
از متن تا میدان؛ نشست هماندیشی ناشران و نویسندگان جبهه انقلاب اسلامی پیرامون روایت جنگ ایران با رژیم صهیونیستی

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست هماندیشی ناشران و نویسندگان جبهه انقلاب اسلامی پیرامون روایت جنگ ایران اسلامی با رژیم صهیونیستی با حضور دکتر فواد ایزدی، کوروش علیانی، حسین وهابیان، مجید صفاتاج، ابراهیم اکبری دیزگاه، علیاصغر عزتیپاک و جمعی دیگر از نویسندگان و ناشران جبهه انقلاب اسلامی و با محوریت نسبت اهالی قلم و کتاب با وطن حین جنگ در سالن صفارزاده برگزار شد.
دکتر فواد ایزدی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین الملل در ابتدای نشست بیان کرد: کشور ما در این جنگ ۱۲ روزه دچار غافلگیری شد. روزنامه وال استریت ژونال دو مقاله با موضوع این جنگ نوشته است. مرکز هاتسون هم متن دیگری نوشته و به مسائل ریز این جنگ دقت کرده است. در این متن آمده است که روز حمله به ایران از قبل مشخص و قرار بود که روز عروسی پسر نتانیاهو باشد، اما خب این اتفاق نیفتاد.
او در ادامه گفت:به نظر من به دو دلیل محاسباتشان اشتباه از آب درآمد و به خاطر دو تحلیل غلط این اتفاق افتاد: اول اینکه پرونده مذاکرات و حمله را یکجا بررسی کردند؛ حرف نتانیاهو و همچنین ترامپ که میگفت یا مذاکره میکنید یا حمله میکنم. این حرف این ذهنیت را ایجاد کرد که در میانه مذاکرات حملهای رخ نمیدهد؛ اما برعکس شد. اینها دو پرونده مجزاست. حالا اینکه آیا دوباره حمله میکنند یا نه، باید بگوییم: بله! اگر همان هزینه دفعه قبل را پرداخت کنند دوباره حمله خواهند کرد.
ایزدی با تاکید بر اینکه تحلیل غلط دوم به نوع رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی برمیگردد، گفت: رابطه آمریکا و اسراییل در کشور ما به خوبی تبیین نشده است. عملیات روانی قویای درباره ارتباط اینها وجود و موجی در کشور راه افتاد که بعدها مشخص شد همه اینها بازی خودشان بود. نوع رابطه امریکا و رژیم صهیونیستی بسیار عمیق است. همپوشانی دارد.
این پژوهشگر سیاسی افزود: ما تحلیلهای غلطی از گذشته داشتیم مانند اینکه گفته بودند ما یک تغییر رفتار و یک تغییر رژیم داریم؛ عدهای هم در کشور پیدا شدند و همراهی کردند که خیلی چیزها را قبول نداشتند و مخالفت میکردند و روی حرف آنها جو متشنجی را ایجاد کردند. میگفتند ما برای حفظ کشور و جمهوری اسلامی خودمان را عوض کنیم. همان زمان رهبر معظم انقلاب جملهای داشتند. فرمودند: «تغییر رفتار همان تغییر حکومت است.» طراحی این تحلیل این بود که اگر در موضوعی توانمندی وجود دارد، مثل موشکی و هستهای را در اختیار آنها بگذاریم تا بعد راحتتر بتوانند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
ایزدی با اشاره به اینکه در ۳۰ سال گذشته دو تفکر در کشور داشتیم، گفت: تفکر رهبری که درخواستهای آمریکا از ایران حد یقف ندارد و در هر حوزهای که امتیاز بدهیم، چیزی دیگر میخواهند. تفکر دیگر اینکه اگر لیستی از ناراحتیهای آمریکا داشته باشیم و آنها را برطرف کنیم، آمریکاییها به شما اجازه حکومت میدهند. رهبری در سومین پیام خود هم اشاره کردند که آمریکاییها به هیچ چیزی راضی نمیشوند و تسلیم شدن کامل ایران را میخواهند.
