گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ باران آرام آرام میبارد و بهاره صورتش را به شیشه اتوبوس تکیه داده و به خیابان نگاه میکند. در دلش غوغایی است. باران که میآید، حال و هوایش عوض میشود. یاد عشقی میافتد که هیچگاه برای او نیست. خودش هم نمیداند چه شد که محبت یک مرد متأهل در دلش جا خوش کرد. فقط یادش میآید که شش سال پیش، پس از جدایی از همسر معتاد و پرخاشگرش تصمیم میگیرد که دیگر ازدواج نکند ولی به یکباره عاشق مردی میشود که زن دارد و چهار فرزند. هر دو مقید بودند و برای همین شرعا به یکدیگر محرم میشوند و حالا تمام سهم این زن از زندگی همسر موقتش، دیدار یک ساعتهای است که هفتهای یکبار اتفاق میافتد و گاهی هم ممکن است فاصله دیدارهایشان از این بیشتر شود ولی محبت این مرد از دلش بیرون نمیرود. با اینکه هیچگاه مانعی بر سر زندگی این مرد نبوده و نیست ولی مدام به خاطر خیانتی که به واسطه حضورش در این زندگی بر همسر این مرد وارد میشود، عذاب وجدان دارد و همیشه منتظر شنیدن یک خبر بد است و از دست دادن همسرش که کجدار و مریز در زندگیاش حضور دارد، برایش به یک کابوس تبدیل شده است.
آمارهای رسمی از کاهش ازدواج دائم و افزایش طلاق در جامعه حکایت دارد. از سوی دیگر سن ازدواج در ایران نیز افزایش یافته است. در عین حال، به نظر میرسد که در سالهای اخیر ازدواج موقت از محبوبیت بیشتری نسبت به ازدواج دائم برخوردار شده است. یک مقام آگاه در سازمان ثبت احوال میگوید: در ۱۲ ماه گذشته، ازدواج موقت در استان تهران حدود ۲۸ درصد بیشتر از دوره مشابه قبل به ثبت رسیده است. همچنین چند روز پیش احمد تویسرکانی، معاون رئیس قوه قضائیه از افزایش ۱۰ درصدی ازدواج موقت در کشور در نیمه نخست امسال نسبت به سال گذشته خبر داد و حال باید دید که چه اتفاقی جامعه ایران را به سوی ازدواج موقت کشانده و آیا همه ازدواجهای موقت به خیانت تعبیر میشود. برای باز کردن این بحث، سراغ حجت الاسلام محمدرضا سالاری فر، عضو هیأت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مشاوره خانواده رفته ایم تا برایمان، در این باره بیشتر بگوید.
قبل از هر چیزی، برای ما از علل روانشناختی خیانت در زندگی زناشویی بگویید؟
در بحث روانشناختی مهمترین نکته وضع ارتباطات عاطفی و روحی زن و شوهر است و معمولا در اکثر خانوادههایی که درگیر خیانت میشوند، ارتباط عاطفی و درک عاطفی ضعیف است و دومین نکته، بحث تعارضهای خانودگی شدید و فقدان مهارت حل این تعارضها است.
عوامل خیانت، منحصر به این موارد هستند، یا موارد دیگری را هم شامل می شوند؟
نبود مرزهای شرعی عاطفی و جنسی عامل دیگر خیانت است. برای زن و مرد باید محدوده جنسی وجود داشته باشد که خروج از آن محدوده باعث بروز بحث خیانت میشود، به علاوه اینکه اختلاط زن و مرد در محیطهای بیرونی میتواند زمینههای خیانت را افزایش دهد.
جابه جایی نقش زن و مرد چه تاثیری در این فرآیند دارد؟ مثل اینکه زنان شاغل شده اند و ...
