نویسنده خاطرات شهید علم الهدی گفت: بعد از دستگیری علم الهدی را به بخش زندان بچههای بزهکار منتقل کردند، اما او بعد از 10 روز ماندن در آن بخش، آنجا را به مرکز تعلیم قرآن تبدیل کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نصرالله محمودزاده امروز در مراسم نکوداشت یاد و خاطره شهید علم الهدی که در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز برگزار شد، گفت: یک دانشجو باید تشخیص دهد چه زمانی و چه کاری را انجام دهد؛ آنجا که لازم است مقلد باشد و آنجا که لازم است خود تصمیم گیرد.
وی با اشاره به فعالیتهای سیاسی شهید علم الهدی گفت: وی در سن 14 سالگی با کمک چند دانشآموز همسن خود تصمیم میگیرد مراسم عزاداری محرم را به یک حرکت سیاسی تبدیل کند.
نویسنده کتابهایی در خصوص شهیدعلمالهدی افزود: بعد از دستگیری، وی را به بخش زندان بچههای بزهکار منتقل کردند، اما او بعد از 10 روز ماندن در آن بخش، آنجا را به مرکز تعلیم قرآن تبدیل کرد.
این نویسنده در ادامه بیان داشت: شهید علمالهدی خوب تشخیص میداد از زمان چگونه استفاده کند؛ به عبارتی جلوتر از زمان خود بود.
محمودزاده با اشاره به اینکه در دوران رژیم شاه یک سیرک مصری با حضور زنان بیحجاب وارد اهواز شده بود، گفت: وقتی شهید علمالهدی بعد از یک ساعت جلسه نتوانست مسئولان سیرک را به بستن آن قانع کند، زمانی که کسی در سیرک نبود، آن را منفجر کرد، اما متأسفانه بعدها یکی از دوستان ایشان، او را لو میدهد، البته نمیتواند همه اطلاعات را در اختیار رژیم قرار دهد.
وی با بیان اینکه شهید علمالهدی دائماً در حال مطالعه کتابهای سنگین علمی و مذهبی بود، گفت: از مادر این شهید نقل شده که همیشه هنگام خواب این کتابها را از بالای سر او برمیداشت.
نویسنده کتابهایی در خصوص شهیدعلمالهدی در خصوص مبارزات سیاسی این شهید گفت: وقتی شهید علم الهدی به این نتیجه رسید که دانشگاه مرکز مبارزه است، به مشهد رفت و در محیط آن روز دانشگاه مشهد که محیطی آلوده و در اختیار گروهکها بود، به فعالیت پرداخت.
محمودزاده همچنین گفت: علم الهدی آن روزها با آیت الله خامنهای و بسیاری از علمای ممنوع المنبر که جوهرهای مشهد بودند، ارتباط برقرار کرد.
وی در خصوص شیوه مبارزه و دعوت مردم به دین گفت: زمانی گارد شاهنشاهی میخواست دختر بیحجابی را که در تظاهرات مشهد شرکت کرده بود، دستگیر کند، شهید علمالهدی جلو رفت و گفت که من مسئول این تظاهرات هستم، این دختر را رها کنید، با دیدن این صحنه بقیه دانشجویان هم جلو آمدند و اجازه ندادند کسی دستگیر شود، بعد از چند روز دختر باحجابی که همان دختر چند روز پیش بود، نزد ایشان آمد و از او به خاطر این فداکاری تشکر کرد.
این نویسنده خطاب به دانشجویان گفت: از علم الهدی درس بگیرید و زمان و مکان مناسب را تشخیص دهید و عمل کنید.
محمودزاده تاکید کرد: شهید علم الهدی از هیچ جا دستور نمیگرفت، بلکه خودش تشخیص میداد که چه کار کند.
وی با اشاره به آغاز جنگ تحمیلی و تلاش عراق برای جذب مردم عرب ایران گفت: آن روزها علم الهدی با تلاش فراوان 300 نفر از عربها را به قلب جماران برد تا با امام دیدار کنند، این دیدار باعث شد که دیگر صدام نتواند شعار همراهی اعراب با خودش را سربدهد.
نویسنده کتابهایی در خصوص شهیدعلمالهدی در خصوص لحظات آخر زندگی شهید علم الهدی گفت: آن موقع 80 نفر در محاصره دشمن بودیم، حسین تصمیم گرفت مقاومت حساب شدهای انجام دهد، اگر چه تمام یارانش یکی یکی رفته بودند، اما حسین سنگر به سنگر جا عوض می کرد که دشمن فکر کند ما یک لشکریم، در حالی که ما کمتر از 10 نفر بودیم.
محمودزاده با بیان اینکه شهید علم الهدی آخرین نفری بود که در محاصره صدام مبارزه میکرد، گفت: در زمان شهادت، من احساس کردم زندگی یک ژنرال دارد به پایان میرسد، در حالی که او فقط 22 سال داشت؛ حال سوال من این است که چطور میشود در 22 سالگی به چنین کمال و درجات معنوی رسید، بنابراین باید از زندگی علم الهدی درس بگیریم.