فواد ایزدی با طرح این سوال که الان چه باید کرد؟ گفت: ما به این نتیجه رسیده بودیم که طرف مقابل میپندارد ایران ضعیف شده و اکنون بیدفاع است و بهترین زمان برای حمله است و با توجه به اطلاعاتی که در دست داشت، با مذاکره حواس مردم را پرت کردند. البته با توجه به نشانههای موجود، حدسهایی برای شروع جنگ زده میشد.
ایزدی افزود:اکنون ما باید درس بگیریم. با چشم باز مذاکره کنیم. اشتباهاتمان را بپذیریم و از آنها درس بگیریم. پس از آن دکترین هستهای کشور باید بازبینی شوند که کار ما نیست. مشکل اصلی کشور ما بحث تحلیل است. ما در حوزه نشر باید این کار را انجام دهیم. ما در زمان وزارت دکتر صفارهرندی طرحی داشتیم برای ترجمه کتابهای خوبی که در حوزه آمریکا و اسراییل نوشته شده است. در این طرح بنا داشتیم کتابّها رصد و انتخاب شوند. پس از آن خریداری و بررسی شود و برای ترجمه در اختیار ناشر قرار داده شود. ما الان از این راه باید تحلیل و تبیین را انجام دهیم و به سراغ کتابهای خوب برویم.
در ادامه کوروش علیانی؛ نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: تصورات مختلفی درباره روایت وجود دارد؛ یکی از آنها این است که روایت امری است زبانی؛ اینطور نیست. یکی دیگر از تصوراتی که وجود دارد این است که روایت یعنی داستان؛ اینطور نیست. روایت یک موضوع تصویری است و از این جنس است. روایت یک تصویری است که تحول و حرکت در آن وجود دارد. روایت بین ۹ تا ۱۱ خصوصیت دارد. خداوند ۶۲۰۰ آیه در اختیار مخلوقات گذاشته تا به سلیقه و زبان خود انتخاب کنند. چرا اینکار را میکند؟
علیانی در ادامه گفت: در طوفان الاقصی یک ویدیوی چندثانیهای از یحیی سنوار پخش شد که همه چیز را تکان داد. سنوار با یک تصویر (پرتاب پوب دستیاش به سمت ریز پرنده دشمن) همه چیز را تغییر داد و جایگزین همه اس
طورهها شد. در همین جنگ خودمان، زمانی که حملات اتفاق افتاد، آنها ضرباتی زدند و ما هم ضرباتی زدیم که مجبور شدند آتشبس یک طرفهای را پیشنهاد بدهد و خودشان هم بپذیرند. اما فقط یک جمله ضربهای را به ما وارد کرد و آن یک جمله این بود: «آسمان ایران در تسخیر اسراییل است.» این چه جملهای است؟ این جمله، چون تصویر دارد به همین خاطر توانست ضربه وارد کند. ما زمانی میتوانیم اثرگذار باشیم که با تصویر، روی مغز مخاطب اثر بگذاریم. عصبهای مغز گاهی با عوامل بیرونی تحریک میشود و گاهی با متن و مکتوبات. زمانی که یک متن را میخوانید، بدون اینکه دیده باشید اعصاب بینایی تحریک میشود و تصویر را میسازد. این خاصیت ادبیات و روایت است.
کوروش علیانی افزود: آدمیزاد با برهانها باورمند نمیشود، اما با دیدن یک فرد که به مسجد میرود و احوالپرسی میکند باورمند میشوند، چون تصویر انسانی را میبینند که ملموس است و برایشان تصویرسازی میکند. جنگ نظامی هم پیوست رسانهای دارد! این حرف اصلا ارزیابی دقیقی نیست. ما درگیر یک جنگ نظامی چند هزار ساله هستیم. جنگ اصلی جنگ فرهنگی است.
حسین وهابیان؛ کارشناس حوزه فلسطین بیان کرد: در جامعه شبهاتی وجود داشته و رسوب کرده است. تا قبل از عملیات طوفان الاقصی و جنگ اخیر، پل ارتباطی برای تبیین وجود نداشته است، اما پس از آن و بهخصوص در این ۱۲ روز فرصتی پیش آمده که بتوانیم به این رسوب شبهات را جواب دهیم. برای این کار احتیاج به منظومه فکری داریم که اصلا جبهه انقلاب چه منظومه و سیری را دارد؟ اکنون، چون عواطف درگیر شده فرصت خوبی است که این اتفاق بیفتد. باید بدانیم مساله ما با اسراییل چیست؟ چرا باید از فلسطین حمایت کنیم؟ اینها دو بخش هستند نیابد اینها را متصل به هم بدانیم. ما حامی فلسطینیان هستیم چراکه مورد ظلم واقع شدند.
او افزود: شاید سوال پیش بیاید که چرا فلسطین؟ چرا دیگر کشورها که مورد ظلم واقع شدهاند را حمایت نمیکنیم؟! مساله ما پس از حمایت از مظلوم، قدس شریف است که قبله اول مسلمانان بوده است. اگر این را بپذیریم، شناخت اسراییل خیلی مهم میشود. در ادامه آن هم چارچوب آمریکا و اسراییل مشخص میشود. اسراییل یکی از ایالتهای آمریکاست. از بُعد خاک، اقتصاد و نظامی، اسراییل جزیی از آمریکاست. این باید برای مخاطب تبیین شود. به طور کلی ما در بحث اسراییل، هزینه امنیت خودمان را میدهیم.
ابراهیم اکبری دیزگاه؛ نویسنده حوزه ادبیات در ادامه گفت: دو نکته در این مباحث مطرح شده است ما غافلگیر شده و فریب خوردیم. این یک شکلی از این ماجراست. غفلت و فریب در ادامه یکدیگر هستند. بنیاد غرب دو دوره دارد و حقیقت به دو گونه ظهور میکند: قبل از افلاطون که روایت ایلیاد و اودیسه اتفاق میافتد. میدانیم که آنها برای صدق نمیجنگند و جنگاوران بهراحتی این متون را به دروغ میگویند و فریب میدهند. اما بعد از افلاطون حقیقت ظهور میکند. وقتی دستاورد دشمن بر روایت جعلی است، شما نمیتوانید با صدق مبارزه کنید.
این نویسنده افزود:ما قبول داریم فریب خوردیم، چرا؟ این پرسش آشناست. زمانی که ما در جنگ با روسها شکست خوردیم، عباس میرزا میپرسد ما چرا شکست خوردیم؟ من فکر میکنم بردن مساله به سمت سیاسیون، آدرس غلط دادن است. سیاسیون بدنه جامعه ما هستند و با عوام فرقی ندارند. این یک مساله انسانشناسانه است. انسان ایرانی از یک غفلت ۲۰۰ ساله و برای آشنایی با غرب وارد شد و رفت تا بداند چه باید کرد که شکست نخورد. من نمیگویم شکست نخوردیم، اما یک قدم به جلو حرکت کردیم.
دیزگاه با بیان اینکه ما متوجه نبودیم که مذاکره و جنگ در کنار هم قرار میگیرند، گفت: من میگویم ما در روایت مشکل داشتیم. من فکر میکنم با همه این اتفاقاتی که افتاده، برای انسان ایرانی مفید است که بداند چه اتفاقی افتاده است؛ چراکه ما همواره اسراییل را در نسبت با فلسطین میفهمیدیم و این جنگ باعث شده ما نسبیت ایران و اسراییل را متوجه شویم. این جنگ ما را بیدار میکند و ۲۰ سال دیگر نمیگوییم چرا فریب خوردیم و غافلگیر شدیم.