باید بپذیریم ضعف اقتدار مردان در خیانت زناشویی نقش مهمی بازی میکند. ضعف اقتدار مرد باعث میشود که زن دچار خطا شود ولی امروزه اقتدار مردها ضعیف شده است و آن کنترلی که باید بر زن و فرزندان داشته باشند، ندارند. علاوه بر این، تاثیرات میاننسلی نیز بر خیانت زناشویی تاثیر میگذارد؛ چرا که در مواردی خیانت بین والدین، موجب بروز خیانت در فرزندان شده است.
حالا برسیم به علل جامعه شناختی خیانت در زندگی زناشویی. در این باره توضیحاتی دارید؟
آشفتگی فرهنگی و بحران هویت یکی از علل جامعهشناختی خیانت در زندگی زناشویی است؛ متاسفانه امروزه در جامعه ما ارزشهای خانوادگی و دینی متزلزل شده و آشفتگی هویت و فرهنگی زمینهای برای بروز رفتارهای ضد ارزش خانواده است. نقش رسانههای داخلی و خارجی در افزایش خیانت زناشویی هم قابل توجه است. رسانهها تاثیر شدیدی بر خانوادهها دارند و در این میان سهم رسانههای خارجی و ماهواره در ترویج بیوفایی و خیانت بیشتر است و این مسایل را به صورت امری عادی ارائه میدهند. ورود افراطی زنان به ارکان مختلف جامعه به صورت تعریفنشده و اختلاط زن و مرد، زمینههای خیانت را به وجود آورده است. عدم دقت در ازدواج نیز می تواند در این امر تاثیر داشته باشد. ازدواجهای اجباری، ازدواجهای حسابنشده که در آنها زن و شوهر نسبت به یکدیگر شناخت کامل نداشتهاند و سن کم ازدواج و امثال اینها، زمینه خیانت را به وجود میآورد.
عامل دیگری هم مانده که اشاره نکرده باشید؟
عامل دیگری که به خصوص در جامعه ایران مورد توجه است، قوانین سخت جدایی و طلاق است، مانند مهریه و قوانین دیگر که موجب میشود طلاق به راحتی نباشد و زن و مرد در کنار کسی که دوست ندارند، زندگی کنند و چون برای جدایی باید روندی طولانی طی شود و ممکن است زمینه خیانت مرد یا زن به وجود بیاید.
چه راهکارهایی دارید که از این دست خیانت ها در زندگی زناشویی، پیشگیری شود؟
تقویت روابط عاطفی زن و شوهر اولین گامی است که باید در این میان برداشته شود، زن و شوهر باید با نیازهای خاص یکدیگر آشنا شوند و نیازهای جنسی و عاطفی طرف مقابلشان را بشناسند و به اعتقاد من اگر رابطه عاطفی قوی بین زن و شوهر باشد، خیانت بروز نخواهد داشت. نکته دوم بحث، حل تعارضات است، گاهی تعارضات زیاد، مرد و زن را خسته میکند و باعث میشود زن و شوهر از خانه خارج شوند و زمینه بیوفایی و خیانت زناشویی پیش بیاید.
باید مرزهای شرعی را به زوجین ارائه کرده و اعتقادات آنها را تقویت و تقوای آنها را زیاد کنیم. روحیه عفاف در زنان باید گسترش یابد و راههای رعایت عفاف مانند عدم جلوهگری زیاد و آرایش که موجب میشود زمینههای خیانت برای مردان اتفاق افتد، را باید به آنها آموزش دهیم. نکته بعد، تقویت اقتدار مرد و کنترل معقول و منطقی زن است. من احساس میکنم اینکه زن با کنترل و هماهنگی مرد بیرون از خانه برود، انتظاری را از مرد به وجود میآورد که موجب حاکمیت اقتدار مرد بر خانواده بشود، نه بحث زورگویی.
ولی به نظر می رسد بحث اقتدار مرد، خوب تعریف نشده و غالب زنان موضع منفی به آن دارند...
