به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال در یک گفتگوی تفصیلی از اشتباه بودن استمرار سیاست های کنترلی و عدم رصد و پایش آن، تلاش مجامع جهانی برای کنترل جمعیت ایران و تاکید بر آموزش تحکیم خانواده به جای تنظیم خانواده می گوید.
متن این گفتگو را در ادامه می خوانید:
وضعیت کنونی جمعیت کشور به چه صورت است؟ کمی از آخرین آمار موالید و فوت ها بفرمایید، با توجه به این که تفکیک استانی مد نظر برخی مسئولین است کمی هم از آمار جمعیتی استان ها بفرمایید.
محزون: به صورت کلی برای این که تفسیری از جمعیت فعلی کشور ارائه دهیم، باید بدانیم جمعیت کشور بعد از آخرین ارقام به دست آمده از سرشماری، چه میزان است؛ جمعیت کشور حدود 77 میلیون و 769 هزار نفر است.
ما حدود یک درصد جمعیت جهان 7 میلیاردی را تشکیل می دهیم و رتبه 17 را بین کشورهای جهان از لحاظ جمعیت داریم. این رتبه در آسیا دهم است؛ در خاور میانه این رتبه سوم است که ایران بعد از پاکستان و مصر قرار می گیرد.
هم اکنون رشد سالانه 3/1 درصدی را تجربه می کنیم؛ این رشد جمعیت به این معناست که با توجه به مابه تفاوت موالید و فوت، در سال حدودا 900 الی یک میلیون نفر به جمعیت ما اضافه می شود.
تفاوت یک میلیون و 400 هزار ولادت، حدود 400 هزار فوت تعیین کننده رشد جمعیت ما است؛ رشد 3/1 درصدی به تنها گویای بحران جمعیتی کشور نیست، روند رشد جمعیت بهتر مسئله نشان می دهد. در سال های گذشته رشد سالیانه 9/3 درصد داشتیم، بعد از آن کاهش به 9/1 درصد، 6/1 درصد و در نهایت به رشد 3/1 درصدی رسیدیم.
در دهه 60 با رشد 9/3 درصدی مواجه بودیم؛ می توان گفت 6/0 درصد آن حاصل مهاجرت بود و 2/3 درصد رشد طبیعی کشور ما بوده است؛ این امر نشان دهنده سرعت کاهش رشد جمعیت ما است.
تحول در شاخص رشد جمعیتی تنها بر حجم جمعیت تاثیر گذار نیست؛ چیزی که از حجم جمعیت مهم تر است بحث ساختار و ترکیب جمعیت است؛ طبق آخرین سرشماری ترکیب جمعیت ما به شکلی است که 4/23 درصد جمعیت را زیر 15 سال تشکیل می دهند؛ 5/1 درصد جوانان که 29-15 سال را شامل می شود، 3/39 درصد میانسالان که 64-30 را در بر می گیرد، 7/5 درصد جمعیت را 65 به بالا هستند.
اگر بخواهیم بر بحث سالمندان متمرکز شویم، شاخص 10 سال بیشتر را باید در نظر بگیریم که حوزه وزارت بهداشت و سلامت نیز این سن را مدنظر قرار داده است؛ در این تعریف 2/8 درصد کشور را سالمندان تشکیل می دهند.
چرا این آمار نگران کننده است؟
محزون: این آمار شاید به خودی خود نگران کننده نباشد؛ در آمارها نقش تحلیل مشخص می شود؛ با تحلیل آمارها، جایگاه خود را در سطح ملی و منطقه ای و جایگاه خود را در طول زمان را تعیین می کنیم که این تحلیل ها نگران کننده است.
الان پیک جمعیتی ما مربوط به گروه سنی میانسالان است؛ قبل از سال 75 بیش از 40 درصد جمعیت ما در گروه سنی زیر 15 سال قرار داشت، اکنون این عدد به میزان 4/23 درصد رسیده است؛ همین آمار شاخص های مختلفی به ما می دهد که نشان دهنده این است که جوانی جمعیتی به شکلی است و به چه سمتی گرایش پیدا می کند.
کوچک شدن سهم جمعیت زیر 15 سال یکی از شاخص های مهم ارزیابی میزان جوانی جمعیت است؛ از سال 75 به بعد ما از آن مرحله خارج شدیم و تا سال 90 وارد فاز جوانی جمعیت شدیم، از سال 90 به بعد پیک جمعیتی ما روی میانسالی آمده است؛ از مرحله جوانی به مرحله میانسالی گذر کردیم؛ یکی از تاثیرات کاهش جمعیت بر روی پیک جمعیت است.
اثر کاهش رشد جمعیت بر روی حجم جمعیت، ساختار درونی جمعیت و...است؛ به موازات کاهش رشد جمعیت، بعد خانوارها (متوسط تعداد افرادی که در خانوار زندگی می کنند) از 1/5 نفر در یک خانوار شروع به کاهش می کنند و اکنون به 5/3 نفر رسیده است؛ حرکت خانوار ها به سمت هسته ایی شدن و کوچک شدن خانواده ها از پیامدهای کاهش رشد جمعیت است.
