گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ آنچنان که میدانیم، اساسا فلسفه در نگاه نخست دانشی است که به بیان چیستی و چرایی مسائل می پردازد و سعی دارد از نقطه نظری متفاوت، امور را واکاوی کند.
از این نظر در طول عمر طولانی این دانش پایه در میان بشر خاکی، تاکنون شاهد شکل گیری مکاتب مختلف فلسفی بوده ایم که هرکدام به دنبال آن بوده اند که زندگی انسان و هرآنچه که در حیطه آن قرار می گیرد را بررسی کنند که به طبع این هدف روش های مختلفی نیز ارایه شد.
اما شاید از جمله مهترین گستره های فلسفی که در واقع به نوعی یکی از شاهراههای ورود فلسفه به زندگی بشر محسوب می شود همان فلسفه های مضاف بودند که مباحث مختلفی را پیرامون علوم مختلف بیان کردند از جمله فلسفه اخلاق، فلسفه هنر، فلسفه کودک، فلسفه سیاست و نظایر آن.
با این وصف، بحث فلسفه های مضاف در حیطه ای قرار میگیرد که در کشورها به مثابه یک دانش نوپاست، شاید فیلسفان ایرانی به برخی از حوزه های فلسفه های مضاف، چون فلسفه سیاست و آن هم از نقطه نظری خاص پرداخته باشند، اما مقوله فلسفه مضاف، عنوان دانشی است که به تازگی در کشور ما طرح شده و اتفاقا با استقبال خوبی از سوی والدین و کودکان مواجه شده است.
خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» در این راستا با دکتر زهره حسینی، پژوهشگر برجسته حوزه فلسفه برای کودک به گفت وگو نشسته است که حاصل آن را می خوانید:
«خبرگزاری دانشجو»- اساساً اهمیت آموزش فلسفه به کودک چیست و به لحاظ کاربرد چه نمودی در زندگی حال و آینده کودک دارد؟
حسینی: پیش از پاسخ به سؤال لازم است توضیح دهیم که مقصود از طرح و برنامه فلسفه و کودک، فقط آموزش مطالب فلسفی به کودک نیست، بلکه کودک به حسب مراحل سنی و تحصیلی در این روش نخست با روش درک و تفاهم، مفاهیم عادی یا اخلاقی و سپس روش تحلیل شنیدهها یا تفکر نقاد یا خلاقیت و یافتن مفاهیم جدید آشنا میشود و پس از یافتن استعداد درک مفاهیم اخلاقی یا در ضمن آن اندک اندک مطالب ساده و پایه فلسفه به آنها آموزش داده میشود.
اما پاسخ سوال شما، آموزش و پرورش یا به بیان دیگر تعلیم و تربیت صحیح کودکان از مهمترین پایههای تعالی جوامع بوده و هست. در روشهای یادگیری قدیم، آموزش و پرورش یادگیری مطالب و حفظ آنها در نهایت انتقال آنها به نسل بعد تلقی میشد. معلم مطالبی را به شاگرد یاد میداد و شاگرد آن را بعدها به شاگردانش انتقال میداد کسی حق به چالش کشیدن استاد را نداشت و نقد و بررسی معلومات استاد کار درستی به شمار نمیرفت.
طبیعی است که تربیت با این روش، کودکانی به بار میآورد که قادر به حل مسائل زندگی خود در آینده نیستند؛ زیرا قدرت تفکر نقاد در آنها پرورش نیافته است. در مواجهه با مسائل و مشکلات نقد و بررسی موشکافانه، تجزیه و تحلیل و در نهایت داوری عادلانه را ندارند.
به عقیده کارشناسان فلسفه و کودک آنچه در زندگی بسیار به درد میخورد تفکر نقاد است که فرد بتواند درست و غلط را تمایز بدهد و صراط مستقیم را پیدا کند.
«خبرگزاری دانشجو»- این شیوه آموزشی چه تاثیری در کودکان خواهد داشت؟
حسینی: قبل از هرچیز باید بگویم ارتقای این نوع از تفکر، از نیازهای مبرم جامعه ماست و باید از کودکی به آن پرداخته شود. اما درباره بخش دوم این پرسش، کودکانی که با این روش پرورش یابند کمتر تحت تأثیر تبلیغات و تهاجمات فرهنگی قرار خواهند گرفت و تا حدی ایمنی خواهند یافت.
به هرحال پایههای این تفکر عمیق و قوی را باید از کودکی گذاشت. کودکی که بیاموزد چگونه بیندیشد، استدلال کند، دلیل بخواهد، به معیارهای داوری حساس باشد راحتتر راه صواب و ناصواب را تشخیص میدهد.
«خبرگزاری دانشجو»- فلسفه برای کودک از یک نگاه، و به زعم برخی یعنی فلسفیدن کودک و نگاه کردن عقلانی به مسائل و حل چالشهای احتمالی آیا چنین برداشتی صحیح است؟
حسینی: بله. این برداشت صحیح است، اما کامل نیست. فلسفه و کودک در واقع برنامهای است با هدف ارتقای اندیشیدن نقاد و خلاق در کودکان و نوجوانان با رویکرد فلسفی و اخلاقی از طریق بحثهای هدفمند گروهی در محیطی مناسب و با استفاده از ابزارهای آموزشی متناسب با سن کودکان و اهداف برنامه.
تنها فلسفیدن هدف این برنامه نیست، بلکه از این طریق قدرت تفکر و خلاقیت و اخلاق و جامعهپذیری نیز پرورش داده میشود و در واقع جزو اهداف است. فلسفه و کودک در مبانی، اهداف، ابزارهای آموزشی (محتوا) با مشابه غربی خود تفاوتهای اساسی دارد، اما روشها کماکان شبیه هستند.
«خبرگزاری دانشجو»- این جمله معروفی است که کودکان ناخواسته فلسفی فکر میکنند و سخنان فلسفی به زبان میآورند نظر شما چیست؟ آیا این ادعا صحت دارد؟ در صورتی که چنین است چه طور میتوان آن را در ذهن کودک بیش از پیش شکل داد؟
حسینی: بله در انسان حتی در دوران کودکی استعداد تفکر و تفلسف هست و کودکان فطرتاً فیلسوف هستند، یعنی با روحیه پرسشگری و کنجکاوی و حیرت پا به رشد میگذارند در واقع پرسشگری و کند و کاو که دو خصلت اساسی فیلسوف است در کودک به آسانی به چشم میخورد. ولی متأسفانه در سالهای بعد از تولد در اثر سرکوبها و تربیت غلط والدین و مربیان معمولاً این روحیه سالم تضعیف میشود و یا به کلی نابود میگردد.
«خبرگزاری دانشجو»- تاثیر متدهای آموزشی فلسفه برای کودک برای مقابله با این اتفاق چیست؟
حسینی: برنامه «فلسفه و کودک» می خواهد از این کار غلط جلوگیری کند و سعی دارد با آموزش صحیح به والدین و مربیان و اجرای کلاسهای خاص این روحیه را در کودک تقویت کند و به بار بنشاند. مهمترین کار در این راستا این است که کودک را به خاطر سوالهای زیادش توبیخ و شماتت نکنیم و همچنین سؤالهای او را کامل و واضح پاسخ ندهیم. هر دو اینها روحیه پرسشگری را منکوب میکند. بلکه سعی کنیم ذهن کودک را هدایت کنیم تا خود با کندوکاو ذهنی و تجربی پاسخ پرسشهای خود را بیابد و لذت ببرد.