علیاصغر عزتیپاک در ادامه گفت: ما نویسندگان باید سریعتر عمل کنیم. نویسندگان محفوظان دنیا هستیم و باید دست بجنبانیم. ما از لحاظ فرهنگی در محاصره هستیم و باید خودمان را وارد عمل کنیم. آسمان فرهنگی اسراییل آهنینتر است، اما میشود به آن نفوذ کرد. اما مهم است که چه کسی موشک را شلیک کند. اگر قرار است کاری انجام شود باید جمعهای مشورتی تشکیل شود و باید بدانیم چرا سکوت کردیم و چطور باید روایت کنیم.
مجید صفاتاج: ما در جنگ شناختی باختیم. برای تعریف این جنگ و حدود و گستره آن، باید به راهبردها و تاکتیکها توجه کرد. ما در تاکتیکها باختیم و سرگرم مذاکرات و غربستیزی شدیم. باید به این نکته توجه کنیم که آمریکاییها و اسراییلیها هم در جنگ شناختی باختند. رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی نتوانست براساس
یک فهم درست به تحلیل درست برسد. این رژیم کاملا توسعهطلب، متجاوز و قدرتطلب است و در عین حال از ابزارهای مختلف سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی برخوردار است. اما نتوانسته به یک فهم درست از محور مقاومت برسد. به همین خاطر اعلام کردند کار غزه تمام است و بیشترین جنایتها را هم انجام داده است.
این ناشر در ادامه بیان کرد: در خصوص ایران هم همینطور است. آنها فکر میکردند ایران هم مانند دیگر کشورهاست و پس از یک شکست. ترورها میتوانند با یک طرح و برنامه مشخصی، ایران را از پا دربیاورند. ایران در ابتدای این جنگ باخت، اما من فکر میکنم یکی از دلایل آتشبس یکطرفه این است که آنها به این نتیجه رسیدند با ترور فیزیکی نمیتوانند برنامههای توسعهطلبی خود را پایهریزی کنند. دستگاه رسانهای دشمن خیلی قوی است. یکی از کارهایی که ما ناشران باید انجام دهیم این است که در حوزه ادراکی کار کنیم و با تبیین و تحلیل وقایع کاری نکنیم که ایده اینکه ایران دچار جنگ شناختی است، پرورش یابد.
علیرضا قزوه در ادامه این نشست با اشاره به اینکه بخشی از حافظه تاریخی ما با یهود خوب نیست، گفت: در کتاب شاهنامه فردوسی و در بخش تاریخی آن اشاراتی به کارهای یهود و رفتارهای غیرانسانی آنها شده است، اینها باید بازخوانی شود و مردم باید اینها را بدانند.
این شاعر در افزود: امروز هر که به اسراییل پناه میبرد از آن ضربه خواهد خورد. کتاب «انگیزه ترامپکشی» را من نوشتم، اما این کتاب مظلوم ماند. باید این کتاب امروز دیده شود. اینکه میگویند ملیت بهدرد میخورد و دین به کار نمیآید اشتباه محض است. ما در زمان مغولان هم رفتارهای یهودیان را میبینیم. در آنجا مولانا میگوید: زین دوستان سست عناصر دلم گرفت/ شیر خدا و رستم دستانم آرزوست. ما باید اینها را تبیین کنیم. باید بدانیم که همین امروز هم در بین نویسندگان ما هستند کسانی که در این زمین دین و ملیت بازی میکنند.
قزوه بیان کرد:امروز خیلی از افرادی که تحلیل ارائه میکنند را تخریب میکنند. دیدهبانانی که تحلیلهای درست ارائه میدهند هم در این دسته قرار میگیرند و توسط دیگران تخریب میشوند. من به شاعران گفتهام باید این موضوعات را تبیین کنند. اگر بخواهند ما را شکست دهند، از داخل این اتفاق میافتد. ما باید همراه هم باشیم. ما نیاز به این روشنگریها داریم و باید حمایت کنیم.
