به گزارش گروه بینالملل«خبرگزاری دانشجو»، رافع العیساوی وزیر سابق دارایی عراق و اثیل النجیفی استاندار فراری نینوا به عنوان تحلیلگر نیویورک تایمز در یادداشتی مضحک، نسخه رهایی از تروریسم برای ملت عراق پیچیدهاند.
نویسندگان مقاله در ابتدا اتهامات زیادی را نسبت به دولت نوری مالکی روا میدارند، ایشان مدعی هستند که دولت عراق به واسطه فشار آمریکا و ایران بر سرکار آمده است. همچنین فرقه گرایی!، دستگیری هزاران سنی بدون محاکمه! و خروج تدریجی ایشان از حاکمیت از دیگر اتهامات بی اساس مندرج در این مطلب است. حال سئوال این است که با وجود اختلافات استراتژیک میان ایران و امریکا در مسائل گوناگون و به ویژه خاورمیانه، و نیز راهبرد ایالات متحده در کاهش نفوذ ایران در منطقه چگونه میتوان وجود کوچکترین توافقی را میان این دو بر سر انتخاب نخست وزیر عراق متصور بود؟
در جای دیگر از زبان مردم استانهای صلاح الدین، دیاله و نینوا به خواست عمومی در تشکیل دولتهای خودمختار در این مناطق اشاره کرده و برخورد نیروهای امنیتی عراق با آشوبها را عامل نارضایتی معترضین عراقی معرفی می کنند. این در شرایطی است که با توجه به بافت پیچیده قومی- قبیلهای در استانهای دیاله و نینوا تصور تشکیل حکومتی خودمختار بدور از نظارت دولت مرکزی خیالی خام و غیرعملی است. از سوی دیگر تامین امنیتی استانی چون صلاح الدین عملاً از عهده گروههای مدعی خارج است به نحوی که تنها با دخالت ارتش و سایر نیروهای امنیتی، داعش مجبور به عقب نشینی از مواضع خود از این استان شد.
نگارندگان مقاله پس از آن بحث تروریسم در عراق را اینگونه مطرح می کنند: چند ماهی پیش دولت اسلامی شام و عراق (داعش) با سازماندهی و پشتیبانی قوی وارد فلوجه شده، و ماه گذشته نیز موصل را به بهانه دفاع از اهل سنت در برابر دولت مالکی به تصرف خود درآورد. هرچند این فرقه دارای برداشت انحرافی از اسلام بوده و به فرهنگ عراق بی اعتنایی میکند، قبایل سنی که یک دهه گذشته پیشتاز مبارزه با القاعده در عراق بودند، با داعش به عنوان خلف القاعده، علیه دولت مالکی همکاری کردهاند.
تسامح در برخورد با داعش و کم رنگ جلوه دادن عمق جنایات این گروهک تروریستی شائبهی ارتباط پنهانی برخی جریانات غربگرا در عراق با داعش را بیش از پیش تقویت میکند. بهعنوان نمونه چند روز پس از اشغال استان نینوا، اسنادی در شبکههای خبری منتشر شد که نشان از خیانت داخلی و نقش پررنگ اثیل النجیفی در این ماجرا داشت.
اثیل النجیفی استاندار نینوا، نگارنده متن حاضر و برادر اسامه النجیفی رئیس مجلس سابق عراق، چهار روز پیش از شروع حمله داعش در بخشنامهای دولتی زمینه عدم مقاومت نیروهای دولتی و پلیس که در محدوده اختیارات وی بود را فراهم کرده تا نیروهای داعش بدون هیچ مقاومتی خود را به ادارات و موسسات دولتی نینوا برسانند.
النجیفی طی نامه ای به همه ادارات رسمی در این استان دستور داده است تا کلیه اسناد دولتی را سوزانده و در مقابل افرادی که آنان را مجاهد! خوانده است مقاومت نکنند.
متن دستور استاندار نینوا به شرح زیر است:
با توجه به شرایط بسیار سختی که استان در حال تجربه کردن آن است و باور ما به عدم توانایی ارتش در مقابله با مجاهدین، دستورات زیر باید در تمام ادارات دولتی در سطح استان اجرا گردد: از بین بردن و سوزاندن تمامی قراردادها و اسنادی که حاوی امضای استاندار است.
