کد خبر:۲۹۳۷۳۳
مناظره مکتوب-5؛

دهقانی: در توافق ژنو 11 امتیاز گرفتیم و 20 امتیاز دادیم / نوبری: موافقت‌نامه ژنو به دنبال خشکاندن درخت هسته‌ای است

این بار به‌جهت اهمیت توافق‌نامه ژنو، آرا و نظرات دو کارشناس این حوزه، سید جلال دهقانی فیروزآبادی و ناصر نوبری را ارائه می‌کنیم.

گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ به روال پرونده های گذشته این بار به‌جهت اهمیت توافق‌نامه ژنو، مجدداً آرا و نظرات دو کارشناس این حوزه را جمع‌آوری کرده و به شکل مناظره مکتوب تنظیم کردیم. نظرات سید جلال دهقانی فیروزآبادی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، از یادداشتش در هفته‌نامه آسمان و بیانات ناصر نوبری، استاد دانشگاه و دیپلمات باسابقه کشور، از نامه وی به رئیس‌جمهور گرفته شده است.

 

«خبرگزاری دانشجو»- کلیات توافق‌نامه ژنو را چگونه تحلیل می‌کنید؟


سید جلال دهقانی فیروز آبادی: حصول توافق و دستیابی به یک تفاهم میان ایران و کشورهای غربی 1+5 و در رأس آن‌ها آمریکا اتفاق بسیار حائز اهمیتی تلقی می‌شود‌؛ چرا که نزدیک به 10 سال برنامه هسته‌ای ایران و گفت‌ و گوها بر سر این مسئله در بن‌بست قرار داشت و خود این توافق به مثابه این است که این پرونده از حالت بن‌بست خارج شده و به روال عادی خود بازگشته است‌.


بنابراین حصول به چنین توافقی در شرایطی که تغییراتی جدی در ایران‌، دولت و سیاست خارجی ایجاد شده و در کنار آن تحولات در عرصه بین‌الملل هم در سطح قابل توجهی بوده‌، بی‌شک این عهدنامه را به یک دستاورد تبدیل کرده است. به باور من این توافق‌نامه فراتر از یک توافق‌نامه حداقلی است، هر چند شاید نتوان آن را نوعی تفاهم‌ حداکثری بهینه تلقی کرد؛ ولی به نظر می‌رسد از سطح یک توافق حداقلی نیز بیشتر است؛ چرا که برخی از موضوعاتی که سال‌ها میان طرفین مورد نزاع و اختلاف بوده‌، ولو به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته شده است‌. در رأس این موضوع می‌توان به مسئله پذیرش طرف غربی به غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران اشاره کرد.


ناصر نوبری: قراردادهای 1921 و ترکمانچای با روس‌ها و قرارداد 1919 با انگلیسی ها و قرارداد الجزایر با آمریکایی ها بعد از انقلاب و موافقت‌نامه هسته ای پاریس و سعدآباد و موافقت‌نامه هسته ای برنامه مدالیته و بالاخره موافقت‌نامه فعلی ژنو، مملو از اشتباهات تاریخی است. غربی ها تلاش کرده اند تا موافقتنامه ژنو عملاً از صد تا صفر را در اختیارشان قرار دهد تا ما به امید تکریم آن‌ها چشم به دست آن‌ها بدوزیم که چه می دهند و چه نمی دهند، اما آن‌ها از این امکان بی نظیر و استثنایی (و به قول سولانا بسیار سخاوتمندانه) بی محابا استفاده نخواهند کرد و فرمان و گاز و ترمز را در مسیر با مهارت به‌کار خواهند گرفت.


موافقت‌نامه ژنو به دنبال خشکاندن درخت هسته‌ای است آن‌ها سال‌ها بود که آرزو داشتند تا یک ارتباط معنی داری بین تحریم ها و برنامه هسته ای ما ایجاد کنند و موافقت‌نامه ژنو درواقع برنامه مجموعه‌ای از مکانیزم‌ها برای برقراری ارتباط بین تحریم های آنان و برنامه هسته ای ایران است؛ درواقع با این توافق‌نامه مهم‌ترین اهرم فشار ما را از دست ما می‌گیرند و آن اینکه آن‌ها هرچه تحریم می‌کردند؛ اما اثری در روند توسعه و پیشرفت برنامه هسته ای ما نمی‌گذاشت و از این بابت همیشه رنج می بردند و همین اهرم یعنی نگرانی از رشد روز افزون قدرت هسته ای ما آن‌ها را پای میز مذاکره کشاند.


