گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ پیش از این در نوشتاری تفصیلی به وضعیت تولید و مباحث حاشیه ای و جوایز بین المللی فیلم «یک خانواده محترم» پرداختیم و یادآور شدیم که سیمافیلم به عنوان تهیه کننده و مقصر اصلی در حیف و میل بیت المال و هدر دادن آن بایستی پاسخگوی اعمال خود باشد و از توجیه و فرار از مهلکه ای که خود برپا کرده اجتناب نکند و با پذیرش تقصیری که مرتکب شده توسط مراجع ذیصلاح پیگیری و تنبیه شود.
در آنجا یادآوری کردیم که پروسه تولید و ساخت این فیلم اساسا خطایی فاحش بوده و خاصه خرجی تهیه کننده از محل بیت المال مسلمین برای چنین اثر زننده و چندش آوری، شرم آور و لازمه اش برخورد جدی با آنهاست.
اما درباره این فیلم به ویژه در مورد محتوا و نوع ساختار و روند تولید و اعزامش به جشنواره های معلوم الحالی مثل کن و ابوظبی و جریان تولیدش آنهم از بودجه نهادی حکومتی مثل تلویزیون- سیمافیلم- حرف های نگفته بسیاری وجود دارد که شرحش مجالی موسع می طلبد که تلاش خواهیم کرد در سلسله نوشتارهایی به وجوه مختلف متن و حاشیه های پیرامونی اش بپردازیم.
فیلم «یک خانواده محترم» را می توان در یک کلمه به صورت فشرده و خلاصه و عصاره ای از محتوا و مقصودش، اینطور عنوان کرد که اثری «خائنانه» است به تمام معنی! اما این خیانت چیست و چرا و چگونه رخ داده؟
این خیانت عناصر و وجوه و نشانه ها و فکت های زیادی دارد، چه در نحوه تولید و تهیه و چه در داستان و شخصیت پردازی و نمادسازی و...و حتی فرستادن غیر قانونی فیلم به جشنواره هایی مثل ابوظبی که نطفه شان با ضدیت و عناد با اسلام و ایران اسلامی پدید آمده و ذات و ماهیتشان با سیاه نمایی و معاندت و منافرت از ایران انقلابی گره خورده است.
فیلم، روایت یک استاد ایرانی دانشگاه پاریس است که برای بنا کردن بنیاد امیر به ایران دعوت می شود. خانواده وی به جز مادرش اگرچه همگی ظاهر کاملا مذهبی دارند و با حاکمیت نیز کاملا ارتباط دارند ولی کاملا هم کلاش هستند بطوریکه این خانواده از همان ابتدا در زمان جنگ تا زمان حاضر به نوعی اقتصاد و غذای مردم را در اختیار دارند و معامله های میلیاردی می کنند.
حالا که امیر پس از 22 سال به ایران برگشته خانواده وی به کمک ماموران حکومتی با تهدید و کتک زدن وی قصد دارند او را از حقش که پدر در اواخر عمر قصد پرداخت به او را داشته منصرف کنند. او نیز پس از آزادی از دخمه ای که کنایه به زندان اوین دارد نه تنها از ایران نمی رود بلکه همراه با دانشجویان و مردم معترض در خیابان (کنایه از فتنه 88) با چهره ای مصمم برای اصلاح امور به سمت میدان آزادی همراه می شود!
این فیلم که توسط عواملش به شهدای ایران تقدیم شده نشان می دهد که برادر امیر در جنگ تحمیلی به شهادت می رسد و مادرش نه تنها به شهیدش افتخار نمی کند بلکه پدر شیاد را مسئول خون پسرش می داند و فرزند کم سن و سالش که حالا در جنگ شهید شده را از او می خواهد!
«یک خانواده محترم» گویا صرفا برای جشنواره های خارجی ساخته شده است؛ چراکه تهیه کننده و کارگردان فیلم می دانند که چنین فیلم توهین آمیزی هرگز در کشور اجازه نمایش پیدا نمی کند و به همین خاطر با خیالی آسوده و دستی باز هرآنچه مورد پسند یک جشنواره خارجی بوده را در فیلم گنجانده اند!
این فیلم علاوه بر اینکه حال و هوای فیلم های ساخته شده درباره ایران در خارج از کشورمان را دارد و به این شکل برای مخاطب آن طرف ملموس است تا توانسته از نمادهای آشنا برای معاندان نظام اسلامی و مردم انقلابی در جشنواره های خارجیِ ضد ایرانی استفاده تام و تمامی کرده است، مثلا در خارج از ایران اینطور القا می کنند که رزمندگان ما در جنگ 8 ساله را اغلب نوجوانان تشکیل می دهند یعنی تصویر رسانه های آنها از جنگ و شهدای ما نوجوانان کم سن و سالی است که ایران در جنگ 8 ساله با تهدید یا تطمیع از آنها استفاده کرده است. این موضوع در مستندی که رابرت بیر، عضو سابق سازمان سیا از بهشت زهرای تهران ساخته و در ایران هم منتشر شد نیز کاملا مشهود است.
در این فیلم هم دقیقا این موضوع تصویر می شود و بجز چند تصویر که کارگردان از آن سواستفاده دیگری کرده رزمندگان ما آنطوری نشان داده می شوند که در بالا آمد.
