برای ورود به سینمای دینی باید نگاه مصلحانه داشته باشیم؛ اگر ما فیلمهای دینی قوی بسازیم با ریزش مخاطب روبرو نمیشویم، پس این یک تابو است که در ذهن فیلمساز و تهیه کننده ایجاد کردهاند که نباید فیلم دینی بسازد.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در طول برنامه دیشب هفت یکی از مهم ترین و ارزشمندترین بخش ها، سخنان دکتر مجید شاه حسینی به عنوان کارشناس برنامه در بخش گفت و گوی ویژه هفت بود که به بررسی راهکارهای رسیدن به سینمای دینی پرداخت.
همچنین نقد و بررسی فیلم سینمایی «دزدان خیابان جردن» با حضور کارگردان و تهیه کننده فیلم از دیگر بخش های برنامه شب گذشته بود.
در ابتدای برنامه گزارشی از اهدای جایزه اسکار به فیلم «آرگو» و واکنش های هنرمندان و مسئولان کشور در این باره پخش شد.
همچنین محمود گبرلو سرمقاله این هفته برنامه را به اسکار اختصاص داد و در این باره بیان داشت: هفته گذشته فیلمی انتخاب شد که چهره سیاهی از مردم ایران و تحریفی تاریخی را به نمایش گذاشت.
وی ادامه داد: این اولین بار نیست که چنین برخوردی با ایران شده؛ حرکتی که از سال ها قبل آغاز شده است، به طوری که غربی ها همواره تلاش می کنند به همبستگی مردم ایران ضربه بزنند، اما موفق نمی شوند؛ نکته مهم و اساسی این است که اهالی سینمای ایران، سیاستگذاران و هنرمندان در مقابل این حرکت ها چه برخوردی می کنند.
گبرلو گفت: باید دید سینمای ایران در این سی و اندی سال چه کرده است؛ همه افرادی که در طول این سال ها دست اندرکار بودند باید در این زمینه پاسخگو باشند که در مقابل این حرکت ها چه تمهیدی اندیشیده اند، باید از طریق سینما گام هایی را برداریم، البته با کنار گذاشتن اختلاف ها.
امیر اسفندیاریف مدیر امور بین الملل بنیاد سینمایی فارابی در ادامه پشت خط آمد و درباره اهدای جایزه بهترین فیلم به آرگو در اسکار امسال گفت: قبلاً هم در هالیوود چنین آثاری ساخته شده که منطبق بر واقعیات نیست؛ طبیعتاً وقتی آمریکا از ماجرایی مثل گروگان گیری که در آن زخم خورده، فیلمی می سازد، به نفع خودش است، اما وقتی چنین فیلم متوسطی جایزه بهترین فیلم را می گیرد و میشل اوباما این جایزه را اهدا می کند، بسیار پرمعناست.
وی ادامه داد: فیلم هایی مثل «عشق» که جایزه بهترین فیلم خاجی را گرفت، شایسته دریافت این جایزه بودند، اما آثاری چون «لینکلن» و «زندگی پای» شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه داشتند؛ جالب این است که کلیه ایرانی ها همان قدر که سال گذشته از دریافت جایزه اصغر فرهادی خوشحال شدند، امسال به خاطر فیلم «آرگو» آزرده خاطر گردیدند؛ چون چهره بسیار نامناسبی از مردم ایران در این فیلم به نمایش گذاشته شده است.
اسفندیاری تصریح کرد: مردم دنیا با دیدن فیلم های ما توانسته اند با چهره اصلی مردم ایران آشنا شوند، در حال حاضر نیز با حضور فیلم هایی چون «بچه های آسمان» و «جدایی نادر از سیمین» چهره واقعی مردم ایران به درستی مشخص شده است.
وی همچنین درباره مسئله لابی شمقدری با مسئولان اسکار درباره اهدای جایزه به فیلم «جدایی نادر از سیمین» اظهار بی اطلاعی کرد.
نظرسنجی برنامه به طرح این سوال اختصاص داشت که کدام عامل را برای تماشای یک فیلم سرگرم کننده استاندارد مناسب می دانید که در پایان برنامه، از میان گزینه های ساختار درست، فریب ندادن تماشاگر، استفاده از بازیگران مطرح و پرهیز از قصه های تکراری، گزینه نخست بیشترین رای را از آن خود کرد.