اما در ژنو موفق شدند طی شش ماه در برابر آزاد کردن چهار میلیارد دلار از پول خودمان و حدود سه میلیارد دلار اجازه فروش پتروشیمی، این قفل و بست ها را به دور برنامه هسته ای ما بزنند و خیال خودشان را برای همیشه از برنامه هسته ای مان راحت کنند. بعد از این دیگر ما اهرم فشار جدی نداریم تا طرف مقابل را بیه تمکین خواسته‌های خود، راضی کنیم تا تحریم های اصلی نفتی و بانکی را بردارند و حق غنی سازی صنعتی و نه آزمایشگاهی را در خاک ایران به رسمیت بشناسند و قطعنامه ها را لغو کنند.


«خبرگزاری دانشجو»- نظرتان درباره تحلیل «برد ‌برد» در این مذاکرات و توافق‌نامه چیست؟


سید جلال دهقانی فیروز آبادی: ما فراتر از اینکه بخواهیم برآیند و ارزیابی براساس جمع جبری امتیازات داده شده و گرفته شده داشته باشیم‌، باید با نگاهی دقیق‌تر و سنجیده‌تر شرایطی که این توافق خارج از مفاد خود به دست آورده را هم مدنظر قرار دهیم. بر این اساس باید توجه کرد برخی از امتیازات و دستاوردهایی که در متن توافق‌نامه به آن اشاره شد و رسانه ها به صورت کامل به این موارد 11 گانه پرداختند، در مقابل هم ما تعهداتی را پذیرفته‌ایم، تعهداتی که البته شاید بیش از 11 مورد باشد.


اگر بنا باشد جمع جبری صرف کنیم‌، نتیجه خواهیم گرفت که ما 11 امتیاز گرفتیم و 20 امتیاز دادیم، اما باید توجه داشت در بررسی و مطالعه توافقات راهبردی تنها جمع جبری صرف کفایت نمی‌کند، بلکه ارزش آن امتیازات با یکدیگر متفاوت است و وزن یکسانی با یکدیگر ندارند‌، چه بسا یکی از این امتیازاتی که ما به دست آوردیم به چندین امتیاز طرف مقابل بیارزد؛ بنابراین این مسئله را باید مدنظر قرار داد.


ضمن اینکه باز هم باید تأکید شود، یکسری دستاوردهای درون‌متنی در توافق وجود دارد و بخشی دیگر از این دستاوردها برون‌متنی هستند. این مسئله به چه معناست؟ درون‌متنی به این معناست که آن امتیازاتی که در متن توافق‌نامه به صراحت به آن‌ها اشاره شده‌؛ اما علاوه بر آن خارج از متن توافق‌نامه نیز دستاوردهایی ناشی از این تفاهم وجود دارد که باید در ارزیابی از این توافق مورد توجه قرار بگیرد.


به نظر می‌رسد مهم‌ترین دستاوردهای برون‌متنی را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد: شکست بن‌بست هسته‌ای، توقف پروژه ایران هراسی، غیر امنیتی شدن پرونده هسته‌ای و هویت جمهوری اسلامی ایران، اصلاح تصویر نادرست و غیرواقعی در نظام بین‌الملل نسبت به ایران و... .


ناصر نوبری: در موافقت‌نامه ژنو اقدامات ما واضح و روشن و بدون شرط در یک بازه زمانی کوتاه مدت شش ماهه لیست شده که باید فوراً انجام دهیم و تازه داور هم آژانس است که خود، بانی همه مشکلات بوده و درواقع طرف مقابل ماست! اما اقدامات اصلی آن‌ها، اولاً موکول به یک دوره زمانی دراز مدت شده است (نامشخص) و همه اقدامات خود را در گام نهایی مشروط به تحقق این کلمات کرده اند: «نگرانی ها باید کاملاً برطرف شود» (نامشخص)، « اقدامات شفاف ساز با نظارت بیشتر بطور کامل اجرا شود» (نامشخص )، حالا بعد از اینک کلمات مبهم و دبه دار تحقق یافت چه خواهند کرد؟ «در فاصله میان گام‌های اولیه و گام آخر» (نامشخص( گام‌های دیگری از جمله «پرداختن» به قطعنامه های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت.»


