به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانشجویان پزشکی سراسر کشور به وزیر بهداشت بیانیهای به شرح زیر نوشتند:
قَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط...ِ(حدید/۲۵)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب(آسمانی) و میزان(شناسایی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی
معاون محترم آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی؛ جناب آقای دکتر لاریجانی
با سلام و تحیات
سلامت در جهان معاصر جزو مهمترین شرح وظایف دولت هاست. اگر هر وظیفه ای از دوش دولت ها به بخش خصوصی واگذار شود، سلامت همچنان مهمترین کار ویژه ی دولت ها باقی خواهد ماند. نشان به آن نشان که جهت گیری های کلان برنامه سلامت کاندیداها، جز مهمترین اولویت های مردم برای انتخاب دولت مردانشان در سراسر جهان امروز است. ابلاغ سیاستهای کلی نظام سلامت از سوی مقام معظم رهبری و توجه ویژه و بی سابقه ی دولت یازدهم به امر خطیر سلامت، از همان ابتدای روی کار آمدنش، همگان را به احیای جایگاه فراموش شده ی دولت در سلامت کشور امیدوار کرده است. طرح تحول سلامت قدم های خوبی در جهت دسترسی همه ی اقشار جامعه به خدمات درمانی، حل مشکلات حوزه ی بی سر وسامان دارو، بی نیاز کردن بیماران بستری از مراجعه به خارج از بیمارستان ها جهت گرفتن خدمات درمانی و همچنن اصلاح تعرفه های پزشکی – این مشکل ریشه ای که بسیاری از رشته های مادر را در آستانه اضمحلال قرار داده بود- برداشته است. قدم هایی است که برداشتن آنها اگر انصاف داشته باشیم حاصل سیاست گذاری کلان، برنامه ریزی و مدیریت درست وزارت بهداشت و حمایت ارزنده ی دولت یازدهم است. مبرهن است که این دستاوردها بدون به کارگیری نخبگان حوزه های مربوطه در وزارت بهداشت میسر نمی شد.
ما - دانشجویان پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور – امروز به این دلیل با وزیر محترم بهداشت و معاون محترم آموزشی ایشان سخن می گوییم که ایمان داریم گوش های شنوایی برای دغدغه های قدیمی و نگرانی های امروز ما خواهد بود. دغدغه هایی که امروز به شدت برای ما آزاردهنده اند. فراموش شدن امر آموزش در بیمارستان های دولتی، به کارگیری کارورزان و دستیاران به عنوان نیروی کار ارزان قیمت، تحولات یکباره قوانین پذیرش دستیاری و همچنین پذیرش غیر قانونی دانشجو در پردیس های خودگردان مسائلی هستند که توجه فوری مسئولان امر را می طلبند. که اگر این توجه در زمان مقتضی صورت نگیرد، عواقب جبران ناپذیر آن برای همه آشکار است.
یک - چالش های طرح تحول سلامت در حوزه آموزش پزشکی :
بی شک جداسازی حوزه آموزش پزشکی از وزارت علوم و واگذاری این حوزه به وزارت بهداشت، با چالشی بزرگ به نام" تداخل امور آموزشی و درمانی"همراه بوده است. در حالی که در دوران تولیت وزارت علوم، امور آموزشی با حوزه درمانی به مساوات یکدیگر پیش می رفتند و استقلال امور آموزشی در دستان وزارت علوم به عنوان متولی امر آموزش عالی قرار داشت، بعد از واگذاری این حوزه به وزارت بهداشت و با تصویب آیین نامه های شرح وظایف نامتعارف، انجام کلیه امور درمانی بر ساختار آموزشی تحمیل شد. دانشکده های پزشکی که مجری حمایتی دانشجویان در برابر وظایف درمانی بودند به دلیل بلعیده شدن در سیستم وزارت بهداشت نه تنها از حمایت دانشجویان ناتوان بودند،که به تدریج خدمت گرفتن دانشجویان تحت سلطه بیمارستان ها را در دستور کار قرار دادند.
به اذعان مسئولان وزارت بهداشت شروع طرح تحول نظام سلامت، با افزایش مراجعه به بیمارستان های دولتی همراه بوده است. این افزایش مراجعه با افزایش فشار بر سیستم سلامتی که قبل از شروع طرح نیز با مشکل کمبود امکانات و پرسنل روبرو بوده، منجر به فراموشی کامل امر خطیر آموزش شده است. چرا که به درستی در انتخاب میان درمان و آموزش، مسلم است که درمان پیروز است و آموزش گوشه نشین. میزان مراجعه بیش از حد، نه تنها فرصت آموزش را از بین برده است بلکه نارضایتی مراجعان، محیطی به شدت مغشوش را بوجود آورده است که درمان بیماران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مراجعه کنندگانی که به هر واسطه و دلیلی، گویی همه مشکلات عدیده، لاینحل و بزرگ نظام سلامت را از جانب پزشکانی چون ما می پندارند که خط مقدم مواجهه با بیماران در بیمارستان ها هستیم. همه اینها، تحمل مشکلات آموزشی – معیشتی را چندین برابر مشکل تر کرده است.
