به گزارش گروه دانشگاه های کشور «خبرگزاری دانشجو»، رهبرمعظم انقلاب همواره و به دفعات از نگرانی ها و دغدغه های فرهنگی خود سخن گفته اند؛ ایشان در سخنرانی هایشان از لزوم مقابله با ترویج اباحه گری، وظایف دستگاه های مسئول، اقدامات ایجابی و دفاعی و نهراسیدن از هوچی گری ها سخن گفتند.
مقام معظم رهبری از آزادی های بی ضابطه و ولنگاری فرهنگی گلایه کردند و فرمودند: «اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه ایمان جوانان زدن دارند تلاش می کنند، نمی شود این را تماشا کرد به عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیه مواد مسموم کننده بدن و بدبخت کننده خانواده ها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمی شود بیتفاوت نشست».
اما مسئولان دولت یازدهم چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای نظارتی همچنان قرائت فرهنگی خود را دنبال می کنند. رئیس جمهور روحانی به طور صراحتا از کناره گیری دولت از فرهنگ و آزادی ممنوع القلم ها می گوید، وزیر ارشاد با تجلیل از عناصر ضدفرهنگی در مناسبت های مختلف خواهان رفع همه ممیزی هاست. گویا دولت روحانی به مدد مشاورانش می خواهد نشان دهد که فضای فرهنگی کشور عوض شده و به همین دلیل به هیچ مانع و محدودیتی فرهنگی قائل نیست؛ این را می توان در موج جدید انتشار مقالات ضد اسلامی، فیلم های منشوری و بازشدن پای عناصر مسئله دار فرهنگی به برنامه های دولت یازدهم دید.
اما دردناکتر از همه این موارد کشیده شدن اباحی گری فرهنگی به دانشگاه و درگیر کردن دانشجویان با مسائل غیراخلاقی است که البته دولت یازدهم از ابتدای روی کارآمدنش به دنبال فشل کردن علمی دانشگاه و ترویج اباحی کردن در میان دانشجویان بوده است.
برخی از اقدامات وزرات علوم از قبیل حذف حراست از موضوع نظارت بر حجاب دانشجویان و بدتر شدن وضعیت حجاب در دانشگاه ها، فعال شدن دوباره انجمن های اسلامی منحله و تندرو در دانشگاه ها و انتشار نشریات ضد دین و ضد نظام در سایه بی توجهی مسئولان دانشگاه از جمله همین اباحی گریهاست.
همه این ها در حالی صورت می گیرد که قشر مومن و انقلابی با وجود تاکیدات صریح رهبر انقلاب در حاشیه قرار گرفته است و مسئولان دانشگاه برای جلوگیری از فعالیت آن ها همه نوع سنگ اندازی را صورت می دهند.
در استان مازندران نیز با توجه به وجود دانشگاه های بسیار و همچنین وضعیت محیطی و گردشگری آن این روند رو به افزایش بوده و روسای دانشگاه ها نیز برای ماندن بیشتر در پست ریاست در ترویج اباحی گری گوی سبقت را از هم ربوده اند.
از همین رو، روز گذشته دانشگاه فرهنگ و هنر ساری میزبان تئاتر «خشکسالی و دروغ» به نویسندگی محمد یعقوبی بود.
تئاتری که پس از دو هفته نمایش توقیف شده بود و هیچیک از دانشگاه ها برای اجرای آن مجوز نمی دادند، در اقدامی قابل تامل، با مجوز رئیس دانشگاه فرهنگ و هنر ساری، در سالن آمفی تئاتر دانشگاه اکران شد.
البته در نگاه اول این طور القا می شود که این تئاتر سعی دارد به مخاطب القا کند که این نمایش به اصطلاح در مذمت برخی رفتارها و توقعات نابجای زن و شوهرهای جوان از هم اجرا میشود، اما دیالوگها و مناسبات بین بازیگران آن طوری شکل گرفته که سراسر مروج هرزگی و بیبندو باری است.
قبحزدایی از روابط نامشروع، شراب خواری و عادی جلوه دادن مناسبات غیراخلاقی، مضمون اصلی اين نمایشنامه را تشکیل می دهد.
همچنین استعمال برخی از الفاظ رکیک و سخیف که انسان انتظار شنیدن آن را حتی در برخی جمعهای خصوصی عناصر لمپن را نیز بعید تصور میکند، بارها در این نمایشنامه، عفت و حیاي مخاطب را جریحه دار میکند.
در این نمایشنامه، همچنين خشکسالی عارض شده به فکر و اندیشه کارگردان به سرزمین حاصلخیز فرهنگ بالنده ایران امروز نسبت داده میشود.
فرافکنی برخی از رذیلتهای اخلاقی همچون دروغ و انتساب آن به مردم کشورمان، از دیگر موضوعهاي در خور تأمل در نمایشنامه مذکور است.
به هر حال، به نظر ميرسد وضعيت موجود ترویج اباحی گری در دانشگاه ها ناشي از نبود نظارتهاي جدي و خواست وزارت علوم برای به حاشیه بردن نقش روشنگرانه دانشگاه در زمینه های مختلف بخصوص مسائل اساسی کشور است و تا عزم جدي براي اصلاح اين روند وجود نداشته باشد، تغييري در فضاي كلي ايجاد نخواهد كرد.
قسمتی از این نمایشنامه در زیر آمده است:
ميترا: اميد! تو مسائل پنهاني داري كه به من نگفتي؟
اميد: گفتم همه دارن.
ميترا: من ندارم. من هر چي بوده بهت گفتم.
اميد: امكان نداره.
ميترا: واي اميد كاش من اين فيلم رو نديده بودم. از اين به بعد همهش فكرم مشغول اينه كه تو چيها رو ازم پنهان ميكني. مربوط به بعد از ازدواجمون نه؟
اميد: نه.
ميترا: مربوط به دوران بعد از بلوغت نه؟
اميد: نه.
ميترا: تو رو خدا بهم بگو چي نه.
اميد: نميتونم بگم.
ميترا: واي خدايا! نميتونه بگه. مربوط به بچهگيته؟ يكي بهت تجاوز كرده؟
اميد: (نگاه عاقل اندر سفيه به ميترا) آره.
ميترا: اميد؟! واقعا وقتي بچه بودي يكي بهت تجاوز كرده؟
اميد: نه.
ميترا: خب پس چيه مسائل پنهانت؟ بگو ديگه.
اميد: نميشه گفت.
ميترا: يعني چي كه نميشه گفت؟ بايد بهم بگي. با يه زني بودي؟
اميد: نه. اصلن سكسي نيست.
ميترا: خب خدا رو شكر. البته من از كجا بدونم راست ميگي. اصلا اگه سكسي نيست پس براي چي نميگي؟ بايد بگي. يالا بگو.