به ما چه که موشک های اسرائیل بلای جان انسانیت در فلسطین شده.اصلا به ما چه لشکر فریب خورده داعش، هر روز به فجیع ترین شکل ممکن برادران و خواهران مسلمان خود را قتل عام می کنند...
کروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ مهدی چراغ زاده- راستی امشب فینال جام جهانی فوتبال است.حتما تمام دنیا و همه ی برنامه های بیست - چهارده جهان حواسشان به تک تک اتفاقات ریزو درشت این بازی است لابد الآن تمام گزارشگران فوتبال دارند مطالبشان را آماده می کنند اصلا این روزها اتفاقی مهمتر از جام جهانی هم وجود دارد؟
شاید در حاشیه و بعد از جام جهانی فوتبال که مهمترین اتفاق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، انسانی وغیره در جهان است این روزها اگر وقت کنیم و حال داشته باشیم نگاهی هم به مسائل هسته ای می اندازیم.ماه رمضان هم طبق معمول می آید و می رود، و ما اگر عشق مان کشید منتی بر خدا می گذاریم و روزه هم می گیریم، مسجد می رویم و نمازی هم می خوانیم، پس دیگر تمام وظایف اسلامی و انسانی مان را انجام داده ایم.
دیگر به ما چه که در دنیا چه می گذرد.اصلا به ما چه که امسال تلخ ترین ماه رمضان تاریخ اسلام است.اصلا به ما چه که موشک های اسرائیل بلای جان انسانیت در فلسطین شده.اصلا به ما چه لشکر فریب خورده داعش، هر روز به فجیع ترین شکل ممکن برادران و خواهران مسلمان خود را قتل عام می کنندو جورچین آمریکا را تکمیل می کنندو شبکه های غربی، آن را به پای کل اسلام تمام می کنند.اصلا به ما چه که طبق معمول این روزهای فلسطینشاید کودکی در همین لحظات با نوازش و بوسه های مهربان پدر و مادر به خواب شیرین فرو میرودو چند ساعت بعد با سیلی خمپاره ی ساخته آمریکا، نه، نه ببخشید کدخدا و فرانسه و آلمان و انگلستانو با دستان نجس اسرائیلی هادر حال تکه تکه شدن از خواب بیدار می شودو در همان لحظات قطعه های بدن خود را می بیند که به هر سو افتاده اند...
ما که دلمان به سازمان چند دولت خاص خوش است، جامعه جهانی، سازمان حمایت از حقوق بشر، حتما صلاح دیده که و درستش هم همین بوده که کودکان زیر ده سال فلسطین مقصر هستند.پس بی خیال این حرف ها جام جهانی را عشق است...
اصلا به ما چه که نه فقط بزرگسالان غزه که کودکان آن ها نیز نمیدانند که آیا فردایی نیز برایشان وجود خواهد داشت.کودکانی که دوستان و همبازی های دیروز خود را امروز با بدن های تکه تکه و نیم سوخته تشییع کردند.ما که کودکانمان دنبال بازی های جدید رایانه ای و دوچرخه های کمک دار و تمام دنده هستند.
ما که مهمترین بحث پدرانمان افزایش قیمت پسته و پراید است.پس به ما چه که کودکان فلسطینی مهمترین دغدغه شان ادامه زندگی ست و پدرانشان نیز مهمترین دغدغه شان...
نمی توانم درک کنم الان مهمترین دغدغه پدران غزه چیست؟ اصلا می ارزد وقت گذاشت که فهمید مهمترین دغدغه یک پدر ساکن غزه چیست؟ اصلا به ما چه که خانواده ای امروز وقت بر سر سفره سحری با خمپاره ها و موشک های اسرائیلی کشته شده اند؟ جام جهانی، رابطه با کدخدا، لبخند زدن، شاید مسئله هسته ای، تک خوانی زنان و ...تا این ها به سر انجام مورد نظر نرسد برای غزه وقت نیست.خیلی وقت بگذاریم همان گزارش بیست و سی و تکرارش در همه بخش های خبری کافیست...
جام جهانی را عشق است.اما شاید در گوشه ای از این دنیا شاعری باشد که با مشاهده این اوضاع از انسان بودن خودش خجالت می کشد...
امروز در فضای مجازی عکس هایی را دیدم که این ماه مهمانی به کامم تلخ شد.دختری چهار، پنج ساله، چشمانی زیبا،درشت و جذاب موهای طلایی رنگ که در دست باد تکان می خورد و صورتی بی نهایت زیبا که از وصف آن نا توانم اما حیف این عکس چند وقت پیش بوده و در عکس امروزش ترکش خمپاره نیمه ای از سرش را برده بود و با صورتی نیمه سوخته و خون آلود بر دستان پدر آرمیده بود...
شاید آن روز که این عکس زیبا را از آن دختر گرفته بودند هزار آرزوی کوچک و بزرگ برایش داشته اند، ولی امروز امروز تصویر مادری را نیز دیدم که بر دامن پسر نوجوانش جان می سپرد...
یادم آمد که من چقدر مادرم را دوست دارم.آیا این نوجوان فلسطینی نیز مادرش را همین قدر دوست دارد؟ پس حال و روز این نوجوان اکنون چگونه است؟ امروز من از این که هزارن عکس و فیلم این چنین دیده ام ولی زنده مانده ام از انسان بودن بودن خودم خجالت می کشم...