به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمد باقر قالیباف کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری عصرامروز در برنامه «پاسخ به پرسش جوانان» در شبکه سه سیما حاضر شد و به سوالات پاسخ داد.
متن سوالات جوانان و پاسخ های این کاندیدای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری پیش رویتان قراردارد.
مجری: آقای دکتر امنیت و آرامش مبنای پیشرفت یک جامعه هست شما به عنوان نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چه برنامه ای برای ایجاد امنیت و آرامش عمومی در سطح جامعه دارید.
قالیباف: موضوع مهمی است من فکر می کنم امنیت نه تنها پایه و اساس پیشرفت است اصلاً امنیت اساس زندگی انسان هاست اگر در هر جامعه ای امنیت نباشد دیگه هیچ اقدام دیگری و حرکت دیگری اتفاق نخواهد افتاد بعضاً اندیشمندان بزرگی در دنیا هستند اعتقادشان بر این هست که اصلاً دولت ها و حکومت ها فلسفه وجودی اشان برای امنیت هست چون احساس می کنند تا امنیت در جامعه ای در واقع شکل نگیرد و پایدار نشود و مردم آن احساس را پیدا نکنند آن آرامش را پیدا نکنند هیچ حرکت دیگری نه حرکت اقتصادی نه حرکت سیاسی نه حرکت فرهنگی نه حرکت اجتماعی لذا بسیار مهم و کلیدی است.
سوال مردمی: سوال من این هست که چه برنامه ای برای تعامل با نخبگان دارید این ضرورتتان یا این هدفتان چگونه تحقق پیدا می کند.
مجری: یک دغدغه ای که خیلی از جوانان دارند و بیشترین در واقع جمعیت نخبگان هم از قشر جوانان کشورمان هستند.
قالیباف: من فکر می کنم یکی از مهمترین سرمایه های اجتماعی هر کشوری و مهمترین دارایی اش منابع انسانی هستند حتماً بین این که معادن مهم هستند نفت و گاز مهم هستند یا منابع انسانی مهم هستند بدون شک منابع انسانی مهمترین سرمایه هر جامعه هستند و بعد وقتی این منابع انسانی می آید آن گلش و محصول نهایی اش که نخبگان آن جامعه هستند که در ابعاد مختلف هستند.
من فکر می کنم هیچ چیزی در جامعه گران قیمت تر از این نخواهد بود برای حفظ آن باید تلاش کرد و این شرط عقل است من فکر می کنم در مجموعه کار مدیریتی که تا الان انجام دادم همیشه از این ظرفیت استفاده کردم اگر شما در کارهای مدیریتی بنده در نیروی انتظامی نگاه کنید چون حالا بیشتر مردم را از آن زمان بیشتر می شناسند یا در محیط شهرداری تهران نگاه کنید نخبگان اساس کار هستند من یک مثال برای شما بزنم متوسط عمر بچه هایی که پل صدر را ساختند سی و پنج سال هست.
البته واقعاً بگویم این هوشمندی هم در این جوانان بود که هیچ موقع پیشکسوت های خودشان را فراموش نکردند هیچ موقع بزرگان خودشان را هم فراموش نکردند یعنی از تجربه آنها استفاده کردند ولی از این شور و هیجان و انرژی توأم با علم و دانش استفاده کردند و اتفاقات بزرگی افتاده امروز شما می دانید که در شهرداری تهران حتی در بعضی جاها محدودیت سنی گذاشتیم واقعاً یکی از مشکلاتی که در کشور ما هست این هست که افراد همین طور هستند هستند مگر حوادثی اینها را از مسئولیت ها کنار ببرد.
این انصاف نیست و حالا اجازه بدهید من اینجا یک نکته را بگویم دو تا نگاه متفاوت به جوانان وجود دارد من روزی که خودم بیست سال سنم بود به هر حال در جبهه بودم مسئولیت بزرگ فرماندهی یک لشکر را یک تیپ را به عهده داشتم آن موقع وقتی بیست ساله بودم واقعاً این را می گویم وقتی نگاه به یک انسان پنجاه ساله که امروز خودم هستم می کردم احساس می کردم در ذهن من این بود فارغ از اینکه این اصلاً درست هست یا غلط حس من به عنوان یک جوان بیست ساله این بود که یک فرد پنجاه ساله دیگه توانش دیگه رو به کمی است هر کاری خواسته کرده در واقع همه توان خودش را و فرصت هایش را از آن استفاده کرده احساس می کردم که دیگه خیلی موثر نخواهد بود این نگاه وجود داشت.
ولی امروز که همان جوان بیست ساله پنجاه سالم پنجاه و یک سالم هست اینجا نشستم دارم به یک جوان بیست ساله نگاه می کنم نگاه می کنم یک جوان بیست ساله مثلاً پختگی لازم را ندارد هی مرتب باید به او تذکر داد هی باید بهش نگاه کرد نمی شود هر کاری را بهش اعتماد کرد خوب نگاه کنید این نوع نگاهها باید یک مقدار باز بشود یعنی بنده امروز باید این دقت را داشته باشم که قالیباف یادت هست خودت وقتی بیست سال سنت بود چه فرصتی را انقلاب و نظام و مردم بهت دادند یادت نرود امروز که آنجا ایستادی با یک نگاه خدای نکرده بی اعتمادی نپختگی به یک جوان نگاه کنی نگاه کنید این نگاه را باید استفاده کنیم.
لذا ما الان در شهرداری تهران شهرداری نواحی ما مهم هستند یعنی بعضی نواحی ما بالای دویست هزار نفر جمعیت دارند بنده آنجا تصمیم گرفتم در حین اینکه هیچ مدیری در شهرداری مگر بسیار نادر اینکه می گویم نادر از صد و سی و دو ناحیه ما حداکثر وقتی می گویم نادر ده تا ممکنه در شرایط خاصی افراد بالای سی و پنج سال حضور داشته باشند وگرنه من همه را بهشون گفتم باید زیر سی و پنج سال باشند البته تخصص لازم مدیریت لازم تحرک لازم که الحمدالله این بچه ها هم دارند لذا نشاطی که امروز شما در شهرداری تهران در پروژه ها و کارها می دونید انصافا مدیون همین نخبگان جوانی هستیم من هر کجا به جوان ها اعتماد کردم نتیجه اش را دیدم با حداکثر و بیش از توقع خودم.
مجری: هر موقعی صحبت از نخبگان و جوانان می شود بحث اشتغال زایی هم خود به خود تداعی می شود و این سوال پیش می آید که حضرتعالی چه راهکارهای عملیاتی و مشخصی را در برنامه های اقتصادی اتان برای اشتغال زایی دارید.
قالییباف: خوب اشتغال امروز واقعاً یکی از دغدغه های جدی جوانان هست من در یکی از برنامه ها اشاره کردم امروز متاسفانه به خاطر سومدیریت ما یک تنش جدی چه بخواهیم چه نخواهیم در درون خانواده ها درست شده نگاه کنید یک مادر و پدری با زحمت حتی بعضی خانواده ها مادر هست پدر از دست دادند مادر با زحمت با کارگری بچه خودش را چه دختر چه پسر بزرگش می کند با زحمت او را به دانشگاه می فرستد پول بابت آن می دهد دو شیفت کار می کند فارغ التحصیل می شود لیسانس فوق لیسانس دکترا برمی گردد.
