من خيلي از كشورهاي دنيا رفتم هيچ جا مشكلاتي كه در ايران داشتهايم نداشته، نمازخانهاي كه راهآهن زوريخ دارد راهآهن تهران ندارد و ...
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ وقتي پاي صحبت هايشان مي نشيني انقدر حرف براي گفتن دارند كه ساعتها وقت هم برايشان كم است.
يك تماس تلفني با خبرگزاري باعث شد تا نشستي را براي شنيدن دغدغه هاي جانبازان داشته باشيم اما فقط جانبازان در نشست ما حضور نداشتند 4 نماينده مجلس را هم دعوت كرديم تا دغدغه هاي جانبازان در حوزه قانوگذاري را پاسخگو باشند؛ البته ناگفته نماند كه دو تن از نمايندگان حاضر در اين نشست خود جانباز بودند و با دغدغه هاي جانبازان كاملا آشنا بودند.
حاضرين در اين نشست، يوسف مجتهد، جانباز 80 درصد؛ محسن برزگر محمدي، جانباز 70 درصد؛ ارسلان فتحي پور، رئيس كميسيون اقتصادي؛ اميرحسين قاضي زاده هاشمي، سخنگوي كميسيون اجتماعي مجلس؛ سيد علي طاهري، سخنگوي كميسيون فرهنگي؛ غلامعلي جعفرزاده ايمن آبادي، عضو كميسيون برنامه و بودجه و جانباز 70 درصد بودند.
متن ذيل بخش دوم اين نشست است كه در حوزه درمان و فرهنگ ايثار و شهادت جانبازان بحث شده است:
غلامعلي جعفرزاده: واقعيت اين است كه ما از اين حرفها زياد زديم و از اين درددلها هم زياد كرديم اما هنوز كوهي از مشكلات را داريم.
همه دوستان ميدانند من با نگاهي انتقادي به بنياد 4 سال پيش از سيستم بنياد خارج شدم، درددل و داستان زياد دارم.
تنها مسئله اي كه در بنياد هيچ توجيهي ندارد بحث درمان است
بنده الان از ملاقات با آقاي زريبافان به اينجا آمدم و به ايشان گفتم تنها چيزي كه هيچ توجيحي در كارنامه شما ندارد بحث درمان است.
بنياد بحث درمان جانبازان را فرافكني كرد و خواست باري از دوش خودش بردارد اما ادعايشان اين است كه ميخواهند كار فرهنگي انجام دهند.
بنياد دستگاه خدماتي است ما يك ليستي از دستگاههاي فرهنگي داريم كه دارند كار خودشان را انجام ميدهند و بنده را قاطعيت ميگويم بدترين عملكرد بنياد در حوزه درمان است.
درمان مانند مسكن نيست كه بگوييم جانباز زياده خواه است
بنده به حوزههاي ديگر مسئوليتي بنياد ورود نميكنم اما درمان مانند مسكن نيست كه بگوييم جانباز زيادهخواه است ما با چشم خودمان داريم ميبينيم كه جانباز شيمياييمان از گلوي زن و بچهاش ميزند تا خرج درمانش كند و بنياد نيز هيچ دفاعي در اين زمينه ندارد.
بسياري از جامعه ايثارگران براي اينكه من از آنها دفاع كنم به من راي دادند تا وارد مجلس نهم شوم واين اقبال هم به خاطر نگاه انتقادي بنده به بنياد بود.
ما جنگ ديگري نداشتهايم و بايد همين تعدادي را كه برايمان ماندهاند نگه داريم از چند سال ديگر حتي پدر و مادر شهيدي هم وجود نخواهد داشت.
در دوران مديريتم در بنياد، با بخشنامه هاي خودم كار كردم
بنده در دوران مديريتم در بنياد بخشنامههاي بنياد را كنار ميگذاشتم و با بخشنامههاي خودم كار كردم و دليلي كه نتوانستم زياد در بنياد دوام بياورم همين بود.