بصورت خاص این آمار ها در خانواده و خانوارها چگونه است؟
محزون: سرعت کوچک شدن خانوارها در سال های اخیر افزایش یافته است؛ سرشماری های ما از 10 سال به 5 سال کاهش یافت؛ در سرشماری 85 پیک خانوارهای ما به خانواده های 4 نفره مربوط می شد و 4/24 درصد را شامل می شد ولی در سال 90 به خانواده های 3 نفره با 3/21 درصد کاهش یافت؛ خانواده های تک نفره از 2/5 درصد به 1/7 درصد رسید.
قبل از این که این نگرانی ها به بدنه جامعه منعکس شود باید برای آن راهکار پیدا شود؛ مسئولین باید حساسیت لازم را به خرج دهند.
کوچک شدن خانواده ها و خانوارها چه تبعاتی برای جامعه دارد؟
محزون: ابتدا باید بررسی کنیم عامل تمایل خانواده ها به فرزند کمتر چه بوده است و در نهایت به پیامدهای ناشی از آن برسیم.
نظریه اول گذار جمعیت شناختی به تبیین عوامل موثر در تحولات رشد جمعیت می پردازد، یکی از عوامل که در چهار دوره تحولات جمعیتی در خلال توسعه کشور اتفاق می افتد، توسعه یافتگی است.
قبل از این که کشوری وارد مرحله توسعه یافتگی شود هم زاد و ولد و هم مرگ ومیر بالاست، این امر باعث می شود این دو اثر یکدیگر را خنثی کنند، به عبارتی رشد ناچیزی در جمعیت داریم؛ با شروع مراحل توسعه، افزایش سطح بهداشت و سلامت و... اولین اتفاق کاهش مرگ و میر است در حالی که رفتار باروری در سطح قبلی خود قرار دارد که این امر باعث ایجاد شکاف می شود.
این اتفاق در کشور ما از سال های 1310 افتاد. در این دوره نرخ موالید نیز امکان افزایش دارد چرا که بچه ها شانس زنده ماندن بیشتری پیدا می کنند. وقتی نتایج سرشماری سال 45 به دست آمد اولین سیاست کنترل موالید قبل از انقلاب اتفاق افتاد.
این سیاست ها تا اوایل انقلاب ادامه داشت که با پیروزی انقلاب این سیاست های کنترلی به صورت موقت متوقف شد و رشد موالید به حالت قبلی خود بازگشت.
این اتفاق در این رده متاثر از عامل توسعه بود؛ توسعه پیامدهای در خانواده دارد که آن عوامل نیز به کاهش رشد جمعیت دامن می زند، از جمله عوامل تمایل خانواده ها به کم فرزندی و...است.
وقتی شانس زنده ماندن فرزند بیشتر می شود، خانواده ایده آلی برای تعداد فرزند خود دارد، کنترل احساسی بر تولید فرزند اتفاق می افتد.
رفاه زدگی نیز از عواملی موثر بر رشد جمعیت است؛ خانواده می خواهد رفاهی که دستاورد توسعه است، را برای خود حفظ کند و به سختی های داشتن فرزند کمتر تن می دهند.
هر چند بستر این گونه نظریات در غرب بوده است اما کاربردهایی در جوامع ما نیز دارد؛ در دومین نظریه جمعیت شناختی عوامل مرتبط با باروری، تشکیل خانواده و... را مورد بررسی قرار دادند؛ کوچک شدن بعد خانوار، کاهش باروری، به تاخیر انداختن فرزند آوری، افزایش سن ازدواج و... در این نظریه تبیین شده است؛ افزایش فرد گرایی، کمرنگ شدن نقش دین و... اثرات مستقیم این امر است.
سیاست کاهش رشد جمعیت از ابتدا ایده اشتباهی بود؟
محزون: نظر شخصی من این است که فرزند به عنوان موهبت است و وقتی با این دید به موضوع نگاه می کنم دیدگاه من کاملا متفاوت است؛ در طول تاریخ موضوع جمعیت موافق و مخالف داشته است؛ برخی طرفدار جمعیت ثابت و برخی طرفدار جمعیت متناسب هستند.
آقای مالتوس در انگلیس با شرایط آن دوران که قحطی و... بود، رشد جمعیت را نگران کننده دیده بود؛ این امر در نهایت به نظریه جامعی تبدیل شد که طبق این نظریه اگر منابع غذایی به صورت تصاعد حسابی رشد کند جمعیت به صورت تصاعد هندسی رشد خواهد کرد، این نظریه به این نتیجه رسیده بود که با رشد جمعیت قطعا به فقر و بدبختی دچار خواهیم شد.
