به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایرانایر با شناسه «IR655» از بندرعباس به مقصد دبی در تاریخ 12تیر 1367 (3ژوئیه 1988 میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواساس وینسنس متعلق به نیروی دریایی آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی 290 سرنشین آن که شامل 46 مسافر غیر ایرانی و 66 کودک بودند، جان باختند.
دولت آمریکا مبلغ 55 میلیون دلار به خانوادههای قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. این مبالغ به صورت بلاعوضو بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد. هیچکدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی ویل راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال گرفت.
****
از فردای سرنگونگی رژیم شاهنشاهی در ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی، کاسه و کوزه آمریکایی ها بر چیده شد. برای کشور مقتدری چون ایالت متحده آمریکا خیلی سخت بود که هم منافع اش را در منطقه از دست داده و هم آبرویش در جهان برود.و قبل از این حادثه بار ها دست به ترفندهایی زد تا به نوعی آبروی رفته اش را به دست آورد... که بهترین گواه آن ماجرای طبس است. ولی هیچ گاه موفق نشد.
در جنگ ایران و عراق وقتی دید نیروی دریایی ایران با اقتدار امنیت کشتی رانی در تنگه هرمز را به دست گرفته و مانع از تجاوز عراق به کشتی های بین المللی شده است، تازه دوزاری اش افتاد که چرا او این کار را نکند؟! به همین دلیل با حمایت از عراق سعی کرد در خلیج فارس نا امنی به وجود آورد و سپس برای سر کیسه کردن اعراب منطقه به بهانه تآمین امنیت ناو های خودش را راهی خلیج فارس کرد و اجازه داد کشتی ها و نفتکش ها با پرچم این کشور تردد داشته باشند.
شلیکی که اشتباه نبود
تحرکات نظامی ناو وینسنس در خلیج فارس در کنار ناو مونتگومری، نشان از آن دارد که روز حادثه ویلیام راجرز فرمانده وینسنس، قصد و غرضی در گشودن آتش به سوی اهداف ایرانی داشته است.
راجرز در ساعت 7:42 در واکنش به گزارش خلبان هلیکوپتر این ناو مبنی بر اینکه قایقهای ایرانی به دور یک کشتی بازرگانی آلمانی گردش میکنند به مرکز جنگی ناو میرود و با اعلام وضعیت فوقالعاده به سرعت به سوی محل شناور آلمانی رهسپار میشود این در حالی است که بنابر گزارشهای رسمی هیچ کشتی بازرگانی در محل مورد بحث درخواست کمک نکرده بود.
با وجود گزارش گارد ساحلی عمان مبنی بر اینکه نشانی از قایقهای ایرانی در آبهای عمان وجود ندارد، ناو وینسنس، به سوی شمال تنگه هرمز حرکت میکند. چند دقیقه بعد کاپیتان مک کنیا، فرمانده مرکز عملیات نیروی دریایی آمریکا، از اینکه وینسنس 64 کیلومتر بالاتر از محلی قرار دارد که میبایست در آن مستقر باشد تعجب کرده و از فرماندهان ناوهای وینسنس و مونتگومری میخواهد که به سوی جنوب خلیج فارس بازگردند.
ساعت 9:10 خلبان هلیکوپتر، بار دیگر به راجرز گزارش میدهد که قایقهای ایرانی به سوی او تیراندازی کردهاند. ویلیام راجرز در واکنش به این گزارش از دستور فرمانده مرکز عملیات، سر باز میزند و مجدداً راهی شمال تنگه هرمز میشود. روزنامه شیکاگو تریبیون در این باره نوشت که این هلیکوپتر آمریکایی بود که با کم کردن فاصلهاش با قایقهای ایرانی، قوانین درگیری را نقض کرده و دست به اقدامی خصمانه نسبت به واحدهای سطحی ایران زده بود. در واقع هلیکوپتر وینسنس مورد اصابت هیچ گلولهای هم قرار نگرفته بود و ضرورتی نداشت ویلیام راجرز به سرعت مسیر خود را به سمت قایقهای ایرانی طی کند. راجرز آماده استقبال از یک فاجعه بزرگ بود.
9:37راجرز از فرمانده مککنیا اجازه آتش به سوی قایقهای ایرانی میخواهد. وی با ارائه گزارشی که قایقها به او نزدیک شدهاند و آرایش تهاجمی گرفتهاند مرکز عملیات را قانع میکند تا اجازه شلیک به سوی واحدهای ایرانی را به او بدهند. در حقیقت تحرکات ناو وینسنس به فرماندهی ویلیام راجرز، پوششی بود برای گرفتن اجازه حمله به این قایقها!
9:42توپهای ناو وینسنس قایقهای ایرانی را غرق میکنند.
47 :9 رادارهای ناو وینسنس هواپیمای C-130 را که از فرودگاه بندرعبارس بلند میشد، نشان میدهند. چند دقیقه بعد خدمه راداری وینسنس گزارش نزدیک شدن یک اف- 14 را میدهند، این در حالی است که اسناد نشان میدهد ایرباس ایرانی علایمی را که مبنی بر غیرنظامی بودن خود بوده میفرستاده و با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بوده است.