در نگاه انتقادي ما جانباز و پدر و مادر شهدا بركتاند خدا شاهد است كه در شهر ما نذر را براي مادر شهيد ميبرند اينها بركتهاي جمهوري اسلامي هستند اما همين بركتها پول ندارند كه دكتر بروند.
جانبازي كه حدود 30 سال است خانه نشين است و خانهاش بوي دارو، سرم و الكل ميدهد و يا جانباز اعصاب و روان است و هميشه در حال جيغ زدن است در همين خانه دختر و پسري بزرگ ميشوند كه خود به خود تحت تاثير آن بيماري، بيمار ميشوند.
اينها همه مشكلات جانبازان است اما اگر در مجموعه بنياد اعتقادي نباشد و تنگنظري وجود داشته باشد خود باعث ميشود كه اتفاقات اين چنيني بيفتد.
وقتي يك نفر از اين مجموعه به پدر شهيدي ميگويد اشكالي ندارد پسرش شهيد شد يك خرجخور از تو كم شد و يا به يك فرزند شهيد ميگويد تو چه نقشي در شهادت پدرت داشتي شما تا آخرش را بخوانيد.
همه چيز به قوانين و مسائل اعتباري بر نميگردد بلكه نوع نگاه مطرح است.
آدم هايي كه بايد در بنياد كار مي كنند بايد دلسوز و متعهد باشند
به نظر من مشكلات ما چيز ديگري است اولين موضوعي است كه بايد در مجموعه بنياد حل شود اين است كه آدمهايي بايد در آنجا كار كنند كه دلسوز، متعهد و به معناي واقعي معتقد باشند و تنگنظر نباشند.
مثلا در بحث ماشين دادن به جانبازان ما آدمهايي را در آن مسئله داشتيم كه ميگفتند چرا بايد بلاعوض به اينها ماشين بدهيم يك چيزي هم از آنها بگيريم اين نوع نگاه تنگنظري باعث به وجود آمدن مشكلات زيادي در بحث جانبازان ميشود.
ما از يكسري از جانبازان خواسته ايم تا به كمك مان بيايند و قوانين و مقررات را در مجلس نهم اصلاح كنيم و با قاطعيت مي گويم كه هيچ كس مخالفتي با بخش اعتباري و بودجه اي ندارد اما من ميگويم اگر همه اينها حل شود ولي دستگاه مجرياي كه كار را در دست ميگيرد اعتقادي نداشته باشد و در گوشت و پوستش نباشد كه اين مسائل حق جانبازان است هيچ كدام از اينها اجرايي نخواهد شد.
من نگرانيام از جاي ديگري است هيچ نگرانياي در بحث قانون و مسائل اعتباري نيست چون حل ميشود اين نوع نگاه آقايان است كه اعتقادي به اين مسائل ندارند و باعث به وجود آمدن مشكلات زيادي ميشوند.
يوسف مجتهد: يك نكتهاي كه بايد بگويم اين است كه بدنه پرسنل ما هيچ مشكلي ندارد و اين نظام مديريتي است كه هميشه مشكل داشته است.
از سال 79 كه برنامه سوم تصويب شد بنده مسئولي در اين مملكت نيست كه نديده باشم من به عنوان نماينده ايثارگران با مجموعه نمايندگان كميسيون اجتماعي مجلس همكاري داشتم و پيگيريها را از آنها كردهام.
اين دغدغهها را فقط نبايد منحصر به مديريت بنياد داشته باشيم؛ در سطح مديريت كشور نيز اين مشكلات به شدت وجود دارد اگر قرار است به اين بحثها ورود كنيم بايد به دنبال اين باشيم كه راهحلي براي اين مسائل پيدا كنيم.