آمار فروش فیلم ها و رویدادهای سینمایی هفته بخش بعدی برنامه شب گذشته بود. در ادامه نیز گبرلو با بیان اینکه حدود 300 تن از ائمه جمعه کشور فیلم سینمایی «رسوایی» را دیده اند، از این حرکت سنجیده ابراز خرسندی کرد.
نقد فیلم سینمایی «دزدان خیابان جردن» با حضور وحید اسلامی، کارگردان و داریوش باباییان، تهیه کننده فیلم و همچنین محمد تقی فهیم به عنوان منتقد برنامه برگزار شد.
در ابتدا اسلامی با اشاره به مراسم اسکار امسال گفت: ای کاش ما هم لابی کرده بودیم و فیلم «دزدان خیابان جردن» را برای اسکار فرستاده بودیم؛ چون با جایزه ای که به فیلم «آرگو» دادند، بعید نبود فیلم ما هم جایزه بگیرد.
داریوش باباییان نیز با بیان اینکه جا دارد باز هم به اصغر فرهادی برای دریافت اسکار سال گذشته تبریک بگوییم، تصریح کرد: ساختار فیلم «آرگو» را محکوم می کنم و امیدوارم که تلاش کنیم از فیلمسازانمان حمایت کنیم.
فهیم نیز در این زمینه گفت: انتخاب یک فیلم ضعیف سیاسی پیام دار نشان داد که برخی دوستان ما اشتباه می کنند؛ چرا که اسکار جایزه ای سیاسی است، بنابراین اگر سینماگران ما نگاهی به اسکار دارند راه به جایی نمی برند؛ پیام روشن این فیلم مشخص کرد که شرکت در اسکار مزیتی برای سینماگران ما به حساب نمی آید؛ ما باید این شیفتگی را کنار بگذاریم.
وی در ادامه در نقد فیلم «دزدان خیابان جردن» بیان کرد: سینما مدیوم بی رحمی است و به فیلم اولی ها رحم نمی کند، اما اینکه اسلامی در فیلم اولش رویکردی به جذب مخاطب داشته، قابل تقدیر است، اما متاسفانه وی به دنبال موج آثار اخیر سینمایی رفته که با بهره گیری از برخی بازیگران چهره می خواهند مخاطب جذب کنند.
این منتقد سینما افزود: البته نمی توان گفت اسلامی فیلمساز خوبی نمی شود، اما باید دید چرا وی به دنبال ساخت اثری سنگین نبوده تا کارنامه ای مناسب برای خودش به هم بزند. «دزدان خیابان جردن» فیلم وحید اسلامی نیست و با شناختی که ما از او به عنوان یک منتقد و سینمایی نویس داریم، فاصله دارد.
وحید اسلامی در ادامه بحث گفت: متاسفانه منتقدان همه فیلم های طنز را به اسم آثار «شونه تخم مرغی» می شناسند؛ هیچ منتقدی به این نکته که فیلم ساختاری دایره ای شکل دارد، توجه نکرده است؛ محور داستان این اثر نیز با کمدی های کلیشه ای این روزها منطبق نبوده است.
وی ادامه داد: البته فیلم حاصل شرایط است و من حتی 30 درصد از آنچه در فیلمنامه بوده را نتوانستم عملی کنم؛ در میانه های کار، یکی از بازیگرانمان را به خاطر مریضی اش گم کردیم، بنابراین مجبور شدیم فیلمنامه را تغییر دهیم؛ همچنین روز پانزدهم فیلمبرداری تمام وسایل صحنه و لباس های بازیگران ما را دزدیدند، اما هر ایرادی به فیلم وارد است به بی تجربگی من باز می گردد؛ چون من تجربه دستیاری ندارم و قبول می کنم برخی مسائلی که در ذهنم بوده در فیلم درنیامده است.
داریوش باباییان، تهیه کننده فیلم نیز گفت: این اولین بار نیست که من از فیلمسازان فیلم اولی حمایت می کنم؛ البته حمایت از تفکر جدید سینما وظیفه مدیران است.
وی گفت: در فیلم های سوپرمارکتی از این نوع بازیگران استفاده می شود که این امر هم به بازیگران و هم به این آثار ضربه زیادی می زنند.
