به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، بحث بر سر انتخاب طب سنتی یا مدرن، همواره از آن بحث های داغی بوده که اظهار نظرهای متفاوتی را برانگیخته است. با این که طب سنتی و مکمل در جهان بسیار مورد توجه است اما باز هم طب مدرن برای آن جایگاهی قائل نیست و در خیلی از موارد طب سنتی و مکمل را قبول ندارد.
تفاوت های طب سنتی و طب مدرن
به طور کلی، ساختار و اساس پزشکی سنتی و پزشکی جدید تا حد زیادی با یکدیگرتفاوت دارند و به همین دلیل نمی شود این دو را با یکدیگر مقایسه کرد.
کارشناسان طب سنتی معتقدند که در طب مدرن، معمولا یک بیماری مهار می شود و کمتر پیش می آید که علت یک بیماری به طور ریشه ای بررسی شده و رفع شود. در حالی که طب سنتی کل نگر است و سلامت عمومی بدن را مدنظر دارد. علاوه بر آن، طب سنتی، بعد دیگری را به ابعاد وجود انسان اضافه می کند و روح او را نیز در سلامت او دخیل می داند. یعنی یک فرد، هم از نظر مادی و هم معنوی باید درمان شود.
به طور کلی می توان تفاوت طب سنتی و طب مدرن را در چهار مورد زیر دسته بندی کرد:
1- رويكرد طب جديد به انسان، رويكردي جزء نگر است. يعني طب جديد انسان را به اجزاء تقسيم مي كند و سعي دارد هرچه بيشتر روابط بين اجزاء را كشف كند و از اين طريق به تبيين و تعريف كل وجود انسان بپردازد.
اما رويكرد طب سنتي كاملاً عكس طب جديد است. طب سنتي كل وجود انسان را به عنوان يك سيستم واحد مي بيند .
2- در طب سنتي درمانگر، طبيعت (نيروي مدبره ي بدن) انسان است نه پزشك. كار پزشك فقط كمك كردن به طبيعت ضعيف شده است تا بتواند بدن را از وضعيت بيماري برهاند. اما در طب جديد درمان گر پزشك است و داروهايي كه تجويز مي كند.
3-اساس تشخيص و درمان در طب سنتي، علم مزاج شناسي است. به عنوان مثال توجه به نقش زمان، مكان، فصول مختلف سال، چگونگي استفاده از حمام، چگونگي مصرف غذاها و ... همگي بر اساس مزاج افراد مختلف متفاوت خواهد بود.بر اين اساس در افراد مبتلا به سردرد ميگرني ممكن است درمان هاي متفاوتي در طب سنتي وجود داشته باشد. همچنين زمان تشديد علائم آن ها فصل بهتر يا بدتر شدن علائم، غذاهايي كه باعث تشديد يا تخفيف علائم مي شوند و ... ممكن است متفاوت باشند؛ زيرا مزاج سردرد آن ها با هم متفاوت است.
اما در طب جديد ابتدا تشخيص گذاشته مي شود و بعد تشخيص درمان مي شود به اين معني كه براي مثلاً سردرد ميگرني يك پروتكل درماني براي همه ي بيماران وجود دارد. يا وقتي فرد دچار بيماري پرفشاري خون است براي همه ي افراد يك چارت درماني وجود دارد كه بر اساس آن عمل مي شود؛ يعني در طب جديد بيماري درمان مي شود نه بيمار اما در طب سنتي بيمار درمان مي شود نه بيماري.
4 -در طب سنتي از ابزارهاي مختلفي جهت درمان استفاده مي شود از جمله داروهاي گياهي.ولی داروهاي شيميايي داراي اثرات فوري و عوراض جانبي طولاني مدت زيادي هستند كه گاهي به علت اين عوارض از سيستم دارويي خارج مي شوند، مانند داروي ديكلوفناك. اما داروهاي گياهي
- سازگار با طبيعت بدن انسان هستند چون از دل طبيعت مي آيند.
- عوارض كمتري نسبت به داروهاي شيميايي دارند.
- هر داروي گياهي چندين خاصيت را در بدن بروز مي دهد يعني شما مي توانيد با تجويز يك دارو چند مشكل بيمار را برطرف نماييد.
- ارزان و در دسترس هستند.
- خواص داروهاي گياهي در طي زمان ثابت است و تغيير نمي كند؛ مثلاً گياه صبر زرد از چند صد سال قبل تا به امروز داراي خاصيت ضد التهاب، مسهل و ... مي باشد و خواص آن تغيير نكرده است.
- داروهاي شيميايي فقط بر اساس خواص مواد تشكيل دهنده ي آن ساخته مي شوند (مثلاً داروي ضد فشار خون، داروي ضد صرع و ...)، اما در طب سنتي علاوه بر خواص گياهان به كيفيت آن ها (مزاج گياه) توجه زيادي شده است.
