گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ مبنای زندگی اش ساعت است! کارمند را می گویم. ساعت هشت کارت بزند، ساعت دوازده برود ناهار و نماز، ساعت چهار از محل کار برود بیرون، کاری پیش بیاید مرخصی ساعتی بگیرد ... یک عمر زندگی اش را با ساعت اندازه می گیرد و زمان برایش حیاتی ترین عنصر است.
اصطلاح و لغت کارمند در ابتدا به کسانی گفته شد که برای دولت کار می کردند و به تدریج تبدیل به یک تیپ اجتماعی - اقتصادی شد که سبک زندگی خاصی را برای خود انتخاب کرد که تا اندازه ای با سبک زندگی کارگر و کشاورز و پیشه ور و کاسب متفاوت بود و برای اینکه این تمایز و تفاوت در نام گذاری هم مشهود شود، پسوند «مند» به کار افزوده شد تا با معنی دارای کار با تیپ های کاری مذکور فرق کند.
از اغاز، کارمند به دوشکل کارمند دون پایه و کارمند بلند پایه تقسیم شد . با ظهور شرکت های خارجی و داخلی خصوصی کارمندان این شرکت ها هم به جمع کارمندان دولتی افزوده شدند .
در تعریف واژه ی کارمند آمده است: کارمند کسی است که به ازای انجام کار فکری در دستگاهی اداری، حقوق دریافت میکند و بناست که به طور درازمدت اشتغال داشته باشد.
کارمندان به دو بخش کارمندان دولتی و کارمندان خصوصی تقسیم میشوند. ویژگیهای خاص کارمندان، کارمندان بخش خصوصی را از کارمندان بخش دولتی و این دو قشر را از طبقهٔ کارگر جدا میکند. وضعیت مادی کارمندان و منزلت اجتماعلی آنان (هم دولتی و هم خصوصی) با تحولات اقتصادی و اجتماعی نوسان دارد.
کارمندی در مفهوم جدید با رشد سرمایهداری و پس از انقلاب صنعتی شکل گرفت. دانشگاههای غرب که تامینکنندهٔ نیاز جریان تولید صنعتی بودند تربیت کارمندان را بر عهده گرفتند.
جامعهشناسان مارکسیستی اصولاً قائل به وجود قشری به نام کارمند نیستند و جامعه را به دو طبقهٔ کارگر و سرمایهدار تقسیم میکنند. اما جامعهشناسان سرمایهداری قشر کارمند را یکی از طبقات چندگانه میدانند که از طبقات متوسط است.
تاریخچه به وجود آمدن کارمند
منشاء پیدایش کارمندان دولتی را باید در دربارها جستجو کرد. پادشاهان افراد خاصی را که دارای مهارتهای لازم بودند بطور درازمدت -در قالب مزد زمانی- استخدام کردند، و آنان را به نظام ارزشی خود وفادار ساختند.
با جایگزینی حکومتهای جمهوری به جای پادشاهی، این کارمندان باید علاوه بر داشتن مهارتهای لازم، وفاداری خود را به نظام حکومتی نیز آشکار میساختند.
اما در خصوص کارمندان خصوصی، پس از انقلاب صنعتی بنگاههای تولیدی به افرادی که به شکل پیوسته در خدمتشان باشد نیازمند شدند و چنین کسانی را استخدام کردند. رفتهرفته با تقویت این نیاز، ملاکها و معیارهای پذیرش سختتر میشد. تا اینکه موسسات آموزشی به مرکزی برای آموزش دانشهای لازم به منظور ورود به مشاغل تبدیل شدند تا جایی که بیشتر افرادی که در پی شغل کارمندی بودند به این موسسات رجوع میکردند و پس از تحصیل و بدست آوردن مدارک لازم، برای استخدام مراجعه میکردند.
با گسترش جامعه صنعتی شمار کارمندان نسبت به کارگران به سرعت افزایش یافت، تا جایی که کارمندان به اهمیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل توجهی رسیدند و علاوه بر دریافت حقوق مناسب، به پستهای اجرایی متناسب رسیدند.
