به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»- یادداشت دانشجویی* وقتی از کار و فعالیت علمی در یک سازمان، مجموعه، نهاد یا تشکلی بحث می شود باید به ماهیت و فلسفه وجودی آن مجموعه و اعضایش نگریست و هر کدام با توجه به رسالت و فلسفه وجودی خود، کار علمی آنها نیز جهت و مسیر خاص خود را می طلبد؛ بنابراین زمانی از کار علمی در یک سازمان سخن به میان آید، و زمانی هم از فعالیت علمی در یک تشکل انقلابی مانند بسیج دانشجویی که قرار است در آن کار تشکلی صورت پذیرد، بحث می شود. به عنوان مثال کار علمی در یک موسسه آمادگی کنکور که صرفا شاید بیشتر بدنبال کسب درآمد و رقابت با سایر موسسات هم ردیف خود باشد، با کار علمی در تشکل بسیج دانشجویی کاملا متفاوت است.
مقام معظم رهبری هم به خوبی جایگاه بسیج را در این عرصه تببین کردند:
«استعداد بسیج این است که عده ای را می تواند وارد کارهای داوطلبانه کند و به مسائل زمین مانده دست بگذارد و جنبه سودآوری را لحاظ نکند. اگر اینها را عوض کنید، می شود جهاد دانشگاهی یا شرکت دانش بنیان حزب الهی ها. بسیج نباید مأموریت خودش را فراموش کند و کارهایش باید در سطح کلان مانند انسجام بخشی به نیروهای پراکنده و جهت دهی به سمت آرمان ها و دغدغههای مهم باشد.»
با توجه به مطالب بیان شده و شواهد موجود، نیاز به یک نگاه نو و ویژه در رابطه با کار علمی در بسیج دانشجویی، باتوجه به ساختار تشکلی آن وجود دارد؛ بنابراین مأموریت های اصلی بسیج دانشجویی را بازخوانی میکنیم. یعنی
با یک نگاه جهادی به فعالیت های علمی بسیج دانشجویی، به جهاد علمی می توان از دو منظر نگاه کرد، جهاد علمی بعنوان یک ابزار که میتواند مسائل کشور و نظام را حل کند، و جهاد علمی به عنوان پرداختن به خود علم که تلاش آن در جهت ابتکار و تولید علم و نوآوری است؛ بنابراین مأموریت علمی بسیج دانشجویی دو بعد دارد. یک بعد آن روبرو شدن با مسائل کشور با ابزار علم است که می توان آن را «مواجهه تخصصی با مسائل کشور» نامید. بعد دیگر را می توان جنبش نرم افزاری نامید که به دنبال کشف راه های تازه و شکستن جزمیت های علوم و نوآوری است. در مجموع می توان ادعا کرد که مواجهه تخصصی با مسائل کشور و جنبش نرم افزاری دو بال جهاد علمی می باشند. که در این یادداشت به بعد اول آن می پردازیم.
منظور از مواجهه تخصصی با مسائل کشور چیست؟
بین شناخت یا مواجهه با مسئله، یافتن راه حل و اجرای راه حل تفاوت زیادی وجود دارد. براساس مأموریت دوم بسیج دانشجویی، مواجهه تخصصی با مسائل، وظیفه اصلی بسیج دانشجویی در عرصه علمی است. اما ورود عینی به حل مسئله، نه کار ویژه بسیج دانشجویی است، نه راه مناسب نقش آفرینی برای حل مشکلات کشور. چرا که حل تخصصی مسئله یک کار حرفه ای و تمام وقت را می طلبد که بیشتر مربوط به دوران پس از دانشجویی است؛ بنابراین در اینجا ما اصطلاح مواجهه تخصصی را به جای حل مسئله به کار می بریم.
یکی از اهداف عمده این بعد از مأموریت علمی بسیج دانشجویی، کسب دید کلان و از بالا به پایین دانشجویان و شناخت نیازها و مسائل کشور در حوزه تخصصی خود و در یک جمله ایجاد دغدغه تخصصی در میان قشر دانشگاهی است.
همانطور که مسلم است امروزه چالش اصلی انقلاب، اثبات کارآمدی نظام، مبتنی بر اسلام است. بنابراین منظور از مسائل اصلی یعنی مسائلی که مانع اثبات کارآمدی نظام اسلامی میشود که حل آنها نیاز به همت و تلاش ما در جهت ایجاد گفتمان و دغدغه در سایر دانشجویان و قشر دانشگاهی به منظور شناخت این مسائل دارد. مواجهه تخصصی با مسائل کشور و تلاش در جهت اصلاح آنها از امور نزدیک به خود ما ممکن می شود، چرا که مسئولیت مواجهه با این مسائل با ماست و اگر هر کسی مسئولیت خود را رها کند و به مسائل دیگر بپردازد، ولو اینکه آنها را مهمتر بداند، هیچ گاه امور اصلاح نخواهد شد. به عنوان مثال اگر بحث حاشیه نشینی در مشهد بعنوان یکی از مسائل اصلی مطرح است، دیگر نیازی نیست در گام اول به سراغ مسائل کلان کشور برویم، مسائلی که تنها شناخت پیدا کردن از آنها نیاز به مطالعه گسترده ای دارد که در نهایت هم ممکن است به یک کار ابتری تبدیل شود و به قول ضرب المثل معروف که «سنگ بزرگ نشانهی نزدن است».
صادق حسنی مقدم- کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه فردوسی مشهد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.