بعد خوب یک درخواستی از مادرش دارد یک درخواستی از پدرش دارد این پدر و مادر در مقابل حداقل های این جوان شرمنده می شوند نمی توانند یک جهیزیه می خواهد ندارد بهش بدهند این یک بحثی یک بحث تنها شرمندگی پدر و مادر نیست شرمندگی و غیرت این جوان هم هست این جوان احساس می کند شده یک جوان بیست و چهار ساله بیست و پنج ساله لیسانس و فوق لیسانس هم گرفته الان احساس می کند غرور جوانی اش محبت مادری نگاهش به پدرش به پدر پیر فرتوتش احساس می کند که امروز باید مردانه کار کند اول به آنها خدمت کند و بعد به خودش ولی بعد هر کجا که بوده چنین اتفاقی برایش نمی افتد هیچ شکستی و این که یک جوان امیدش ناامید بشود واقعاً این زیبنده نیست ما یکی از برنامه های جدی امان برای آینده که در دولت آینده مدنظر هست این است که اشتغال را به بخش جوانان من آن روشی که نمی دانم پول بدهیم شغل اندازه بشود به ازای هر شغل یک وام بدهیم به نظر من اینها روش های غیر علمی و غیر منطقی است و تجربه موفقی هم در گذشته نداشته.
مجری: چه روشی را شما دارید
قالیباف: ما جوان هایمان مخصوصاً بچه هایمان تحصیلکرده هستند شما نگاه کنید قشر جوان ما قشر تحصیلکرده است ما باید در اقتصاد کلان اقتصاد دنیا را اگر شما نگاه کنید سهم مربوط به اقتصاد در حوزه خدمات هفتاد درصد اقتصاد در خدمات هست سی درصد اقتصاد در کشاورزی و صنعت هست امروز آمار جهانی در حوزه رشد اقتصادی می گوید که بخش خدمات بیشترین سهم را دارند یکی از سهم هایی که بخش خدمات دارد کجاست حوزه آی تی است کجاست حوزه سلامت هست کجاست حوزه حمل و نقل است کجاست.
حوزه در واقع توریسم است جاهای مختلفی هست کجاست خدمات آموزشی است خدمات بهداشتی است اینهاست که می تواند تحولات اساسی و جدی ایجاد کند.
همه شغل ها شغل هایی است که جوانان می آیند و نیروهای تحصیلکرده شما در حوزه آی تی نگاه کنید شماامروز فارغ التحصیلانی که ما داریم شما امروز در حوزه سایبری وقتی در دنیا نگاه می کنید چرا زبان فارسی و ایرانی ها در مجموعه اینترنت بالاترین سهم را نسبت به جمعیتشان در دنیا دارند به خاطر اینکه جوان های فعال همه توی کار متخصص همه یوزرهای حرفه ای و پای این کار هستند دنبال می کنند و می آیند.
این فعالیت ها را شما می بینید شما می دانید ما چه حجم بالایی می توانیم اشتغال ایجاد بکنیم زیرساخت های آن در کشور هست البته سرعت هم این اجازه رابدهد نگاه کنید من در حوزه اینترنت و بحث آی تی این را روشن بگویم فیلترینگ همه جا لازم هست این هم شرط همان امنیتی که ما می گوییم هم شرط رعایت جامعه هست من یک وقتی شهر تهران را می خواستم تلاشم این بود و الان هم هست که بیاوریم تو ده کلان شهر دنیا در حوزه اسمارسیتی یعنی هوشمند کردن شهر و یک شهر مجازی این کار را انجام بدهیم و خوب نمونه البته اتفاقات خوبی هم افتاده.
من وقتی داشتم در این کار تحقیق می کردم دیدم استکلهم سوئد این شهر اولین شهر دنیا در حوزه آی تی بیس بود و کار خودش را انجام می داد یکی از موضوعاتی که آنجا به شدت مورد توجه بود بحث فیلترینگش بود به نظر من فیلترینگ یک بحث لازم و ضروری است منتهی تنگ نظری و سلیقه ای عمل کردن نسبت به فیلترینگ به نظر من اصلاً پذیرفته شده نیست و این آن جایی است که فرصت ها را از جوان ها برای یک حرکت جدی می گیرد این را باید یک برنامه ریزی کرد لذا در حوزه خدمات با تاکید بر این موضوع با اطمینان به شما عرض می کنم حتماً جوان های ما بالغ بر سه میلیون نفر فقط در حوزه آی تی بیس کردند و حوزه خدمات الکترونیکی حتی می توانند سهم ما را از اقتصاد جهانی بگیرند بدون اینکه محیط زیست را آلوده کنند بدون اینکه اینجا ترافیک درست کنند ما اصلاً سهم مان را از آنجا نگرفتیم و این نیروی جوان و شاداب اولویت هست لذا این از اولویت برنامه های من هست انشاءالله با همت جوانان انشاءالله دست به دست هم می دهیم به سرعت در همین دو سه سال اول این بیش از سه میلیون شغل را در حوزه آی تی بیس کردند این بخش قرار دادیم این خودش بعد یک اتفاق دیگری هم می افتد مبارزه با فساد هم همین جاست عدالت هم همین جاست کرامت انسانی هم اینجاست آن تحول اداری هم اینجاست این که سیستم ما سوتدبیر در آن دارد و نمی توانیم طرح هایمان را اجرا کنیم یعنی می خواهم بگویم از هر جهت این کمک را برای ما انجام خواهد داد.
سوال مردمی:دولت نهم و دهم آمدند هدفمندی یارانه ها را اجرا کردند برای اینکه یک کمکی به دهک های پایین جامعه بشود ولی خوب در عمل این اتفاق نیافتاد می خواستم ببینم دولت جدید هم همین برنامه را می خواهد در پیش بگیرد یا نه برنامه دیگری در نظر دارند.
مجری: باز هم بحث هدفمندی یارانه هاست.
قالیباف: امروز بحث اقتصاد دغدغه همه شده هم جوان ها هم پیرها هم تولید کننده ها هم مصرف کننده ها هم زنان هم کشاورزان هم معلمین واقعاً دغدغه هست انشاءالله که در برنامه دو ساله ای که جای آن اینجا نیست در فرصت های دیگه ای من توضیح دادم البته جوانان ما می توانند به سایت من مراجعه کنند قالیباف دات آی آر اینجا دقیقاً این بحث ها آنجا توضیح دادم برنامه اونجا هست.
نمی خواهم خیلی به بحث اقتصادی دو ساله که چگونه این آرامش را که در همان امنیت اقتصادی و امنیت روانی جامعه هست آنجا توضیح دادم اینجا نمی خواهم وقت عزیزان را بگیرم مطمئناً با مراجعه به سایت اینها را خواهند دید ولی بحث یارانه موضوع خیلی مهمی است من فکر می کنم یکی از کارهای خوبی که دولت نهم و دهم انجام داد این بود که به هر حال این موضوعی که سالیان سال مانده بود به هر حال این شجاعت را داشت و این تصمیم را گرفت و اجرا کرد البته بنده انتقاداتی به اجرای یارانه ها دارم نحوه اجرای آن یعنی آمدند در واقع بخش نقدی را اجرا کردند.
