به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» این کتاب که بهتازگی در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده، حاصل گفتوگوهای پوریا گلمحمدی با محمد شمسلنگرودی شاعر و مولف مجموعهی «تاریخ تحلیلی شعر نو» است که در آن، طی یک پرسش و پاسخ طولانی، علاوه بر تکنیکهای بهکار گرفته توسط این شاعر معاصر، نگاه او در زمینه مباحث فکری در حوزه شعر نیز بررسی و بعضاً کنکاش شده است.
در این کتاب، گلمحمدی پس از آنکه در سه فصل مختصر توضیح داده که شمس لنگرودی چرا و با چه نگاه و پیشینهای برای این بحث انتخاب شده، در پرسش اول آورده است: «قرار نیست گفتوگوی ما روی موضوعی خاص و یك بُعدی باشد. از هر دری گفتوگو میكنیم، با این هدف كه برسیم به تعریف یا نگاه شمس لنگرودی درباره شعر، شاعر، هویت و شاعر، شاعر روشنفكر، كار شاعر، سیاست و شاعر، چگونه سرودن شعر، مراحل خلق شعر، عناصر شعری و مسائل یا اصطلاحاتی كه شاعر و شعر به گونهای با آن درگیر هستند.»
وی میافزاید: «احتمالاً شمس هم مانند دیگران، با یك تعریف از دیگران كه در ذهن داشته شروع كرده است، ما آن را میشنویم اما، هدف ما رسیدن به تعریف و برداشت خود شمس است كه پس از سالها به آن رسیده و بیشتر به آن توجه دارد. مثلاً تعریف خود شمس از شعر چیست؟ اصلا شمس لنگرودی كیست؟ منظورم تاریخ تولد یا زندگی نیست! شما، هم شعر سرودهاید، هم تحقیق ادبی و هم رمان نوشتهاید. میخواهم بدانم از نظر خود شما شمسی كه روبهروی من نشسته شاعر است، محقق است یا رمان نویس؟»
در پشت جلد کتاب هم به نقل از شمس لنگرودی در پاسخ به یکی از پرسشهای کتاب آمده است: «من با تجربه به این مرحله رسیدم. دورهای خودم را رها میكردم كه هر چه میآید بنویسم؛ دیدم هرج و مرج میشود. یك دوره بود كه كاملاً كنترل میكردم؛ دیدم مصنوعی میشود. به این نتیجه رسیدم كه باید شعر را رها كنم، خودش نوشته شود. آن ساعت فكر نمیكنم یعنی چه؟ در عین حال نمیگذارم ولنگار هم باشد. وقتی میگویم «عصا»، تمام عصاهایی را كه در ذهنم دارم یادم میآید؛ از عصای موسی گرفته تا عصای چارلی چاپلین».
این کتاب در ۸۰ صفحه توسط انتشارات آرادمان منتشر و در نمایشگاه کتاب عرضه شده است.