آخرین اخبار:
کد خبر:۲۵۵۳۶۴
نگاهی به سریال «خروس»؛

یک «خروس» یا 30 بچه خروس!

فیلمنامه «خروس» بسیار تخت و کلیشه‌ای است که چیز زیادی برای گفتن ندارد و می‌توانست تمام حرف خود را در یک تله‌فیلم 90 دقیقه‌ای هم بزند.

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - مریم فاطمی؛ سریال «خروس» به قلم مصطفی کیایی که قبل از این فیلم‌های «ضد گلوله» و «بعد از ظهر سگی» را از او دیده بودیم و کارگردانی سعید آقاخانی که مدتی است به کارگردانی رو آورده و کمتر بازی می‌کند، سریال مناسبتی ماه رمضان امسال شبکه 2 است که مثل اکثر سریال‌های مناسبتی سال‌های اخیر شبکه 2 در رتبه آخر نظرسنجی‌ بهترین سریال ماه رمضان سایت‌های مختلف قرار دارد.


داستان «خروس» از این قرار است که پدر یک خانواده کم بضاعت در پی بیماری و در اثر بی فکری داماد خانواده به یک بیمارستان خصوصی منتقل می‌شود، اما از پس هزینه‌های سنگین آن بر نمی‌آید، بنابراین بعد از بهبودی هم او را در بیمارستان نگه می‌دارند تا پول بیمارستان را پرداخت کند. باقی ماجرا به تلاش‌های اسماعیل پسر خانواده با بازی جواد رضویان و دوست او یوسف تیموری که شب‌ها لباس خروس می‌پوشد و جلوی یک پیتزا فروشی می‌ایستد، برای بیرون آوردن پدر از بیمارستان و رفع سایر مشکلات مالی می‌گذرد.


سریالی 30 قسمتی که می‌توانست تله فیلم باشد


«خروس» با قصه یک خطی خود باید مخاطب را برای 30 شب پای تلویزیون نگه دارد. فیلمنامه بسیار تخت و کلیشه‌ای است که چیز زیادی برای گفتن ندارد و تمام حرف خود را می‌توانست در یک تله فیلم 90دقیقه‌ای هم بزند، اما از آنجایی که این داستان باید 30 شب ادامه پیدا کند فیلمساز مجبور است به جای تکیه بر فیلمنامه‌ای که پر از خلأ است و دست او را نمی‌گیرد، به بازیگرانش تکیه کند.


تکیه بر بازیگران به جای رفع خلأهای فیلمنامه


اینجاست که «خروس» سریالی بازیگرمحور می‌شود که به جای پر کردن خلأهای متعدد فیلمنامه که از تکراری بودن اکثر مضامین و خرده‌ داستان‌ها هم رنج می‌برد، بر بازیگرانی تکیه می‌کند که در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر محبوب بوده‌اند و امتحان خود را پس داده‌اند. برای همین بازیگرانی مثل یوسف تیموری که نقش همیشگی خود در سریال‌های دیگر را تکرار کرده و جواد رضویان و حمید لولایی تمام امید کارگردان برای نگه داشتن مخاطب هستند.


به طوری که حتی کارگردان از حمید لولایی در نقش خودش استفاده کرده و سعی کرده با یادآوری خاطره خشایار زیر آسمان شهر و حتی استفاده از برخی تکیه‌کلام‌های او در برخی پلان‌ها، از محبوبیت سریال‌های دیگر برای جذب مخاطب سود ببرد؛ این در حالی است که در این کار موفق نبوده و این بازیگران از نقاط اوج خود فاصله بسیاری دارند و کمتر از حد و اندازه‌های گذشته خود ظاهر شده‌اند و به جز یوسف تیموری کمتر از پس لبخند آوردن به لب تماشاگر برمی‌آیند.


کمرنگ بودن طنز موقعیت و پر رنگ بودن طنز کلامی


گذشته از قصه اصلی سریال که می‌توانست سوژه‌ای جالب برای یک تله فیلم باشد نه برای یک سریال 30 قسمتی، خرده‌ داستان‌هایی که وارد سریال شده مبتنی بر سوءتفاهمات نخ‌نما شده‌ای مثل سوءتفاهم زن داشتن داماد خانواده است که مبنای نوشتن چند قسمت از سریال قرار می‌گیرد و به این تربیت آب کافی به داستان بسته می‌شود! درست به سیاق سریال‌های دهه هفتاد که بدون احترام به شعور مخاطب، قسمت‌های متعددی از سریال را صرف روایت داستانی می‌کردند که از بیخ و بن دچار مشکل بود و این سوءتفاهم‌ها را می‌شد در دو دقیقه حل کرد نه در چند قسمت 45 دقیقه‌ای.


سریال «خروس» قرار بوده یک سریال طنز باشد، اما در این کار هم موفق نبوده و فقط خروس بانمکی دارد که وقتی لباس می‌پوشد می‌تواند لبخندی به لب تماشاگر بیاورد. خروس، فاقد طنز موقعیت جدی است و بیشتر با تکیه بر طنز کلامی بازیگران خود که بیشتر شبیه بداهه‌پردازی است سعی دارد خود را به ژانر طنز نزدیک کند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
فارسينه
-
۱۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۹
دقيقا هميني که شما مي گيد.حيف پول که خرج اين سريال شده و حيف وقت ما که بخواهيم صرف ديدن همچين سريال مسخره و آبکي يي بکنيم.لطفا صدا و سيما در ساخت فيلم و سريال بيشتر به شعور مخاطب توجه کنه و اين پول ها رو حيف و ميل نکنه.با تشکر
2
1
پربازدیدترین آخرین اخبار