گروه باشگاه خبرنگاران «خبرگزاری دانشجو»، امیر حسین یوسفی دانشجوی ارشد علوم سیاسی؛ مذاکره موضوعی است که در طول 34 سال گذشته بارها در مقاطع مختلف زمانی از طرف آمریکائی ها مطرح شده و در محافل سیاسی دو طرف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اما تا به امروز هیچ نتیجه ای از طرح این موضوع برای طرفین حاصل نشده است بغیر از اینکه طرف آمریکایی همواره تلاش کرده است با طرح آن و انجام عملیات روانی از طریق فضای رسانه ای به برخی منافع حاشیه ای دست پیدا کند.
باز، این روزها و با نزدیک شدن به دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در سال 92، مذاکره کلمه آشنا برای عموم مردم ایران بویژه نخبگان و مسئولان شده است که غرب به سرکردگی آمریکا با روش های مختلف بر طبل آن می کوبد.
به راستی غرب با طرح این موضوع بویژه در آستانه نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری چه هدفی را دنبال می کند؟ غرب، آمریکا و استکبار جهانی از مذاکره چه می خواهند؟ با وجود دشمنی آشکار نظام سلطه با نظام اسلامی مطلوب آنها از ادامه بازی مذاکره چیست؟ چراه مذاکره را مکرر مطرح می کنند و در امپراطوری رسانه ای بصورت مداوم تکرار می کنند؟ مذاکره چه سودی برای آنها دارد؟ چرا باوجود گرفتن پاسخ قاطع «نه» در طول 34 سال گذشته باز این مطالبه ادامه دارد؟
در جواب سئوالات فوق باید به موارد ذیل اشاره کنیم:
• طرح مذاکره یک فریب است
سردمداران غرب، نظام سلطه، آمریکا، مطمئن اند، می دانند و آگاهی دارند که بین نظام سلطه، نظام سرمایه داری و کاپیتالیسم، لیبرالیسم با اسلام ناب محمدی (ص) هیچ سازگاری وجود ندارد.
نظام سلطه با تمام ویژگی هایش(استبدادی، استعماری، استکباری، استثماری) نمی تواند با اسلام ،عدالتخواه، ظلم ستیز، ضد استبداد، ضد استعمار، هماهنگ، همراه و همگام شود و مذاکره کند
نظام جمهوری اسلامی در طول 34 سال گذشته همواره با قاطعیت تمام به خواسته های نامشروع استکبار جهانی در قالب های مختلف نه گفته است هرچند در این راه هزینه هایی پرداخته اما حرکت رو به رشدی داشته است و توانسته ضمن حفظ اقتدار خود و ارتقا توانمندی در عرصه های مختلف در بیرون از مرزهای خود تاثیر گذار باشد.
در این خصوص رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و جمعى از کارکنان نیروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ایراندر 19 بهمن91 می فرمایند:
«ملت ایران سى سال حرف مستقل خود را گفت؛ سخن حق خود را تکرار کرد؛ به سلطهگران «نه» گفت،... ملت ایران با حرکت خود، با استقلال خود، با خودباورى خود، با توکل به خدا، اثبات کرد که می توان و می باید در مقابل سلطهى بیگانگان و سلطهجویان ایستاد و می توان ایستاد. این را ملت ایران اثبات کرده است»
نظام سلطه در طول 34 سال با روش ها و برنامه های مختلف اعم از حمایت از صدام ملعون در هشت سال جنگ تحمیلی، منافقین، ترورها و غیره ... دشمنی خود را بارها ثابت کرده و مردم و مسئولین هم به خوبی آن راشناخته.و همواره در مناسبت های مختلف جواب آن را با قاطعیت داده اند .لذا طبیعی است که امریکا روش نرمی را انتخاب نماید و در مواجهه با ایران بدنبال مختصات دیگر ی بگردد، مختصاتی که دایره مرکزی آن فریب افکار عمومی و به طبع آن ایجاد اختلاف در مسئولین و نارضایتی اجتماعی است.