الهه آخرتی با بیان اینکه ما در شرایطی هستیم که نیاز به سازماندهی داریم، گفت: ما وارد مرحله بعدی این جنگ خواهیم شد. برگزاری این قسم نشستها بسیار خوب است، اما نشستهای ما چه خروجی خواهد داشت؟ بعد از جلسه با خودمان میگوییم که چه تصمیمی گرفتهایم؟ ما باید به سمت کارهای عملیاتی برویم. باید مانند مسابقه فوتبال، بین دو نیمه یک نفر بیاید توضیح دهد که چه کاری باید بکنیم. ما خیلی به این موضوع نیاز داریم. باید بدانیم چه بگوییم و چه برنامهای داریم. ما نیاز به انگیزه افراد داریم و باید بدانیم چطور آن را تقویت کنیم. ما باید اعداد شهدایمان را تبدیل به داغ کنیم، داغی که سرد نشود. ما در اسلام و تاریخ الگو داریم. ۱۴۰۰ سال است که برای سیدالشهدا عزاداری میکنیم. ما باید مردم را خونخواه شهدایمان کنیم. اینکه مسئولان چه میکنند در اختیارات ما نیست.
این نویسنده بیان کرد: خشم مقدس مردم را باید نگه داریم و برای جنگ وجودی استفاده کنیم. الان یک فرصتی فراهم شده که ما بنویسیم و بخوانیم.
رضا قریبی: این ۱۲ روز یکی از پرافتخارترین دورههای ایران است. ما در سال ۱۳۵۶ کجا بودیم؟ اکنون و بعد از این ۴۵ سال در مقابل دنیا ایستادیم. ۹۰ درصد مردم ما نمیدانند ما در چه جنگی هستیم. هنوز برخی از مردم ما در جنگ عراق هستند و با آن دوره مقایسه میکنند. ما وارد جنگهای طولانی و بیسرانجام شدهایم. ما در دوگانه جنگ و صلح هستیم.
وی اشاره کرد: در این ۱۲ روز ذوق ایرانی را دیدیم. کلماتی که در این روزها تولید شده همگی نشان از لطافت دارد. ما باید بدانیم چه بودیم و چه شدیم. ما دلال کمپ دیوید بودیم و با غیرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به این نقطه رسیدیم. اکنون ما عزت داریم. در دوره پهلوی ما تحت سلطه ۳۶۰ درجه آمریکا بودیم. در این دوره خواندن تاریخ بسیار موثر و حائز اهمیت است.
مریم مقانی؛ نویسنده ادبیات داستانی بیان کرد: نویسندگان چشم و گوش جامعه هستند، اما کسی به حرف ما گوش نمیکند. من در سال ۱۳۸۸ کتاب «چشمّهایم در اورشلیم» را نوشتم، اما در سال ۱۴۰۰ این کتاب دیده شد. کتاب دیگرم درباره زن و میهن نوشتم، اما حمایتی از ما نمیشود.
مریم مطهریراد با بیان اینکه علم و روایت از هم جدا نیستند، گفت: در سال ۱۳۹۲ پروپازال من درباره انرژی هستهای بود، اما اساتید آن دوره توجهی نکرده و مطالعات من را تخیل دانستند. آمریکا و اسراییل منافع مشترک دارند و برای آن میجنگند. ما باید اتحاد مردم را در این روزها جدی بگیریم.
بهزاد دان
شگر؛ نویسنده و پژوهشگر گفت: در این روزها فیلمهای زیادی از شهید حاجیزاده دیدیم که در آن میگویند برای صنعت موشکی مجبور شدهاند زمینهایی را بفروشند. من باید بگوییم در این کشور هر کسی کار جدی کرده است، کسی او را جدی نگرفته؛ نه فقط ما نویسندگان بلکه همین عزیزان در حوزه نظامی هم دیده نشدهاند. ما هم اگر اعتقاد داریم با بیان و تبیین باید پای آن بایستیم.
