در طول تاریخ هیچ موردی را نمیتوان پیدا کرد که حق و باطل با هم کنار بیایند؛ پیامبران الهی و اهل بیت علیهمالسلام همواره در حال مبارزه با باطل بودند، اما زیباترین و کاملترین صحنه از تقابل حق و باطل را باید در روز عاشورا و در کربلا نگریست.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ بگذارید بحث را از اول تاریخ شروع کنیم. آدم ابوالبشر به خاطر اینکه به وعده های شیطان اعتماد کرد، از بهشت اخراج شد. خدا به او گفته بود که به ابلیس اعتماد نکن! به او متمایل نشو! «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکمُْ عَدُوٌّ فَاتخَِّذُوهُ عَدُوًّا»: قطعاً شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید.[فاطر/6]. نتیجه اعتماد به شیطان، شد هبوط آدم از بهشت به زمین.
تمام انبیای الهی در مواجهه با مستکبران و جنود شیطان و انواع تهدیدهایی که از جانب آنها اعمال می شد، به وعده الهی اعتماد و اتکا کردند و در مقابل دشمنان قاطعانه ایستادند. حضرت محمّد رسول الله صلّی الله علیه و آله ایستاد؛ همچنانی که عیسی علیه السلام ایستاد؛ همچنانی که موسی و ابراهیم و نوح علیهم السلام ایستادند. هیچ کدام از انبیا در مقابل هیچ گونه تهدیدی از جانب دشمن، عقب نشینی نکردند. در حالی که انواع تهدیدها و فشارها متوجه رهبران الهی و پیروانشان بود، اما فتیله مبارزه را پایین نکشیدند و در صدد توافق و تعامل با دشمنان خدا برنیامدند، بلکه مجدّانه به دنبال سرنگون کردن حاکمیت طاغوت و مستکبران بودند.
نوح علیه السلام را تهدید به حمله کردند «قَالُواْ لَئنِ لَّمْ تَنتَهِ یَانُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ»[شعرا/116]، اما نوح طبق میل آنها عمل نکرد و خداوند طبق وعده اش دشمن را خوار و ذلیل کرد؛ خواستند ابراهیم علیه السلام را در آتش بسوزانند، اما ابراهیم به کیش آنها متمایل نشد «وَ أَرَادُواْ بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَهُمُ الْأَخْسرَِینَ»[أنبیا/70]. خدا به وعده خود عمل کرد و دشمنان ابراهیم را خاسِر نمود؛ خواستند موسی علیه السلام را بکُشند، اما موسی از حرف خدا کوتاه نیامد و خدا به وعده خود عمل کرد «وَ أَنجَیْنَا مُوسىَ وَ مَن مَّعَهُ أَجْمَعِینَ»[شعرا/65]؛ خواستند عیسی علیه السلام را به صلیب بکشند، اما عیسی هم ایستادگی کرد و با دشمنان تعامل نکرد، در نتیجه خدا هم به وعده اش عمل کرد «رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ»[نساء/158]؛ پیامبراسلام را به طُرُق مختلفی تحت فشار و تهدید قرار دادند، اقدام به قتل پیامبر کردند، چند سال مسلمانان را در شِعب ابی طالب تحریم اقتصادی و اجتماعی کردند، بسیاری را کشتند یا شکنجه کردند، اما پیامبر و پیروان حقیقی ایشان ذره ای عقب ننشستند و به فکر بازی برد-برد با کفار نبودند، بلکه به فکر گسترش اسلام و حاکمیت اسلام بودند.
در عرصه جدال حق و باطل، بازی برد - برد معنا ندارد
اصلاً در عرصه جدال حق و باطل، بازی برد- برد چه معنا دارد؟! قرآن می فرماید «جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»[إسراء/81]. می گوید که «حق می آید و باطل نابود می شود»؛ نمی گوید «حق می آید و با باطل، تعامل می کند و بازی برد-برد راه می اندازد!» حق و باطل نمی توانند در کنار هم قرار بگیرند، آنقدر نزاع بین این دو جبهه ادامه دارد تا اینکه نهایتاً باطل نابود می شود. طبق وعده لایتخلّف الهی، نابودی باطل، قطعی و حتمی است که البته زمان آن بستگی به عزم و اراده و مقاومت پیروان جریان حق دارد. لذا جمع کردن حق و باطل در کنار هم، غیرممکن است؛ پیروزی هر دو جریان حق و باطل در میدان نبرد، غیرممکن است. یکی باید باشد و دیگری باید برود. شاید بتوان آن را به شب و روز تشبیه کرد که یا شب باید باشد یا روز. اگر شب باشد، روز نیست و اگر روز باشد، شب نیست. حالتی را هم که حق و باطل در حال نزاع هستند، می توان تشبیه کرد به حالت آسمان گرگ و میش که البته وضعیت پایداری نیست و بزودی سپری می شود.