مخالفان طب سنتی چه کسانی هستند؟
شاید مهمترین علت مخالفت پزشکان طب جدید با طب سنتی ناشناخته بودن طب سنتی باشد. عدم اعتماد به طب سنتی به عنوان علمی که می تواند در درمان بیماری ها کارساز باشد، یکی از آن مواردی است که موجب شده پزشکان طب مدرن با طب سنتی موضع داشته باشند.
از طرفی دیگر، اقبال مردم به طب سنتی باعث شده تا منافع عده ای از پزشکان طب مدرن به خطر بیفتد و همین امر، سبب شود تا مخالفت ها صدایشان بالا رود. چه بسیار افرادی که از طب مدرن نتیجه نرسیدند و ناچارا به طب سنتی روی آورده اند و اتفاقا نتیجه هم گرفته اند.
عده ای دیگر از مخالفان طب سنتی معتقدند که تحقیقات علمی به روش های مرسوم در دنیا درباره طب سنتی انجام نشده و پایه عملی آن ضعیف است در حالی که در سال های اخیر، مقالات چاپ شده در نشریات علمی معتبر دنیا این امر را هم رد می کند.
دسته دیگر از مخالفان، کسانی هستند که سوءاستفاده های برخی افراد از طریق طب سنتی را دیده اند و آن را تعمیم می دهند. دخالت های غیرقانونی افراد فاقد صلاحیت که منجر به فریبکاری و کلاهبرداری می شود از عواملی است که خیلی ها را نسبت به طب سنتی بدبین کرده است.
از طرف دیگر برخی پزشکان معتقدند که نمونه های نادرستی در طب سنتی وجود دارد که رعایت کردن آن نکات به عنوان طب سنتی می تواند عوارض بی شمار داشته باشد. علاوه بر این، نبود طبیب سنتی که علمی جامع و مانع داشته باشد موجب شده تا طب مدرن، اعتماد چندانی به درمان از طریق طب سنتی نداشته باشد.
از آن طرف، هستند علمایی که معتقدند طب سنتی، می تواند در بسیاری از موارد جای طب مدرن را بگیرد و به طب مدرن، انتقادات جدی دارند. آیت الله جوادی آملی در موارد متعددی طب مدرن را نقد کرده اند. ایشان فرموده اند:
* غربیها بدترین جفا را به علم شریف طب کردند، برای اینکه علم شریف طب را که «معلوم» است، به بیطاری (علم دام پزشکی) تنزل دادند و وقتی «معلوم» تنزل پیدا کرد، «علم» هم تنزل پیدا میکند.
* اگر علوم را که چشم و چراغ دانشگاه است به دست غربیها بدهید، آنها به جای اینکه علوم را بالا ببرند، جایگاه آن را تنزل میدهند.
* دانشگاه اول باید انسان را بشناسد و بشناساند و بعد علوم را اسلامی کند، به خاطر اینکه علوم ما یا انسانی است و یا اگر انسانی نبود، کاربردش برای جامعه انسانی است.
* در اثر پیشرفت علم، آنها بر بسیاری از امور تاختند و ستم کردند و اولین ستمی که این گروه الحادی نسبت به علوم کرد این است که چون انسان را در سطح حیوانِ گویا شناخت، سطح فن شریف طب که از برجستهترین و شریفترین علوم است را آنقدر پائین آوردند که به علم بیطاری (دامپزشکی) معرفی کردند.
* به نظر آنها هیچ فرقی بین طب و بیطاری نیست، یعنی بیطاری، سایر حیوانات را درمان میکند و طب، حیوانی را درمان میکند که حرف میزند ... به نظر آنها تمام هویت انسان تا گور است و انسان که میمیرد، میپوسد و روح ملکوتی و جان انسانی، افسانه است.
* این دید انسان که تا گور خلاصه میشود و همین یک وجب را میبیند، طب را بیطاری و طبیب را بیطار میکند و مهمترین ضربه را به فن شریف طب زده است.
ایشان معتقدند که غربی ها، بدترین جفا را به طب کرده اند و باعث شده اند وضع درمان بیماری ها به اینجا برسد...
بیماری هایی که در طب مدرن درمان ندارند
یکی از دلایل اقبال این روزهای مردم به طب سنتی، درمان بیماری هاییست که واقعا در طب مدرن درمانی برای آن ها وجود ندارد. این بیماری ها که اغلب بیماری های مزمن هستند، بیماران را آزار می دهند و از دوا و درمان های شیمیایی که نتیجه ای نیز ندارند ناامید می کنند. بیماری های مزمن پوستی، گوارشی و حتی قلبی عروقی مواردی هستند که گاها در طب مدرن درمان ندارند و توسط درمان های سنتی، تا حد ریشه کنی درمان می شوند.
حال باید دید در این مقابله، کدام یک از این دو طب می تواند جای بیشتری در بین مردم باز کند. گرچه به نظر می رسد تعامل بین این دو طب، بسیار کارسازتر از تقابل باشد.