یعنی هنوز که هنوز است اولی ...
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، متن شعر ندا هدایتی فرد در دومین جشنواره ملی شعر دانشجویان و طلاب برگزیده شده است و به شرح ذیل می باشد.
بغضم گرفت و داد زدم: نه! نرو علی
اخر چرا تو؟ ها؟ تو که شاگرد اولی!
چیزی نمانده است به پایان در س هات
کم کم قرار است که جشن مجللی...
گوشت به حرفهای من اصلا نبود، نه؟!
تنها تو فکر توپ و تفنگ و مسلسلی
خندیدی و به سمت خدا رفت دست هات
یعنی که راضی ام به رضای تو ... یا علی
شاید صدای سبز خدا بود در دلت:
اصلا چرا هنوز هم اینجا معطلی؟!
حالا لباس جنگ به تن کرده بودی و ...
می خواستم دوباره بگویم نرو، ولی...
...
برگشته ای کبود، ولی سربلند تر
مثل هوای شرجی و تبدار جنگلی
که زخمی تبر شده و مانده در خزان
مسموم شعله های پر از اشک خردلی!
آه ای درخت زرد تناور، نگاه کن
هر تناور ستاره شد درخت تا خدا
لبریز از شکوفه ی نم دار تاولی
کم کم تو را هوای پر از شیمیایی... آه ...
مثل غروب ماهی تالاب انزلی...
برپا کند برای تو جشن مفصلی
یک آسمان ترانه شدی: شعر شعر شعر
یک شاخه گل نشاند تو را روی صندلی
پیچیده است عطر تو انگار در کلاس
یعنی هنوز هم که هنوز است اولی...