دولت و مجلس هفتم و هشتم عمده مشكلات را براي جامعه ايثارگري ايجاد كردند
لايحه جامعي كه ما در نظر گرفتهايم حداقل 300 نسخه دارد و انواع اصلاحها هم به آن خورده است، كوتاهيهايي كه مجلس انجام داد و پشت پردههايي كه در مجموع وجود داشته است بايد بگويم كه هم دولت و هم مجلس هفتم و هشتم عمده مشكلات براي جامعه ايثارگري را ايجاد كردند.
بنده خدمت آقاي لاريجاني، هيئت رئيسه مجلس، شوراي نگهبان، مجمع تشخيص مصحلت نظام همه مسائل را بيان كردم يك بار چند ساعت در خدمت آقاي لاريجاني بوديم و تا ايشان خواست صحبت كنند صحبتش را قطع كردم و گفتم شما رئيس قوه مقننه هستند اما در اين حوزه بنده كارشناس هستم يك ساعت به حرفهاي ما گوش داد و قولهايي دا د و. رفت اما بعد از آن هر چه دنبال ايشان گشتيم تا قولهايي كه به ما داده بود را تحقق ببخشد ايشان را پيدا نكرديم.
مشكل اصلي و ريشهاي ما اين است كه در اين مملكت ارادهاي براي حل مشكلات ايثارگران وجود ندارد.
ما تمام اميدمان به مجلس نهم است كه مانند دو مجلس قبلي نباشد و بتواند براي مشكلاتمان چارهاي بينديشد.
سيد علي طاهري: يكي از خوبيهاي اين جلسه براي بنده اين بو دكه خيلي چيزها را متوجه شدم من تا به حال فكر ميكردم كه مجلس هشتم خيلي از كارها را براي جامعه ايثارگري انجام داده است و براي اولين بار است كه ميشنوم مجلس هشتم براي لايحه جامع ايثارگري كوتاهي كرده است.
اگر ما مطلع باشيم از اين مسائل خيلي بهتر است البته بايد بگويم در بعضي از مسائل فرهنگي ما نسبت به نگاه بعضي دوستان در مجلس هشتم هم گلهمند بوديم كه اين باعث شد كه ما در مجلس نهم 12 نفر بيشتر در كميسيون فرهنگي نيستيم.
اما همين 12 نفر با انگيزه بالا ميتوانند كار انجام دهند و كميسيون فرهنگي با كارگروه ايثار و شهادتش مطمئنا و با همكاري دوستان ميتواند كارهاي زيادي را انجام دهدو قدمي را بردارد كه ذخيره آخرت همگي ما باشد.
ارسلان فتحيپور: بنده تجربه مجلس هفتم و هشتم را دارم، اگر ما بتوانيم مذاكراتمان را در زمان خودش عملياتي كنيم و انجام دهيم اين كار انجام ميشود و گرنه غيرممكن ميشود.
ما ممكن است در كميسيون يك پيشنهادي را بدهيم اما در كميسيون تلفيق دفاع نشود و پيشنهادات ما كلا شهيد شود.
كميسيون اجتماعي بايد با بنياد صحبت كند تا بتواند وضعيت معيشتي جانبازان را بهبود ببخشد.
ما ميتوانيم مدت زماني را مشخص كنيم و از طرف بنياد هم بيايند و صحبت كنند تا بتوانيم از حالا براي بودجه امسال رديفهايي را در نظر بگيريم.
اگر الان كار را تمام نكنيم در كميسيون تلفيق هيچ كاري را نميتوانيم انجام دهيم ما بايد الان مسئولان بنياد را بياوريم زير سوال ببريم، آنها را به چالش بيندازيم تا بالاخره يك نفر كار را شروع كند.
روي كاغذ خيلي كارها انجام شده؛ اما عملياتي نشده است
من صراحتا به عنوان رئيس كميسيون اجتماعي ميگويم روي كاغذ خيلي كارها انجام شده اما عملياتي نشده است من الان به عنوان يك نماينده زندگيام را مديون اين شهدا و جانبازان ميدانم و وقتي يك نفر از اين جانبازان به من مراجعه ميكند و مشكلاتش را ميگويد من خودم شرم ميكنم كه كاري برايشان انجام نميدهم.