من به عنوان تهیه کننده خصوصی در جایی سرمایه گذاری می کنم که هزینه اش قابل بازگشت باشد. اگر این فیلم الان مخاطب دارد ما باید به آن احترام بگذاریم؛ چون مخاطب خسته از زندگی دوست دارد به تماشای فیلمی مفرح بنشیند و خوشبختانه این فیلم در تهران و شهرستان ها خوب فروخته است.
گزارش تولید آثار سینمای ایران بخش بعدی برنامه شب گذشته بود که در آن به معرفی مراحل تولید آثاری چون «چ»، «نیکان و بچه غول»، «برف»، «آیینه و شمعدون»، «پنج ستاره»، «لاله» و «گزارش یک جنایت» پرداخته شد.
در بخش دیگری از برنامه شب گذشته، رحیم بهبودی فر و مقصود جباری، کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «آدم آهنی» که این روزها بر پرده سینماها به نمایش درآمده است، مهمان برنامه بودند و درباره این فیلم صحبت کردند.
در ابتدای این بحث مقصود جباری گفت: این اثر در جشنواره بیست و ششم کودک و نوجوان اصفهان موفق به دریافت جوایزی شد؛ در آن ایام پنج فیلم کودک و نوجوان در سینماها در حال اکران بود و ما ترجیح دادیم که این فیلم در آن زمان به نمایش درنیاید؛ به این ترتیب اکران فیلم بعد از امتحانات بچه ها و قبل از جشنواره فجر آغاز شد و ما نمی خواستیم این فرصت را هم از دست بدهیم، اما متاسفانه به جای اینکه از آثار کودک و نوجوان حمایت شود، بیشتر برایشان شعار می دهند.
بهبودی فر نیز در این زمینه بیان کرد: من پیش از این سه تله فیلم با مضمون کودک ساخته بودم؛ در این اثر نیز تلاش کردم به روابط کودکان و نوجوانان با خانواده هایشان بپردازم؛ پرداختن به دنیای مجازی و تاثیری که این فیلم ها بر کودکان دارد، مسئله اصلی من در ساخت این اثر بوده است.
وی ادامه داد: متاسفانه چون فیلم ما برخی حواشی را نداشت، مهجور واقع شد؛ این اثر در بدترین روز سال یعنی یک روز قبل از آغاز جشنواره اکران شد و عملاً ما 10 روز این فیلم را روی پرده نداشتیم.
نقل قول های هفته، عنوان بخش جدیدی از برنامه بود که در ادامه پخش شد.
در بخش گفت و گوی ویژه که به مهندسی سینما اختصاص داشت، راهکارهای رسیدن به سینمای دینی با حضور مجید شاه حسینی مورد بررسی قرار گرفت.
شاه حسینی در ابتدای صحبت هایش با بیان اینکه هنوز تکلیف ما با سینمای دینی مشخص نشده است، بیان کرد: متاسفانه برخی آن قدر با تشکیک درباره این مسئله صحبت و صراحتاً عنوان می کنند، ما در کشورمان سینمای دینی نداریم و احتیاجی هم به آن نیست، برخی با کج فهمی، سخنان شهید آوینی را انتقال می دهند و می خواهند عنوان کنند که مفهوم سینمای دینی در ایران محقق نشود، بنابراین از سینما، محتوا و مفهوم زدایی کرده و تنها به مقوله فرم پرداخته اند؛ وقتی این سینمای فرم گرا در جشنواره ها مطرح و مورد پسند مسئولان قرار گرفت، نگاه تکنوکراسی نیز به آثار فیلمسازان وارد شد.
شاه حسینی افزود: حتی در آثار فیلمسازان دیگر کشورهای جهان چون آلفرد هیچکاک، کارل تئودور درایر ، روبر برسون و فرانکو زفیرلی سینمای دینی مطرح می شود و جشنواره های خارجی هم به این موضوع می پردازند؛ ما در کشورمان از دین به معنای شریعت صحبت می کنیم و با دینی که در زندگی روزمره مردم جاری است، روبرو هستیم، در حالی که اگر شیوه زندگی دینی را به عنوان یک واقعیت عینی نشان دهیم، یعنی داریم فیلم دینی را به نمایش می گذاریم، بنابراین فیلم های متافیزیکی که در سینمای معناگرای ما عنوان می شود نباید به عنوان سینمای دینی شناخته شود.
