گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛حالا نوبت دانستن روایت این پروژه عجیب و غریب است. «دختری تنها در شب پیاده به خانه میرود» رمانس زنانه خون آشامی از خاورمیانه اولین فیلم بلند آنا لیلی امیرپور است که تلاش کرده است شبیه زیرشاخهای از ژانر عامهپسند خون آشامی استانداردهای این ژانر را هم حفظ کند.
سایت ورایتی نوشت: «دختری تنها در شب پیاده به خانه می رود» در دنیای خیالی ایران میگذرد. این کارگردان و نویسنده ایرانی-آمریکایی با استفاده از عناصر نئو نوآر و حتی اسپاگتی وسترن و ترکیب آنها در عین حال قصد دارد سیاست های جنسیتی معاصر را نقد کند.
کارگردان در این فیلم از شاتهای طولانی برای ارایه چهره با حجاب قهرمانش به نام «نوسفرتا» در عبور از خیابانها به دنبال خون استفاده کند و او را در فضای بیابانمانند شب عبور دهد. این داستان در شهری به نام بد سیتی (شهر بد) می گذرد؛ شهری بی قانون که ظاهرا در ایران واقع است اما در مسیری صنعتی و سوخته و با جعبههایی که عناوینی از حومه شهر را بر خود دارد، تصویر می شود. این فیلم که در کالیفرنیا فیلمبرداری شده به نوعی اشاراتی به فیلم «شهر گناه» فرانک جی میلر دارد و کارگردانش تلاش دارد به نوعی با این فیلم یادآور کتابهای مصور هم باشد و این عناصر را به صورتی سرزده وارد فضایی کند که دربردارنده فرهنگ سنتی ایرانی است.
یک مرد جوان ایرانی به نام آرش که خودش را جیمز دین ایرانی مینامد در قالب پانکی جوان با ماشین اسپرت و رویاهای شبیه «شهر گناه» نیز در فیلم حضور دارد. سعید یک زنستیز و از دیگر شخصیتهای این فیلم است. این فیلم 105 دقیقهای به زبان فارسی تهیه شده و بیشتر گروه ساخت آن آمریکایی هستند.
در میان تهیهکنندگان ویژه این فیلم نام الیجا وود، دانیل نوا و جاش والز نیز به چشم میخورد که کارشان را بر ساخت فیلمهای ترسناک متمرکز کردهاند. در سی امین دوره جشنواره ساندنس یک فیلم دیگر ایرانی به نام «سپیده» نیز با هدف زیر سوال بردن فرهنگ حاکم بر ایران در سرنوشت زنان، هفته پیش به نمایش درآمد.
آنا لیلی امیرپور نویسنده «یک خودکشی کوچولو» نویسنده و کارگردانی است که با ساخت فیلمی به همین نام در سال 2012 برای اولین بار راهی جشنواره ساندنس شد. «عشق واقعی» در سال 2010 و «احساس حماقت میکنم» در سال 2012 دیگر فیلمهای کوتاه وی بودند. او ساکن لس آنجلس است.
و چشم هاي شيطاني را
و شيطان بزرگ را
بميريد از عصبانيت.