نکته بعدی بحث «خشونت» است که این روزها مبارزه با آن! در آنطرف زیاد آب و تاب داده می شود و درباره جنگ تحمیلی نیز از این عبارت زیاد استفاده می شود و جالب اینکه جزوه منتشر شده توسط قهرمان فیلم با کلمه درشت خشونت چند بار پشت سر هم نشان داده می شود که خود این مسئله هم جای سوال دارد، اگرچه عبارتی که روی جزوه نوشته شده حاوی چند عبارت است اما انتخاب فونت درشت برای این کلمه، فقط «خشونت» را به مخاطب القا می کند بدون اینکه بدانیم دقیقا متن جزوه چیست.
نکته بعدی استفاده مکرر از آیات قرآن آنهم بصورت کاملا هدفدار است بطوریکه در قسمتی از فیلم زن خانواده که به شدت وسواسی و البته مذهبی و اهل نجس و پاکی است در سحر مشغول عبادت است و صدای قرآن هم شنیده می شود و جالب اینکه در این آیات هم صحبت از عذاب الهی به میان می آید. در این موقع پسر خانواده از مادر می پرسد که آیا قرص هایش را خورده یا نه و او را مانند یک بیمار روانی به رختخواب هدایت می کند.
اصرار بیش از حد کارگردان بر نمادها مانند عکس امام خمینی در چند نوبت، عکس شهدا، نمادهای مذهبی مانند کعبه آنهم بلافاصله بعد از توهین مادر و فرزند به یکدیگر، اشاره به نمازخواندن افراد خاص مانند زن وسواسی و پیرمرد فرتوت و یا استفاده اغراق آمیز از انگشتر برای نشان دادن مذهبی بودن افراد و یا استفاده از سخنرانی های امام خمینی و صدای احمدی نژاد و یا داشتن دو همسر پدر شخص اول داستان هم از جمله مواردی است که استفاده در این حد آن برای مخاطب داخلی غریب ولی برای مخاطب خارجی ملموس است.
استفاده از موتور سواران با ظاهر مذهبی و محاسن برای القای خشونت و رفتار خشن نیروهای انقلابی هم از جمله مواردی است که در این فیلم استفاده شده و در این راستا قابل ارزیابی است که موارد مشابه در فیلم های جشنواره ای کم نبوده است.
نوع و شکل کنترل افراد توسط نیروهای حکومت هم دقیقا با همان شکل و شمایل که آنطرف نشان داده می شود یعنی کاملا کارتونی و اغراق آمیز و سیاه به تصویر کشیده شده است و البته شاه بیت فیلم تظاهرات مردم برای رهایی از جور حکومت و ظلم آن و رسیدن به آزادی است که قطعا برای آنطرف جذابیت خاص خود را دارد.
دفاع هشت ساله ما را خشونت جلوه می دهد و مادران شهدا را افراد ناراضی می داند که تقاص خون فرزند را از پدر طلب می کنند.
تصاویر انتخاب شده از آرشیو جنگ و آهنگ ها نیز به این فضا کمک می کند و جالب اینکه حتی کارگردان به حماسه آزادی خرمشهر هم رحم نکرده است.
افراد متشرع را افراد روانی، دیو صفت و فرتوت نشان می دهد و از آیات قرآن و نمادهای مذهبی برای پیش برد این هدف استفاده می کند.
در این فیلم اغلب جوان ها مشتاق رفتن به خارج نشان داده می شوند و جدای از این هم یکی از کارمندانی که شخصیت فیلم کارش به او می افتد با این طعنه او روبرو می شود که مگر عقلت کم است که به ایران برگشتی؟!
همانطور که گفتم فیلم «یک خانواده محترم» در یک کلام اثری خائنانه است که به شکلی حیرت آور و فجیع و دژخیمانه، تصویری زشت و سیاه و زننده از ایران اسلامی را به نمایش می گذارد و حالا سوال اینجاست که این چه مافیای تولید و جریان اختاپوسی و دیو هزار سری است که می تواند با بودجه جمهوری اسلامی فیلمی اینچنین ننگین و شرم آور علیه جمهوری اسلامی بسازد؟! فیلمی که حتی ضد انقلابی های قسم خورده و معاندان خارجی هم از ساخت و تولیدش در این ابعاد عاجزند!
سیمافیلم و صداوسیما و آفریده و سایر زمینه سازان و حمایتگران از این فیلم، کار سازمان سیا و عوامل و سیاستگزاران و پیاده نظام جنگ نرم دشمنان قسم خورده نظام و ملت را ساده کردند و وظیفه آنها را برعهده گرفته و به خوبی از پسش برآمدند! البته آنهم با پول ملت مستضعف ایران و بیت المال پابرهنگان!
(ادامه دارد)
قبل انقلاب با بودجه شخصي کيميايي، فيلم ديني ساخته مي شد... دمش گرم
حالا هم با سرمايه بيت المال جامعه ديني فيلم ضد ايراني مي سازند که خودشونو تو چشم ديگران بکنن!!!
ما که راضي نيستيم ... مثل همون پولاي بي زبوني که به فوتباليست ها مي دن ...
افسران جنگ نرم به هوش باشيد!
با اجازه خبر گزاري اين مطلب رو در وب بسيج دانشگاه خودمون براي اطلاع رساني بيشتر منتشر مي کنيم
يا علي