از ارائه این نظریه 200 سال گذشته است و جمعیت جهان بعد از آن به 1 میلیارد نفر و الان به 7 میلیارد نفر رسیده است اما آن فقر و گرسنگی که نتیجه نظریه مالتوس بود رخ نداد؛ در نظریه مالتوس دو امر نادیده گرفته شد.
منابع غذایی ما چیزی به جز گیاه و حیوانات نیستند، این ها نیز موجود زنده هستند و تکثیر نسل دارند و با تصاعد هندسی رشد می کنند؛ اثر رشد تکنولوژی نیز نادیده گرفته شد؛ در طول این سال ها با توسعه تکنولوژی بهره وری از اراضی کشاورزی، منابع زمینی و ... افزایش یافت.
رویکرد ادیان الهی رویکرد موافق با افزایش جمعیت است؛ مقام معظم رهبری گفته اند من معتقد به کثرت جمعیت هستم؛ ایشان رویکرد دینی به این بحث دارند که فارغ از بحث های تحولاتی دنیا و جامعه است البته به معنای نادیده گرفتن نیست.
این عقیده شخصی مقام معظم رهبری نیست بلکه ایشان عقیده دین را مطرح کردند؛ پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: من به فرزندان شما حتی به فرزندان سقط شما مباهات می کنم؛ جایگاه فرزند در دین ما از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ برآیند رویکرد ها در دین ما این است.
وقتی در کنار این رویکرد دینی برخی واقعیت های جامعه را می گذاریم به این نتیجه می رسیم که سیاست های کنترلی جمعیت در جای خود امری درست بود که مقام معظم رهبری نیز به این امر اذعان دارند؛ مقام معظم رهبری نیز در آن زمان وقتی می خواستند تصمیمی بگیرند یکسری شرایط را در نظر گرفتند و این در حالی بود که اعتقادات کنار گذاشته نشد.
این امر موضوعی همانند صلح امام حسن (ع) است که نظر اسلام به جهاد بود ولیکن امام حسن (ع) با توجه به شرایط صلح کردند؛ این امر نشان دهنده پویایی شیعه است، متناسب با زمان تصمیم گیری می کند؛ در نهایت به این نتیجه می رسیم که استمرار سیاست های کنترلی و عدم رصد و پایش آن اشتباه بود.
در آن زمان تئوریسین های ایرانی با توجه به کدام نظریه این سیاست ها را اعمال کردند؟
محزون: در آن زمان نگران وضعیت جامعه و جنگ و بعد از آن بودند، بیشتر از این که منطبق با نظریه خاصی باشد می توان گفت متناسب با واقعیات روز جامعه بود.
برخی سیاست های کاهش رشد جمعیت را به استکبار جهانی مرتبط می دانند، به عنوان دیده بان مسائل جمعیتی کشور نظر شما چیست؟
محزون: برخی اتفاقات که بعد از آن سیاست ها رخ داد مبتنی بر واقعیات جامعه نبود؛ اصرار و افراطی که در سیاست های کنترل جمعیت در دهه 60 به بعد اتفاق افتاد، اصلا نیاز کشور ما نبود.
از چه سالی این امر وجود دارد؟
محزون: آمارهای ما نشان می دهد که در سال 65-64 میزان موالید ما به اوج خود رسیده بود؛ بعد از این سال، کاهش موالید به طور طبیعی شروع شده بود به عبارتی جامعه خود تشخیص به کاهش موالید داده بود.
سیاست های مداخله ایی ما بعد از این اتفاق افتاد؛ بخشی از این اتفاق ناشی از کم اطلاعی بود؛ در سال 67 قانون اول برنامه توسعه را طرح ریزی کردیم و سیاست هایی در جهت کاهش موالید در نظر گرفته شد؛ در سال 69 مجددا شورایی را احیا کردیم که قبل از انقلاب شورای تهدید موالید بود؛ در سال 72 قانون تنظیم خانواده را به تصویب مجلس رساندیم.
در نهایت با این تفاسیر پای کم اطلاعی کمرنگ می شود، چرا که چقدر می توان کم اطلاعی داشت؟ بر اساس پیش بینی جمعیت شناسان نیاز بود از 5/6 فرزند در دهه 60 به 4 فرزند در سال 90 برسیم، در حالی که این نتیجه در ابتدای سال 71 به دست آمده بود؛ جمعیت شناسان این امر را هشدار داده بودند؛ وقتی اطلاع داده شد دیگر دلیل کم اطلاعی معنا ندارد.
می توان اطلاق جسورانه داشت و گفت در این موضوع خیانت شده است؟
محزون: می توان گفت در مواقعی به دین خود خیانت کردیم؛ در جایی که فتوا در بحث عقیم سازی نداشتیم؛ فتوای ما عقیم سازی موقت و پیشگیری بود که قابل بازگشت باشد. وقتی از این فتوا سوء استفاده شد می توان به راحتی گفت خیانت شده است؛ هر کسی که زحمت می کشیده است در این مورد نمی تواند بگوید من نمی دانستم.