اینکه مرد بداند همسرش کجا میرود و چه میکند، در زندگی زناشویی یک ضرورت است. و رفتار مناسب زن در این زمینه باید بگونهای باشد که اقتدار مرد را بپذیرد، روحیهٔ پذیرش اقتدار را داشته باشد و خود را با همسر هماهنگ کند. ولی به نظر میرسد زنان ایرانی امروز، در پذیرش اقتدار مشکل دارند، البته باید گفت که اقتدار مرد، بد تعریف شده است. به این صورت که داد بزند و فحش بدهد و زور بگوید، در حالی که اقتدار قاطعیتی همراه با نرمش و ادب و کلام خوب است.
به نظر شما، آیا همه ازدواجهای موقت خیانت است؟
وی در پاسخ به این سئوال که آیا همه ازدواجهای موقت خیانت است، تصریح کرد: باید دید ازدواج موقت در چه مواردی مناسب و در چه مواردی نامناسب است، در شرع ازدواج موقت وجود دارد ولی میبینیم در روایاتی امام رضا (ع) به مردی میگوید تو را که زن داری و زنت خوب و جوان است، با ازدواج موقت چه کار؟ یا در روایاتی آمده است که: این کار را نکنید، چون خانمهایتان فحش و لعن و نفرینش را به ما میدهند. معنی این حرف این است که ازدواج موقت راه گریزی از مشکل است و باید تبیین شود و باید در این خصوص کار فردی و فرهنگی انجام شود. کار فرهنگی زمانی صورت میگیرد که برای زنان و مردان جایگاه ازدواج موقت و تعدد زوجات را مشخص کنیم.
لازم است در بحث ازدواج موقت گفتگوهای متنوع و آزاد داشته باشیم و زنان و مردان در آن شرکت کنند و به رفع مسائل بپردازند، امروزه وقتی اسم ازدواج موقت میآید، همه شروع به اعتراض میکنند، در حالیکه باید بررسی شود کدام مردها جایز به این رفتار هستند.
شما به مردان، سفارش چنین کاری را می کنید؟
من به مردی که میخواهد ازدواج موقت کند، میگویم این کار را نکند، بلکه رابطهاش را با همسرش تقویت کند، من معتقدم بخشی از بحران خیانت و حضور زنان خیابانی به نبود فرهنگ تعدد زوجات در ایران مرتبط است. من مثال میزنم از مردی که ازدواج دومش باعث شده تا زندگی او ثبات پیدا کند و به اعتقاد من ازدواج دوم، مرد را مهار میکند چرا که در غیر این صورت باعث میشود مرد ماهی یک بار موردی را پیدا کند.
دقیق پاسخ ندادید که بالاخره ازدواج موقت، خیانت تلقی می شود یا خیر؟
برخی ازدواجهای موقت میتواند خیانت تلقی شود. شاید برخی از ازدواجهای موقت از لحاظ شرعی خیانت نباشد ولی از لحاظ اخلاقی اینطور نیست؛ چراکه مرد کاری کرده است که پیمان زناشویی، تضعیف شده است و این بیوفایی است. این نوع ازدواج، وقتی بیوفایی نیست که احساس کند همسرش نمیتواند نیازش را بر طرف کند و بعد از انجام راهحلهای مختلف، ببیند مشکلات عاطفی و جنسیاش حل نمیشود و همسرش معتقد نیست از لحاظ عاطفی و جنسی به او خدمات دهد. بعد از آن میتواند به ازدواج موقت یا مجدد روی بیاورد و البته باید به همسرش بگوید.
منبع: دوهفته نامه مهر نیشابور
مثل اینکه منظور حاج آقا رو خوب متوجه نشدید
وقتی اقتدار مرد خدشه دار بشه و نتونه نردونه گی کنه نیازش رو در بیرون جستجو خواهد کرد
یعنی ازدواج موقت فقط برای مردای متاهله؟ دلیلی برای اینکه مجردها نباید از این حکم استفاده کنند دارید؟(البته من خودم چندتا دلیل میدونم ولی وقتی با تمام عواقبی که داره بتونه جلو یه گناه کبیره رو بگیره اون وقت حکمش چیه؟)