باید پرسید که به واقع چه عاملی شهرداری مجدد را برای قالیباف به ارمغان آورد؛ مشی اصولگرایی یا کارآمدی؟
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»- آرش براری؛ دو روز پیش بود که محمد باقر قالیباف و محسن هاشمی رفسنجانی برای جلب نظر اهالی بهشت به رقابت پرداختند و در نهایت طی دو مرحله رای گیری قالیباف در سمت شهردار تهران ابقا شد.
از همین روز شاهد بویدم که گروهی ابقای شهردار فعلی تهران را حاکی از ایجاد توازن بین جریان اصلاح طلب و اصولگرا توصیف کردند و اینگونه القا کردند که چون بر ریاست شورای شهر جریان اصلاحطلب حاکم است در نتیجه بهتر است تا شهرداری رنگ و بوی اصولگرایی داشته باشد.
عده ای دیگر نیز قائل بر این بودند که قالیباف با لابی هایی که در این روزها با برخی نمایندگان اصلاح طلب شورا شهر داشته است توانسته نظر آنها را درمورد ابقای خویش به عنوان شهردار جلب کند.
اما دسته ای نیز فارغ از دیدگاه های سیاسی این انتخاب را محصول عملکرد قوی و فنی قالیباف در سال های اخیر بعنوان شهردار تهران دانستند.
در این رابطه میتوان گفت اگر بنا را بر توازن جریان اصلاح طلب و اصول گرا در زمینه اجرایی بگذاریم طبیعی است که هر جریانی مایل است تا در هر عرصه ای از همفکران و هم حزب های خودش استفاده کند و کم اتفاق می افتد که جریانی با یک خط مشی سیاسی مشخص، در یک چنین سطح اجرایی –شهردار تهران- از حزب مخالف خود استفاده کند.
شاهد این مدعا را میتوان هم اکنون در دولت تدبیر و امید پیدا کرد، جایی که عزل و نصب های پی در پی در آن صورت میگیرد و کلید اعتدال دارد نقش داس افراط را بازی میکند.
بازگردیم به بحث شورای شهر تهران که به قولی سیاسیترین شورای شهر کشور است؛ چرا که بحث درباره دولت خود مجالی دیگر میطلبد که از این وجیزه خارج است. لابی کردن با نمایندگان شورا برای کسب رای آنها عملکرد جدیدی در عرصه سیاست نیست و هر زمانی که بحث انتخابات پیش می آید لابی نیز به عنوان یک ابزار کارآمد برای کسب آرا مطرح میشود؛ البته منظور ما از لابی به قول آقای باهنر امربه معروف و نهی از منکر است و خدایی ناکرده قصد نداریم تا اعضای محترم شورای شهر را به معامله گران تشبیه کنیم! به هر حال محمد باقر قالیباف و محسن هاشمی رفسنجانی دو گزینه پیشنهادی شورا برای ریاست شهرداری تهران بودند که برای احراز رای اعتماد اعضای شوای شهر رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر داشتند تا آنجا که در دور اول رای گیری هر دو با کسب 15 رای از مجموع 31 رای و یک رای ممتنع که احتمال میرود متعلق به عباس جدیدی بوده باشد شرایط یکسانی را داشتند. این شرایط یکسان با صحبت ها و لابی قالیباف درمورد اقدامات صحیح خود در شهرداری و همچنین کلینچ عباس جدیدی تغییر کرد به نحوی که محمد باقر قالیباف موفق به کسب 17 رای از کل آرا شد. البته این کلینچ آقای جدید ظاهرا باعث شده بود که احمد مسجد جامعی با یک «لنگگیری» مهدی چمران را ضربه فنی کند که خوب به هر حال نازشست این لابی جدیدی معاونت نظارت شورای شهر بود.
اما مسئله ای که پیش از هر چیز در ذهن متبادر میشود این است که قالیباف نه به خاطر مشی اصولگرایی خود بلکه به خاطر وجود عملکرد و کارنامه شفاف و مثبت بود که توانست نظر اکثریت اعضای شورای شهر جدید را به دست آورد و باز هم اداره شهر را بر عهده بگیرد چرا که سابقه 8 ساله در سمت شهردار بسیار وزنه ثقیلی بود و به همین دلیل کفه ترازو را به به سمت قالیباف سنگین کرد.
کوتاه سخن آنکه باید این مسئله پیش فرضی ثابت شود برای اعضای شورای شهر جدید که «همه باید لباس خدمت بر تن کنید و در کنار یکدیگر به مردم خدمت کنید.» این مسئله ای بود که رهبر معظم انقلاب در دیدارهای گذشته خود به اعضای شورای شهر قبلی بیان فرمودند و همچنین بر لزوم شفاف سازی هزینه ها و بودجه های شهرداری، رعایت بیت المال، پرهیز از تجملات و تأثیرنگذاشتن گرایش ها و اختلاف نظرهای سیاسی بر کارها و خدمت به مردم تأکید کردند. از این رو انتظار همه مردم این است که اعضای شورا اختلافات سیاسی خود را در نهادی که باید نظرات کارشناسی و فرهنگی و اجتماعی بر سایه بیافکند، وارد نکنند و همه تلاش خود را در راستای اعتلای منزلت شهر و شهروندان به کار گیرند.