در زمان جنگ ما نیازهای اولیه داشتیم، که این نیازها رها شده بود و در زمینه کنترل جمعیت از سوی سازمان های بین المللی به ما کمک می شد؛ نیاز اولیه ما در آن زمان کنترل جمعیت و مسائل پیشگیری بوده است؟ در آن زمان وسائل پانسمان در جبهه نبود ولی در جامعه وسائل پیشگیری از بارداری به وفور بود؛ نمی توان از این موارد چشم پوشی کرد.
زحمات افراد را زیر سوال نمی بریم اما اصرار بیش از حد تا چه اندازه باید باشد؟ افراد را به خانه های بهداشت بیاورند و بدون این که بدانند آن ها را عقیم کنند؛ هیچ عقل سلیمی این را تائید نمی کند که این مسئله نیاز اولیه کشور ما در آن دوره بوده است.
مبالغ وام هایی که بانک های جهانی برای کنترل جمعیت به ما داده بود وجود دارد؛ مستندات کمک های صندوق کودکان سازمان ملل، سازمان بهداشت جهانی و...وجود دارد؛ در سال 73 در قاهره جلسه ایی تحت عنوان کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه تشکیل شد و برنامه ها و سیاست هایی با هدف گذاری 20 ساله طرح ریزی شد که دقیقا در سال 2014 موعد هدف گذاری آن است.
هدف گذاری این برنامه در درجه اول دسترسی همگانی به خدمات بهداشت باروری بود است؛ سیاست های جمعیتی را نباید تنها با خدمات بهداشت باروری گره زد؛ به قدری در این کنفرانس به خدمات بهداشت باروری تاکید شد که ما در این تله افتادیم و دچار افراط شدیم تا حتی که از بیت المال برای تحقق اهداف کمک گرفتیم.
کاشف به عمل آمد در سایت های رسمی برخی دستگاه های اجرایی که این سیاست ها را پایش می کنند، هدف یکی از شاخص ها را اندازه گیری توفیق حاصل از اجرای برنامه های جمعیتی در راستای رسیدن به رشد جمعیتی برابر صفر عنوان کرده است.
وقتی در این زمان چرخش در سیاست های جمعیتی خود ایجاد کردیم می توان به این نتیجه رسید که خبری بوده است؛ خانم باشلت بر این مبنا که ما را در مورد ادامه رشد جمعیت و سیاست های مربوطه تهدید کردند؛ در خبرگزاری رویترز عنوان شد ایران با سیاست های افزایش جمعیت به حقوق زنان و سلامت آن ها صدمه می زند.
سیاست های جمعیتی ما به موانع ازدواج، موانع تحصیل، سبک زندگی اسلامی – ایرانی، امید زندگی، سالمندان و... می پردازد، کجای این سیاست ها به معنای به مخاطره انداختن حقوق و سلامت زنان است؟ کریستین ساینس مانیتورز اعلام می کند که ایران وازکتومی رایگان را متوقف کرده است تا به فرزند آوری فشار آورد؛ کجای سیاست های ما فشار به مردم است؟
این امر نشان می دهد دست هایی در کار بوده است، هدف گذاری ها و هزینه ها نشان می دهد به نوعی در دام استکبار جهانی افتادیم که موافق افزایش جمعیت مسلمین نیست.
کجا نگران کاهش نرخ رشد جمعیت شدیم و چه نهاد یا سازمانی بر این موضوع حساس شد؟
محزون: در چند مقطه این حساسیت ایجاد شد؛ یکی از این حساسیت در دهه 70 بود که خیلی هشداری اعلام نشد بلکه به عنوان کار مطالعاتی اعلام شد که نرخ باروری ما به هدف گذاری برنامه رسیده است؛ شاید به دلیل شرایط کشور که در دوره جنگ و بعد از جنگ بوده است به این امر کم توجهی شد ولیکن در آن دوره گزارش داده شده بود.
در سال 85 که آمارهای حاصل از سرشماری به دست آمد، دکتر عباسی که متخصص باروری هستند، نیز اعلام کردند که باروری ما به زیر سطح جانشینی رسیده است و حتی استمرار کاهش باروری را نیز پیش بینی کرده بودند.
بعد از آن در سال 87 رئیس جمهور وقت، آقای احمدی نژاد، هشداری را در این زمینه دادند و جامعه را نسبت به این مسئله حساس کردند؛ حتی طرح هایی را برای رفع مشکل اجرا کردند که به دلیل زمینه های قانونی موفق نبود.
زیر ساخت های قانونی برای طرح آتیه مهر فراهم نشد و در نهایت به فراموشی سپرده شد؛ حتی به رئیس جمهور انتقاد شد که نظر شخصی خود را بیان می کنند و جزء سیاست های کلی نظام نیست.
بعد از آن در سال 90 هشدار جدی را مطرح کردیم؛ در سال 90 یکی از مقالات نشریه علمی جمعیت را خبری کردیم؛ در این مقاله اشاره شده بود که در سال 90 به بعد کشور ما از مرحله جوانی به میانسالی گذار پیدا می کند و پیش بینی های بعدی نیز ذکر شده بود.
