به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» به همت مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی «صدرا»، ماهنامه «عصر اندیشه» و سایت «طلیعه» نشست «شب علوم انسانی» با حضور پیر دورتیگیه فیلسوف متأله فرانسوی و جمعی از اساتید ایرانی با هدف بررسی بحران در علوم انسانی غربی، یکشنبه ۱۰ خردادماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست علاوه بر پیر دورتیگیه، فیلسوف متأله فرانسوی و غربشناس چهرههایی مانند کریم مجتهدی، حجتالاسلام رضا غلامی، شهریار زرشناس، عطاءالله رفیعی آتانی، فرزاد جهانبین، پیام فضلینژاد و... حضور داشتند.
متن زیر یادداشتی است که دکتر سیدیحیی یثربی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و مفسر قرآن کریم در مورد این جلسه نوشته است.
بسمه تعالی
چندین سال است که به یاری خدا از تدریس تکراری و رسالههای بیمحتوا خود را کنار کشیدهام و همچنین در سمینارها و کنفرانسها و کنگرههای بیحاصل شرکت نمیکنم، اما گاهگاهی برای اینکه از جو جامعه دور نباشم، در برخی محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی شرکت میکنم، از جمله شب گذشته در جلسهای با عنوان «نخستین شب علوم انسانی» با حضور پرفسور دورتیگیه فیلسوف فرانسوی و برخی از اساتید داخلی، شرکت کردم. این شب علوم انسانی در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی، برگزار شد و خانه علوم انسانی با همکاری یکی دو موسسه دیگر، بانی این مجلس بودند.
پرفسور فرانسوی نخستین سخنران این جلسه بود، با ذهنی کاملاً غربی که شرق را و مخصوصاً ما را خوب میشناخت و بر آن میکوشید که به دلخواه ما سخن بگوید و خلاصه سخنش این بود که غرب همه چیز را از دست داده و منحرف شده است، اما عدهای در غرب پی بردهاند که بزرگترین فیلسوفهای جهان حضرت موسی و عیسی و محمد(ص) میباشند و از روشنفکران و دانشمندان غرب انتقاد میکرد که همه چیز را به هم ریختهاند و کار به جایی کشیده است که انتظار دارند ادیان جهان بیایند و از مردم عذرخواهی کنند!!
استاد محترم، جناب آقای دکتر مجتهدی گفتههای ایشان را خلاصه میکردند و مترجم دیگری هم قبلاً به اختصار اظهارات ایشان را ترجمه میکرد. من به یاد روزی افتادم که در دانشگاه علامه یک پرفسور خارجی را آورده بودند که کاملاً به دلخواه ما سخن میگفت. من چیزی در آن میان از عقلانیت و اهمیت خردورزی گفتم و او بسیار شگفتزده شد که مشرق زمین و سخن از عقل؟!
آری! اینان میدانند که چراغ عقلانیت را در غرب، ما روشن کردیم و غرب از قرن دوازدهم میلادی به این طرف، در روشنایی این چراغ حرکت کرد و روشناندیشی و درست اندیشی را از ترجمههای آثار ابن رشد و ابنسینا یاد گرفت. اما دریغا که آنان با این چراغ به راه افتادند و ما این شعله را خاموش کردیم. غرب با این چراغ همه چیز را دگرگون ساخت از علوم انسانی گرفته تا دانش و تکنولوژی. ولی ما امروزه با تمام حمله و هجوممان بر غرب، چنان غرق در دستاوردهای غربیم که حتی برای تجلیل خودمان و تحقیر غرب نیز، نیازمند آنیم که فلان شخص را با هزینه سنگین از کشورهای غربی دعوت کنیم و بیاوریم تا مطابق دلخواه ما سخن بگوید!!
بگذریم! پس از این پرفسور، آقای دکتر زرشناس، در تحقیر و نکوهش علوم انسانی غرب دادِ سخن دادند که غرب سراپا وهم و ظلمت است و ما هر چه زودتر باید آثار این شر و شرارت را از کشورمان دور سازیم و علوم انسانی خودمان را داشته باشیم. پس از ایشان نوبت به من رسید. من به آن پرفسور محترم فرانسوی، نکتهای را گفتم که استاد مجتهدی ترجمه فرمودند و آن اینکه: آقای محترم اگر یک دین باطل و متولیان آن دین، قرنها بر انسانها سلطه یابند و آنان را بیازارند، آیا این درست نیست که روزی به اقتضای اخلاق و وجدان از آنها عذرخواهی کنند؟! استاد در برابر این پرسش من تلاش کرد که چیزی بگوید، اما چه میتوانست بگوید.
