به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نشست یاد یاران، پاسداشت پیشکسوتان و خادمان عرصه جهاد و شهادت عصر امروز در سالن بصیرت لانه جاسوسی برگزار شد در این مراسم از حاج حسین گوران، گلعلی بابایی و خانواده شهیدان حسن بهمنی و بهمن نجفی تجلیل شد.
در این مراسم اکبر کاظمزاده از رزمندگان دوران دفاع مقدس به بیان مطالبی پیرامون حاج حسین گوران از جانبازان جنگ پرداخت و گفت: حاج حسین متولد سال 21 در گرگان است و دارای چهار فرزند میباشد باید به این نکته توجه داشته باشیم که متأهل بودن و در عین حال جبههای بودن کار سختی است و همت مضاعفی را میطلبد. گوران در دهه 40 به تهران آمد و شغل او بنکداری پوشاک بود او از همان ابتدا در خط امام و مسجد بود و پس از انقلاب نیز در حفاظت از محل استقرار امام فعالیت داشت.
وی افزود: حاج حسین گوران در آبان ماه 59 به جبهه رفت و به فکر پشتیانی از جبهه افتاد و اولین کار او خرید و اعزام آمبولانس به خط مقدم بود او در سالهای جنگ کاروانهای پشتیبانی مردمی را جمعآوری و توزیع میکرد برای یک کاسب بازاری باز کردن پای بازاریها به سمت کمک به جبهه کار بسیار بزرگی بود. حاج حسین سال 62 در عملیات خیبر مجروح شد و گوش او آسیب شدید دید در فروردین 64 نیز جراحت شیمیایی شدید پیدا کرد که هنوز هم با تبعات آن جراحات زندگی میکند.
سخنران بعدی این مراسم مرتضی سرهنگی از فعالان ادبیات دفاع مقدس بود که به بیان نکاتی در خصوص گل علی بابایی نویسنده کتابهای همچون همپای صاعقه و ققنوس پرداخت.
سرهنگی با اشاره به اینکه بابایی 24 عنوان کتاب درباره دفاع مقدس دارد بیان داشت: نوشتن بعد از جنگ هم در کشورهای متجاوز و هم در کشورهای دفاع کننده در همه جای دنیا یک سنت است جنگ مهمتر از آن است که فقط در اختیار نظامیها و سیاسیها باشد و دو دستور زبان دارد یکی در عصر جنگ که دستور زبان آن تبلیغی است و شورانگیز است وباید روحیه مردم را تقویت کند و دیگری عصر بعد از جنگ است که دستور زبانی تعقلی دارد و امثال آقای بابایی این کار را انجام میدهند.
وی با بیان اینکه سربازی که خاطرات جنگش را نمینویسد جنگش را ناقص رها کرده است اظهار داشت: قلم ادامه سلاح است و بابایی هنوز سلاحش را زمین نگذاشته است ادبیات جنگ ادبیات امید است و جوامع این ادبیات را جوان نگهه میدارند تا از طریق آن بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند من از رزمندگان میخواهم به این ادبیات کمک کنند چون چیزی که نوشته نشود انگار اصلا وجود ندارد سربازی که خاطرات جنگ را مینویسند تا ابد 20 ساله میماند.
در ادامه این برنامه سید محمد ابوترابی از رزمندگان دفاع مقدس به بیان نکاتی پیرامون شهیدان حسن بهمنی و بهمن نجفی پرداخت.
وی با بیان اینکه به عنوان پیک در خدمت این شهدا بوده گفت: در برخی از جلسات بهمن نجفی برای معرفی خودش میگفت من یک آقازاده نفتی هستم چون پدر او نفت توزیع میکرد خود او نیز از محله جوادیه در جنوب تهران به جبهه آمده بود و خدمات بزرگی را انجام داد.
محمد ابوترابی با اشاره به جزوهای که در سال 63 توسط شهید بهمنی، شهید نجفی و حاج حسین اسکندرلو نوشته شده بود گفت: بعد از نوشتن این جزوه این افراد از حضور در جنگ محروم شدند و به آنها گفته بودند توبه کنید تا به جبهه بروید حاج حسین اسکندرلو میگفت هزار بهانه برای خروج از جنگ وجود دارد اما یک بهانه پیدا کنید و در جنگ بمانید امروز هم هزاران دلیل برای شانه خالی کردن از زیر بار ارزشها وجود دارد اما شما یک بهانه پیدا کنید و در مسیر ارزشها باقی بمانید.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه شهید حسن بهمنی تنظیم کننده آن جزوه معروف بود گفت: تلاش این جزوه این بود که تحلیلی واقعی از جنگ ارائه دهد و از برخی اتفاقات پیشگیری کند. در آن جزوه به مسائل مختلفی اشاره شده بود که برخی از آنها به شرح زیر هستند. یکی اینکه آوردن امکانات کشور در جنگ نیاز به مقررات دارد مسئله دیگر آسیبشناسی شورای عالی دفاع بود و آنها میگفتند باید در جایگاه فرماندهی جنگ فردی از یاران امام تمام وقت خود را به فرماندهی جنگ اختصاص دهد و کار جنگ کار دوم نباشد.