دقت فرمائید که در کلمات به‌کار رفته، مانند کلمه «پرداختن» به هیچ وجه از آن کلمه «لغو قطعنامه ها» نتیجه نمی شود، «پایان رضایت بخشی بررسی موضوع» رضایت بخش برای چه کسی خواهد بود چه چیزی موجب رضایت خواهد بود؟ صرفاً «بررسی موضوع»! کدام موضوع؟ «پرداختن» به قطعنامه ها! با اینکه در مقدمه موافقت‌نامه تصریح شده که راه حل جامع، رفع همه جانبه تحریم ‌ها را دربردارد؛ اما در پاراگراف اجرایی بعدی تأکید شده است که در فاصله میان گام اولیه و گام آخر فقط به «بررسی» آن‌ها «پرداخته» خواهد شد. همه کلمات و عبارات کلی و مبهم و قابل دبه کردن و موکول به محال و شامل مرور زمان کردن است.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا در این توافق‌نامه حق غنی‌سازی برای ایران به رسمیت شناخته شده است؟


سید جلال دهقانی فیروز آبادی: جمله ‌ای به این صراحت که حق غنی‌سازی در خاک ایران به رسمیت شناخته می‌شود، در متن توافق‌نامه نیامده است؛ ولی به نظر می ‌رسد این حق به صورت غیر مستقیم به رسمیت شناخته شده و اینکه ما عملاً غنی‌سازی را انجام می‌دهیم و آن‌ها پذیرفته ‌اند که غنی‌سازی در سطح 5 درصد صورت بگیرد‌، می‌توان چنین بیان کرد که این حق هم به صورت رسمیت شناخته شده و در گام اول می‌توان از آن‌، تحت عنوان پذیرش دو فاکتو این حق برای ایران از سوی کشورهای غربی یاد کرد.


البته باید توجه کرد در گام نهایی میزان غنی‌سازی اورانیوم‌ و درصد این غنی‌سازی و نوع استفاده از آن به صورت کامل مشخص خواهد شد و اگر بخواهیم در پی این باشیم که این حق به صورت دوژوره درآید‌، باید تلاش‌هایی را در گام پایانی در دستور کار خویش قرار دهیم. اخیراً تعارضات و تضادهایی میان ایران و آمریکا بر سر پذیرش حق غنی‌سازی به گوش رسیده و اختلاف‌ نظرهایی میان طرفین بر سر این مسئله به وجود آمده است؛ اما به نظر می ‌رسد راه‌ حل نهایی و جدی این مسئله در همان گام پایانی مشخص و معین شود.


ضمن اینکه باید توجه کرد در مرحله نهایی، مذاکرات بسیار پیچیده و دشواری پیش روی طرفین خواهد بود و باید تمام این مسائل به صورت مشخص مورد طرح و بحث واقع شود تا ما بتوانیم این حق دوفاکتوی خود را به وضعیت دوژوره تبدیل کنیم.


ناصر نوبری: اینکه در توافق‌نامه در دو جا به غنی سازی و برنامه مربوطه تصریح شده و ما خوشحالیم و فکر می‌کنیم این یعنی به رسمیت شناخته شدن غنی سازی در ایران، برعکس است و هدف از قراردادن آن در موافقت‌نامه محدودتر کردن ایران حتی در فاز کمتر از 5% است. آن‌ها سعی خواهند کرد از غنی سازی شیر بی دم و یال و کوپال و اشکم بسازند و نهایتاً هم منت بگذارند که با غنی سازی موافقت کرده اند.


اگر در موافقت‌نامه در آن دو قسمت اصلاً به غنی سازی اشاره نشده بود به نفع ایران بود و ما می‌گفتیم که کم کردن غنی سازی از 20% به 5% خود به منزله پذیرش 5% است؛ اما آن‌ها با مشروط کردن زیر 5% به این همه قید و بند و با الزام بر موافقتشان عملاً هدف به صفررسانی و در حد آزمایشگاهی کردن غنی سازی را دنبال می‌کنند.