مقام معظم رهبری در فرمایشان خود در 19 بهمن بصورت کامل به این موضوع اشاره فرمودند: «اخیرا آمریکایىها باز مسئلهى مذاکره را پیش کشیدند، تکرار می کنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکره مستقیم بکند؛ این تازگى ندارد. مسئلهى مذاکره را آمریکایىها در هر مقطعى تکرار کردهاند. حالا امروز نو به میدانآمدهها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنید و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید، شما هستید که باید بگویید مذاکرهى همراه با فشار و تهدید، چه معنایى دارد؟ مذاکره براى اثبات حُسن نیت است. شما ده تا کار انجام میدهید که حاکى از سوء نیت است، آنوقت به زبان میگویید مذاکره؟! توقع دارید ملت ایران قبول کنند که شما حُسن نیت دارید؟... شما حُسن نیت دارید؟ مذاکره از روى حُسن نیت، با شرایط برابر، میان دو طرفى که نمی خواهند به یکدیگر کلک بزنند، معنا پیدا میکند. مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، این مذاکره یک حرکت حیلهگرانه است».
آمریکائی ها با این پیش زمینه موضوع مذاکره را مطرح می کنند که بخشی از افکار عمومی در بلند مدت تاثیر پذیر است وقتی فشار اقتصادی و به تبع آن عملیان روانی زیاد بشود و از طرفی بانیان این فشار که از آن به فشارهای فلج کننده تعبیر می کنند بر طبل مذاکره بکوبند خود بخود احتمال شکل گیری این ایده و فکر در بدنه اجتماعی جامعه و بخشی از نخبگان بوجود می آید که چرا مذاکره نکنیم ؟چه لزومی دارد که این وضعیت را با حجم وسیعی از فشار اقتصادی تحمل کنیم؟
در حالی که آمریکائی ها بایستی بدانند که این فرضیه در شرایطی است که افکار عمومی ابعاد پشت پرده این طرح و موضوع را متوجه نباشند. مسلمان از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود جامعه ایران اسلامی در طول سال های گذشته ترفند های این دولت استبدادگر و انحصار طلب را به خوبی متوجه شده اند هرچند با توجه به کار رسانه ای سنگینی که انجام می دهند بایستی موضوع مذاکره و ابعاد طرح این موضوع توسط آمریکائیها، بصورت کامل تبیین شده و روشنگری صورت پذیرد.
آمریکا با طرح مذاکره بدنبال فریب افکار عمومی و در نهایت جابجایی در افکار عمومی پیرامون آمریکاه و ایده آن یعنی مذاکره است.
• با طرح مذاکره بدنبال ایجاد نارضایتی اجتماعی هستند
آمریکائی ها با طرح مذاکره و مداومت بر آن و درعین حال تجمیع فشارها ی بخصوص فشار اقتصادی بدنبال ایجاد نارضایتی اجتماعی هستند این در واقع یک سناریو جامع و کامل است برای اینکه در ادامه تلاش دارند تا موضوع و نارضایتی اجتماعی و یک مساله اجتماعی را تبدیل به یک چالش سیاسی نمایند اینجاست که مساله خطرناک می شود.
با تبدیل شدن یک مساله اجتماعی به یک چالش سیاسی فضای دو قطبی در درون جامعه شکل می گیرد و آن دو قطبی مذاکره و مقاومت است.
در دو قطبی مذاکره و مقاومت، سرچشمه، لیدر و تزریق کننده مدل یک عامل بیرونی است و مجری عوامل وابسته داخلی که با پشتیبانی نظام سلطه شرایط سختی را بر نظام تحمیل می نماید و هزینه های اقتدار نظام را بالا می برد.
دشمنان انقلاب اسلامی با کسب تجربه فتنه 88 و فضای حاکم بر انتخابات ایران (1- حضور طرفداران نامزدها در کف خیابان وسیع و گسترده می شود2- فضای امنیتی خاصی حاکم نیست و فضای آزاد غیر معمولی برای برنامه ریزی برخی عناصر برای سو استفاده وجود دارد 3- رسانه های دنیا مخصوصا امپراطوری رسانه ای نظام سلطه از هماهنگی بالایی در عملیات روانی و رصد و انعکاس فضای داخلی دارند) به این نتیجه رسیده اند که انتخابات را بایستی بعنوان پاشنه آشیل نظام ایران قلمداد کنند و تنها در این عرصه است که می توانند راهبردهای (تغییر ساختار، تغییر رفتار و مهار) خود را عملی سازند.