ابوترابی بیان داشت: مورد دیگر مطرح شده در این جزوه تحلیل از وضعیت سپاه بود و گفته شده بود نباید اجازه داده شود که جریانات سیاسی در سپاه تسلط پیدا کنند در همین زمینه سه نگرانی عمده امام نیز به مسائل زیر برمیگشت 1. اختلافات جناحها و دعوا بر سر قدرت و ثروت 2. کنار گذاشتن زی طلبگی توسط روحانیون 3. اینکه سپاه از وظیفه پاسداری از ارزشهای انقلاب دور شود و تحت تسلط جریانات سیاسی قرار بگیرد.
وی افزود: در این جزوه مطرح شده بود که جریانات سیاسی یا سپاه را برای خود میخواهند یا میخواهند آن را از بین ببرند. از دیگر موارد اشاره شده در این جزوه این بود که هیئت دولت نباید خود را از جنگ دور کند همچنین تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح ضرورت دارد زیرا به وسیله آن میتوان از همه امکانات این نیروها در جنگ استفاده کرد.
سخنران بعدی این مراسم سردار محمد کوثری بود که به بیان مطالبی پیرامون شهید اصغر وصالی پرداخت.
وی با اشاره به اینکه شهید وصالی قبل از انقلاب جزو سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود بیان داشت: وصالی در سال 51 جزو 91 نفری بود که ساواک آنها را دستگیر کرد. شهید وصالی به قرآن و نهجالبلاغه مسلط بود و همچنین به آنها عمل میکرد ایشان در روزهای منتهی به انقلاب اولین کسی بود که سازماندهیها را انجام داد و رادیو را در میدان ارگ تسخیر کرد هر جا ضدانقلاب بود ایشان هم در آنجا حاضر بود و آرام نمینشست.
وی با بیان اینکه گروه دستمال سرخها که فرمانده آنها شهید وصالی بود رنگ سرخ را از خون و پرچم سرخ امام حسین (ع) گرفته بودند گفت: فرماندهی وصالی در صحنههای مختلف متفاوت بود جایی که لازم بود اقتدار نظام را نشان میداد اما در عین حال با کردها رفیق میشد و به آنها کمک میکرد.
کوثری بیان داشت: همسر شهید وصالی خبرنگار بود و همراه او در میدان حضور داشت یک روز ضدانقلاب او را گرفتند و به اصغر پیغام دادند که اگر همسرت را میخواهی باید امتیازاتی به ما بدهی اصغر علی رغم اینکه هیچ سلاحی نداشت به آنها گفت حداکثر 20 دقیقه به شماها وقت می دهم اگر او را برنگردانید شهر را به خاک و خون میکشم که یک ربع نگذشته بود که همسر او را تحویل دادند.
وی با اشاره به دیدگاه شهید وصالی در مورد مسعود رجبی خاطرنشان کرد: وصالی میگفت رجبی بسیار قدرت طلب اما در عین حال در سازماندهای بسیار قوی است از او میپرسیدیم چرا رجبی را علیرغم قرار گرفتن در لیست اعدام، اعدام نکردند وصالی پاسخ داد هر چه رجبی را شکنجه میکردند او در مقابل به آنها پرخاش میکرد و چون کارگر صحافی بود او را اعدام نکردند در حالی که اگر دانشجو بود حتما اعدام میشد.
کوثری با اشاره به شهادت شهید وصالی گفت: ایشان ظهر عاشورا در بیمارستان به شهادت رسید و همسرش با صبر و متانت و بدون اینکه بیتابی کند پیشانی او را بوسید که این مسئله مورد اعتراض پرستارها واقع شد چون او در مقابل این مسئله صبر کرده بود و بیتابی نشان نداده بود.
در پایان این مراسم از حاج حسین گوران، پدر شهید حسن بهمنی و گلعلی بابایی با اهدای لوح یادبود تقدیر شد.