به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سید محمد حسینی در نشست نقد و بررسی «سقوط کاخ سفید» که عصر روز گذشته در سالن بصیرت مجتمع فرهنگی 13 آبان برگزار شد، گفت: سقوط کاخ سفید هشدار ویژه ای را به مخاطب می دهد و جزو معدود فیلم هایی است که ما را به فکر فرو می برد که چرا آمریکا از این گزاره استفاده می کند؛ در واقع شمایل فیلم و کنش ها و واکنش های رئیس جمهور شبیه همان حرف هایی است که اوباما در صحن سازمان ملل علیه ایران گفته است.
وی با اشاره به اینکه سقوط کاخ سفید حدود سه ماه زودتر از سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل اکران شده است، افزود: قدری تامل در محصولات سینمای هالیوود ما را به این نتیجه می رساند که سینمای آمریکا یک سینمای پیش از جنگ است و بر طبل جنگ می کوبد؛ در واقع اتفاقات پیش رو را به تصویر می کشد که این در رفتار سیاسی آمریکا امر متداولی است.
این منتقد سینما اظهار داشت: آمریکایی ها با ساخت این فیلم نقطه اتهام را از روی خودشان برداشته و روی نقطه مبهمی می گذارند که منشا آن نوعی دیوانگی خاص است؛ غالبا این تئوری بزرگ در تاریخ سینمای آمریکا کاملاً موجود است؛ آنها معمولاً فضا را به گونه ای ترسیم می کنند که همانند سیاست چماق و هویج است.
حسینی با اشاره به اینکه سقوط کاخ سفید از لحاظ ساختار سیاسی ضعیف است، گفت: در این فیلم شاهد توجیه رفتاری هستیم؛ نوعی برنامه ریزی در سینمای هالیوود وجود دارد که نمی تواند برای سینمای ما تجویز شود. در سینمای غرب نظام انگیزشی بیرونی از جمله پول، سرمایه و امکانات و نظام انگیزشی دورنی هنرمند بخش عمده ای از دانایی و آگاهی اوست. در واقع سیستم نظام مندی در سینمای هالیوود جریان دارد که برای تک تک افراد و توانمندی های آنان یک برنامه ریزی فردی انجام می گیرد که البته در دهه 60 این موضوع در سینمای ما هم اتفاق افتاد؛ نظام انگیزشی بیرونی و دورنی هنرمند در آن دوران پویا بود.
وی ادامه داد: بهترین نکته ای که در سقوط کاخ سفید با آن روبرو هستیم، این است که این فیلم پیش از مذاکرات و اعلام موضع ایران اکران می شود. در سینمای هالیوود این سابقه وجود دارد که اتفاقات آینده را به تصویر بکشد و البته این یک امر طبیعی در سینمای غرب است؛ به عبارتی دیگر اصلی ترین و شاخص ترین نکته ای که در فیلم با آن روبرو هستیم آماده سازی افکار عمومی برای اتفاقاتی است که در آینده رخ خواهد داد.
این منتقد سینما در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: نظام تهدید و رفع تهدید در هالیوود امر متداولی است و دقیقاً سقوط کاخ سفید از آن پیروی می کند؛ به عبارتی دیگر فضای برزخ میان تهدیدها در این فیلم دیده شده و مدام در فیلم تکرار می شود که اگر راجع به دنیا حرف می زنیم، دلیلش این است که رهبر دنیا هستیم.
حسینی عنوان کرد: آثاری که امروزه از سینمای ما به غرب می رود، به آنها نشان می دهد که ما دروغگو و دزد هستیم؛ باید بررسی شود کجای این آثار ایرانی است و ریشه در کجا دارد؟ اگر به آقای کیارستمی هزینه بسیار زیادی می دادند که فیلمی درباره یک خانواده موفق بسازد، قطعاً تردید می کرد.
وی ادامه داد: کسانی که ادعا می کنند سینمای آمریکا سیاسی نیست باید نگاهی به مراسم اسکار بیندازند؛ معتقدم جهان روشنفکری ما جهان لنگ و سواره شده است؛ در واقع در ایران فیلمی که مردم را در سینما جذب می کند در برگیرنده یک اثر هنری نیست، بلکه تابوشکنی وقاحت است.
این منتقد سینما در پایان خاطرنشان کرد: در واقع موضع ما موضع سیطره نیست، در حالی که سیاست و نظام چیده شده در تفکر ایدئولوژیک غرب بر مبنای سیطره است.