البته بایداین مساله را با این کلام باریتعالی جواب داد که «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین»، «لن یضرّوکم الّا اذى» که رهبر معظم انقلاب به درستی آن را تبیین می کنند و می فرمایند: «کار آنها این است که به شما آزار برسانند، اما نمی توانند جلوى شما را سد کنند، نمی توانند راه شما را ببندند. این همه آمریکایىها در طول این 34 سال علیه ملت ایران رجزخوانى کردند، هرچه در توان داشتند گفتند، کردند، تبلیغ کردند، امپراطورى خبیث رسانهاى را علیه ملت ایران به کار گرفتند؛ نتیجه این شده است.
«امروز ملت ایران به فضل الهى از همیشه شادابتر، عازمتر، جازمتر، فعالتر، شکوفایى بیشتر در عرصههاى مختلف را دارد مشاهده میکند؛ سعى آنها این بوده است که ملت را از نظام جمهورى اسلامى، از انقلاب جدا کنند. هر سال در 22 بهمن، ملت ایران با حضور خودشان در این عرصهى نمایش عمومى ملى و انقلابى، دشمن را ناکام کردند؛ سعىشان این است که ملت را جدا کنند. وزیر خارجهى بىتجربهى قبلى آمریکا صریحا گفت که ما این تحریمها را براى این میگذاریم که مردم ایران را در مقابل نظام جمهورى اسلامى قرار بدهیم؛ ملت ایران جواب آنها را در حرکات خود، در راهپیمایىهاى خود دادهاند.»
• طرح مذاکره با ایران برای جبران شکست ها در منطقه است.
آمریکائی ها با این موج بیداری رخ داده در منطقه دولت ها و ملت ها را از دست داده اند هرچند که قبل از اینها ملت ها متنفر از آمریکا و سیاستهای آنها بودند. آمریکائی ها روز به روز دارند متحدان استراتژیک خود را در منطقه از دست می دهند. رابرت گیتس وزیر دفاع سابق آمریکا می گوید: وقتی وارد خاورمیانه میشدیم همه کشورها را غیر از شمال خلیج فارس آشنا و دوست میدیدیم اما امروز در خلیج فارس احساس غربت می کنم و احساس می کنم همه نگاهها کینهتوزانه است.
مصری که روزی با حضور حسنی مبارک وابسته، جولان گاه و مقر آمریکا و استکبار جهانی بود امروز به متحد اصلی ایران در منطقه تبدیل شده است. عراقی که آمریکا تلاش کرد کنترل آن را بدست بگیرد امروز متحد راهبردی ایران است. رهبر معظم انقلاب می فرمایند:
«البته درک میکنیم چرا آمریکایىها این روزها باز مجدداً مسئله مذاکره را هى تکرار میکنند، هى میگویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما می فهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایىها، سیاست خاورمیانهاى آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهاى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. می خواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمی کنیم»
• مذاکره برای مانع از الگو شدن اسلام سیاسی
آمریکائیها اصلا نمی خواهند که مذاکره عملیاتی بشود همین که ایران مذاکره را بپذیرد بازی تمام شده است و بازی پایان می یابد. در واقع این باز نتیجه اش برد آمریکا و باخت ایران است .دوطرف مذاکره کننده اصلا در پشت میز قرار نمی گیرند و بده و بستانی و معامله ای صورت نمی پذیرد. بازی مذاکره با پذیرفتن ایران تمام می شود و بازی تا آخر ادامه پیدا نمی کند.
آمریکا مترصد این است تا ایران مذاکره را لفظا بپذیرد این برای آمریکا برد یک فینال است آمریکا با این روند و با استفاده از امپراطوری خبیث رسانه ای خود به دنیا اعلام خواهد کرد که ای دنیا بدانید این جمهوری اسلامی ایران با مدل حکومتی اسلام سیاسی که 34 سال شعار استقلال، آزادی جمهوری اسلامی سر می داد در نهایت امر سر به تعظیم فرود آورد و مغلوب شد، ای دنیا بدانید که ایران بعنوان محور نه شرقی و نه غربی بودن امروز اومده سراغ منی که شعار مرگ بر آمریکایش فلک را تکان می داد.
آمریکا با این راهبرد بدنبال این است تا تمامی نیروهای همراه ایران در منطقه که الگوی جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی را پذیرفته بودند را پراکنده و به اضمحلال بکشاند و از این طریق ایران را ضعیف و وابسته نموده و در نهایت با تغییر الگوی اسلامی آن به تغییر ساختار برساند.