وقتی این مسئله مطرح شد حساسیت هایی ایجاد شد بر این مبنا که وقتی به مرحله میانسالی وارد شدیم یعنی در یک قدمی سالمندی قرار داریم؛ هم ما و هم مرکز مطالعاتی به اعلام پیش بینی ها شروع کردیم؛ پیش بینی ها نشان می داد در آینده طبق این روند اگر باروری در زیر سطح جانشینی ادامه یابد، با چه اتفاقاتی روبرو خواهیم بود؛ روند بعد از 100 ساله رو پیش بینی کردیم.
این کار از سوی بخش اقتصادی- اجتماعی سازمان ملل نیز اتفاق افتاد؛ این پیش بینی ها به این دلیل که مبتنی بر رفتار باروری است با سناریو عنوان کردند؛ این امر دو سناریو داشت که یکی این بود اگر باروری (متوسط تعداد فرزند برای هر خانم در سن باروری) زیر سطح جانشینی بعد از سال 85 روند کاهشی خود را ادامه دهد در سال 1415 با 84 و نیم میلیون جمعیت رشد جمعیت به صفر خواهد رسید.
اگر نرخ باروری در 7/1 ثابت بماند، به این دلیل که زیر سطح جانشینی است، با 10 سال تاخیر پیش بینی قبلی محقق می شود، به عبارتی در سال 1425 با حدود 90 میلیون جمعیت رشد جمعیت ما به صفر می رسد و بعد از آن شروع به رشد منفی خواهد کرد؛ بعد از آن بالاتر از سطح جانشینی را هدف گذاری کردیم که این اتفاق رخ ندهد.
همین پیش بینی از سوی سازمان ملل نشان داده بود با 84 و نیم میلیون بین 2040 تا 2050 به رشد جمعیت صفر خواهیم رسید؛ به عبارتی پیش بینی سازمان ملل نیز این امر را تائید می کند؛ شواهد و آمارها بیشتر در سایت ها و کتابخانه ها بود که ما این شواهد و آمارها را علنی کردیم.
با اعلام خطر جمعیتی در کشور، مسئولین و نهادها چه عکس العملی داشتند؟
محزون: خوشبختانه و متاسفانه اعلام خطر جمعیتی در کشور با یکسری اتفاقات همزمان شد. خوشبختانه از این نظر که با صحبت های رئیس جمهور وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی این موضوع را در دستور کار قرار داد و بر روی این موضوع کار کرد و ارائه گزارشات حاصله همزمان با اعلام گزارش های سازمان ثبت احوال بود.
وقتی گزارشات، دیدگاه ها و... به مقام معظم رهبری ارائه شد ایشان نیز اذعان داشتند باید تغییر در سیاست های جمعیتی ایجاد شود و از کانال قانون نیز عبور کند؛ در این قسمت مجلس وارد عمل شد؛ وقتی مجلس وارد کار شد و از ما نیز به عنوان کارگروهی که تعیین شده بود دعوت کردند اتفاقاتی رخ داد که مقداری در مسیر قانونی کردن این مسئله اختلال ایجاد کرد.
با استراتژی مشخصی در حال حرکت بودیم؛ از این جهت که ذهن جامعه باید آماده شود و صورت مسئله به خوبی تبیین شود، به طوری که جامعه به خوبی موضوع و مسئله را درک کند؛ وقتی صورت مسئله برای جامعه ملموس شد در راهکارها از خود مردم هم مشارکت بگیریم.
تنها کشور ما بر روی این موضوع کار نمی کند؛ گزارش های سازمان همکاری و توسعه نیز موجود است که این کشورها از سال 1970 به بعد برای کاهش باروری که به زیر سطح جانشینی رسیده بود، سیاست های تشویقی اتخاذ کردند.
به عنوان مثال در ایتالیا وقتی به خلا موجود پی بردند سیاست های تشویقی اتخاذ کردند؛ سیاست های تشویقی اعم از مراقبت از کودک، مرخصی مادر و پدر، تخفیف شهریه، یارانه درمان ناباروری و...
این سیاست ها در برخی از کشورها موفقیت آمیز بود و میزان رشد جمعیت این کشور ها به سطح جانشینی بازگشت.
در مجلس نام کارگروه، کارگروه تبیین سیاست های جمعیتی تعیین شد که ما به این موضوع انتقاد کردیم، آیا وظیفه مجلس تبیین سیاست یا برنامه اجرایی است؟
مجلس باید به تدوین قانون متمرکز شود، ابتدا باید موانع قانونی را که اثر روانی بر جامعه می گذارد بردارد و در ادامه تکالیف قانونی برای دولت تعیین کند تا بر اساس شرایط روز جامعه سیاست های جمعیتی خود را بازنگری کند و اگر لازم بود اتخاذ تصمیم کند.