ما اگر دستگاه مربوط را به چالش بكشيم اين اتفاقها نميافتد آن زمان است كه آن دستگاه به فكر بودجه و رديفش ميافتد و به رياست جمهوري ميرود و داد ميزند، بودجه ميگيرد تا كارش راه بيفتد اما اگر اين كار را انجام ندهيم تا صدها مصاحبه از اين قبيل كار به پيش نميرود.
ماده 233 صراحتا به خاطر كمكاري هر دستگاهي دست نماينده را باز گذاشته است ما ميتوانيم گزارشي از وضعيت بنياد شهيد تهيه كنيم و طبق اين آييننامه و اين ماده كارمان را انجام دهيم.
ما از دوستان جانبازي كه اينجا حضور دارند دعوت ميكنيم تا بيايند و با كمك همديگر بحث معيشتي و درمان جانبازان را حل بكنيم امروز بهتر از هر زمان ديگري فرصت خوبي است كه بتوانيم در بودجه احكامي را بياوريم تا اين مشكلات حل شود.
غلامعلي جعفرزاده: در طول جريان بعد از جنگ يكي از بهترين دوران درمانياي كه بنياد گذراند دوران آقاي فروزنده بود انصافا ايشان نگاهش در بحث درمان بحث شعاري نبود و ميگفت ما در درمان ايثارگران نبايد كلمهاي به اسم نه داشته باشيم همين جمله باعث شده بود تا تمام مجموعه با ايشان حركت كنند.
محسن برزگر محمدي: خيلي جالب است كه نمايندگان مجلس هم دغدغههاي ما را ميگويند ما يك مجموعهاي هستيم كه مطالبات ايثارگران را پيگيري ميكنيم حدود 13 تشكل ايثارگري دور هم جمع شدند تا دغدغههاي ايثارگران در زمينه فرهنگ ايثار و شهادت و بيشتر ازآن مشكلاتشان را پيگيري كنند.
بايد بگويم كه بنياد رسالت خوب و والايي دارد اما به آن رسالت عمل نميكند من اينجا به دنبال نقد بنياد نيستم اما هميشه ديدهايم كه اين مجموعه معايبش از محاسنش بيشتر است.
ما داريم راجع به قشري صحبت ميكنيم كه در دين و مذهبمان به آنها نگاه خاصي است؛ وارد بحث فرهنگي كه ميشويم بالاتر از فرهنگ عاشورا نداريم ما نمونه فرهنگ عاشورا را در زمان جنگ بعد از 1400 سال داشتيم.
كساني كه سر دادند، جان دادند و همه چيزشان را دادند تا فقط از آرمانهايشان دفاع كنند.
مطمئن باشيد كسي تنها فرزندش را همين جوري نميدهد شايد كساني بگويند كه ما اين جانبازان و خانواده شهدا را درك ميكنيم اما اين درك كردن يك دروغ محض است درك كردن زماني درست است كه حرف ما در عمل هم مشخص باشد وقتي هنوز ما هيچ پيادهرويي نداريم كه جانباز ما بتواند راحت از آن عبور كند پس تمام اين حرفها شعار است
ما هنوز اندر خم يك كوچه ماندهايم، هنوز در جامعه ميبينيم كه جانباز ما نميتواند به راحتي وارد مدرسه و يا بانك شود ما حداقلها را هم نداريم و آنها خودشان مجبور ميشوند كه همينجور به انزوا بروند.
اين يك مبحث شهرسازي است، چند وقت پيش با يكي از جانبازان دو دست قطع و نابينا به تهران آمديم و ايشان مجبور شد كه شب را در تهران بماند؛ او را به دستشويي بردم اما از آنجا كه هيچ چيز در كشور ما براي جانبازان درست نشده است، من آن روز عذابي كه ايشان ميكشيد را درك كردم.