بخش تولید که اشتغال را باید ساپورت می کرد متاسفانه این اتفاق نیافتاد و یکسری آثار منفی اینجا آورد خود این باعث تورم شد خود این تورم قدرت خرید خانواده ها را آورد پایین این نقدینگی که ما بهشون دادیم حتی نتوانست این شکافی که در گرانی ها هست آن را جبران بکند یعنی امروز مردم با همین پول یارانه هایی که دارند می گیرند قدرت خرید شان به اندازه قبل از یارانه ها نیست.
یعنی به نوعی می شود گفت نقض غرض شد البته من این را بگویم ما یک اشکال دیگری هم در اینجا واقعاً به وجود آمد ما وقتی می خواهیم بگوییم هدفمند کردن یعنی چی می خواهیم نرخ ها را آزاد کنیم نرخ ها را واقعی کنیم پس این حق دولت هست می گوید آقا این اموال عمومی است.
ما نمی توانیم به یک قشر مثلاً یکی ماشین دارد بنزین را مصرف می کند یکی ماشین ندارد حرف به جایی است همه باید نرخ بنزین را یکنواخت کنند که آن عزیزی که در روستا هست و ماشین ندارد چرا باید سوبسید انفال که حق او هست بدهد به کسی که در شهر می نشیند پول بنزین این کاملاً عدالت هست و باید این کار انجام بشود درست هم هست انجام شده ولی به نظر من آن که رعایت نشده این مردم یک حقوق دیگری هم دارند.
حالا آن عزیزی که ماشین می گیرد و از ماشین استفاده می کند و نرخ بنزین آزاد می شود و بابت بنزین لیتری هفتصد تومان و اگر افزایش پیدا کند مثلاً تا لیتری هزارتومان می خواهد پرداخت کند این سوال در ذهنش می آید می گوید خوب این صنعت کشور مدیریتش دست کی می گویند دست دولت مدیریت های نیمه دولتی دولتی خوب ماشینی که برای ما دارد تولید می کند می دهد بیرون مصرف هر صد کیلومتر چند لیتر مصرف می کند می دهد یازده تا ده تا دوازده تا بعد هم یک کم دو ماه سه ماه استفاده میکنی به دوازده سیزده می رسد کولر هم که بزنی من فکر کنم می شود سیزده چهارده لیتر در هر صد کیلومتر امروز واقعاً استانداردهایی که دنیا دارد مصرف می کند.
چقدر هست شش لیتر یعنی در هر صدکیلومتر پنج شش لیتر اضافه باید مصرف کند پنج تا هفتصد تومان سه هزارو پانصد تومان به نرخ امروز از جیب کی برمی دارند چرا این قدرت انتخاب را از مردم می گیرند دیگه اینجا مردم حق دارند بگویند من آنی را انتخاب می کنم که حداقل باشد دیگه شما نمی توانی وقتی قیمت آزاد هست چرا به من دیکته می کنی در واقع این می شود یک رانتی آنجا لذا البته بنده معتقدم حتماً ما باید تولید داخلی اساس کار ما باشد به خاطر اشتغالمان ولی چون تولید اولویت هست بنا نیست هر جنس غیر استاندارد و غیر کیفی را در اختیار جامعه بگذارد لذا من در بحث یارانه ها این روند را ادامه می دهیم ولی روند مربوط به سهم تولید را در صنعت سهم تولید را در کشاورزی با رعایت کیفیت و استاندارد این کار را حتماً انجام می دهیم این قابلیت هم واقعاً کشور ما وصنعت ما دارد و توان فنی هم وجود دارد انشاءالله این وضع به گونه ای باشد که قدرت خرید مردم را بالا ببرد انشاءالله خود جوانان تو این بخش می آیند و ایفای نقش می کنند و به سرعت من فکر می کنم مهمترین کار ما اصلاح مدیریت در کشور است خلاصه مدیریت ما یک مدیریت بسته و خسته ای است که دیگه بعد از سه دهه باید به آن پایان بدهیم و یک خون جدیدی با نیروهای جدید انشاءالله در حوزه مدیریت وارد بکنیم و اتفاقات بزرگی در کشورمان بیافتد انشاءالله.
مجری: خوب صحبت از یارانه ها شد و صحبت از دهک های پایین شد همانطور که می دانید مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با کارگران درباره معیشت اقشار ضعیف جامعه خوب رهنمودهایی را ارائه فرمودند سیاست های حمایتی حضرتعالی در آینده برای کاهش فقر و بهبود این وضعیت چه چیزهایی هست.
قالیباف: نگاه کنید یک شرطی که فقر کاهش پیدا کند یک بحث این هست که باید رونق اقتصادی اتفاق بیافتد به هر حال تا تولید ثروتی اتفاق نیافتاد فقر همچنان هست البته این حدیث را از نبی مکرم اسلام داریم که حضرت می فرمایند من از فقر امتم نگران نیستم ولی از سوتدبیر در امتم نگرانم پس نشان می دهد که اولین ضایعه سوتدبیر تبعاتی دارد که یکی فقر هست بعد اگر که این فقر نتیجه سوتدبیر بود لذا باید سوتدبیر را اصلاح کنیم که فقر را از بین ببریم و در واقع یکی از بحث های حوزه امنیت امنیت سرمایه هست باید امنیت برای سرمایه فراهم بشود تا تولید ثروت درکشور اتفاق بیافتد.
طبیعتاً این باید قانون هم رعایت بشود که جامعه هم دو قطبی نشود فقیر و غنی نشود ما وقتی می گوییم کشورمان نیازمند یک همدلی و همبستگی است برای هر کاری وقتی در جامعه فقر باشد فقر و غنا باشد اصلاً جامعه فقیر و غنی یعنی در آن همبستگی و همدلی وجود ندارد خوب چه طور ما توقع داریم همبستگی و همدلی به وجود بیاید یک جوانی که در حاشیه یک شهر یک جوانی که در یک روستا مخصوصاً جوانی که در حاشیه شهر دارند زندگی می کند می بیند برای یک جفت کفش دچار مشکل است شش نفر هفت نفر در یک خانه ای چهل متری زندگی می کنند در همین شرایط می بیند در شهر تهران یک جوان دیگری ماشینی سوار می شود که یک میلیارد تومان قیمتش هست این دیگه چه همدلی چه همبستگی لذا ما باید حتماً فقر زدایی بکنیم منتهی این فقر زدایی از جنس عذر می خواهم با این ادبیات می گویم گداپروری نباشد توانمندسازی اتفاق بیافتد.
مجری: چه راهکاری دارید برای این توانمند سازی.
قالیباف: خدمتان عرض می کنم خوب این توانمند سازی در همان بخش تولید و رونق اقتصادی است که باید به آن توجه کنیم ولی بخشی از جامعه ما هستند که حتماً با درست مالیات گرفتن و سیاست های درست اقتصادی از کسانی که تولید ثروت می کنند به آن بخش از جامعه ای که باید مالیات در واقع داده بشود استفاده کنند اولاً یک بخشی از جامعه هستند که درآمد پایینی دارند حتماً باید بگوییم که از اینها اصلاً مالیات نگیریم بنده براین اعتقادم که همه افرادی که درامد زیر یک میلیون تومان حداقل دارند دیگه با این شرایط خط فقر اینها دیگه جایی ندارند که به دولت مالیات بدهند.
مجری: کمک مالیاتی بشود.