جایگاه کارمند در اسلام
در اسلام، منزلت اجتماعی به عنوان موهبت و امانت الهی در اختیار کارمندان قرار میگیرد تا برای رفع محرومیتها و گرفتاریها از امور جامعه به کار گرفته شود. ازاینرو، امام علی علیهالسلام به یکی از کارگزاران خود چنین میگوید: «کاری که به عهده توست، طعمه نیست، امانتی است که بر گردنت نهادهاند.» بنابراین، اگر کارمندان و کارگزاران نظام اسلامی با انگیزههای الهی، امانتداری و خدمترسانی به مردم در جایگاه خود قرار گرفتهاند، باید شکرگزار پروردگار بزرگ باشند؛ زیرا در جایگاهی هستند که میتوانند خاطری را شاد کنند، غمی را بزدایند، بیپناهی را پناه دهند و مظلومی را یاور باشند و به این ترتیب، زمینه رشد و تعالی خود را فراهم سازند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در اینباره میفرماید: «وقتی خداوند برای بندهای نیکی خواهد، حاجت مردم را در دست او قرار میدهد».
در نظام اسلامی، فلسفه وجودی سازمانها و نهادها و نیز به کارگیری کارمندان و کارگزاران اجرایی، خدمترسانی به مردم است.
منشور اخلاقی امام علی علیهالسلام برای کارمندان و کارگزاران
1. نگهبان نفس خویش باش؛
2. از سلام و تعارف و مهربانی به مردم کوتاهی مکن؛
3. پر و بالت را برای مردم بگستران و با مردم گشادهروی و مهربان باش؛
4. کاری که بر دوش توست طعمه نیست، امانتی است که بر دوشت نهادهاند؛
5. بالاتر از خود را فرمان ببر، تا پایینتر از تو فرمانبردارت باشد؛
6. کار هر روز را در همان روز انجام ده؛ زیرا هر روز، کاری مخصوص به خود دارد؛
7. بکوش تا هر کاری را در جای خود و زمان مخصوص به خود انجام دهی؛
8. با خدا، مردم و خویشاوندان انصاف را رعایت کن؛
9. هرگز به خدمتهایی که انجام دادی، بر مردم منت مگذار؛
10. در وعدهای که به مردم دادی، خلف وعده مکن؛
11. هرگز نیکوکار و بدکار را در نظرت یکسان قرار مده؛
12. از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن؛
13. از حوادث گذشته تاریخ، برای آینده عبرت بگیر
کارمند نمونه کیست؟
با تعریف هایى که از کارمند ارائه شد، به نظر مى رسد که در گذشته، به مأمورى گفته مى شد که از سوى حاکم مسئولیتى در امور اجتماعى، سیاسى و اقتصادى و نظامى بر دوش داشته است که شامل استانداران، فرمانداران، نمایندگان آنها، گردآورندگان زکات و خراج و همچنین دیگر نمایندگان حاکم مى شده است، ولى امروزه، در مفهوم عام، افزون بر مأموران یاد شده، کارمند کسى است که به نیابت از دولت به ارائه خدمات مى پردازد. کارمند در این معنا همه کارکنان دستگاه هاى دولتى از مسئولان رده بالاى نظام (کارمندان ارشد) تا کارکنان سطح پایین (کارمندان جزء) را شامل مى شود.
کارمندان طیف گسترده اى از افراد جامعه را شامل مى شوند که به شیوه هاى گوناگون استخدامى از جمله: رسمى (دایم)، قراردادى، پیمانى، روزمزد و... در خدمت ادارات، سازمان ها و دستگاه هاى دولتى قرار مى گیرند و در حوزه هاى گوناگون اجتماع به ویژه آموزش، بهداشت، امنیت، قضا، رفاه، تهیه و توزیع کالا، خدمات شهرى و روستایى و...، انجام وظیفه مى کنند و در قبال آن، از دولت حقوق مى گیرند. ارتقاى شغلى آنان نیز براساس معیارهاى شایستگى، سنوات خدمت و... است.
