آخرین اخبار:
کد خبر:۳۵۹۳۸۷
بازگویی خاطرات 8 سال دفاع مقدس؛

از پیدا شدن داماد شهید جوادیان تا آرزوی زیارت امام رضا(ع) قبل از شهادت

اساتید دانشگاه فردوسی مشهد در مراسم خاطره گویی دفاع مقدس به بیان خاطرات خود از دوران دفاع مقدس پرداختند.

به گزارش خبرنگار"خبرگزاری دانشجو" از مشهد، علی یوسفی امروز در مراسم خاطره‌گویی دفاع مقدس که در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، ضمن گرامیداشت هشت سال دفاع مقدس گفت: بخش مهمی از مظلومیت‌های ایران در دوران دفاع مقدس رقم خورد.

 

وی با بیان این‌که زمانی که به تاریخ زندگی خود می‌نگرم بهترین دوستی‌ها را در دوران دفاع مقدس می‌یابم، افزود: 20 روز قبل از آغاز جنگ عازم کردستان شدم. در آن دوره کردستان به تازگی از دست نیروهای ضد انقلاب خارج شده بود و بیشتر مناطق آن به شدت ناامن بود.

 

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد ضمن اشاره به این‌که نخستین آشنایی من با شهید بروجردی در قصرشیرین بود، خاطرنشان کرد: تحلیل من از دوران جنگ این بود که جنگ نهایتا یک ماه طول خواهد کشید؛ اما در نهایت متوجه شدیم که جنگ قصد تمام شدن ندارد.

 

یوسفی با یادآوری این‌که بسیاری در آن دوره مرگ را به سخره می‌گرفتند و همیشه آماده مرگ بودند، گفت: همیشه وصیت نامه خود را همراه داشتم و شبانه روز به بازبینی آن می‌پرداختم به طوری که در حال حاضر ده‌ها نسخه از وصیت نامه‌های خود در آن دوره را جمع کرده‌ام.

 

وی با بیان این‌که هر زمان به این وصیت نامه‌ها و خاطرات دوران دفاع مقدس نگاه می‌اندازم متوجه غفلت‌های امروز خود می‌شوم، خاطرنشان کرد: چند روز پیش تعدادی از عکس‌های دوران دفاع مقدس را از طریق وایبر برای تعدادی از دوستان آن دوره ارسال کردم که یک روز یک نفر به من پیام داد و گفت من داماد شهید جوادیان هستم.

 

معاونت فرهنگی- اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد وی افزود: تا آن روز تصور نمی‌کردم که شهید جوادیان ازدواج کرده باشد، چه برسد به این‌که دختری نیز داشته باشد.

 

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در پایان بیان داشت: بسیار خوشحال شدم از این‌که شهید جوادیان از خود یادگاری در این دنیا گذاشته است.

 

آرزو می‌کردم قبل از شهادت به زیارت امام رضا بیایم

 

در ادامه مراسم بهرام علی قنبری، یکی دیگر از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد به بیان خاطرات خود در دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: در دوران جوانی به زیارت حرم امام رضا(ع) بسیار علاقه داشتم؛ اما تصور می‌کردم رفتن به زیارت تنها کار پیرمردان و پیرزنان است؛ اما همیشه امید داشتم قبل از شهادت یک بار به زیارت حرم امام رضا(ع) بروم.

 

وی ضمن اشاره به این‌که با آغاز جنگ به سپاه پیوستم و بعد عازم جنگ شدم، بیان داشت: در یکی از عملیات‌ها مجروح شدم هنگامی که به هوش آمدم خود را در بیمارستان اهواز یافتم، بار دوم که به هوش آمدم خود را در فرودگاه اهواز یافتم. به اطرافیان گفتم آیا می‌توانید مرا به مشهد اعزام کنید عنوان کردند مجروحان را متناسب با نوع مجروحیتشان به شهرهای مختلف اعزام می‌کنیم و بار دیگر بی‌هوش شدم.

 

این استاد دانشگاه ادامه داد: بار سوم که به هوش آمدم خود را در فرودگاه مهرآباد یافتم و مطمئن شدم که به مشهد نخواهم رفت.

 

قنبری خاطرنشان کرد: هنگامی که شرایط جسمانیم بهبود یافت از نماینده بنیاد شهید تقاضا کردم یک بلیت سفر به مشهد برای من بگیرد و این‌گونه بود که عازم مشهد شدم.

 

وی با بیان این‌که پس از زیارت حرم مطهر رضوی احساسی به من دست داد که بسیار غریب بود و علت آن را نیافتم، تصریح کرد: زمانی که در کنکور قبول شدم مشهد را برای ادامه تحصیل برگزیدم و از زمان تا کنون در شهر امام رضا(ع) زندگی می‌کنم.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار