گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا (س) و تقارن دهه فاطمیه دوم با عید نوروز به گفت و گو با دکتر رجبی دوانی عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسبن، پیرامون تاریخچه عزاداری در ایران و نحوه برخورد مردم در تقارن ایام عزای اهل بیت با اعیاد ملی و باستانی پرداختیم.
«خبرگزاری دانشجو»؛ همانطور که می دانید ایام نوروز با ایام فاطمیه تقارن پیدا کرده است؛ ابتدا در خصوص تعداد روزهای ایام فاطمیه توضیحی بفرمایید.
مراجع عظام تقلید وظیفه و آداب شرعی ما را تعریف می کنند
رجبی دوانی: از عشق و علاقه مردم و شیعیان پاک نهاد به ساحت مقدس اهل بیت (ع) ناشی می شود که می خواهند ارادت خود را با برگزاری این دهه ها نشان دهند؛ در خصوص شهادت حضرت زهرا (س) دو قول در شیعه وجود دارد که 75 روز یا 95 روز بعد از ارتحال جانسوز پیغمبر اسلام(ص) است؛ مردم حساس شدند که هر دو قول را گرامی بدارند، البته در پیش از انقلاب عمدتا قول دوم مطرح بود و من به خاطر نمی آورم که به صورت دهگی به عنوان عزای حضرت زهرا(س) آن را برگزار کنند.
بیشتر در خاطر بنده هست که یک الی دو شب، شب شهادت و شب بعد آن، مورد توجه قرار می گرفت؛ بعد از انقلاب وقتی جایگاه بالای اهل بیت (ع) بهتر و بیشتر تبیین شد طبیعتا ابراز ارادت ها بالاتر رفت؛ ما سند و مدرکی برای دهه گرفتن شهادت اهل بیت (ع) نداریم جز دهه ی عاشورا که آن هم استناد ما به سیره ی پاک امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) است.
این بزرگواران با شروع محرم دگرگون و محزون می شدند و حال عادی نداشتند و گریان بودند که اوج آن در روز عاشورا بود؛ لذا به دلیل عزادار بودن این بزرگواران در دهه ی عاشورا ما به تبع آن بزرگان به عنوان پیروان آن ها دهه را گرامی داشتیم.
این مانعی ندارد که ما برای حضرت زهرا(س) که برترین زنان دو عالم است و آن گونه مظلومانه به شهادت رسیده است و برخی از مخالفان شیعه نیز تلاش دارند این اعتقاد ما که وجود مقدس ایشان اولا ناراضی از دنیا رفته و ثانیا به شهادت رسیده است، را مخدوش کنند و می خواهند القا کنند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند.
در نتیجه برای دفاع از وجود مقدس ایشان نه تنها بد نیست دهه عزای حضرت زهرا(س) را داشته باشیم بلکه بسیار مناسب است، حتی دو دهه گرفته شود خوب است ولیکن حکم شرعی نیست؛ به این معنا نیست اگر یک دهه عزاداری نکردیم گناهی مرتکب شده باشیم یا اگر عزاداری خود را مخصوص شب و روز شهادت قرار دهیم و باقی را عزادار نباشیم نه بی احترامی به ساحت مقدس حضرت زهرا(س) و نه زیر پای گذاشتن حکمی است.
آن چه برای ما ملاک است عملکرد علمای بزرگوار بالاخص مراجع عظام تقلید که آن ها به عنوان نائبان امام زمان(ع) وظیفه و آداب شرعی ما را تعریف می کنند؛ عملای برجسته ی ما حکم نکردند که شما هه ی فاطمیه داشته باشید یا فاطمیه اول از فلان تاریخ تا فلان تاریخ باشد؛ آن چه اجرا می شود را نفی هم نکردند و این عدم نفی به معنای تائید است و نشان دهنده ی این است که این کار کار مثبتی است.
باید برای جوانان جاذبه وجود داشته باشد
اگر این کار منفی باشد وظیفه ی علماست که با این مسئله برخورد کنند؛ اجرای این بر عهده ی علما نیست و وقتی اجرا شد و از سوی علما نفی نشد معلوم می شود عیب و ایرادی ندارد منتها بحث من این است که عمدتا مخاطبان این گونه برنامه ها جوانان هستند این تلقی پیش نیاید که ما در مکتب خود دائما عزاداریم؛ دو دهه برای حضرت زهرا(س)، دو ماه محرک و صفر برای امام حسین (ع) و...ممکن است یک عده جوان پرشور و مومن و مذهبی را به خوبی پاسخ دهد اما نمی تواند جاذبه برای جوانان داشته باشد چرا که ما در صدد جذب حداکثری جوانان هستیم.
جوانان ما که در معرض ماهواره و بحث های مختلف هستند، و آن ها جوانان ما را به شادی دعوت می کند و ما همواره عزا و مصیبت به آن ها بدهیم طبیعتا نمی تواند جاذبه ایی برای جوانان داشته باشد بلکه دافعه هم خواهد داشت؛ حتی اگر ما مجاز به عزاداری هستیم افراط در آن صورت نگیرد که ما همواره عزادار باشیم و شادی های ما تنها همان روزهای ولادت باشد.
سفارش اهل بیت (ع) است که شیعیان ما در شادی های ما شاد و در حزن و اندوه ما اندوهگین هستند؛ آن بزرگواران که همواره مصیبت زده نبودند؛ تاکید می کنم که ما به دنبال جذب هستیم و می خواهیم جلوی توطئه های دشمنان و تهاجم فرهنگی آن ها را بگیریم، اگر بخواهیم همواره عزا و مصیبت داشته باشیم قطعا نمی تواند کارایی لازم را داشته باشد.
«خبرگزاری دانشجو»: در خصوص تاریخچه تقارن عزاداری اهل بیت(ع) با اعیاد ملی توضیحی بفرمایید و اینکه شیعیان در تاریخ با این گونه تقارن ها چگونه برخورد کردند.
آل بویه خدمات ارزنده به ایران و تشیع کردند
رجبی دوانی: اولین بار که شیعه ایرانی خواست هم مناسبت های مذهبی خود را چه در قالب جشن و چه در قالب عزا و هم مناسبت های ملی خود را بزرگ دارد در زمان آل بویه پدید آمد؛ دولت آل بویه دولت شیعی ایرانی بسیار ارزشمندی بود؛ ما بادید اینها را به عنوان افتخار ایرانی اسلامی بزرگ بداریم چون اسم آن ها سلطان وشاه بوده است دلیل نمی شود همه ی آن ها را همانند محمدرضای پهلوی خائن و... بدانیم.
آل بویه خدمات ارزنده به ایران و تشیع کردند، دسته های عزاداری برای امام حسین (ع) را آن ها باب کردند؛ همانطور که میدانید بعد از رحلت پیامبر(ص) نه تنها عیدی برای غدیر گرفته نمی شد بلکه تلاش بود پیام غدیر محو شود و غدیر به فراموشی سپرده شود، در طول تاریخ بعد از اعلام ولایت امیرالمومنین تا سال 351 هجری یعنی 340 سال اصلا غدیر جشن گرفته نمی شد ما نقل نداریم یا بنده برخورد نکردم.
شاید در خانه اهل بیت شادی پنهانی طوری که دستگاه های خلافت جور متوجه نشوند برگزار می شده است، اما به طور رسمی در سال 351 هجری در بغداد معزالدوله دیلمی پادشاه شیعی دیلمی عید غدیر را تعطیل کرد و در بغداد جشن گرفت؛ در عصر او، چون ایرانی بودند و عید نوروز و جشن مهرگان و... هم داشتند، زمانی عاشورا با عیدنوروز تلاقی پیدا کرد نوروز را به تعویق انداختند یعنی اصل را بر عزای سیدالشهدا (ع) قرار دادند و مراسم عزاداری را در بغداد به راه انداختند.