قالیباف: بله این قطعاً جزو برنامه های قطعی ما در برنامه اقتصادی امان هست که این کار را انجام بدهیم حالا مالیات هم آنهایی که براساس درامد بیشتر و روندی که در حوزه مالیات دارند طبیعتاً اینه با این مالیات ما باید پوشش بدهیم کجا را در بحث مربوط به بیمه ها شما نگاه کنید الان یک کشاورزی که شصت سال شصت و پنج سال سن دارد و بعد از سی و سی و پنج سال چهل سال تلاش الان آخر عمر دیگه توان جسمی ندارد این بیمه تامین اجتماعی نیست خوب حتماً باید تحت پوشش باشد این از برنامه های ماست یک زن سرپرست خانوار حالا تا جوان بوده کار کرده در زمان جوانی اش ما باید به توانمندسازی اش کمک بکنیم که بتواند درآمد برای خودش ایجاد کند.
الان یکی از برنامه های جدی ما در شهرداری تهران حتماً بانوان عزیز شهر تهرانی سرپرست خانوار می دانند که بنده با حساسیت این موضوع را در تهران دنبال کردم در آینده در کشور برای همه زنان سرپرست خانوار در حوزه توانمندسازی برنامه جدی داریم واقعاً روی پای خودشان می ایستند فقط ما کمکشان می کنیم کمک فکری کمک سرمایه ای و بستر را برای تولید برایشان فراهم می کنیم اتفاقات بزرگی هم افتاده یا کارگران ساختمانی واقعاً کارگران ساختمانی الان مشکل بیمه دارند یا حتی بعضی وقت ها بیمه متفاوت هست بیمه بین شهری و روستایی آقای ابراهیمی وقتی یک نفر مریض شد آمد تو بیمارستان دیگه ازش سوال می کنند تو روستایی هستی یاشهری یک انسان هست این دیگه نیازمند به درمان دارد نمی توانیم به او بگوییم به او اینقدر می دهیم به این اینقدر می دهیم این چه حرفی است این از عدالت از کرامت از انصاف به دور هست یعنی پس ما آن دهک های پایین جامعه را باید نگاه کنید این که ما همه را یکنواخت امکانات به آن بدهیم این می شود مساوات اصلاً جوانمردی مردم ایران هم این اجازه را نمی دهند که آن قشر دهک های بالایی که برخوردارند اصلاً این جوانمردی را خودشان دارند.
این احسان را دارد این تو خون و غیرت مردم ماست این تو باورهای اسلامی ماست که همه دوست دارند دست یک فقیر را دست یک نیازمند دست یک محروم را بگیرند خوب این می شود همان کار فرهنگی که ما با مردم صحبت بکنیم دنبال بکنیم و بتوانیم این دهک های پایین را امکانات بیشتری را بهشون بدهیم نه امکانات بیشتر در واقع حقشان را عادلانه بهشون بدهمین اینها درحوزه فقر زدایی یعنی هم پوشش بدهیم و سیاست های جبرانی از این قشر داشته باشیم و هم یک بخش جوان خوب یک جوان ما در روستا آماده کار هست خوب این اصلاً نیازمند به این نیست.
اصلاً به غیرت جوانی اش برمی خورد که یک کسی بهش پول بدهد اون می گوید آقا چرا به من پول می دهی به من کار بده من جوانم کار می کنم برای او یارانه بدهیم برای اینکه سرمایه در واقع بهش بدهیم کار تولیدش را انجام بدهد به آن عزیزی هم که توان ندارد با سیاست های جبرانی تحت پوشش قرار بدهیم همه اینها وقتی است که رونق اقتصادی را به درستی درکشور برای تولید ثروت برنامه ریزی کنیم ازانفالی هم که دستمان هست به عدالت توزیع کنیم نه به مساوات.
در ادامه برنامه "به انتخاب شما" شبکه سه با حضور آقای محمد باقر قالیباف سوال مردمی مطرح شد: سن ازدواج واقعاً رفته بالا چون اینها کار ندارند زندگی ندارند واقعاً نمی توانند تشکیل زندگی بدهند برای حل این مشکل واقعاً چه راهکارهایی دارید.
مجری: خوب آقای دکتر باز هم من فکر می کنم برمی گردد به همان مسائل اقتصادی یعنی هر سوالی که پرسیده می شود یک به هر حال نقدی به مسائل اقتصادی پیدا می کند.
قالیباف: البته من فکر می کنم این بحث تنها اقتصادی نیست یک مقدار مدیریتی هم هست اجازه بدهید من یک کمی روشن تر و شفاف تر با جوانان عزیزمان صحبت بکنم و باز کنم موضوع را نگاه کنید الان بحث این هست بحث ازدواج و مسکن و طبیعتاً اشتغال و اینها ما در واقع افزایش جمعیت ما در سال هزار و سیصد و شصت و چهار حدود یک میلیون هشتصد و شصت هزار نفر متولد سال هزار و سیصد و شصت و چهار ما بودند الان دیگه اینها همه جوانان بیست و شش ساله و بیست و هفت ساله ما هستند.
این پیکش بود یعنی ما از بعد هزارو سیصد و شصت و چهار به بعد دیگه بیشتر از این در زاد و ولد نداشتیم این دیگه بعد که همین طور کم شده تا رشد در واقع الان دیگه نزدیک به یک هستیم که یک افراط و تفریطی هم واقعاً اینجا اتفاق افتاد آنجا آن بی ملاحظه گی اتفاق افتاد باز یک مرتبه از این طرفی افتادیم این همان جایی است که به نظر می رسد وقتی از نخبگان استفاده نمی کنیم تدبیر درست نیست و پختگی لازم نیست این اشکالات اشکالاتی نیست که شما یک ماه و دو ماه و ده ساله نگاه کنید این دیگه معنی اش این هست که این یک اشکال قرنی است دیگه یک قرن باید بگذرد تا این به تعادل خودش برگردد.
ما یک بحثی داریم وقتی می نشینیم با جوان ها صحبت می کنیم من چون زیاد واقعاً ارتباط دارم با بچه ها اهل ورزش فوتبال رفتن و آمدن تو همین کارگاه هایی هم که می رویم تو حوزه کار دم خور هستیم با جوان ها با هم صحبت می کنیم من واقعاً با دو تا پسر خودمم که یک پسرم متولد سال شصت و چهار هست خودش با هم رفیق هم هستیم این بحث ها را صحبت می کنیم می گوییم نگاه کنید جوانان ما امروز یک اشکالی دارند من یک بحثی دارم می گویم از موج شیرخشک و پوشاک این موضوع شروع شده امروز رسیده به اشتغال و ازدواج یعنی ما وقتی برمی گردیم یک وقتی حتماً دهه شصت یادشان هست دنبال این بودند شیر خشک برای بچه ها پیدا کنند پیدا نمی شد بعد اینها آمدند به مدرسه رسیدند مدرسه ها شد سه شیفت یادتان هست همه این جمعیت آمد پشت کنکور گیر کرد.
مجری: این موجه اومد دیگه.