او ادامه داد:مهمترین ضعف ما در این روزها توجه به کلانروایتهاست. حتی در روزهای ابتدایی جنگ ۱۲ روزه، همه فضای رسانهای ما پر از غم فراق و از دست دادن بود. تا جایی که رهبر معظم تذکر دادند که از فتوحات هم باید بنویسید.
دانشگر با تاکید بر اینکه باید سوژه پیدا کنیم و از اتحاد و انسجام و فتوحات بنویسیم، گفت: ما نویسندگان باید از فضای دانشبنیان و بخش موشکی بنویسیم. یکی از کارهایی که باید بکنیم این است که باید دشمنشناسی خوبی داشته باشیم و با واقعیت آنها را به مردممان معرفی کنیم.
نویسنده حوزه ادبیات افزود: باید نوجوانان و جوانان را تشویق کنیم تا ترغیب شوند در راستای پیشرفت دانشبنیان قدم بردارند و افتخارآفرینی کنند. این امر از طریق روایت زندگی همین شهدا و بیان واقعیت اتفاق میافتد.
دانشگر در ادامه اظهار کرد: ما در حوزه هنری آمادهایم تا با نویسندگان تعامل داشته باشیم و دوستانی که سوژه یا انگیزه دارند تا روایتی از این روزها را بنویسند. ما دنبال آدمهایی میگردیم که مختصات اتفاقات را بشناسند و سوژه داشته باشند با ما آنها را به سراغ سوژه بفرستیم.
میثم نیلی؛ مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پایان این نشست گفت: به عنوان مجموعهای که با ناشران در ارتباط است میگویم که ناشران با وجود همه مشکلات مالی، آمادگی انتشار کتابهای خوب با موضوع این جنگ را دارند و کتابها را منتشر میکنند. اما این همه مساله نیست. حرفهایی که در این نشست مطرح شد، حرفهای خوبی است، اما برخی از آنها از توان انجمنها و موسسات خارج است. باید یک طراحی انجام شده و پیگیری شود.
نیلی در ادامه گفت: در جایزه جهانی ادبیات فلسطین کتابهای آنها ترجمه شد، اما تعداد کمی از کتابهای فارسی به دیگر زبانها ترجمه شد. این اتفاق باید بیشتر باشد.
مدیرعامل مجمع ناشران بیان کرد: این جنگ ادامه دارد، اما مساله دیگر رعب و وحشت است. دشمن ما به دنبال ایجاد وحشت در بین نظامیان و سیاستمداران و مردم عادی ماست. مساله الان درباره ایران و در تناسب فلسطین است. ما باید حواسمان را جمع کنیم که چارچوبهای گفتمانی انقلاب اسلامی که از معجزات الهی است جابهجا نشود. اصلا هم قرار نیست که از آرمان فلسطین کوتاه بیایم.
میثم نیلی اظهار کرد:ما باید رعبزدایی کنیم. این کار هم با یاد خدا و روایت از حماسهسازان اتفاق میافتد. ما باید محتوای عمیق تولید کنیم و نسل بسازیم و انسان بسازیم. روایت انسانساز است. ما باید انسانسازی کنیم.
او در پایات با بیان پیشنهاد برای تشکیل جمع نخبگانی گفت: جمعی از دوستان و نویسندگان به نمایندگی از دیگران اتاق فکری تشکیل بدهند و کار را به عهده بگیرند. مبانی و مباحث و راهبردها را مطرح کنند و کار را شروع کنند. اصل تولید روایت قبل از انتشار محتوا مهم است که یک بخش آن روایتها و کلانروایتهاست. الان باید جمع اولیه تشکیل شود و همفکری کنند و در اختیار دیگران قرار بدهند. تا بعد از آن کار تولید و انتشار به سرانجام برسد.