فرمانده وینسنس با غرق کردن دو قایق ایرانی، توهم تهاجم از سوی مقابل را در سر داشته است. راجرز از مرکز عملیات در بحرین برای شلیک به هدفی که به عنوان یک اف- 14 در فاصله 32 کیلومتری شناخته است، اجازه آتش میخواهد.
لحظاتی بعد به راجرز اطلاع میدهند که جت اف- 14 در حال نزدیک شدن است و چند ثانیه بعدتر، افسر تسلیحاتی وینسنس از روی عصبانیتی که حتی قادر به فشار دادن کلید موشک نبود، وظیفه شلیک به ایرباس ایرانی را به افسر دیگری محول میکند و دو فروند موشک، به سوی پرواز شماره 655 ایران ایر پرتاب میشود تا 290مسافر این هواپیما هیچگاه به مقصد نرسند.
ادعای مضحک
خدمه ناو وینسنس بعدها در پاسخ به این اقدام، ادعا کردند که علایم ایرباس ایرانی را با علایم راداری یک اف- 14 که در حال فرود آمدن بر روی ناو هواپیمابر فورستال که در حدود 160 کیلومتر دورتر از وینسنس بود اشتباه گرفتهاند. این ادعا زمانی مضحک به نظر میرسد که بدانیم، وینسنس مجهز به سیستم راداری «ایجی(Agies) »بوده که یکی از معروف ترین و پیشرفتهترین سیستمهای راداری در جهان محسوب میشود. به نحوی که برخی کارشناسان نظامی آن را متعلق به جنگ جهانی سوم میدانند.
این سیستم در واقع، سیستم تشخیص دشمن از دوست است تا در صورت انتشار امواج غیرقابل قبول از سوی مهاجم احتمالی، سیستم دفاع موشکی وارد عمل شود. ادعای فرمانده ناو وینسنس در اشتباه پنداشتن ایرباس از اف- 14 به این معنی است که مدرنترین سیستم جهان قادر به تشخیص یک هواپیمای مسافربری از هواپیمای جنگی نیست. در حالی که گفته میشود قدرت سیستم راداری ایجز به حدی است که همزمان چند هدف را کشف و مورد رهگیری قرار میدهد.
چرا ایرباس ایرانی به اخطار آمریکایی ها توجه نکرد ؟
خیلی ها می پرسند چرا خلبانان با تجربه ایرانی به اخطار های هشدار دهنده ناو جنگی آمریکا توجه نکردند؟ در مقابل هستند کسانی که معتقدند ، آمریکایی ها برای انتقام گیری از تحقیری که توسط مردم ایران شده بودند ، همان گونه که مقررات بین المللی حضور در آبراه های قانونی کشور را نادیده گرفته بودند ، به همان راحتی هم قوانین اخطار پیش از شلیک را انجام نداده و با قلدری تمام و نا جوانمردانه به سوی هواپیمای مسافربری ما شلیک کرد...
حقیقت چیست؟ آیا آن ها به ایرباس ما اخطار داده بودند؟
واقعیت چیست ؟
واقعیت امر این است که مسئولان ناو جنگی آمریکایی قبل از شلیک سه بار اخطار به هواپیمای ما داده بودند .. اما چرا کاپیتان محسن رضائیان به آن توجه نکرده بود؟
واقعیت این است اخطار آمریکایی ها روی موج فرکانس هواپیماهای نظامی پخش می شده است.ولی از آن جا که ایر باس یک هواپیمای غیر نظامی است ، طبیعی است که هواپیمای ایرانی هیچ گاه اخطار آن ها را دریافت نکرده بود. ضمن این که هنوز در منطقه خودمان بودند.
آیا راهی برای اخطار وجود نداشت ..؟
چیزی که کارشناسان مسایل صنعت هوانوردی جهان را متعجب کرده و شاید هم دل هر انسان آزاده ای را به درد آورده است ، استفاده نکردن از شیوه های مرسوم دیگر بوده است .. به نظر من ، بهترین شیوه در این گونه مواقع این است که با شلیک منور های مخصوص " آلرت" که در هر هواپیمای قراضه نظامی هم یافت می شود ، خیلی راحت می توانستند نظر خلبان را به خود جذب نمایند .. که در این صورت خلبان محسن رضائیان حتمآ برای مانیتورینگ ماجرا سریع می رفت روی فرکانس 121.5 Mhz تا از آن طریق از پیغام بین المللی آگاه شود. (این فرکانس بین المللی است و به آن IAD هم می گویند که مخفف ( International Air Defence ) است . و مرحوم رضائیان اگر به نحوی که اشاره کردم آگاه اش می کردند ، صد در صد از این طریق اخطار آن ها را متوجه می شد . راه دیگر این بود با به پرواز در آوردن چند هواپیما از روی ناو ، او را وادار به ترک از منطقه می کردند !! (منطقه ای که خاک خودش محسوب می شود)