بهاره رهنما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، گفت: اعجاز در نمایش «نیل سایمون» در یک فضای کاملا فانتزی غیر قابل انکار است؛ که چیزی ورای سختکوشی و حتی یک استعداد صرف در قلم او موجب این اعجاز میشود.
وی ادامه داد: قرار است «هتل پلازا» و «دختر خداحافظی» و «پسران آفتاب» را بعد مدتها با فاصله کم، دوباره بخوانم و دو تا از این متنها را با «سیامک صفری» روی صحنه ببریم؛ اولین نمایش «پسران آفتاب» است، در سالن اصلی، که با نقش کوتاه برای من و دومین نمایش نخستین اپیزود «هتل پلازا»ست برای زمستان در ایرانشهربه روی صحنه می رود.
بازیگر سینما و تئاتر افزود: مواجهه با این دو کار بار دیگر بعد از سالهای دانشگاه، اینبار مرا متوجه این نکته کرد که بعضی از قلمها مثل بعضی از بازیها چقدر کاریزما دارند. چقدر جادوی مسحورکنندهیی پشت این کلمات نهفته است که تو همچنان که از ته دل میخندی، سه ساعت بعد در بغض عجیبی با غم شخصیتهای پر از ریزهکاری او شریک میشوی.
بازیگر پسران آفتاب در توضیح این نمایش بیان کرد: در حالی که هر بار بعد دیدن بازی «سیامک صفری» و «فرزین صابونی» در صحنه پایانی «پسران آفتاب» به سراغم میآید، شبی که دوباره بعد از سالها «هتل پلازا» را خوانده بودم با مقادیر متنابهی اشک برای شخصیتی که قرار است بازیاش کنم ریختم. حالا البته نقش پرستار «پسران آفتاب» را اصولا برای دوری از اشک و به قول آقای صفری کمی دور شدن از رمانتیسیسم پذیرفتهام.
وی اظهار داشت : بعد از ماهها بازی در نقش نفسگیرم در نمایش «چشمهایی که مال توست» و سی اجرای سخت و سنگین «خدای کشتار» در فرهنگسرای نیاوران، نیاز داشتم به استراحت یا به اینکه در نقشی قرار بگیرم که حالم را بهتر کند، و چه پیشنهادی بـهتر از این؟ کنار گروه خوب «پسران آفتاب» و خود «سیامک صفری» که هرچه «خسرو شکیبایی» خوابیده عمر او باشد که به همان اندازه شیرین و دریا دل و دوستداشتنی است.
رهنما در پایان اشاره کرد: نقش کوچکی دارم در کاری بزرگ که گمان میکنم با بازیهای خوب و متن جذابش و تماشاگران بیشمار، یک بار دیگر روزهای طلایی تاریخ سالن اصلی را رقم بزند.