این معرفت در مردم کشور ما هست که به علت شادی خود حرمت عزای اهل بیت را نشکنند
الحمدلله عزای سیدالشهدا (ع) تا امروز هست و تا قیام امام زمان (ع) هم باقی خواهد ماند لذا زمانی که ایرانی شیعی توانسته قدرت بیابد این معرفت را داشتند که اگر تطابق و تداخل پیدا می کرد حرمت عزای اهل بیت (ع) را رعایت می کردند و بعد یا قبل آن جشن می گرفتند تا حرمت عزا شکسته نشود؛ در دوره صفویه هم پیش آمده است.
در عصر خود ما، هر چند در اثر سوء تدبیر دولت های گذشته ما و تلاش های دشمن و ضد انقلاب برای تحت الشعاع قرار دادن ارزش های دینی به وسیله ارزش های غلط ملی تلاش هایی صورت گرفته که بعضا هم موفق بوده اند، البته نتوانستند ارزش های دینی را کمرنگ کنند اما توانسته اند ارزش های نسخ شده پیشین را دوباره مطرح کنند مثل چهارشنبه سوری، سیزده بدر که جنبه های غلط فرهنگ ایران در گذشته بوده است.
البته در گذشته هم به طور مثال روز طبیعت به این صورت نبوده به قدری که طبیعت را نابود کنند و ظاهرا به اسم روز طبیعت و یا چهارشنبه سوری که قاشق زنی و آتش مختصری بوده و ابدا انفجارات فعلی نبوده است؛ چند سال پیش چهارشنبه سوری با یکی از مصیبت های اهل بیت مصادف شده بود و این معرفت را حتی افراد با عقاید مذهبی ضعیف و بی اعتقاد داشتند که مراسم را زودتر گرفتند که توهین به عزای مورد احترام مردم شیعه ما نشود.
لذا در صورت تلاقی، این معرفت در مردم کشور ما هست که به علت شادی خود حرمت عزای اهل بیت را نشکنند و یا نادیده بگیرند امسال با اصل روز شهادت تلاقی ندارد هیچ اشکالی ندارد که تا روز 13 شادی عید باشد و شب 14 مصیبت زده باشند و عزاداری داشته باشند هر چند که ادب بیش تر اقتضا می کند روز 13 به علت این که فردای آن روز شهادت است به طبیعت نروند و یا در صورت رفتن اصولی را رعایت کنند.
چون دو قول درباره شهادت وجود دارد، برخی از علما قول اول که همان 24 اسفند است را اصل می دانند و برخی قول دوم را که 14 فروردین است، لذا باز به اقتضای ادب باید هر دو را محترم بشماریم و هر دو را محزون و عزادار باشیم.
«خبرگزاری دانشجو»: در این تعدد تواریخ اعلام شده برای عزای اهل بیت آیا نمی توانیم تیم تحقیقی را برای به نتیجه رساندن این موارد مسئول کنیم؟
دلایل اختلاف در تاریخ شهادت یا ولادت ائمه
رجبی دوانی: دو علت درباره این اختلاف نقل ها وجود دارد اول این که متاسفانه در گذشته شیعه اگر چه محدود بود اما چون با امام معصوم خود در برخورد بود و با به شهادت رسیدن معصومی، معصوم بعدی به جای ایشان بودند، به دلیل ارتباط داشتن با ایشان و عدم احساس نیاز، حساسیت درباره ثبت و ضبط تاریخ شهادت و ولادت ائمه (ع) نبود؛ نمی دانستند که زمانی خواهد رسید که معصوم در اختیار مردم نیست و قدر ایشان بیش تر دانسته می شود و به تمام زوایای زندگی این ها نیازمند هستند؛ حتی اطلاعات ما در مورد تعداد فرزندان ایشان و اسامی آن ها کامل نیست.