ما جانباز دانشجويي را داريم كه بيست سال در آسايشگاه اصحاب و روان خوابيده حالا خانوادهاش چه حالي دارند، خدا ميداند.
بنياد فرهنگ ايثار و شهادت ما را پدر شهيد، جانباز و ايثارگر ما رهبري ميكند.
آيا مجلس بر قانون 20 درصد بودجه وزارت خانه ها براي فرهنگ ايثار و شهادت نظارت مي كند؟
الان همه وزارتخانهها حدود 20 درصد بودجه خود را براي فرهنگ ايثار و شهادت گذاشتند اما آيا مجلسي كه اين قانون را گذاشته بر آن نظارت ميكند.
تشكلهاي ايثارگري كه مردم نهاد هستند و بسيار كار انجام ميدهند بايد براي بودجهاشان بيايند منت بنياد را بكشد آن وقت بنياد به آنها ميگويد بايد بيايد زير چتر ما تا از شما حمايت كنيم.
چرا بنياد بايد ممنوع كند كه هيچ مجموعهاي تحت عنوان ايثارگري نبايد شكل بگيرد، به خاطر اينكه ميداند بيداري اين مجموعهها باعث شكوفا شدنشان ميشود و اين به ضرر بنياد است.
يك پدر شهيد بهترين معلم است براي اين نظام شما بياييد ايشان را به داخل يك كلاس درس ببريد و ببنيد چطور دانشجويان ساعتها ساكت به حرفهاي او گوش ميهند.
ما پدر سه شهيدي داريم كه هنوز با صلابت سينهاش را سپر ميكند و با كولهباري از مشكلات ميگويد من از نظام و انقلاب حمايت مي كنم حتي اگر دوباره نياز باشد تك بچهاي كه برايم مانده است را ميدهم و خودم هم ميروم اين مسئله فرهنگ ايثار و شهادت است كه ما به حاشيه ميبريم چون اين آدم نميآيد مدح و ثنايي من مدير را بگويد.
ما فقط دنبال اين هستيم كه كساني از ما تعريف كنند.
چند روز پيش جلسه تقدير از نويسندگان ايثارگر بود اما فقط سه نويسنده ايثارگر بودند كه آنها هم انتخابي بودند و بنياد باب دلش آنها را انتخاب كرده بود، 50 درصد از كساني كه حضور داشتند مديران بنياد بودند، 20 درصد خبرنگار و 30 درصد خانواده شهدا و جانبازان و اين تعبيري است كه بنياد از فرهنگ ايثار و شهادت دارد.
ما قرار است بازوي بنياد بشويم، قرار است كمك كنيم كه كار انجام شود من خواهشم از دوستان نمايندهاي كه اينجاست اين است كه شما نماينده دولت را دعوت مي كنيد اما كدام دفعه جانبازي را به عنوان منتقد دعوت كرديد كه بيايد و حرفهايش را بزند اين نشانه ضعف شماست.
ما ديديم كه در مجلسهاي قبلي به نيازهاي ما توجهاي نميشود به همين جهت دنبال كساني بوديم كه بيايند و مطالبات ما را پيگيري كنند كه اين آقاي جعفرزاده يكي از كساني است كه به عنوان نماينده ما در مجلس نهم هستند.
بعضي خدمات فرهنگي را عين فرهنگ مي دانيم
يوسف مجتهد: ما بعضي از خدمات فرهنگي را عين فرهنگ ميدانيم مثلاً اگر اعزام زيارتي داشته باشيم ميگوييم كار فرهنگي انجام داديم.
بعضي از بخشهاي بنياد الان كار خدمات فرهنگي ارائه ميدهد در حوزه آموزش، سياحت و زيارت اما بحث ترويج فرهنگ ايثار و شهادت چيز ديگري است ما براي ترويج فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه بايد تلاش كنيم.
براي اين مسئله نياز نيست كه مجدداً برگرديم در جامعه كه همين جامعه خودش منشاء اين فرهنگ است تبليغ كنيم.
خيلي جاها به جاي بحث ترويج فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه در جهت تخريب آن گام برداشتهايم، ما ميخواهيم ترويج انجام دهيم اما بدون حضور جانباز قطع نخاعيمان آن را رواج دهيم.
ما جانبازمان را در آسايشگاه به جا مانده از زمان طاغوت بردهايم و هر بار يك جوري او را تغيير ميدهيم.
يك بار ديوار ميكشيم، يك بار ديوار را بر ميداريم در حالي كه فكر نميكنيم بعد از چندين سال از زمان جنگ گذشتن ديگر بايد به سمت شهركهاي سلامت پيش برويم.
الان بحث درگيري در آسايشگاه بقيه الله پيش آمده است كه بنده نميخواهم به آن ورود پيدا كنم اما نحوه برخورد بنياد با اين قضيه يك ضد فرهنگ است كه باعث ميشود جانباز گردني ما به سفارت آلمان پناهنده شود.
تنها كاري كه براي خانواده شهيد انجام مي شود، مشهد بردن آنهاست
در برنامه پنجم بحث ايثار و شهادت را در همان بيست درصد بودجه گنجانديم و تمام كاري كه انجام ميشود اين است كه خانواده شهيد را به مشهد ببرند اين ترويج نميشود بلكه يك ارزش گذاري است.
مجلس يك مسئلهاي را تصويب ميكند اما آيا نمايندگاني كه اين را تصويب كردهاند الگوي براي كارشان در نظر داشتهاند كه اين پول را براي چه مسئلهاي ميخواهند هزينه كنند.
اگر امروز در دورترين نقطه كشور يك نفر يك ليتر بنزين بزند همه متوجه ميشوند اما هنوز بعد از اين همه سال يك كارت هوشمند درمان براي جانبازان نداريم.
يكي از دوستان بنده چند وقت پيش سفري به يكي از كشورهاي حوزه خليج فارس داشت و 15 روز انجا بود قبل از رفتن نميدانست با ويلچر برود يا با پاي مصنوعي اما در حال با ويلچر رفت و ميگفت در پانزده روزي كه آنجا بودم حتي يك روز مشكلي براي رفت و آمدم پيدا نكردم اما ما در همين فرودگاههاي خودمان حتي براي دستشويي رفتن هم مشكل داريم زيرا دستشويي كه متعلق به جانباز است تبديل به انباري شده است.
غلامعلي جعفرزاده در بحث مقوله فرهنگ بايد بگويم، متولي فرهنگ در اين كشور كيست؟ ما تعداد زياد مجموعهاي داريم كه خود را متولي فرهنگ ميداند.
نمازخانه اي كه راه آهن زوريخ دارد راه آهن تهران ندارد
من خيلي از كشورهاي دنيا رفتم هيچ جا مشكلاتي كه در ايران داشتهايم نداشته، نمازخانهاي كه راهآهن زوريخ دارد راهآهن تهران ندارد.
بنده براي يك كاري به پادگاني در آلمان رفته بودم و با خودم گفتم بالاخره يك جايي پيدا شد كه من مشكل پيدا كردم اما همزماني كه اين حرف را براي خودم ميزدم دو سرباز آمدند كه فقط آموزش ديده بودند كه با يك ويلچري چطور برخورد كنند.
مسئلهاي كه ما هميشه بعد از جنگ نگرانش بوديم دغدغهاي فراموش شدن فرهنگ عاشورايي بود و اينكه اين مسئله براي همه عادي شود.
خيلي چيزها در كشور ما دارد عادي ميشود، فرهنگ مانكني دارد به چشم ما عادت ميكند و مباني فرهنگي، دغدغهاش دارد از ذهن ما خارج ميشود.
«خبرگزاري دانشجو»: اميدواريم كه اين نشست بهانه اي باشد تا مسئولان اجرايي اين حرف ها را بشنوند و درصدي از اين مسكلات رفع شود.