قالیباف: همین موج همین طور آمد آمد پشت کنکور گیر کرد یعنی یک مرتبه یک میلیون یک میلیون و دویست یک میلیون و سیصد هزار جوان آمد ظرفیت دانشگاه بود سیصد هزار نفر چهارصد هزار نفر اصلاً شده بود یک کابوسی برای این جوان ها که چه طور بروند دانشگاه حالا بعد چه خسارت هایی برای ما تو اینجا وارد شد تو این بخش و چه نگاههایی بعضاً تنگ نظرانه خوب این موج الان آمده رسیده به اشتغال من اولین حرفی که دارم واقعاً یک اشکالی که من می گویم در این مدیریت های بسته و خسته وجود دارد این انصاف نیست وقتی مدیریت پویا نیست وقتی مدیریت از نخبگان استفاده نمی کند وقتی که مدیریت دانشگاه را از متن تصمیم گیری حذف می کند وقتی که مدیران اجرایی با عقل جمعی کار نمی کنند.
شما نگاه کنید خوب معلومه این موج همین طور آمده الان شما اخیراً بعضاً می بینید می گویند آقا ما کنکور را حل می کنیم حل می کنیم چی را حل می کنیم کنکور دیگه نود احتیاج به حل ندارد دیگه این معادله حل شده است شما یک میلیون و دویست هزار ظرفیت دارید هشتصد هزار نهصد هزار یک میلیون دانشجو داریم اینجا خالی دارید هر روز تبلیغ می کنید که این طوری این طوری بیایید درس بخوانید حالا این دیگه امروز مشکل نیست مدیر واقعی کسی بود که تو دهه هفتاد این مشکل را حل می کرد لذا امروز هم مدیر واقعی کسی است با همه خلا هایی که اتفاق افتاده دو چیز را پیش بینی کند یک الان بحث اشتغال همه بچه های متولدین دهه شصت هستند که اینها دیگه قربانی نشوند واقعاً یک جوان دیگه نتواند در سن دهه بیست تا سی شغلش را انتخاب بکند زنش را انتخاب بکند بتواند بیاید برود کار اقتصادی اش و زندگی اش را دیگه اصلاً بعد از آن دیگه انگیزه این کار را نداشته باشد به اضافه اینکه ممکنه که آسیب های جدی هم برای کشور و برای جامعه و برای خانواده هم ایجاد کند دیگه اینجا تو آن بحث امنیت که با هم صحبت می کردیم.
دیگه امروز وقتی یکی معتاد می شود می گویند آقا جلوی معتاد را بگیریم خوب بله جرم هست باید جلویش را بگیریم اگر یک کسی دزدی کرد به عنوان مجرم ببینیمش اگر یکی معتاد شد به عنوان یک بیمار ببینیم و برویم سراغش و اصلاحش کنیم ولی وقتی جرم اتفاق می افتد آیا آن جوان فقط مقصر است که مثلاً امروز رفته زندان من معتقدم که نه یک کم او خودش مقصر است سهم دارد ولی باید بپذیریم خانواده اش هم سهم دارد و از همه مهمتر باید بپذیریم که دولت هم سهم دارد وقتی بنده مدیرم نمی توانم اشتغال ایجاد بکنم و او وادار می شود و بعد جالبه وقتی ما می خواهیم مجرم را تنبیهش بکنیم فقط همان جوان را تنبیه می کنیم کار به دولت که کوتاهی کرده که بیست سال بیست و پنج سال فرصت داشته می دانسته این شهروند می رسد به سن بیست و پنج سالگی برایش تدبیر بکند تدبیر نکرده خوب با این مدیر چه کار می کنیم.
هی چی پس شما می بینید جرم هر روز در جامعه بیشتر می شود چرا چون کسی که سهم در جرم داشته جریمه اش را پرداخت نکرده که یکی ما مدیرانیم همیشه ما مدیران خوبیم آن جوان بد هست من یک وقتی یک مثال می زدم می گفتم رفتار ما با جوان ها چیست من پدر خانه هستم تو خانه وقتی دارم می روم اگر یک لیوان آب اینجا بگذارند وقتی که فرزند من از آنجا رد بشود پایش بخورد به این لیوان آب بریزد من می گویم پسر جلوی پات را نگاه کن مگه کوری خوب جلوی پات را نگاه کن خوب پسر چی می گوید می گوید پدر ببخشید چشم حتماً نگاه می کنم روز بعد هفته بعد پدر خانه وقتی وسط خانه دارد راه می رود اگر پایش بخورد به این لیوان آب و بریزید عکس العملش چیه می گوید کی گفت این را اینجا بگذارید مگه جایش اینجاست چندبار به شما گفتم این را اینجا نگذارید این رفتار ماست باجوان ها در حوزه اشتغال هم همین بحث در همه حوزه ها.
اصلاً نگاه کنید این نگاه یک نگاه غیر منطقی است که امروز پیدا شده لذا بنده معتقدم امروز مدیر کسی است که شرایط موجود مسکن و اشتغال را حل کند و همین الان پیش بینی کنیم برای آینده آینده چیست ما در آینده بسیار نزدیک یعنی انتهای همین دهه با یک جمعیت پیری رو به رو هستیم که موضوع سلامت بهداشت روانی و حرص و درمان و حقوق بازنشستگی و سیاست های جبرانی برای مردان زنان شریفی که بیش از شصت سال زحمت کشیدند دیگه آخر عمر شرمنده نوه هایشان نشوند مدیر امروز باید آن را ببیند اگر نبیند این موج بعد چه مدیریتی که از سن تولد سال شصت و چهار تا آخر اینها دچار مشکلند انشاءالله که به همت خود جوان ها همین طور که توضیح دادم هم امروز را.
انشاءالله سامانش می دهیم با اطمینان عرض می کنم من خدا شاهد هست آن امیدی که در چشم بچه های رزمنده دوران دفاع مقدس دیدم آن برق چشمی که تو اتوبان صدر و اتوبان امام علی و کارهای شهرداری دیدم باور کنید این اتوبان امام علی را این اتوبان صدر را مهندسینی ساختند که وقتی من جایی می رفتم نامه می آوردند می گفتند آقای قالیباف می شود ما روز مزد یک جای مستقر کنید اصلاً ما مهندس نیستیم می خواهیم بیاییم کارگری کنیم ما را به عنوان کارگر بیار اونجا همان مهندس فوق لیسانس بعضی بچه ها از صنعتی شریف به هر حال صنعتی شریف از دانشگاههای برجسته ماست دانشگاه تهران دانشگاههای دیگه اینها آمدند برای کارگری همانی که دنبال شغل کارگری بودند امروز این فرصت پیدا شده دارند بزرگترین کارهای فنی را که افتخار جامعه مهندسی کشور هست تو حوزه مدیریت تو حوزه ساخت وساز دارند انجام می دهند مطمئن هستم این امیدی که در چشم اینها هست با همدیگه کمک می کنیم و با آن توضیحی که در بحث اشتغال دادم انشاءالله حل می کنیم این من بگویم اساس من این هست که ما تغییر اساسی در حوزه مدیریت کشور سیستم اداری اجرایی کشور ایجاد کنیم این را من امیدم به جوان هاست و قول می دهم که انشاءالله این اتفاق همین طور که در شهرداری و در جاهای دیگه افتاد درکلان کشور بیافتد که از روستا تا تهران را یکنواخت ببینیم همان جوان عزیزی که در روستا هست هم جوان عزیزی که در مرکز هست.
سوال مردمی: با سلام من سوالم از کاندیدای محترم این هست که چه برنامه هایی دارند برای جلوگیری از تخریب جوان ها به وسیله برنامه های ماهواره ای که توسط خواننده ها و هنرپیشه ها اعمال می شود.
مجری: باز هم مباحث فرهنگی خیلی هم مهم هست.