طرح قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه کاهش سن ازدواج، پیشگیری از طلاق و سیاست های تشویقی فرزند آوری متمرکز می شد؛ این طرح به مجلس رفت و تبدیل به یک طرح 50 ماده ایی شد.
از ما هم مشورت خواستند ولی در اولین مورد، سیاست های تشویقی به سن محدود شد به عبارتی این سیاست های تشویقی سنین مشخصی را در بر می گرفت.
با این اوصاف ما بخش عمده ایی از جامعه را از دست می دادیم؛ این موارد را به نقد کشیدیم، نمایندگان مجلس می خواستند در روند تدوین قانون تسریع کنند بدتر اصطکاک ایجاد شد، هم اکنون نیز بررسی ها ادامه دارد. نه به این طرح که هنوز به صحن علنی مجلس ارائه نشده و نه به این که می خواستند به کار سرعت ببخشند و طرح 4 ماده ایی ارائه دادند.
در جلسه بررسی طرحهای جمعیتی مجلس، به جز شما چه کارشناسان مرتبط دیگری حضور داشتند؟
محزون: کارشناسی در برنامه زنده تلویزیونی گفته بود که در این باره از ما دعوت به مشورت نشده است و سیاست های جمعیتی اول ابلاغ شد و بعد از ما دعوت شد. این در حالی است که این افراد در جلسات مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام، کارگروه دولت و... دعوت می شدند و این ادعا کذب محض بود.
البته نمایندگان دستگاه هایی که با این موضوع مرتبط بودند نیز دعوت بودند.
همین میزان اقدامات انجام شده چه بازخوردی در جامعه داشته است؟
محزون: تغییر منفی در جامعه لزوما ایجاد نشد، چه بسا این اعلام ها و اقدامات تغییر مثبت هم به همراه داشته است.
وقتی آگاهی بخشی در جامعه صورت می گیرد، وقتی بحث های افزایش سن ازدواج، کاهش زمان باروری و... مطرح میشود، به خودی خود خانواده ها نیز حساس میشوند.
ما آمار دادیم جامعه شناسان، روان شناسان و... ابعاد موضوع را در جامعه تحلیل کردند و نهایتا خانواده ها هشیار و آگاه شدند؛ تاثیر این آگاهی بخشی این بود که از سال 91 به بعد رشد تقریبا محدودی در امارها دیده شد، به طور مثال رشد موالید ما 1/1 یا 3/1 درصد بوده است که در سال 91 به 9/2 و در سال 92 به 5/3 درصد رسیده است؛ آمار سه ماهه اخیر که به من داده شده است 8/4 درصد است.
سیاست جمعیتی اعمال نشده است اما اطلاع رسانی تاثیرگذار بوده است چرا که مردم خود می توانند تحلیل هایی داشته باشند؛ این امر نشان می دهد نخبگان جامعه به این موضوع به عنوان یک مسئله یا چالش نگاه می کنند؛ این یک تاثیر مثبت است.
مسئولین باید به تاثیرات منفی سیاست ها دقت کنند؛ مسئولین نباید اعتماد را از مردم بگیرند؛ طرح آتیه مهر شکست خورد و مقداری از اعتماد مردم سلب شد؛ لایحه دولت مبنی بر این که موانع قانونی برداشته شود ارائه شد، نمی دانیم تبصره از کجا آمد که مرخصی زایمان افزایش یابد که در صورتی که در پیشنهاد اول دولت چنین چیزی طرح نشده بود. این امر باعث شکست مجدد طرح شده و شورای نگهبان به دلیل بار مالی مرخصی زایمان با موضوع مخالفت کرد. در این مرحله نیز مقداری از اعتماد مردم سلب شد؛ در مرحله بعد طرح 50 ماده ایی که بین کمیسیون های مجلس اختلاف نظر ایجاد کرد و در مورد طرح 4 ماده ایی در مجلس به اجماع نرسیدند و در مورد یک فوریت و دو فوریت آن هنوز نمایندگان تردید دارند.
این مسائل باعث میشود که برنامه ها و شبکه های معاند مانند بی بی سی در برنامه های خود سوالاتی را به نظرسنجی بگذارد که از نظر ظاهری جواب ساده ایی دارند ولی نتیجه نظر سنجی و جوابی که مردم می دهند در نتیجه تلقینی است که خود برنامه وارد می کند.
با توجه به تمکن مالی مردم، بحث های مذهبی و ... استقبال مردم به چه صورت بوده است؟
محزون: می توانم بگویم ما این چنین آماری را نداریم؛ این مسائل در حوزه کاری مراکز مطالعاتی می گنجد.
وقتی رشد موالید 5/3 درصدی را در استان ها بررسی کردیم استان خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان در صدر قرار داشتند؛ خراسان رضوی 10 هزار و 397 مورد نسبت به سال قبل خود از لحاظ عددی افزایش یافته بود و 9/7 درصد رشد داشتند؛ استان سیستان و بلوچستان با 6 هزار و 488 مورد از لحاظ عددی و 3/7 درصد رشد افزایش داشته است.