زندگی کارمندی و کلا کارمند بودن، آسیب هایی را پدید می آورد. آسیب هایی که در زندگی روزمره و در برخورد با کارمندان با آن مواجه می شویم و قابل کتمان نیستند. در این مطلب، به مهمترین آسیب هایی که با آن برخورد داریم می پردازیم:
1. آسیب های اخلاقی
یکی از آسیب های زندگی کارمندی آسیب اخلاقی است. در فرهنگ ما، وجود صفات اخلاقی پسندیده، یکى از ضمانت هاى اساسى اجراى قانون است. به گونه اى که هر اندازه صفات اخلاقى در شخص بیشتر متجلى شود، به همان اندازه احترام به قانون بیشتر خواهد شد. ولى گاه به دلایل خواسته یا ناخواسته، انسان ممکن است از اخلاق فاصله گیرد و به قانون شکنى و سوءرفتار متهم شود.
کارمندان به دلیل موقعیت هاى شغلى و داشتن مسئولیت هاى حساس و مهم اجرایى که در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با مردم هستند، بیش از دیگران در معرض این اتهام هاى اخلاقى قرار دارند که بخشى به سوء رفتارهاى فردى و برخى دیگر، به سوءاستفاده از موقعیت هاى ادارى مربوط است و در ادبیات امروز، از آن به فساد ادارى تعبیر مى شود. البته سوءاستفاده هایى که در اینجا مطرح مى شود، به کشور ما محدود نیست، بلکه همه کشورهاى جهان حتى کشورهاى پیشرفته به نوعى با آن درگیرند. در این فصل، به هر دو دسته پرداخته خواهد شد.
2. کم کاری
کوتاهى در انجام وظیفه نیز از آفت هاى مشاغل کارمندى به شمار مى رود که متأسفانه این آفت بیشتر دامن گیر کارمندان رده هاى میانى و پایینى است. در ادارات کشور خودمان کم نیستند کارمندانى که بدون کمترین احساس مسئولیتى وقت ادارى خود را برای کارهای متفرقه صرف می کنند.
3. بدقول بودن و خلف وعده
وفاى به عهد از ارزش هایى است که در میان اقوام و ملت هاى گوناگون با هر عقیده و مسلکى که باشند اهمیت ویژه اى دارد و از اصولى است که مى تواند در محیط و نظام ادارى به کارمند اعتبار و اعتماد ببخشد. بنابراین، هرگونه بى توجهى و کم لطفى به وعده هاى داده شده به وسیله کارمند، نه تنها مى تواند اعتبار کارمند، بلکه اعتبار سازمان و اداره را زیر سؤال ببرد.
در واقع، کارمند با وعده دادن، شخصیت و حیثیت خود را گرو مى گذارد. بنابراین، به هنگام وعده دادن باید ببیند که براى خود چه اندازه ارزش و اعتبار قائل است و اگر نمى خواهد یا نمى تواند کارى را انجام دهد، از دادن وعده بپرهیزد که براى او بهتر است.
مشکلات زندگی کارمندی
زندگی کارمندی همواره مشکلات خاص خودش را داشته و دارد. یکی از این مشکلات، مشکلات اقتصادی است. نظام حقوق و دستمزد، از مباحث مهم جوامع امروزى است و از پدیده هایى به شمار مى رود که با پیدایش و گسترش سازمان ها و مؤسسه هاى دولتى و غیردولتى جنبه هاى وسیع ترى به خود گرفته است. ایجاد تعادل و هماهنگى میان نظام حقوق و دستمزد و دیگر شاخص هاى اقتصادى جامعه مانند نرخ تورم و هزینه زندگى اهمیت و اعتبار زیادى دارد. به گونه اى که هرگونه سهل انگارى در برقرارى تعادل مذکور احتمال بروز نارضایتى شغلى، جابه جایى افراد در مشاغل، کاهش کارایى، طولانى شدن کارها، کاهش تولیدات و خدمات و به طورخلاصه بروز نابه سامانى هاى اقتصادى و اجتماعى را افزایش خواهد داد. متأسفانه در ایران نه تنها سطح دستمزدهاى کارکنان دولت مناسب نیست و پایین تر از هزینه هاى زندگى آنان است، بلکه باید گفت تفاوت فاحشى میان دریافتى هاى گروه هاى گوناگون کارمندى وجود دارد که از آن جمله مى توان به تفاوت دریافت میان مدیران و افراد تحت سرپرستى و برخى از وزارتخانه ها و سازمان ها اشاره کرد. بى شک این امر سبب کاهش قدرت خرید کارکنان و در نهایت کاهش فعالیت آنها مى شود. به ویژه آنان که حقوق کمترى دارند، نقش مددجویان را پیدا کرده اند. بررسى هاى انجام شده در زمینه حقوق کارمندان، گویاى این مطلب است.