قالیباف: نگاه کنید ما به فرهنگ دو نوع میتوانیم نگاه داشته باشیم یک نوع کارهای کنترلی و محدود کردن و از یک نوع نگاههایی که به نظر من جنس آن تهدید محوری است یک وقتی هم هست ما می توانیم به فرهنگ از یک نگاه کاملاً فرهنگی نگاه کنیم از نگاه تربیتی در واقع نگاه کنیم یعنی تربیت و تعلیم را ببینیم این را هم نگذاریم در جوانی ببینیم این از همان روزی که این فرزند ما متولد می شود از همان آغاز باید بهش توجه کنیم البته ما حتماً در دوره بارداری هم رزق حلال اساس کار هست اگر در جامعه ای رزق حلال نباشد خدای نکرده ربا باشد اینها همه بر اساس باورهایی که ما داریم تاثیرگذار هست در آینده همه اینها را ما واقعاً رعایت کنیم.
ولی اساس کار فرهنگی به نظر من برای این بحث هایی که تحت تاثیر اینها نباشد مثلاً من قبول دارم که یک جاهایی بحث فیلترینگ را گفتم محدودیت هایی لازم هست یعنی ما نمی توانیم بگوییم که می شود همه چی را باید رها کرد نه حتماً کنترل یک ضرورت است وقتی انسان در یک محیط آلوده ای برود که هوا آلوده است 2co اینجا دارد ذرات معلق دارد انسان اگر آنجا بایستد و بعد ماسک نزند دیگه حتماً تو روحیه اش اثر می گذارد کار فرهنگی هم همین هست حتماً در یک محیط مسموم در محیط گناه یک انسان چه جوان مخصوصاً جوان دارد حتماً آسیب پذیر نیست.
من نمی گویم که این نیست ولی اساساً ما وقتی که می فهیم یک کسی را می خواهیم بیاوریم تو جامعه یک کسی را می خواهیم تو دریا رهایش بکنیم باید شنا را بهش یاد بدهیم غواصی را بهش یاد بدهیم پیش بینی لازم را هم بکنیم و بعد در این دریای مواج خطرات او را رها بکنیم که اون واکسینه شده باشد واقعاً همین طور که گفتم سرمایه های انسانی مهمترین موضوع بحث ماست متاسفانه امروز ما در کار فرهنگی در کشور کار بنیادی انجام ندادیم نگاه کنید آموزش و پرورش ما معلمین ما اینها مهمترین سرمایه های این کشورند واقعاً وضع آموزش و پرورش و وضع آموزش عالی .
بنده امروز خودم به هر حال عضو هیئت علمی هستم در دانشگاه تهران آنجا می بینم که وضع اعضای هیئت علمی چه وضعی را دارند از جهت معیشتی و اقتصادی دغدغه هایی که دارند حالا بگذریم از آن بخشی که حالا ممکنه حتی اینها دیده نشوند کرامت هایشان حفظ نشود بعضی اوقات بی توجهی ها و بعضی از حالا اجازه بدهید بگویم حتی بی احترامی و اینها مشکلاتی را درست می کند از یک طرف معلمین ما در آن مجموعه حوزه آموزش و پرورش همین طور اگر اینجا سرمایه هست اگر نه که حتماً هست خوب بنده یکی از برنامه های جدی ام این هست امروز به همه معلمین عزیز این را می گویم به همه اساتید دانشگاه این را می گویم که چون شما مهمترین گوهر ما را می خواهید حفظ بکنید به شما قول می دهم که هیچ دغدغه معیشتی و زمینه ارتقا مخصوصاً معلمین در حوزه آموزش و پرورش را فراهم کنیم که این فرزند ما در مقطع ابتدایی راهنمایی یک دوره ده دوازده ساله هست دیگه این دوره را به درستی او را تربیتش بکنیم و تعلیمش بدهیم نه فقط ذهنی و حافظه او را بالا ببریم و محفوظات او را اضافه کنیم واقعاً یک تربیت به تمام معنا و یک انسان ماهر در عرصه های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بسازیم و بیاد دیگه آن موقع وقتی آمد تو دانشگاه دیگه اصلاً شما نگران نباشید که ما اینجا می خواهیم تفکیک جنسیتی بکنیم اصلا دیگه نگران این نباشید که بگوید پسر من رفت آنجا چه اتفاقی می افتد این دیگه آمادگی لازم و تربیت لازم راپیدا کرده البته ما باید بدونیم که گفتم بعضی اوقات حتماً بعضی محدودیت ها مصونیت هم می آورد که نمونه هایش را من اشاره کردم ولی فقط محدودیت مصونیت به نظر من این دیگه امنیت روانی جامعه را و مخصوصا جوان ها را خدشه دار می کند.
مجری: شما به بحث آموزش و پرورش اشاره کردید حالا خوب هست که قدری جوانان ما به هر حال این را بهتر بدانند که برنامه های شما برای تسریع پیشرفت در نظام آموزش و پرورش در میان مدت و بلندمدت و یا کوتاه مدت چه چیزهایی هست که می خواهید این تغییر را ایجاد بکنید که حالا آن کارهای بنیادین را هم انجام بشود.
قالیباف: واقعاً یکی ازموضوعات مهم در آموزش و پرورش ارتقا معیشتی معلمین هست یک بخش ارتقا مهارت ها و بالا بردن در واقع استعدادهای علمی معلمین ماست ارتقا آموزشی تحصیلات تکمیلی آنها که بتوانند واقعاً با یک ظرفیت بیشتری به فرزندان ما برسند یکی از برنامه های قطعی است معلم آقای ابراهیمی خیلی در زندگی انسان موثر هست من یاد کنم از مرحوم کوهستانی معلم من در مقطع راهنمایی معلم ریاضی ما بود باور کنید این معلم ما اصلاً من واقعاً زندگی ام را مدیون او هستم این آن موقع ما مشهد بودیم یعنی در مشهد که من در طرقبه زندگی می کردم ایشان در کوی آب و برق زندگی می کرد یک ژیان داشت آن زمان.
باور کنید بعضاً روزهای جمعه این معلم ما می آمد چهار پنج نفر از دانش آموزان که دانش آموزان درس خوان کلاس بودیم این چهار پنج نفر را روز جمعه برمی داشت ما را می برد مشهد هم غذای حضرت می برد و هم حرم امام رضا می برد و هم موزه آنجا یک اوقات فراغتی برای ما بعدازظهر ساعت دو بعدازظهر ما برمی گرداند طرقبه شما نگاه کنید اصلاً آن موقع من به عنوان یک کسی که کلاس دوم راهنمایی بودم اصلا یک سفر به مشهد برایم موضوعیت داشت اینکه معلم انسان می آید آدم را می برند اینطوری امروز واقعاً کدام یک از معلمین ما شرایط بد اقتصادی این فرصت را بهش می دهد که چنین رابطه ای با دانش آموزش برقرار کند او دیگه اگر وقت بکند با آن ماشین باید برود تو شغل دومش در واقع در حمل و نقل عمومی کمک بکند که بتواند جواب بچه های خودش را بدهد نه بچه ای که در مدرسه هست که او هم بچه اش هست این دیگه اصلاً دغدغه برایش نمی گذارد حتماً ارتقا معیشتی دوم بحث مربوط به وسایل کمک اموزشی و مدرن کردن مدارس ما انصافا وضع خوبی ما تو این بخش نداریم.