سبک زندگی را در تمایل به فرزند آوری موثر می دانید؟
محزون: در شهرها بیشتر از روستا ها سن ازدواج به تاخیر می افتد؛ تمایل به ارتقا، تحصیل و ... هیچ گاه منفی نبوده و نیست ولی باید برای آن راهکار در نظر گرفته شود؛ در کنار تحصیل و اشتغال فرصت هایی ایجاد شود که هم ازدواج به موقع صورت گیرد و هم فرزندآوری در زمان مناسب خود اتفاق افتد.
در سیاست های کلی جمعیت این موارد آمده است اما در سیاست های اجرایی نیز باید این موارد وجود داشته باشد؛ سبک های زندگی در بنیان خانواده تاثیر می گذارد؛ مثلا سالانه 55 هزار خانواده ایی که متلاشی می شوند از چرخه فرزندآوری نیز خارج می شوند.
فرزند در سبک زندگی جدید با دید مزاحم نگاه می شود؛ نگاه ارزشی ما چه تغییری کرده است؟ یک زمانی بحث هزینه های فرزند را مطرح می کردند که الان این بحثها نیز به چالش کشیده شده است، خانواده های مرفه چرا به تک فرزندی و بی فرزندی روی آوردند؟
خانواده ها تمایل دارند رفاه زندگی خود را حفظ کنند و گرایش به فرزند کمتر دارند؛ همان یک فرزندی که می آورد را به اندازه ایی از لحاظ رفاهی تامین می کند که خودش از فرزندآوری زده می شود؛ در حالی که 3 فرزند من هزینه های آموزشی که من باید برای آن ها خرج کنم را کاهش می دهند، تعامل بین فرزندان باعث می شود هزینه ها کاهش یابد و در ضریب هوشی و آموزشی آن ها نیز نقش دارد.
کارهای خانواده به نحوی دارد برون سپاری می شود؛ پدربزرگ و مادربزرگ را به خانه سالمندان می سپاریم و این امر کارکرد خانواده بوده است، این امر در ازدواج درست، پیشگیری از طلاق، تعداد فرزند و...تاثیرگذار است.
وقتی در صله رحم به حداقل ممکن بسنده شود مهارت زندگی افراد کاهش می یابد، مهارت تشکیل خانواده و شناخت زوجین کاهش می یابد؛ بیشتر طلاق ها ناشی از عدم شناخت کافی است؛ مشکلی در زندگی پیش می آمد با مداخله مثبت اطرافیان باعث می شد به طلاق کشیده نشود.
جای چه اقداماتی خالی است؟
محزون: در برنامه ریزی و قانون گذاری باید انسجام باشد؛ صورت مسئله را به درستی درک کنیم تا بتوان در پیاده سازی راهکارها انسجام لازم را داشت؛ برای اجرا سیاست های کلی جمعیت کفایت می کند؛ این سیاست ها کامل و جامع است.
نقش رسانه ها را در موضوع جمعیت چگونه می بینید؟
محزون: آگاهی بخشی خانواده ها که تاثیرات مثبت و منفی آن را گفتم در نتیجه کار رسانه ها است؛ در بحث سبک زندگی می توان با نظرات جامعه شناس، روان شناس و... خوراک فکری به خانواده ها داده می شود.
البته گاهی رسانه از یک خبر هیولا می سازد که خود ما هم وحشت می کنیم و این نگاه تجاری به خبر است؛ باید در هشدارها، اعلام بحران ها، ایجاد نگرانی ها و... معتدل برخورد کرد.
نقش دستگاه های سلامتی و بهداشتی کشور از جمله بیمارستان ها، دانشگاه های علوم پزشکی و به خصوص ماماها و سیستم آموزشی در سطح کشور رادر کاهش و افزایش نرخ رشد چطور ارزیابی می کنید؟
محزون: کسانی که به طور مستقیم با مردم سروکار دارند تاثیر بسیار زیادی می توانند داشته باشند؛ خانه های بهداشت ما هر اندازه به خانواده ها مشاوره درست بدهند قطعا خانواده ها تاثیر بهتری می گیرند؛ بیشتر از این که وقت و انرژی خود را بر این امر بگذاریم که خانواده ها را بترسانیم، باید به فکر آوردن فرزند سالم باشیم.
گاهی گفته می شود شاخص ها مرگ و میر مادر و فرزند را کاهش دادیم و این درحالی است که زایمانی اتفاق نمی افتد؛ باروری سالم، فرزندآوری سالم و سلامت مادر و فرزند وقتی موضوعیت دارد که هم فرزندآوری اتفاق بیفتد و هم سلامت مادر و فرزند تضمین شود.
در اقشار مختلف جامعه ما تنظیم خانواده را به خوبی اموخته اند، چقدر اصرار داریم این تنظیم خانواده را آموزش دهیم؟ باید بر تحکیم خانواده تاکید داشت؛ چرا خانه های بهداشت تنها برنامه ریزی کاهشی را آموزش می دهند؟ در حالی که برنامه ریزی خانواده بعد افزایش فرزندآوری را نیز شامل می شود.
