گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شده اند.
سه پایان راه وجود دارد؛ عذاب شدید، مغفرت الهی، رضای خدا
در آیه 20سوره مبارکه حدید می فرماید: «وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ» سه پایان راه وجود دارد؛ یا عذاب شدید است؛ یا مغفرت الهی است و یا رضای خداست؛ اگر کسی راه رضای خدا را رفته باشد به آن دوتا نمی رسد.
کسی که راه عذاب را رفته باشد و در گناه غرق شده باشد، ناگزیر به آن دو راه نمی رسد؛ اگر هم کسی کوشیده و گاهی هم زمین خورده و باز بلند شده و راه رفته و کوشیده و باز هم زمین خورده، به مغفرت خدا می رسد؛ انسان به هر راهی برود، به پایان همان راه می رسد.
در آیه 79سوره مبارکه اسراء می فرماید: «مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا» پاره ای از شب را بیدار باش و در آن نافله به جا بیاور؛ نافله عبارت است از هرچیز غیر واجب؛ بعضی ها شب بیدار می شوند و نماز قضا می خوانند؛ این هم آن وجه نافله را به جا آورده و هم واجبش را انجام داده است.
پایان راه بیداری شب، این است که انسان به مقام محمود می رسد
پایان راه بیداری شب، این است که انسان به مقام محمود می رسد؛ شاید مقام محمود، مقامی است که هیچ همتایی ندارد؛ خدای متعال فرمود من محمود هستم و نام محمد (ص) را از نام خودم مشتق کردم؛ یک بشر و یک انسانی به مقام محمود می رسد؛ خیلی عظیم نیست؟
اگر صاحب همه صفات خوب است، صاحب مقام محمود است؛ برای اینکه به مقام محمود برسیم باید چکار کرد؟ فرمودند باید در سحر یک کاری بکنی؛ اگر من می خواهم عیب های اخلاقی ام برطرف شود، باید یک کاری بکنم.
حاج آقای حق شناس این را دائم می خواندند که اگر مدام این درب را بکوبی، عاقبت یک سری از آن درب بیرون می آید و می پرسد چکار داری؟ ممکن است یک روزه نشود؛ خوب شدن به معنای دقیق کلمه یک روزه نمی شود؛ آدم باید پی آن را بگیرد.
انسان که تمام عمرش را به دنبال رضای خدا دویده است، به رضای خدا می رسد
در آیه 15سوره مبارکه آل عمران می فرماید: «قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ» کسانی که تقوا ورزیده اند، این تقوا ورزیدن همان مراقبت از رفتار و اعمال است که انسان باید هر روز و هر ساعت مراقب باشد؛ برای آنهایی که آنگونه از خودشان مراقبت می کنند، یک بهشت هایی ترتیب داده ایم.
اگر انسان با ایمان از دنیا نرفته باشد، طول می کشد تا پاک شود؛ انسان که تمام عمرش را به دنبال رضای خدا دویده است، به رضای خدا می رسد؛ رضای خدا در آن است که من مخالف هوا و هوس خودم رفتار کنم.
من به دنبال چه چیزی رفتم؟
استاد ما فرموده بودند که یک آقایی به منزل ما آمد؛ آن نواحی که آنها زندگی می کردند، خربزه های درجه یک داشت؛ خربزه آوردند و دیدیم به خربزه نمک می زند؛ چرا به خربزه نمک می زنی؟ خربزه به این خوبی را خراب می کنی؛ گفت من مهمان هستم و شما تعارف کردی و نمی توانم نخورم؛ اگر نخورم اوقات شما تلخ می شود.
اگر آن خربزه به آن شیرینی و به آن تردی و آب داری را بخورم، یک جای دیگر اشکال و عیب پیدا می کند؛ نمک می زنم که آن هم درست شود؛ حرف این است که یک کسی تمام عمر با هوا و هوس خودش جنگیده؛ یعنی تمام عمر دنبال رضای خدا بوده؛ اگر من تمام عمر به دنبال رضای خدا بودم، به رضای خدا می رسم.
انسان باید پای رفیقش، از خودش بگذرد
من به دنبال چه چیزی رفتم؟ به کدام راه رفتم؛ به هر راهی که رفتی، به پایان همان راه می رسی؛ اگر شما راه رضای خدا را رفتید، به رضای خدا می رسید؛ من در این دنیا کوشیده ام و برای خودم رفیق یافته ام؛ با امیرالمومنین رفیق شده ای؟ انسان باید پای رفیقش، از خودش بگذرد؛ اثبات رفاقت به این است که من برای رفیقم خرج کنم.
اگر من امیرالمومنین را به رفاقت انتخاب کرده ام، حالا رفاقت یا بفرمایید دوستی، آنجا تنها نیستی؛ آن رفیقی که اینجا به این وسیله و با عمل خودت بدست آورده ای، آنجا هست؛ رفقای این دنیایی و زن و فرزند و دوستان همه فراموش می شوند.
اگر راه خدا را رفته است، در پایان راه به خدا می رسد؛ اگر راه رضای خدا را رفته باشد، در پایان راه به رضای خدا می رسد؛ اگر من یک جایی در برابر گناه زانو زدم، هر گناهی، اگر زانو زدم، معلوم می شود ایمانم ناقص است؛ آن ایمان همه سرمایه شما در آخرت است.