اگر آن‌ها غنی سازی صنعتی زیر 5% در خاک ایران جهت تأمین نیاز نیروگاه‌هایمان را پذیرفته اند دیگر این همه قید و بند در دوره گام نهائی که دوره اش دراز مدت هم هست برای چیست؟ خودشان هم که مکرراً تأکید میکنند که غنی سازی در ایران را به رسمیت نشناخته اند نشان دهنده همان است که هدفشان در گام نهائی به صفر رسانی غنی سازی و آزمایشگاهی کردن آن است.


درواقع ما با پذیرش آن قید و بندها در مورد غنی سازی زیر 5% عملاً از حقی که NPT  به ما داده نیز تنازل کرده ایم و برگ برنده مان یعنی ماده 4 NPT  را از دست داده ایم و دیگر به آن نمی توانیم استناد کنیم و من بعد برای ذره ذره اقداممان توافق و اجازه آمریکا و متحدانش را باید بگیریم درحالی‌که برای دیگر اعضاء در استفاده از ماده 4 NPT‌، توافق و اجازه آمریکا و متحدانش وجود ندارد.


«خبرگزاری دانشجو»- برخی صاحب‌نظران و اساتید مخالفت خود را با جزئیات این توافق‌نامه بیان کرده‌اند، نظر شما درباره این مخالفت‌ها چیست؟


سید جلال دهقانی فیروز آبادی: در خصوص مخالفت‌های داخلی که در این عرصه بروز و ظهور پیدا کرده است‌، به نظر می‌ رسد باید تمایزی جدی و تفاوت بین مخالفت و نقد قائل شویم، به نظر بنده کلیت توافق با توجه به حمایت مقام معظم رهبری در داخل مورد نزاع و اختلاف نیست‌، درباره این نقاط و موارد ابهام ممکن است تفسیرهای متفاوتی از سوی افراد و گروه‌های گوناگون صورت پذیرد که به نظر بنده این هم به صورت نقد و تفسیر سازنده می‌تواند بسیار مغتنم باشد؛ چرا که می‌تواند برای تیم مذاکره کننده ایران بسیار مفید به فایده واقع شود و در مراحل بعدی مذاکره آن‌ها را یاری دهد؛ چرا که آن‌ها با علم به این حساسیت ‌ها بیشتر درک می‌کنند که چگونه رفتار کنند تا بیشتر در راستای پیشبرد و پیشینه کردن منافع ملی عمل می‌کنند.


همچنین برخی از اختلاف نظرها ناظر بر چگونگی نظارت بر اجرایی شدن گام اول و شش ماهه نخست است که بعضی معتقدند با تفاهم ایجاد شده و به ویژه با پیگیری اقدامات داوطلبانه‌ای که ما انجام دادیم‌، چه تضمینی وجود دارد که طرف مقابل بر عهد خود پایبند باشد؟ آن هم به نظر می ‌رسد اگر ما پس از شش ماه مشاهده کردیم که طرف مقابل بر تعهدات خود پایبند نبود‌، می‌توانیم مجدداً به شرایطی که پیش از این شش ماه وجود داشته بازگردیم. اتفاقی که در سال 84 رخ داد و وقتی طرف‌های غربی به وعده‌های خود عمل نکردند، ایران مجدداً غنی‌سازی را از سر گرفت. 


ناصر نوبری: هدف از آن صرفاً تلاش برای رمزگشایی از نیات حریف و مساعدت برای دیدن مشکلات و سنگلاخ‌های احتمالی راه پیش رو و باز شدن باب یک بررسی کارشناسانه در سطح ملی به منظور صیانت از منافع ملی و رشد و اعتلای روند تدبیر گرایی، خردورزی، آزادنگری، اندیشه ورزی و سیاست ورزی صلح جویانه توأم با هوشمندی در کشور بوده است. امیدوارم مانند حریف، ما نیز از انتقادات، نه به عنوان عامل تضعیف کننده، بلکه هنرمندانه در مدلی حرفه ای برای تقویت دیپلماسی بهره برداری کنیم.


تهیه و تنظیم: حانیه‌سادات مؤمنی
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ميثم بي سواد
-
۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۲
اي بيسواد. اجازه گرفتي حرف زدي؟
1
1
پربازدیدترین آخرین اخبار