در طول تاریخ هیچ موردی را نمی توان پیدا کرد که حق و باطل با هم کنار بیایند. پیامبران الهی و اهل بیت علیهم السلام همواره در حال مبارزه با باطل بودند، اما زیباترین و کامل ترین صحنه از تقابل حق و باطل را باید در روز عاشورا و در کربلا نگریست. امام حسین علیه السلام تحت هیچ شرایطی از جنگ با باطل کوتاه نیامد. با اینکه آب را بر ایشان و یارانشان تحریم کردند، با اینکه امام، کشته شدن همه سپاهیان و اسیر شدن زن ها و بچه های خود را قطعی می دیدند، با اینکه عدّه و عُدّه سپاه امام از سپاه یزید بسیار کمتر بود و با اینکه مطمئن بودند به پیروزی ظاهری دست نمی یابند، اما تکلیف مدارانه تا آخرین نفر سپاه جنگیدند و به شهادت رسیدند. چرا؟
چون هیچ یک از این موانع، مجوزی برای عقب نشینی نیست. چون یا باید حق بماند یا باطل. کسانی که این روزها از بازی برد-برد سخن می گویند، اگر به این مطلب توجه دارند، پس چرا این عبارات را به کار می برند؟ و اگر توجه ندارند، از باب تذکر باید گفت که: نمی شود هم حسین علیه السلام برنده شود و هم یزید لعنت الله علیه؛ نمی شود هم علی علیه السلام برنده شود و هم معاویه لعنت الله علیه. سیدالشهدا فرمودند: «مِثلی لایُبایِعُ مِثلَه» مثل من با مثل یزید [در هیچ زمانی] بیعت نخواهد کرد [کنار نخواهد آمد]. بنابراین بازی برد-برد در عرصه جنگ حق و باطل، غیرممکن است.
امروز جمهوری اسلامی و ملّت مؤمن ایران در «جبهه حق»، و رژیم های مستکبر غربی در «جبهه باطل» قرار دارند. حال، ما چه بازی برد-بردی با مستکبران امروز می توانیم داشته باشیم؟! امام بزرگوار (ره) می فرمودند: «آمریکا شیطان بزرگ است»، «مقصد، یک مقصد است و آن شکست ابرقدرت هاست»، «قیام کنید و ابرقدرت ها را از صحنه تاریخ و روزگار براندازید»، «تمام مستکبران را از بین خواهیم برد»، «اگر ما را صد بار بکُشند و زنده شویم، دست از مبارزه با آمریکا برنمی داریم» و «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو بشود». با این اوصاف آیا می توان حرف از بازی و رویکرد برد-برد به میان آورد؟! بازی برد-برد با شیطان بزرگ؟! یعنی هم ما برنده شویم، هم شیطان بزرگ؟! یعنی برای شیطان هم باید حقی قائل شویم؟! این، معنای نرمش قهرمانانه نیست!
ما با صراحت و بدون تعارف اعلام می کنیم [همان طور که امام و آقا اعلام کردند] می خواهیم اسرائیل نابود بشود، دولت آمریکا خود را کدخدای دنیا نداند، در امور کشورها دخالت نکند، جنگ طلب نباشد، از رژیم نامشروع، حرامزاده، وحشی و کودک کُش صهیونیستی حمایت نکند، در رسانه ها اسلام هراسی و ایران هراسی نکند، «حقّ وتو» در سازمان ملل نداشته باشد، و... آیا این مطالبات، ناحق است؟! وقتی دولت آمریکا به هیچ یک از این حقوق اساسی بشریت پایبند نیست، وقتی این همه جنایت را در اَکناف عالم و بخصوص در ایران رقم زده، این همه تحریم، فشار، ترور، بمبگذاری، جاسوسی، حمایت از صدام در جنگ با ایران، اعلام حمایت رسمی از اغتشاشات سال 78 و فتنه 88، حمایت از گروهک های تروریستی، تصویب قطعنامه های متعدد علیه مردم ایران، لشکرکشی نظامی به ایران [در واقعه طبس]، تولید فیلم های متعدد ضدّ اسلامی و ضدّ ایرانی در هالیوود، توهین به مقدسات مسلمانان، تهدید مستمر ایران به حمله نظامی و بسیاری موارد دیگر، خوب است کمی واقع بین باشیم.
با وجود چنین دشمنی آیا می توان حرف از بازی برد-برد زد؟! باید به وعده الهی اعتماد کنیم، خداوند وعده فرموده که «وَ لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِىٌّ عَزِیزٌ»: و خداوند کسانى را که او را یاری کنند [و از دینش دفاع نمایند] یارى مىکند؛ قطعاً خداوند قوى و شکست ناپذیر است [حج/40]. در این 35 سال هر جا ایستادگی و مقاومت کردیم، فتح و پیشروی با ما بوده، هر جا سستی کردیم و به خاطر دنیایمان از مواضعمان کوتاه آمدیم، ضربه خوردیم. این سنّت خداست: مقاومت، شرط پیروزی.
«کسانى که دم از مذاکره با آمریکا مىزنند، یا از الفباى سیاست چیزى نمىدانند، یا الفباى غیرت را بلد نیستند؛ یکى از این دو تاست. در حالى که دشمن این طور اخم مىکند، این طور متکبّرانه حرف مىزند، این طور به ملّت ایران اهانت مىکند، تصریح هم مىنماید که مىخواهد علیه این نظام و این کشور و منافع آن اقدام کند، عدّهاى در اینجا ذلیلانه و زبونانه مىگویند: چه کار کنیم؛ برویم، نرویم، نزدیک شویم، با آنها صحبت کنیم، درخواست کنیم، خواهش کنیم؟! این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانه بىغیرتى است؛ این سیاستمدارى نیست. سعى مىکنند رنگ و لعابى از فهم سیاسى به کار خود بدهند؛ نه، این درست ضدِّ فهم سیاسى است.»[بیانات امام خامنه ای، 1/3/1381]