دوم این که شیعه به علت در اقلیت و تقیه بودن مجبور بود که بسیاری از این موارد را نادیده بگیرد و به دلیل تحت تعقیب بودن و این که شیعه بودن تا مدت های مدیدی جرم بود، سندی از خود باقی نگذارد و لذا این مسائل باعث ایجاد چنین اختلافاتی در ثبت شد.
البته درباره حضرت زهرا(س)، تنها یادگار پیامبراکرم (ص) و سرور بانوان دو عالم، این توجیه را نمی پذیرم یعنی چه که می گویند چون در آن زمان نقطه گذاری در مکتوبات باقیمانده صورت نگرفته نمی توان سبع را از تسع تشخیص داد، مردم باید در آن زمان با تمام وجود، به شهادت حضرت زهرا (س) به عنوان مصیبتی عظما همانند واقعه عاشورا حساس می بودند و لزومی به رجوع به مکتوبات نمی بود.
در مورد این که چند قول و تطابق در ولادت و شهادت ائمه (ع) مثلا شهادت امام حسن مجتبی(ع) و ولادت امام موسی کاظم(ع) در یک روز از ماه صفر، وجود دارد حتی اگر قولی از شهادت که با ولادت تطابق دارد قوی تر باشد ما باید ولادت را جشن بگیریم.
وظیفه حوزه به عنوان نظامی دینی و نظامی ولایی است که مردم سردرگم نباشند و باید مرجعیتی برای این مورد در نظر گرفته شود.
مثلا دفاتر مراجع با هم هماهنگی انجام دهند یا زیر نظر دفتر رهبری (حفظ الله تعالی) یا مثلا به دستور ایشان سازمان تبلیغات یا حوزه علمیه قم یا جامعه مدرسین مرجعیتی وجود داشته باشد که با توجه به اقوال گوناگون موجود، حتی اگر نمی شود یکی را صددرصد ترجیح داد یا به عقب انداخت، نظمی به این مورد داده شود و همان برای جامعه و به صورت رسمی در کشور ملاک قرار گیرد؛ چون حکومت، حکومتی دینی است و در راس آن مرجعیت و ولایت قرار دارد این مسائل باید تبیین شده باشد که سردرگمی نباشد و تکلیف مردم در این موارد مشخص شود.
صاحب نظران باید تعریف شادی در دین را تبیین کنند
«خبرگزاری دانشجو»: مساله شادی که مطرح کردید از معضلات ماست که ظاهرا روی آن عمیق فکر نشده و برنامه ریزی دقیقی موجود نیست چون شادی های موجود در جامعه غالبا شادی های نامشروع است و هیچ مکانیزمی از این که دین چه تعریفی از شادی دارد وجود ندارد.
رجبی دوانی: این هم نکته ایست که باز هم نشست علمای ما و صاحبنظران دینی و فقهی ما را می طلبد که بر روی این مساله کار کنند؛ مثلا در مولودی برای ولادت امامی (ع) مداح با همه شیفتگی خود به امام با همان لحن عزا شادی را بیان می کند و به جای سینه دست زده می شود؛ عرب های شیعه از این لحاظ نسبت به ما تفاوت دارند.
لحن و سوزی که در مصیبت خوانی آن ها وجود دارد کاملا متفاوت از لحن موجود در شادی آن ها است؛ ما نتوانسته ایم این دو را تفکیک کرده و راهکاری را برای این مورد پیدا کنیم! در واقع نخواستیم؛ شادی صرفا خواندن و دست زدن نیست ما باید ابعاد گوناگونی را برای آن مشخص کنیم؛ این مساله شدنی است اساتید و دوستان هنری مذهبی ما به اضافه علمای ما و مداحان برجسته بنشینند و در این عرصه نظراتی را ارائه دهند می توانند راهکاری برای شادی های مناسبتی پیدا کنند که در جامعه نهادینه شود.