به هر حال، تردیدى نیست که این مشکلات تأثیر مهمى در کاهش کارایى کارمندان و روى آوردن آنان به شغل هاى دوم و سوم و... خواهد داشت. هر چند که روحیه تعهد، دلسوزى و خدمت رسانى کارکنان و کارمندان شریف نظام جمهورى اسلامى از کوتاهى در خدمت به ملت و میهن اسلامى پیش گیرى خواهد کرد، ولى نباید آسیب و مشکل یاد شده را نادیده گرفت.
وظایف کارمند
کارمند وظایفی نسبت به مردم و مراجعه کنندگان دارد. وظایفی که در صورت رعایت نشدن، عواقب بسیاری دارد.
از وظایف کارمند می توان به برخورد درست با ارباب رجوع اشاره کرد.
مقام و مسئولیت کارمندى، وسیله اى براى خدمت رسانى به مردم است و بالا رفتن مقام و منزلت نیز، میدانى گسترده تر براى خدمت گزارى بهتر به هم نوعان فراهم مى کند. اگر کارمندان با این نگاه به جایگاه خود بنگرند، برخورد کریمانه با ارباب رجوع را از وظایف اساسى خود به شمار خواهند آورد.
بنابراین، باید به گونه اى با مراجعه کنندگان به سازمان ها و ادارات روبه رو شوند که در نگاه، رفتار و برخورد آنها افتخار خدمت گذارى را احساس کنند. هر اندازه نگاه آنان مهربان تر، رفتارها و برخوردها عادلانه تر باشد، خدمت گذارى کامل تر و ارزش کار بیشتر خواهد شد. تا چنین احساسى وجود داشته باشد، کارمندان و کارگزاران نظام ادارى با مردم رفتار مالکانه و فرمان فرمایانه نخواهند داشت، بلکه آنان را ولىّ نعمت خود و جایگاه و موقعیت خود را نعمتى از سوى خدا مى دانند که خداوند آن را براى رفع نیازمندى هاى مردم و خدمت به آنها قرار داده است، مى شمارند.
وظیفه دیگر کارمند این است که با مراجعه کنندگان براساس مقررات و ضوابط عمل کنند. گاهى دیده مى شود که کارمندان و کارگزاران به هنگام روبه رو شدن دوستان و آشنایان، به ضوابط و مقررات پاى بند نبوده و به افراط یا تفریط مى افتند. در حالى که مناسب است در اجراى مقررات و ضوابط، حد اعتدال رعایت شود.
آسیبی که در ادارات و در بین کارمندان این روزها به وفور دیده می شود.
٤شهریور به عنوان روز کارمند اختصاص می یابد و در این روز به منظور تجلیل از کارگزاران دولت جمهوری اسلامی و ارج نهادن به خدمت، با تبیین ملاک های انتخاب، کارمندان نمونه به عنوان نمایندگان خیل عظیم کارکنان نظام در اقصی نقاط کشور، انتخاب و مورد تشویق و تقدیر قرار می گیرند.باید مغزهای خود را از اینکه تنها مستخدم دولت باشیم و پشت میز بنشینیم خالی کنیم و برگردیم به اینکه، انسانیت انسان در رابطه با کار به وجود می آید. انسان می تواند به وسیله کاری که انتخاب می کند خالق خود باشد.
اگر کارمندان ما بدانند که اعتلای مدیریت در نظام اداری در گرو ارتقاء منزلت اجتماعی کارکنان دولت است، به اهمیت تلاششان در زمینه بهبود فرهنگ رفتاری و خدمت رسانی پی خواهند برد.