وی ادامه داد: آیا در جامعه دینی مثل ایران این توقع بزرگی است که بخواهیم شیوه زندگی دینی را به مردم نشان دهیم؟ دنیا سینمای دینی را به رسمیت شناخته، پس چرا در جمهوری اسلامی ایران چنین مفهومی محقق نشده است و از سینمای دینی به عنوان فیلم های شعاری و کلیشه ای نام می برند؟ مرد سنتی، متدین، متعصب و مستبد کاراکترهایی است که در سینمای ما طراحی شده اند و به عنوان افراد دینی معرفی می شوند؛ این کاراکترها کلیشه هستند که باید آن را شکست. متاسفانه این چالش در سینمای ما جدی است.
شاه حسینی متذکر شد: وقتی افرادی که ظاهری متدین دارند، در آثارشان از این الگو تبعیت می کنند، این مسائل به وجود می آید؛ باید بپذیریم که سینمای ما با این انقلاب بیعت کرد تا ماند؛ وقوع دفاع مقدس یک اتفاق فرهنگی مهم بود و باید تصویر درستی از این اتفاقاتی که در جنگ افتاد، ارائه می دادیم که متاسفانه سینمای داستانی ما از تحقق این تصویر عقب مانده است؛ از اولین سال پذیرش قطعنامه، ما با آثاری ضد جنگ مواجه شدیم مثل فیلم «عروسی خوبان» و فیلم هایی مثل «مهاجر» و «دیده بان» که آثار قابل توجهی بودند، دیده نشدند؛ چون انگیزه های این جوانان از طرف مدیریت حمایت نشد.
این کارشناس سینما بیان کرد: اگر هم به سراغ این نوع سینما می رفتیم، با انتقاد مواجه می شدیم؛ چون فکر می کنیم که این سوژه ها قدیمی شده است؛ چون از دریچه فردی کسانی که فکر می کنند سینمای دفاع مقدس تمام شده و دین در زندگی مردم جامعه جایی ندارد، با این اتفاقات روبرو شده ایم، در حالی که دین نیاز مردم جامعه است؛ سینمای دینی یک تفنن نبوده که ما منکرش شویم.
شاه حسینی تصریح کرد: برخی دوستان به واسطه باوری که در آنها نیست، کارشناس شده اند؛ همه فیلمسازان ما هم پاتالوژیست هستند و فکر می کنند باید مشکلات را بدون ارائه راه حل نشان دهند، اما مفهوم سینمای دینی در بحثی تئوکراتی و آکادمیک باید مطرح شود، در حالی که در سینمای ما و برنامه هفت، بیشتر مسائل تکنوکرات سینما مطرح می شود.
وی در ادامه با اشاره به مراسم اسکار امسال گفت: اسکار به همان دلیلی به «آرگو» تعلق گرفت که به فیلم «جدایی نادر از سیمین»؛ پیام هر دو فیلم این است که ایران جهنمی است برای زیستن و باید از آن گریخت، پس نباید بگوییم که اسکار سال گذشته خوب بوده و اسکار امسال بد؛ فهم این مسئله اصلاً دشوار نیست.
شاه حسینی گفت: چون مفهوم می گوید سوژه هر دو فیلم یکی است، پس اسکار دچار تناقض نشده است؛ این مفهوم تکنوکراسی است؛ مصلحت اندیشی های کمیت گرایانه یکی دیگر از مسائلی است که در تکنوکراسی مطرح می شود. باید به رویکردهای مصلحانه نگاه کنیم و نباید فقط به مشکلات و دردهای اجتماعی بپردازیم و راه حلی ارائه ندهیم.
وی در پایان صحبت هایش گفت: صرف نشان دادن آسیب های جامعه به معنای نگاه مصلحانه نیست. نگاه مصلحانه نگاهی عیب جویانه نیست که راه حلی را نشان ندهد، پس برای ورود به سینمای دینی باید نگاه مصلحانه داشته باشیم؛ اگر ما فیلم های دینی قوی بسازیم با ریزش مخاطب روبرو نمی شویم؛ سال گذشته فیلم «ملک سلیمان» جزو پرفروش ترین آثار سینمای ایران بود، پس این یک تابو است که در ذهن فیلمساز و تهیه کننده ایجاد کرده اند که نباید فیلم دینی بسازد.