گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛میلاد ولیان،دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع)؛دولت محترم یازدهم که با شعار «تدبیروامید» روی کار آمد، از همان ابتدا دچار تناقض های آشکاری در شعارها و اقدامات عملی شد. بسیاری از مسئولان دولت، علی رغم اینکه دائماً نام مبارک «مقام معظم رهبری» را می آورند و خود را مطیع معظمٌ له می دانند، اما در عمل شاهدیم که اقداماتی از سوی آنها صورت گرفته و می گیرد که با اندیشه ها و مواضع صریح رهبر معظم انقلاب در تضاد است. دولت محترم باید مشخص کند که می خواهد به چه کسانی «امید» بدهد؟ عملکرد وزارت امور خارجه در توافق نابرابر ژنو، به چه کسانی امید داده است؟ عملکرد وزارت راه و شهرسازی در توقف طرح مسکن مهر، به چه کسانی امید داده است؟ عملکرد بانک مرکزی در ممانعت رسمی از کاهش نرخ ارز، چه کسانی را امیدوار کرده؟ عملکرد وزارت صنعت، معدن و تجارت در طرح نامنظم و بدون برنامه ی توزیع سبد کالا، چه کسانی را امیدوار و راضی کرده؟ اقدام غیرقانونی برخی وزرا در استفاده از فیس بوک و توییتر به چه کسانی امید داده؟ عزل های بی سابقه نیروهای ارزشی و متدیّن از مناصب گوناگون دولتی، به چه کسانی امید داده؟ و همین طور بسیاری اقدامات دیگر از جمله تماس تلفنی با رئیس جمهور خبیث آمریکا، دروغ خزانه ی خالی، تخریب دائمیِ دولت سابق، افراطی خواندن منتقدان دولت یازدهم، نصب اشخاص مسأله دار و حتی محکومان و فعالان فتنه 88 در بخش های مختلف دولتی[بخصوص در وزارت علوم] و... این اقدامات به چه کسانی امید داده است!؟ لذا این سؤال کلی مطرح می شود که اعضای دولت، با اقدامات خود می خواهند به چه کسانی «امید» بدهند؟
انتقاد با هدف اصلاح
یکی از بخش های دولت که در حال حاضر چنین روندی را طی می کند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. آقای علی جنتی در روز اخذ رأی اعتماد در مجلس سخنانی ایراد کردند که با عملکرد امروز ایشان سازگاری ندارد. قرار بود این وزارتخانه در دولت تدبیروامید در چارچوب قانون و شرع و منویات رهبر انقلاب مشی کند. در این چند ماهی که از مسئولیت آقای علی جنتی در وزارت ارشاد می گذرد، شاهد اتفاقات ناگواری در عرصه ی فرهنگ و هنر بودیم که لازم است وزیر محترم ارشاد جداً پاسخگو باشد و انتقادها را بپذیرد و شیوه ی مدیریت این وزارتخانه را اصلاح کند.
وقتی کارت زرد قانونی مجلس هم کارساز نمی شود و رئیس محترم دولت و وزیر ارشاد همچنان مصرانه و با بی اعتنایی به تذکرهای نمایندگان مردم، مسیر خود را ادامه می دهند، طبیعتاً منتقدان هم به مسیر خود- که همان نقد و اصلاح گری دلسوزانه و تکلیف مدارانه است- ادامه می دهند و تا زمانی که مسیر غلط و ضدّارزشی برخی مدیران و مسئولان اصلاح نشود، از حفظ اصول و ارزش های انقلاب اسلامی کوتاه نمی آیند. امام خامنه ای رهبر انقلاب راجع به پاسخگویی مسئولان می فرمایند: «هیچ دستگاهى نباید خود را از انتقاد و نقد، مصون و از عیب، خالى بداند؛ همهى دستگاههاى کشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح کنند. دولت، مجلس، قوهى قضاییه و سایر دستگاههایى که در کشور هستند و مسؤولیتهاى مهمى بر دوش آنهاست، همه مشمول این قاعدهى کلى هستند؛ نقد، اصلاح و پاسخگویى.»[2/1/1383] «مسئولان بلندپایهى کشور همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوى کار خود، پاسخگوى تصمیم خود، پاسخگوى سخنى که بر زبان آوردهاند و تصمیمى که گرفتهاند؛ این معناى پاسخگویى است.»[26/1/1383]
لذا بر همین اساس، حق مسلّم همه ی شهروندان است که مسئولان خود را بازخواست کنند و از آنها پاسخ قانع کننده بخواهند. در همین راستا، از وزیر محترم ارشاد باید سؤال کرد که:
آقای علی جنتی
چرا «آزادی» و «فضای باز» را فقط برای کسانی مجاز می دانید که دل در گرو انقلاب و ملّت ندارند؟ چرا میدان را برای فعالیت عناصر غیرارزشی و غیرمتعهّد به مردم و نظام، فراهم می کنید؟ با مجوز دادن به نشر چشمه- که تا لغو امتیاز هم پیش رفته بود- به چه کسانی امید دادید؟ آیا نشر چشمه در چارچوب های قانونی فعالیت می کرد؟ آیا می توان گفت که این کار شما چراغ سبزی بود برای سایر ناشران خاص و مسأله دار که بتوانند آزادانه عرضه ی اندام کنند. زمزمه هایی شنیده شده مبنی بر توقیف چاپ کتاب "راز قطعنامه"[که روایتی تاریخی و مستند از فرایند پذیرش قطعنامه 598 دارد]، که اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، نقض آشکار آزادی بیان و در تضاد با شعارهای خود شماست.