آیا کلیسای قرون وسطی نباید از انسان و انسانیت عذرخواهی کند؟! آیا ادیان هندی که بخشی از مردم را نجس میدانند تا جایی که مردم نجس را اجازه نمیدهند که حتی به تلاوت متون مقدس هندی گوش دهند، نباید روزی از مردم عذرخواهی کنند؟ و نیز مسیحیتی که این همه بر مردم ستم کرد و اموال آنان را با مصادره و به بهای آمرزش گناه، غارت کرد و هنوز هم همه انسانها را ذاتاً گنهکار میداند و یک نوزاد یک روزه را مستحق کیفر خدا میشمارد، آیا چنین دینهایی نباید روزی از مردم عذرخواهی کنند؟!
سپس به استاد عزیز، آقای زرشناس گفتم: برادر! ما یک قرن است که به غرب میتازیم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم مدام از بدیهای غرب سخن میگوییم. من نیز منکر بدی و بدکاری کلیسای غرب و قدرتهای شیطانی غرب نیستم، اما بیایید ما غرب را سراپا ظلمت و بدبختی بدانیم، این چه مشکلی از مشکلات ما را حل میکند. اگر خودمان کار نکنیم و نه تنها کار نکنیم، بلکه امکانات خودمان را نیز با مدیریتهای ضعیف و خودخواهیها و نادانیها بر باد دهیم، آیا ما مقصریم یا غرب؟!
برادر! ما باید خودمان کار بکنیم. دیگران اگر کار کرده و یا نکردهاند و کارشان خوب بوده یا بد، به خودشان مربوط است. ما باید خودمان کار کنیم که نمیکنیم و چون کار نمیکنیم، روز به روز تحت تأثیر همان علوم و فرهنگ غربی قرار میگیریم. ما اکنون سالهاست که برای تحول علوم انسانی تلاش میکنیم و در این راه، میلیاردها تومان از بودجه کشور هزینه کرده و میکنیم، اما آیا حتی در یک سرفصل کوچک از علوم انسانی، چیزی داریم که به دانشگاهها و مراکز فرهنگی و مدیریتیمان تحویل دهیم؟ آیا حتی معنی شعار تحول علوم انسانی را که تکرار میکنیم، میدانیم؟ یعنی پیش خودمان میتوانیم پاسخی برای این پرسش داشته باشیم که میخواهیم چه کار کنیم و چگونه؟!
در اینجا آقای زرشناس به من پاسخ دادند که ما را نمیگذارند. لیبرالها و تکنوکراتهای غربزده کار را در دست گرفتهاند و نمیگذارند حتی یک پایاننامه را برابر دلخواهمان تصویب کنیم. گفتم: این «نمیگذارند» عذر همیشگی و همگانی بیکفایتیهای ماست. یک وزیر کشاورزی پس از سالها وزارت وقتی نتوانسته کاری بکند، میگوید نگذاشتند و همینطور وزرا و روسای دیگر.
برادر! مگر در جهان غرب میگذاشتند. روز و روزگار دانشمندان و روشن اندیشان را سیاه کردند. از دوربین گالیله به ماه نگاه کردن برای همه خطرناک بود، اما آنان کار کردند و بر این مشکلات پیروز شدند. اکنون در جامعه ما شرایط خوبی هست، اگر کار کنیم.
سیاستگذاران مملکت چندین سال است که در انتظار تولید علم و تحول علوم انسانی هستند و در این راه، میلیاردها هزینه میکنند، اما ما این پول را تا آنجا که میتوانیم می گیریم، ولی کاری از دستمان جز هزینه بیجای آن بودجه برنمیآید!
در پایان این نکته را یادآور میشوم که اگر علوم انسانی درست میداشتیم، پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتیمان با صدها عنوان و نام دهانپرکن، گامی به سوی تحول برمیداشتند. در حالی که با بودجهای که از بیت المال میبرند، تنها سود هر مرکزی این است که یک نفر به ریاست آن برسد و از بودجه آن استفاده کند و برای خود تجملی راه بیاندازد که این منشی من است و آن دفتر من! اینها معاون مناند و آنها کارمندان من و ...!
در یک کنفرانس یا سمیناری با عنوان «اندیشمندان جهان اسلام» که از کشورهای اسلامی نیز مهمان زیادی داشتیم و در یکی از جلساتش که بنده نیز حضور داشتم، یک مهمان الجزایری گفت: «آقا! در این دو سه روز مرتب از مراکز مختلف علمی و پژوهشی دیدار داشتیم، اما به هر جا که رفتیم، گفتند این آقا رئیس است و آن یکی معاون و آن یکی مدیرکل، اما در هیچ مرکزی به ما نگفتند که ما این مشکل را حل کردهایم یا این موضوع را تولید کردهایم.»
مسئولان محترمِ مراکز پژوهشی و انجمنها و خانههای علمی و فرهنگی، کلاه خود را قاضی کنید و لحظهای به خود آیید و ببینید، واقعاً به ارضای امیال خودتان میپردازید یا برای این جامعه نیازمند کار میکنید و اگر پروایی از خدا دارید، ببینید با بودجهای که از گلوی میلیونها خانواده زیر فقر بریده و به شما دادهاند، چه مشکلی از مشکلات آنان را حل کرده و یا خواهید کرد؟
با پوزش از همه شما سیدیحیی یثربی