هیچیک از کارمندان و کارگران نباید با مجاهدان! (تروریستهای داعش) مقابله کرده و باید برای محافظت از جانها و اموال به هر نحو ممکن فرار کنند.
به علاوه برخلاف نظر نویسندگان نیویورک تایمز که سعی دارند دولت عراق را در مقابل اهل سنت قرار داده و از اختلاف عمیق میان این دو دم میزنند، در صحنه عمل بسیاری از مسلمان سنی مذهب عراق و کردهای این کشور، بدون کوچکترین نشان تفرقه، دست در دست ارتش و دولت عراق با تروریستهای تکفیری-بعثی وارد پیکار شدهاند.
نویسندگان مقاله ادعا دارند که عراقیها خواستار نخست وزیر جدیدی به جز نوری مالکی هستند، از سیاستمداران عراق توقع دارند که در تقسیم قدرت تعادل بیشتری قائل شده و در جهت رضایت کردهای عراق گام بردارند. پایان سیاستهای مبارزه با تروریسم، لغو برنامه بعثی زدایی و آزادی زندانیان سیاسی از قبیل احمد الالوانی از دیگر دعویهای این نوشتار است.
این رویکرد افراطی در تعارض کامل با خواست حقیقی مردم عراق قرار دارد، چرا که در انتخابات مجلس که در اردیبهشت امسال برگزار شد حزب نوری مالکی (قانون) حائز بیشترین کرسی در مجلس شد و اگر ملاک را رأی مردم در نظر بگیریم، باید به خواست ایشان تن در داد. همچنین مخالفت عیساوی و نجیفی با سیاستهای مبارزه با تروریسم و بعثی زدایی از عراق نشان از آن دارد که اولاً وجود تروریسم و آشوب در این کشور ظاهراً به نفع برخی گروههای فرصت طلب و سوء استفادهگر است که خود را محق دانسته و بر طبل اپوزیسیون بر ضد حکومت مشروع مرکزی معرفی نمایند. ثانیاً حمایت از حزب بعث و باقی ماندههای ناصالح آن حکایت از نوعی دیکتاتوری صدام مابانهای این فرقه به اصطلاح روشنفکر و غرب گراست.
جالب اینکه در جای دیگر، گروه های مبارز شیعه که در صف مقدم مبارزه علیه تروریسم قرار دارند در ردیف داعش به عنوان تروریست معرفی شدهاند. اما کوچکترین اشارهای به نقش حزب منحله بعث که با عنوان طریقت نقشبندیه با فرماندهی عزت دوری، مرد شماره دو در رژیم صدام، در همکاری با تروریستهای داعش و به خاک و خون کشاندن عراقیها از شیعه و سنی و کرد و عرب نمیشود. دفاع چند روز پیش النجیفی از گروه نقشبندیه و توصیف عناصر آن به کسانی که از تجربه در مدیریت امور برخور دارند، بیانگر میزان همکاری او و بعثی ها است.
مضحکتر آنکه در ادامه مطلب، دخالت و حمایت امریکا در امور جاری عراق را ضروری دانسته و پیشنهاد میدهد فردی از مسئولان امریکایی عهدهدار تشکیل گروهی از سران سنی عراق در داخل و خارج از این کشور شود. همچنین نقش امریکاییها را در ایجاد تغییر در ساختار نیروهای امنیتی و سازماندهی نیروهای کرد، اساسی قلمداد میکند. در بخش پایانی نیز امریکا را به عنوان ناجی نهایی عراق معرفی کرده و در عبارتی قابل تامل میآورند: علی رغم بروز معضلات اخیر، با کمک دوستان امریکایی میتوان مشکلات را به سهولت پشت سر گذاشت.
جای تعجب نیست که افرادی چون رافع العیساوی که در زمان صدارت خود از کمترین تحرکات قومی و جداییطلبانه در به مخاطره انداختن تمامیت ارضی و امنیت ملی عراق دریغ نکرد از یک سو، و اثیل النجیفی متهم اصلی در تحویل استان نینوا به تروریستهای داعشی-بعثی از سوی دیگر با تریبون بیگانه نسخهای برای مردم خسته از استعمار امریکا بپیچند که از قبل آن منافع استعمار، تکفیر و تروریسم در کنار یکدیگر و به بهترین نحو تامین گردد.