چرا با ممیزی مخالفید؟ آیا هر نویسنده ای و هر ناشری باید آزاد باشد که هر چه خود می پسندد -ولو ناسالم و مضر- منتشر کند و فضای فرهنگی کشور را مسموم نماید؟
در مسأله ی آزادی مطبوعات، چرا تبعیض قائل می شوید؟ وقتی روزنامه ی بهار به خاطر اهانت به مقدسات ملّت توقیف می شود، شما اظهار تأسف می کنید؛ اما در عوض، هفته نامه ی یالثارات را به خاطر انتقاد از دولت، خیلی راحت توقیف می کنید و به هفته نامه 9 دی و روزنامه ی وطن امروز، اخطارهای شدیداللحن می دهید. آیا آزادی فقط حقّ حامیان دولت است؟ آیا هیچ روزنامه و نشریه ای نباید حقّ کوچک ترین انتقادی از عملکرد دولت را داشته باشد؟
وزیر محترم ارشاد
آیا جشنواره امسال فیلم فجر در شأن یک مملکت اسلامی بود؟ آیا در جشنواره ای که با پول بیت المال مسلمین برگزار می شود، آنهم در دهه ی فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، باید به بازیگران دوره ی طاغوت افتخار شود!؟ کاش جشنواره ی فیلم فجر در دهه ی فجر برگزار نمی شد و کاش اصلاً در ایران برگزار نمی شد. چنین جشنواره ای چه سنخیتی با اهداف انقلاب و ملّت متدیّن ایران دارد؟ جشنواره ای سرشار از هنجارشکنی، اهانت به ارزش ها، دهن کجی به نظام، تکریم سینمای فاسدِ قبل از انقلاب، و حضور برخی اشخاص خودبرتربین و روشنفکرنما -که هیچگونه تعهدی را نسبت به انقلاب و مردم ایران و حتی به انسانیت قائل نیستند- برگزار می شود، و متأسفانه مسئولان امر به جای برخورد با چنین رویدادهای ضدّ فرهنگی، ترجیح می دهند که جای خود را در دل هنرمندنماها و روشنفکرنماها باز کنند و بگویند «هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم». همین رفتارهای زننده موجب شد که برخی مراجع معظم تقلید از جمله حضرت آیت الله نوری همدانی واکنش نشان بدهند و از روند این جشنواره انتقاد کنند.
آقای علی جنتی
پیش از شما هم گذشتگان سعی در نزدیک شدن به اهالی سینما داشتند. در سال های اخیر، اینهمه حمایت های گوناگون مادی و معنوی از سینماگران و برخی هنرمندنماها شد؛ اما نتیجه اش چه بود؟ اهالی سینما چه پاسخی به این حمایت ها دادند؟ چه ثمره ای، جز فیلم های یأس آلود و تاریک با سیاه نمایی مفرط[به بهانه ی واقع نمایی]، بعضاً همراه با ابتذال و محتوای ناسالم و غیراخلاقی و نامناسب برای خانواده ها داشت!؟
آقای جنتی
چرا علی رغم آشکارشدن ماهیت حقیقی فعالیت شبکه های اجتماعی[فیس بوک، توییتر و...] و نقش مؤثر آنها در فتنه ی 88 ، همچنان خواهان دسترسی آزاد به این شبکه ها هستید؟
راستی چرا عکس عطاءالله مهاجرانی دوباره به وزارت ارشاد برگشت!؟ همه ی این انتقادها و سؤال های دلسوزانه از این جهت است که مبادا وزارت ارشاد فعلی مسیر دوره ی سیاه اصلاحات را برود. این نگرانی ها از آنجایی شروع شد که شما گفته بودید علاقه و ارادت فکری به آقای هاشمی دارید. چراکه نتایج و مضرات سیاست های فرهنگی ایشان را در هشت سال دوره ی سازندگی و همچنین در هشت سالِ پس از آن، هیچ گاه فراموش نمی کنیم.
امیدواریم که هرگونه اظهارنظر، موضع گیری، تدبیر و اقدام عملی در مجموعه ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در چارچوب احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی و اندیشه های امام و رهبر انقلاب انجام بگیرد، و نهایتاً موجبات امید و امیدواری قشر متدیّن و مؤمن به انقلاب-که نقش اصلی را در پیروزی انقلاب داشتند- را فراهم آورد، نه امیدواری هنجارشکنان و اپوزیسیون و ضدّانقلاب که هیچ نقشی در انقلاب نداشته اند و همواره در خصومت و غرض ورزی نسبت به انقلاب اسلامی ملّت به سر برده اند.