پیش بینی می کنید که ما بتوانیم این عقب ماندگی را جبران کنیم و شیب کاهشی رشد جمعیت را به افزایشی تغییر دهیم؟
محزون: در دنیا تجربه شده است که افزایش نرخ باروری نسبت به کاهش آن سخت تر است چرا که باید روی خصوصی ترین تصمیم خانواده ها تصمیم بگیرند؛ در بحث کاهش جمعیت با اقدامات بیولوژیکی بدون اطلاع افراد آن ها را عقیم می کردند ولی در بحث فرزند آوری نمی توان بدون اطلاع خانواده ها اقدامی انجام داد.
می توان حوزه فرزند آوری و زاد و ولد را خصوصی دانست و حاکمیت را از ورود به آن منع کرد؟
محزون: کجای قوانین و شرع ما عقیم سازی دائمی را مجاز دانسته است؟ طرح 4 ماده ای تمهیداتی برای عقیم سازی دائمی بود؛ باید بگوییم عقیم سازی دائمی حرام است؛ همه مراجع نیز بر این امر صحه می گذارند.
برخی مسئولین ادعا دارند عقیم سازی را بصورت موقت انجام میدهند، یک مورد بیاورند و ثابت کنند که این عمل قابل برگشت بوده است؛ گفته شده بود در دانشگاه گیلان بازگشت عقیم سازی موفقیت آمیز بوده که با بررسی آن معلوم شد که توفیقی حاصل نشده است.
سیاست های افزایش جمعیت ما اتفاقا به نفع خانواده ها شکل می گیرد؛ ما فشاری بر خانواده ها برای فرزندآوری وارد نکردیم؛ وقتی دولت سیستمی برای کاهش طلاق ایجاد کند مداخله منفی در خانواده ها است؟ این که فرد را تشویق کنند که زودتر و معقولانه تر ازدواج کند تا این که به اندازه ایی به تاخیر بیاندازد که از زندگی زده شود، بد است؟ مجازات و تنبیهات برای افرادی است که خلاف قانون عمل می کنند، مثلا مجازات سقط کننده جنین بد است؟
مرز عبور از بحران جمعیتی ما کجاست؟
محزون: مهم ترین شاخص شاخص نرخ باروری است؛ این شاخص خط قرمزی دارد که وقتی از مرز عبور کند می توان گفت بحران را پشت سر گذاشته ایم؛ هدف گذاری در نرخ باروری را 5/2 در نظر گرفته ایم؛ 1/2 به این معناست که هر زن و شوهر با دو فرزند جایگزین شوند و 1/0 را برای احتمال مرگ و میر در نظر می گیریم؛ در نهایت جمعیت به درستی جایگزین می شود.
وقتی نرخ رشد کمتر از 1/2 درصد باشد و به درستی جایگزین نشود در مرحله چالشی قرار می گیریم، وقتی برنامه ریزی شده است که این میزان را به سطح جانشینی برسانیم و مقداری بالاتر از آن در نظر گرفتیم چرا که لب مرز خطر است.
مطلوب در برنامه ریزی بر این بود که به میانگین 4 فرزند برسیم اما در سال 72 به فراتر از این رفتیم؛ ما اکنون به کمی بالاتر از سطح جانشینی راضی شدیم که ساختار جمعیتی ما تغییر کند؛ جمعیت سالمند در آینده خواهیم داشت که باید جمعیت پشتوانه ایی داشته باشیم.
پیش بینی های جمعیتی مبتنی بر رفتار باروری است و رفتار باروری مبتنی بر تصمیم خانواده است و در نهایت تصمیم خانواده ها قابل پیش بینی نیست، با اقدامات مداخله ایی نیز امکان تاثیر سخت است در نتیجه با سناریو کار می کنیم.
در پایان نکته ایی باقی مانده بفرمایید.
محزون: اختلاف نظر خوب است ولیکن برخی نمی خواهند قانع شوند؛ وقتی روندها و صورت مسئله را در جاهایی ذکر کردیم قانع شدند؛ انشاالله در سال عزم ملی و مدیریت جهادی به فکر نسل های آینده خود باشیم و خانواده ها و جامعه مسئله جمعیت را درک کنند، نمی خواهیم همه جمعیت شناس شوند تنها این موضوع را درک کنند تا حداقل به خود آن ها کمک شود.
هیچ مدیریت جهادی اصول علمی را زیر پا نمی گذارد، حداقل از این فضا بیرون بیاییم که نمی خواهیم قانع شویم.
میدونستید رشد جمعیت بهاییت در ایران8 درصده؟؟؟؟
این یعنی 30سال دیگه ایران شیعه خانه نیست بهاییت خانه است!!!!!!!!!!!
جالبه بدونید رشد جمعیت اسراییل هم 8 درصده!!!!