تحت تأثیر جو قرار نمیگرفت، مثلاً جو آن موقع، جایگاه منتظری را بعد از امام میدید.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ کتاب «حزب دیالمه» نوشته رحیم مخدومی به آثار و خاطرات این شهید کشورمان میپردازد که امسال از سوی نشر فاتحان راهی بازار کتاب شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
دفتر تحکیمیها به شدت با حزب و شهید بهشتی مخالف بودند. دست آخر رسیدند به موسوی خوئینیها.
صالحی: تحت تاثیر جو قرار نمیگرفت. مثلا جو آن موقع، جایگاه منتظری را بعد از امام میدید، اما دیالمه مخالف شایستگی منتظری برای این سمت خطیر بود. همه میگفتند: «بی عشق منتظری نتوان یار خمینی شد»
آن موقع مطالبی از منتظری در روزنامهها چاپ میشد. دیالمه آنها را با دقت میخواند و میگفت: «اینها با روح شیعه فاصله داره.»
هر کس را میخواست ارزیابی کند، با اصل دین میسنجید. البته برای ما قابل تشخیص نبود. اما او خوب تشخیص میداد.
حدیثی را میشنید، تشخیص میداد جعلی است یا واقعی.
حسنپور: سیدمحمدعلی ابطحی همکاری خوبی با دیالمه داشت. در زمینه فعالیتهای فرهنگی، برپایی راهپیماییها و غیره. منتهی یک زمینه گرایشی در او بود که بعدها مسیرش را تغییر داد. او در عین حال که به دیالمه علاقهمند بود، به دکتر پیمان هم علاقه و گرایش داشت. بعدها این زاویه عمیقتر شد و گرایش پیمان بر گرایش دیالمه چربید.
صالحی: در یکی از راهپیماییهای قبل از انقلاب، تانکهای رژیم شاه برای تهدید مردم صفآرایی کرده بودند زمستان بود هوا سرد گاز اشکآور زده بودند اوضاع خیلی شلوغ بود شیخ علی تهرانی عبا را کشید روی سرش و نشست وسط خیابان تا تانکها از روی او رد شوند. تانکهای داشتند میآمدند من و یکی از رفقا رفتیم برای نجات او من پاهایش را گرفتم و او دستهایش را. او را از سر راه تانکها ببریم کنار. شروع کرد به لگدپرانی برای ما. یک لگدش خورد به سینه من و افتادم در جوی آب. در آن سرما سرتاپایم خیس و آلوده شد. بعد داد و فریاد راه انداخت که؛ «اینها را بگیرید. ساواکیاند، نمیذارن من شهید بشم!»