثر.

تشدید حملات موشکی و پهپادی ایران به مواضع حساس اسرائیل که نشان‌دهنده توانمندی بالا و رشد سامانه‌های دفاعی داخلی است.

سربلندی ایران در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی و استمرار غنی‌سازی اورانیوم علی‌رغم تهدیدات.

انتقال هوشمندانه تجهیزات حیاتی، از جمله سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم، به مکان‌های امن و سری، که کارایی هرگونه حمله نظامی را کاهش داده است.

ناکامی آمریکا و اسرائیل در ایجاد بی‌ثباتی داخلی در ایران و کشف شبکه‌های جاسوسی پیش از هرگونه عملیات مؤثر.

افزایش فشار سیاسی لابی صهیونیستی بر ترامپ برای ورود مستقیم آمریکا به میدان نبرد به نفع تل‌آویو.

نگرانی از برتری ژئوپلیتیکی ایران در منطقه و تغییر توازن قدرت به‌نفع محور مقاومت.

همه این عوامل در کنار هم، ترامپ را به‌سمت اجرای یک عملیات پر زرق‌وبرق، اما بی‌اثر سوق داد؛ عملیاتی که قرار بود دستاوردی رسانه‌ای برای کاخ سفید و متحدانش باشد، نه یک موفقیت واقعی در میدان جنگ.

چند ساعت پس از عملیات، بسیاری از تحلیلگران نظامی و رسانه‌های آمریکایی نیز در صحت ادعاهای ترامپ ابراز تردید کردند. برخی گزارش‌ها حتی از اختلاف‌نظر در درون کاخ سفید و پنتاگون درباره زمان و گستره حمله خبر دادند. همین موضوع، گمانه‌زنی‌ها درباره اهداف پشت‌پرده این اقدام را تقویت می‌کند.

 

پاسخ تهران چگونه خواهد بود؟

 

با فروکش کردن غبار حمله، حالا چشم‌ها به سمت واکنش ایران دوخته شده است. اینکه پاسخ تهران چگونه و با چه شدتی باشد، تعیین‌کننده آینده درگیری‌ها خواهد بود. ایران بارها اعلام کرده که بر اصل «پاسخ متناسب» پایبند است؛ بنابراین اگر خسارات حمله ناچیز بوده، پاسخ نیز احتمالاً محدود خواهد بود. اما این بدان معنا نیست که ایران سکوت خواهد کرد.

نشانه‌هایی از آغاز پاسخ‌های عملی ایران هم‌اکنون دیده می‌شود. حملات موشکی جدید به مواضع اسرائیل، بازنگری احتمالی در تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و افزایش فشار سیاسی بر متحدان آمریکا، تنها بخشی از ابزارهایی هستند که در اختیار تهران قرار دارند.

عملیات نظامی اخیر ترامپ علیه ایران، نه‌تنها به هدف اصلی خود دست نیافته، بلکه بن‌بستی سیاسی و نظامی برای آمریکا ایجاد کرده است. ترامپ، به‌جای پایان دادن به بحران، آن را وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر کرده و اکنون باید منتظر پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیر تصمیم عجولانه خود باشد؛ هم در میدان نبرد، هم در سیاست خارجی و حتی در کارزار انتخاباتی داخلی.

در نهایت، اگر هدف ترامپ از این حمله، ایجاد «روان بازدارنده» یا «قدرت‌نمایی استراتژیک» بوده، باید گفت که نه‌تنها این هدف محقق نشده، بلکه ایران اکنون در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند پاسخ را با دقت، قدرت و در زمان مناسب بدهد؛ پاسخی که نه‌تنها قدرت واقعی ایران را اثبات می‌کند، بلکه جشن پیروزی خیالی دشمن را به واقعیت شکست بدل خواهد کرد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار