اگر اين جنگ شكل بگيرد و به جنگ جهاني سومي تبديل شود، آن وقت آمريكاييها ممكن است كاسه چه كنم در دست بگيرند و مجبور شوند ...
به گزارش خبرنگار حوزه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» به نقل از واشنگتن پست، این روزنامه آمریکایی در شماره اخیرش به بررسی برنامه های باراک اوباما نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 آمریکا پرداخته است. این روزنامه در این زمینه به تشریح مواضع اوباما در قبال چگونگی بحران به اصلاح هسته ای ایران و شیوه های وی پرداخته است. متن زیر نوشته ی اخیر این روزنامه است که برخی مطالب مندرج در آن مورد تایید خبرگزاری دانشجو نمی باشد:
مقامات آمريكايي آماده ميشوند تا انبوهي از دلايل و تحليلهاي خود را پيرامون ايران به اوباما ارايه دهند. اما به نظر نميرسد كه در ميان اين راهكارها، گزينه نظامي وجود داشته باشد. چرا كه اين قضيه به اوباما كمك ميكند تا نه فقط براي دومين بار رئيسجمهور آمريكا شود، بلكه بتواند براي سومين بار نيز رياست جمهوري ايالات متحده را نيز عهدهدار شود.
البته نميتواند به اين موفقيت دوباره دست پيدا كند، چرا كه بند اصلاحي ماده 22 قانون اساسي چنين اجازهاي به وي نميدهد. البته توان ورود به جنگ را ايران را داريم. اما تصور كنيد جنگ در منطقه چه پيامدهايي خواهد داشت. منطقهاي كه پاكستان هستهاي، سوريه بحرانزده و روسيه زخمخورده در آن قرار دارند. علاوه بر اينها تضاد اسراييل و اعراب، تنش ميان چين و ژاپن بر سر چند جزيره، بهار عربي و بسياري ديگر كه همگي قابل تامل هستند.
يك نظرسنجي در دانشگاه تلآويو نشان داد که بیش از پنجاه درصد اسرائیلی ها از جنگ با ایران برحذر هستند و معتقدند كه اين جنگ ميتواند موجوديت آنها را به مخاطره بيندازد. برخي از افسران بازنشسته وزارت دفاع اسراييل بر اين باورند كه اين جنگ آيندهاي نامشخص براي خاورميانه رقم خواهد زد.
به نوشته ی واشنگتن پست اگر اين جنگ شكل بگيرد و به جنگ جهاني سومي تبديل شود، آن وقت است كه آمريكاييها ممكن است كاسه چه كنم در دست بگيرند و مجبور شوند دوباره رئيسجمهوري را انتخاب كنند كه مثل دوران ركود اقتصادي در دهه 1930، منجي اقتصادي آنها شود. اين دقيقا همان چيزي است كه در زمان جنگ جهاني دوم اتفاق افتاد و آمريكاييها با اعتماد به روزولت براي بار سوم و چهارم نيز، به او راي اعتماد دادند. وي در آن زمان توانسته بود تا حدي كشور را از آن وضعيت نابسامان اقتصادي نجات دهد.
روساي جمهوري كه در زمان آنها جنگي به راه ميافتد، اغلب در پي اين هستند كه از آب گلآلود ماهي بگيرند. اگر اين جنگ جهاني سر بگيرد، بايستي انتظار خيلي چيزها را داشت. اين قضيه هم مثل قصه همان كسي است كه در اعتراض به تصويب يك قانون ميگويد: «اگر اين قانون قابل تصويب است، بنابراين ميتوان آن را لغو هم كرد.»
به نوشته ی این روزنامه آمریکایی لغو بند اصلاحي ماده 22 قانون اساسي كه عده ای ميگويند بدون اين كه از عموم ملت پيرامون آن نظرخواهي شود، چيز غيرممکنی نيست. در سال 1947، اين بند، دو ساعت (در كاخ سفيد) و پنج روز (در مجلس سنا) به بحث و گفتوگو گذاشته شد كه البته اين قضيه به قبل از راي موافق 18 ايالت به اين بند برميگردد. تا سال 1951، اين بند از حمايت سه چهارم ايالات آمريكا برخوردار بود. پس چرا دوباره بحث اصلاحيهبندي 22 قانون اساسي را كه در همان كميتههاي مجلس به فراموشي سپرده شدند را مطرح ميكنيم؟ اين درست مثل اين است كه بپرسيم چرا كبابي را كه 21 بار روي اجاق گذاشتهايم هنوز نپخته است؟ جواب اين است كه اين اجاق اصلا روشن نبوده است و آتشي زير آن شعلهور نشده تا اين كبابها آماده شوند.
واشنگتن پست در ادامه می آورد: خوب، حالا بياييد به دنياي امروز كه اوضاع چندان درست و حسابي هم ندارد، نگاهي بيندازيم. اگر پاي صحبت اقتصاددانان بنشينم، ميبينيم كه ميگويند آمريكا عملا ور شكسته است. به نظر ميرسد كه كنگره همچنان به برخي اقدامات غيرقانوني خود ادامه ميدهد. بدهي آمريكا از مرز 200 تريليون دلار نيز گذشته است، اما يورو همچنان اعتبار خود را حفظ كرده است و چين هم در حال ارتقای اوضاع خود ميباشد.
اگر با دين شناسان و كارشناسان ديني نيز گفت و گو كنيد، ميبينيد كه آنها هم از بحثهاي پيرامون جنگ آخرالزمان و فسادهاي اخلاقي و جنسي و كفر كه همگي نشاندهنده پايان دوران ما ميباشند، سخن به ميان ميآورند.
اگر با عموم مردم نيز هم كلام شويد، ميبينيد كه آنها هم از اوضاع كار و اشتغال نگران هستند. تقريبا سهچهارم بزرگسالان جهان در سال 2011 از يك كار تمام وقت بيبهره بودهاند. تقريبا نيمي از آمريكاييها نگران هستند كه مبادا فارغ التحصيلان دانشگاهها بيكار بمانند و فرزندانشان با مشكل بيكاري در آينده مواجه شوند.
اگر با آخوندهاي پرجوش و خروش جهان اسلام صحبت کنید دم از شرافت و افتخار و ناموس می زنند. با یک آمریکایی راست گرا هم حرف بزنید در نظر او خطری جز مسلمانان خشمگین وجود ندارد. در چنين شرايطي، اصلاحيهاي كه چهار سال وقت كشور راگرفت تا تصويب شود ممكن است در ظرف مدت خيلي كوتاهي ملغي گردد.
آه! به نظر ميرسد كه آن كبابي كه صحبتاش را ميكرديم در حال آماده شدن است. اوبامايي كه تا سال گذشته اوضاع خوبي در نظرسنجيها نداشت، حالا سعي ميكند آرای بيشتري جمعآوري كند.
اكنون اگر فكر ميكنيد كه اين رئيسجمهور نميتواند در دور دوم انتخابات پيروز شود، مهمتر است كه فتيله را پايين بكشيد و يك ليوان آب خنك بنوشيد و بعد دوباره فكر كنيد، آيا واقعا ميخواهيد كه يك جنگ جهاني سوم ديگري آغاز شود و تمام روياهاي ما را بر باد دهد؟ آيا واقعا ميخواهيد كه آقاي اوباما براي سومين بار رئيسجمهور آمريكا شود؟
حال بعيد به نظر ميرسد اين مقامات آمريكايي كه از آنها در ابتداي بحثمان صحبت كرديم، گزينه جنگ را به اوباما ارايه دهند. خوب پس بهتر است كه منطقيتر فكر كنيم و همان راه ديپلماسي را از سر بگيريم.