تجهیزات امکانات که ما بتوانیم در کنار بحث های محفوظات بچه ها امکان مهارت های اینها را در بخش های مختلف حالا این مهارت ممکنه در حوزه فیزیک باشد این مهارت ممکنه یک مهارت اجتماعی و فرهنگی باشد این مهارت ممکنه یک مهارت فنی در حوزه مهندسی باشد در هر بخش باشد آن کار را باید به اولویت واقعاً پیش ببریم و بعد هم واقعاً نظام آموزشی امان را البته الان سیاست های کلان ابلاغ شده و دقیق هم هست روی آن هم کار شده واقعاً اینها را به کار بگیریم محتوای آموزشی را درست کنیم و مخصوصاً در جهت علوم انسانی و آن هدایت قدسی به هر حال رسالت دولت الان نظام اسلامی مهمترین رسالتش چیه رشد تعالی انسان ها ما که وظیفه امان این نیست که فقط خوب پل بسازیم راه بسازیم مترو بسازیم سد بسازیم اینها وظیفه امان هست ولی اینها وسیله اند هدف نیستند هدف چیست هدف رشد و ارتقا این انسان هایی است که در سایه یک هدایت قدسی برسند به آن جایی که باید برسند.
خوب آن جایی که باید برسند معلوم هست که اینها نباید در واقع گناه بکنند اینها باید بتوانند یک زندگی پاک و یک زندگی رحمانی داشته باشند این اساس کار هست این از آموزش و پرورش میاد بیرون این از وزارت علوم میاد بیرون این از حوزه علمیه میاد بیرون این از حوزه فرهنگ میاد بیرون لذا مطمئن باشید از وزارتخانه ای که به عنوان رییس دولت مرتب در آن رفت و آمد کنم این دو تا وزارتخانه هست نه اینکه وزارت اقتصادی مهم نیستند آنها کارشان را انجام می دهیم ولی پا به پای آنها و مهمتر از آنها این هست که وزارت علوم و وزارت آموزش عالی همان که نخبگان برگردند به عرصه کار تا بقیه مشکلات ما حل بشود تا موج پوشاک تا موج مسکن ادامه پیدا نکند اصلاحش کنیم سوتدبیر را برداریم.
مجری: آقای دکتر مقام معظم رهبری در بیاناتی در جمع بانوان نخبه حوزوی و دانشگاهی بر لزوم کرامت عزت و ظرافت زن به عنوان سه عنصر در واقع خصوصیت زن در گفتمان زن حقیقی اشاره کردند آیا برای تحقق این گفتمان شما برنامه خاصی دارید اگر برنامه خاصی دارید و در واقع تدبیری اندیشید بیان بفرمایید.
قالیباف: یکی از مهمترین و اساسی ترین اقشار در جامعه ما زنان هستند قشر مهمی هست چرا می گویم مهم چون ما گفتیم سرمایه انسانی گران بهاترین گوهری است که در هر جامعه ای هست اولین سوال این پیش می آید این سرمایه انسانی دست چه کسی است کی او را بزرگش می کند کی او را تربیتش می کند چه کسی او را حفظش می کند هیچ کس جز مادر و جزو زنان ما کسی نیست نگاه کنید اولین نکته ای که باید نگاه کنیم ما مردان که مدعی هستیم به همه چی باید مدیریت بکنیم این نگاه را داشته باشیم اولاً نگاه جنسیتی به موضوع نداشته باشیم.
خداوند تبارک و تعالی وقتی که روح را به انسان دمید و انسان را خلق کرد دو چیز را به انسان داد انسانیت انسان را به انسان داد و آزادگی را به انسان عطا کرد لذا امروز اگر بخش های سیاسی می آیند می گویند ما می خواهیم به شما آزادی بدهیم هنر نمی کنند آنها آزادی را می خواهند بگیرند چون آزادی را خدا به هر انسانی که خلقش کرده داده هر کسی آمد آزادی می خواهم بهت بدهم معلوم هست یک چیزی از تو بگیرد نمی خواهد یک چیزی بهت بده وگرنه خدا این دو خصلت را به انسان ها داده و ما تحت تعالیم اسلام بر این باوریم که هدایت قدسی که برخاسته از مکتب اسلام مکتب اهل بیت هست بتواند بیاد حالا این انسان که وجود دارد انسانیتش را و آزادگی انسان را حفظ کند وقتی این دو تا انسان به وجود آمد این که نگفت به زنان می دهیم به مردان نمی دهیم به همه انسان ها خدا عطا کرد پس این نگاه را نباید از آن دور باشیم ولی همین اسلام برای هدایت قدسی.
حتماً وقتی ما نگاه می کنیم به جهت فطری حتماً آن عاطفه ای که خدا در نهاد خانم ها گذاشته در نهاد آقایون نگذاشته به هرحال یک چیز فطری در مردها یک چیزهای فطری در زن هاست ما نباید تحت تاثیر فرهنگ غرب بیاییم بگوییم که همه زن ها و همه مرد ها همه مثل هم هستند این که مثل هم مساوی اند تو آن بخش اولی من بهش اشاره کردم واقعاً بنده رییس پلیس بودم یکی از کارهایی که اونجا دنبال کردم گفتم آقا پلیس زن اینجا شکل بگیرد خوب شکل گرفت تلاش کردیم مقام معظم رهبری هم انصافا تو این کار خیلی همراهی و ایشان ابلاغ کردند و آمد و الحمدالله خوب پلیس زن آن زمان شکل گرفت ولی نگاه کنید وقتی ما پلیس زن را می خواهیم شکل بدهیم بنده به عنوان یک ایرانی به عنوان یک مسلمان به عنوان یک فرمانده داشتم نگاه می کردم گفتم واقعاً اگر من پلیس را آمدم و مشغول به کار شد فرضا یک افسر زن ما اگر من این را بفرستم نگهبانی بدهد در فلان پاسگاه مرزی در لب مرز ما در شرایطی که این خانم همسرش و فرزندش مثلاً در فلان شهرستان زندگی کنند اصلاً شما اگر شوهر آن خانم باشید آن خانم اصلاً خودش حاضر به کار هست اصلاً می شود چنین چیزی تصور کنیم خوب این چه حرفی است اینجاست که تفاوت ها روشن می شود آیا ما واقعاً زیبنده است امروز سر یک چهارراه یک خانم را بگذاریم برای حل و فصل ترافیک سوت بزند راه باز کند شما حاضرید همسر خودتان این کار را بکند خواهر خودتان این کار را بکند حتماً حاضر نیستید.
مجری: مقام و شخصیت زن این اجازه را نمی دهد.
قالیباف: البته نه آن عزیز افسر جوان و تحصیلکرده لیسانس ما که سر چهار راه ایستاده سوت می زند خدای نکرده کسر شانش هست نه او هم با افتخار آن کار در شئونات او هست در حد شئونات این خانم نیست این را باید بهش توجه کنیم ولی فرض کنید یک حادثه ای اتفاق افتاده یک زنی به قتل رسیده و پیکر این زن روی زمین افتاده به نظر شما در یک نظام اسلامی شما بنده اگر امروز احساس کنم چنین اتفاقی افتاده باشد برای یکی از بستگان بنده برای یکی از محرمین بنده یک مرتبه ده تا افسر مرد بیایند بررسی کنند اصلاً شما درست به اندازه شاید تلخ تر از آن حادثه این باشد که شما بگویید این افراد خوب اینجا می تواند یک افسر زن متخصص که بتواند تخصص در حوزه بررسی یک کارگاه قتل را انجام بدهد و بیاد این کار را انجام بدهد چقدر این زیباست چقدر این خوب هست.
