بسیاری از تحلیلگران معتقدند که مذاکرات این روزهای آمریکا و روسیه و تغییر موضع ناگهانی آمریکا در دشمنی با دولت سوریه به این دلیل است که .....
گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو»: بسیاری از تحلیلگران معتقدند که مذاکرات این روزهای آمریکا و روسیه و تغییر موضع ناگهانی آمریکا از مواضع پیشین خود در دشمنی با دولت سوریه به این دلیل است که آمریکا نسبت به آینده مبهم رژیم صهیونیستی نگران است.
اعلام جان کیری وزیر امور خارجه آمریکا و اظهارات همتای روسی اش سرگی لاوروف مبنی بر توافق جهت برگزاری کنفرانس بین المللی حول بحران داخلی سوریه با مشارکت تمامی گروههای مخالف سوریه و نمایندگان دولت این کشور، معامله ای مشترک جهت توافق بین این دو ابرقدرت در این مرحله از تاریخ است.
مشخص است که ایالت متحده آمریکا از موضع پیشین خود و راه حل های سیاسی مطرح شده عقب نشینی کرده است.
در وقتیکه آمریکا مشغول وضع خطوط قرمزی برای نظام سوریه بود و بر انتقال سلاح پیشرفته تاکید داشت، ناگهان بیکباره از مواضع خویش عقب نشینی کرده و این چنین به طور کامل به شروط پیشنهادی روسیه تن داده و به کنفرانس صلحی دعوت شده که به مشروعیت نظام داخلی سوریه اعتراف کرده و دیگر خبری از آن شروط سنتی پیشین مشروط به کناره گیری بشار اسد از قدرت نیست.
دیگر از شواهد و دلایل قاطع مبنی بر استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه بر ضد مردم بی گناه و تکرار اظهارات تحریک آمیز از جانب رئیس جمهوری آمریکا و هشدار به دولت سوریه خبری نیست، الان دیگر سخن از مذاکرات و گفتگوهایی است که بر مفاد بیانیه ژنو و تشکیل حکومت انتقالی متشکل از نظام سوریه و مخالفان این کشور بدون اشاره به آینده نظام و رئیس جمهوری سوریه می باشد.
راستی چه رازی در پشت این تغییر موضع ناگهانی آمریکا وجود دارد که بطور غیرمنتظره ای تمامی گزینه های نظامی روی میز را به گزینه های دیپلماسی جهت حل سیاسی بحران سوریه تبدیل کرد؟
رمز این سوال واژه ای هفت حرفی است، و این واژه همان اسرائیل است، رژیمی که آمریکا از آینده و مرزهای نا آرامش نگران است چرا که در صورت تسلط القاعده بر این منطقه، سوریه به پایگاه القاعده تبدیل خواهد شد و وضعیت رژیم صهیونیستی بغرنج تر خواهد شد.
هرچند که آمریکا و روسیه نسبت به نظام سوریه اختلاف زیادی با هم دارند ولی این دو قدرت بزرگ دنیا بر دشمن مشترکی به نام القاعده اتفاق نظر دارند، این دشمن مشترک همان اسلام جهادی است که شکست ها و هزینه های سنگینی را به دست مجاهدین طالبان و القاعده در عراق و افغانستان برای آمریکا در پی داشته و بطوریکه حتی روسیه نیز از مجاهدین افغان بی نصیب نمانده است، از طرفی دیگر نیز نباید شکسته های مکرر اسرائیل در جنگ های 33 روزه و 22 روزه توسط گروههای مقاومت را فراموش کرد.
علاوه بر این دلایل دیگری نیز وجود دارد که می تواند در این تغییر موضع ناگهانی آمریکا نقش عمده ای داشته باشد:
1-دولت باراک اوباما نمی خواهد جنگ دیگری در خاورمیانه براه اندازد، چرا که نتایج این جنگ غیر قابل پیشبینی است و دوباره آمریکا را در باتلاق خاورمیانه فرو خواهد برد.
2- ناکامی کامل آمریکا و متحدانش در ایجاد فرماندهی لائیک جایگزین نظام بشار اسد در سوریه، از طرفی دیگر از زمان استعفای معاذ الخطیب رئیس ائتلاف مخالفان سوریه، اختلافات زیادی میان سران این ائتلاف بوجود آمده است.
3- اختلافات گسترده میان مربع منطقه ای حامی مخالفان سوریه در کنفرانس أخیر استانبول نشان داد که ترکیه و قطر از یک طرف و عربستان و امارات از طرفی دیگر با یکدیگر اختلافات اساسی دارند.
4-پیشروی گسترده اسلامگراهای تندرو در سوریه و جذب دلهای بسیاری از مخالفین اسد.
5-تجاوز هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه که جهان را در آستانه یک جنگ منطقه ای با محوریت آمریکا و روسیه و با حمله به سوریه و ایران قرار داد.
اما سؤال ما این است که به فرض موفقیت در برگزاری این کنفرانس، آیا گروههای سیاسی مخالف در داخل و خارج و نظام سوریه به این دعوت پاسخ خواهند داد؟ یا اینکه در صورت موافقت گروههای سیاسی جهت شرکت در این کنفرانس، گروه مسئول و نماینده مخالفان کدام گروه خواهد بود؟ ائتلاف مخالفین، شورای ملی،شورای هماهنگی،یا گروههای مستقل؟
و چنانچه هیأتی متشکل از تمامی این گروهها تشکیل شود، معایارهای انتخاب چگونه خواهد بود و چه کسی رئیس مخالفان در این کنفرانس خواهد بود؟
در همین راستا ائتلاف ملی مخالفان دیروز بیانیه ای صادر کرد مبنی بر اینکه در این نشست شرکت نخواهد کرد مگربه این شرط که هرگونه توافق احتمالی مشروط به کناره گیری بشار اسد از منصب ریاست جمهوری باشد.
بنظر می رسد که این اظهارات هرچند برای مدت کوتاهی می تواند هدیه ای طلایی برای نظام سوریه باشد چرا که برای آنها بسیار سخت است که با مخالفینی به گفتگو بنشینند که سعی بر برکناری آنان از قدرت دارند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند این تحرک آمریکایی –روسی دو مرد برنده دارد، یکی بشار اسد (هرچند برای مدت کمی) و دوم اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل، از طرفی بشار است مشروعیت بین المللی خود را باز خواهد یافت و با قدرت هرچه تمام به میدان بازخواهد گشت، از طرفی دیگر آمریکا وی را به رسمیت خواهد شناخت.
اما درمورد اخضر ابراهیمی، کناره گیری وی از منصبش در سوریه به تاخیر خواهد افتاد، و از این طریق چراغ سبز رسانه ای و سیاسی گسترده ای بهره مند خواهد شد.
بر این اساس آمریکا خواهان ورود به جنگ منطقه ای گسترده نسیت و روسیه نیز از این أمر خوف دارد، ولی بنظر می رسد تنها جنگی که روسیه و آمریکا به تنهایی یا مشترکا خواهانش هستند همان مقابله با گروههای افراط گرایی اسلامی است که روز به روز بر قدرتشان در خاورمیانه افزوده می شود.