همه شئونات را رعایت کردیم یا حتی در دانشگاه نگاه کنید من بارها مثال می زنم ما الان خوب می دونید که خوب سهم دانشجویان خانم ما به خاطر اینکه با استعدادترند من این را بگویم این را در اینجا نمی گویم همه مدیران ما در نیروی انتظامی همه مدیرانی که توفیق داشتم با آنها کار کردم در شهرداری انصافا این را عرض کنم آقای ابراهیمی هرجا ما مدیر خانم در کارهایی که زیبنده اشان بودند با این توضیح گذاشتیم انصافا در دقت در صحت در سرعت در زیبایی کار در سلامت کار در جلوگیری از فساد اداری و مالی در آن کار سرامد مردها بودند بی تردید من یک خاطره تعریف کنم در همین شهر تفصیلی شهر تهران هشت تا گروه فرستادیم که بروند طرح تفصیلی را تطبیق کنند برای پیاده سازی معماری و شهرسازی شهر چهار تا تیم خانم ها بودند چهار تا تیم آقایون روزی که آمدند برنامه را ارائه دادند باور کنید تو جمع که همه مدیران شهرداری بودیم دوستان مهندس جوان ما که مرد بودند نسبت به کاری که خانم ها کردند خودشان احساس کمبود کردند احساس کردند این کار خیلی دقیق تر خیلی بهتر از ارائه کار بگیرید تا کارهای محتوایی که برای این کار طرح تفصیلی کردند یعنی شاید آن جمع ما حدود هشتاد نفر از مدیران بودیم که نشسته بودیم این چهار تا گروه لذا می خواهم بگویم این ظرفیت در خانم ها هست البته ما در بحث خانم ها حالا مخصوصاً تحصیلکرده ها بحث مربوط به دانشگاه خوب این هم هست الان یکی از مشکلات جدی است که این بیکاری را من یک نکته ای بگویم تنها این نیست که واقعاً شغل را ارتزاق باشد بعضی وقت ها اینه که اصلاً کار جوهره انسان هست.
کار یعنی زندگی کار یعنی حیات کار یکی از موضوعات کار و اشتغال اینه که ما از محل آن حقوق بگیریم و زنده هستیم اگر حقوق بیشتری بگیریم در ضمن زندگی هم می کنیم یک بخشی مگه افرادی که نیاز ندارند کار نکنند اصلاً احساس پوچی می کنند الان یکی از مشکلات جدی است که الان حجم بالای دانشگاه ما خانم ها فارغ التحصیل می شوند می آیند و بعد اینها تو خانه واقعاً دچار افسردگی می شوند یکی از کارهایی که کارهای خانگی البته من معتقدم حتماً مدیریت به زن ها باید واگذار بشود ما در شهرداری تهران ده درصد از مدیران ما خانم ها هستند منتهی باز با همان رعایت شئوناتی که من گفتم حفظ حرمت و کرامت خانم ها باشد این نکته را هم اینجا عرض کنم هیچ کاری هر چه قدر آن کار مهم باشد حساس باشد حیاتی باشد و نقش های کلیدی در کشور بخواهد ایفا کند به هیچ عنوان نمی تواند جایگزین نقش مادری باشد.
نقش مادری بالاترین نقش یک زن هست بعد از آن نقش مادری بقیه اوقات با رعایت شئونات و این را هم بگویم حتماً این نباید بهانه ای باشد که بعد اینها در مدیریت ها نیاید استقلال اقتصادی خانم ها را باید بهش توجه کنیم مدیریت را باید بهش توجه کنیم شئوناتشان را در نظر بگیریم بعد هم اجازه بدهید یک اشکالی که همیشه ما مردها می خواهیم برای خانم ها برنامه ریزی کنیم این هم خوب نیست اجازه بدهیم خانم ها برای خودشان برنامه ریزی کنند این فرصت را بهشون بدهیم و مردها احساس نکنند که حالا همه جامعه را که بنا هست اداره کنند تعیین تکلیف برای خانم ها هم حتماً مردها باید انجام بدهند البته بعضی خانم های ما هستند که در بعضی حوزه ها نیازمند به توانمندسازی هستند نیازمند به سیاست های جبرانی هستند مخصوصاً زنان سالخورده زنانی که تنها هستند در پایان عمرشان انشاءالله که طول عمر پیدا کنند و آنها برکات زندگی هستند این را هم باید به آن در واقع توجه کنیم لذا اگر در شهرداری تهران توجه کرده باشید ما دو موضوع را به طور جد بهش توجه کردیم سلامت جسمی زنان و سلامت روانی زنان شما در تهران می بینید که بهترین پارک ها را برای بانوان درست کردیم شهر بانو را برایشان درست کردیم و این فرصت ها را بهشون دادیم با رعایت در واقع همان هم اسلام و باورهای اسلامی و هم فرصت هایی به آنها بدهیم یک اوقات فراغت خوبی داشته باشند چون اگر مادر خانه سلامت جسمی لازم را نداشته باشد خانه ای که مادر مریض شد همه خانه مریض هستند یعنی دیگه حال کار کردن آنجا برای کسی باقی نمی ماند.
مجری: وقت برنامه ما تمام شده اگر در حد یکی دو دقیقه صحبتی دارید با بینندگان عزیز بفرمایید.
قالیباف: من اینجا خطابم به جوانان عزیز کشورمان هست بنده یک دینی دارم به این ملت و مخصوصاً به جوان ها انقلاب اسلام و شما مردم این فرصت را به قالیباف دادید که از هفده سالگی ایفای نقش بکند و امروز این جرات راپیدا کرده به خاطر ادای دین آمده در صندلی نشسته که می خواهد رییس دولت بشود و بتواند به شما انشاءالله خدمت بکند من مدیونم به جوان ها همین طور که این ملت این فرصت را به من جوان در سن بیست سالگی داد و به همه شما جوان های کشور متعهدم که عین این فرصت را به شما بدهم و عدالت را رعایت بکنم و همه شما احساس کنید یک روز می توانید در همین صندلی بنشینید و با مردم حرف بزنید و مهمترین تغییر در سوتدبیر در کشور جاری کردن خون جدید برای اصلاح امورات اجرایی کشور و مدیریت کشور بعد از خداوند تبارک تعالی به دست یکایک شما جوانان هست به آن امید انشاءالله به گرمی دست شما را می فشارم و انشاءالله حرکت عظیم را و یک جبهه ای دیگر در عرصه خدمت شیرین به مردم ما جوان های دهه اول انقلاب در خدمت شما جوان های دهه چهارم انقلاب هستیم که بهترین سومین نسل این مردم و این انقلابیم برای خدمت انشاءالله برای همه شما آرزو دارم با شادابی نشاط و عاقبت به خیری در هر کجا که هستید.
به نظرم اين که آدم فکر کنه که با حل مشکل اقتصادي تمام مشکل فرهنگي حل مي شه اشتباهه و خيلي براي اين طرز فکر مثال نقض وجود داره اميدوارم دکتر برنامه هاي ديگري هم در زمينه فرهنگ داشته باشند.