این مشکلات را بگذارید کنار مشکلات قدیمی نظام آموزشی ما: آموزش گرفتن همزمان دانشجویان فوق تخصصی، تخصصی و عمومی در یک جا بدون هیچ گونه برنامه ی مشخصی عملا آموزش گیری دانشجویان رده پایین تر را مختل کرده است. تصمیم گیری بالینی برای بیماران برعهده ی دانشجویان تخصصی و فوق تخصصی بوده و دانشجویان پزشکی عمومی اموری غیر آموزشی، و از آن ناگوارتر، غیردرمانی را انجام می دهند. دانشجویان دوره عمومی که باید در درمانگاه ها و مراکز بهداشتی درمانی به ارائه خدمت بپردازند، نه تنها هیچ گاه در این محل ها آموزش نمی بینند که بیمارستان های سطح ۳ و ارجاعی محل به اصطلاح آموزش آنهاست. از چنین سیستم آموزشی که هدف گذاری مشخص و برنامه ی مدونی ندارد، انتظار خروجی مناسب داشتن بی شک بی جاست. مشکلات جدید تحمیل شده بر یک نظام آموزشی کهنه و پر از نقص، کار را به جایی رسانده است ادامه اش ممکن نیست. دیگر مدتهاست که صبح برای آموزش به بخش هایمان نمی رویم. برای انجام کارهای می رویم که برای گرفتن مدرک پزشکی بواسطه قانون موظف به انجام آنها هستیم. نه انگیزه ای برای یادگیری داریم، نه شوقی برای آوردن پرونده ها، نوشتن برگه های متعدد، گذاشتن سوند، لوله ی معده و هزاران کار دیگر که از انجام آنها مدتهاست از لحاظ آموزش بی نیاز شده ایم اما به حکم قانون موظف به انجام آنها هستیم.
از سوی دیگر، دریافت حقوق ۴۰۰ هزار تومانی - کمتر از نیمی از حقوق پایه کارگران در کشور- با بیش از ۳۰۰ ساعت کار به جای آموزش در ماه، که برای فرار از قوانین کشور به عنوان کمک هزینه شناخته می شود، ما را تبدیل به ارزان ترین نیروی کار در کشور کرده است. چنین امری با قوانین صریح قانون اساسی در تضاد است: « اصل ۴۳ ام قانون اساسی: بند ۳ - تنظيم برنامه اقتصادي كشور به صورتي كه شكل و محتوا و ساعات كار چنان باشد كه هر فرد علاوه بر تلاش شغلي ، فرصت و توان كافي براي خودسازي معنوي ، سياسي و اجتماعي و شركت فعال در رهبري كشور و افزايش مهارت و ابتكار داشته باشد. ۴ - رعايت آزادي انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به كاري معين و جلوگيري از بهره كشي از كار ديگري .» همه ی اینها در حالیست که هر روز از گوشه و کنار خبر درآمدهای میلیاردی پزشکان گوش فلک را پر کرده است.
اجرای طرح تحول سلامت بار دیگر این موضوع رایاد آور می شود که اصلاح و تببین خطوط حوزه آموزشی و درمانی امری حیاتی و اجتناب ناپذیر است. اگر دانشجویان برای آموزش در بیمارستان حاضر می شوند، مسلما باید در قالب یک آیین نامه مشخص از انجام وظایف غیر آموزشی معاف شوند. اما اگر قرار است به عنوان عضوی از تیم درمانی بخش مهمی از بار سیستم سلامت را بر عهده گیرند، داشتن مزایا متناسب با میزان کاری که انجام می دهند حق مسلم آنهاست که اگر چنین نباشد این امر به عنوان بهره کشی واضح و غیر قابل انکار تلقی خواهد شد. ما خواستار پایان فوری این برخورد دوگانه هستیم.
پیشنهادات :
یک : تالیف و تصویب آیین نامه شرح وظایف کاروزان براساس استانداردهای آموزشی و مشخص کردن مرز میان امور درمانی و آموزشی و همچنین ابلاغ آن به بیمارستانهای آموزشی درمانی
دو : بازنگری در قوانین پرداخت کمک هزینه به کارورزان و متناسب کردن آن با دیگر اقشار و متناسب با ساعات کار در بیمارستان
دو- تحولات شتاب زده در آیین نامه آزمون پیش کارورزی و پذیرش دستیاری:
درحالی که وزارت بهداشت با طرح های تحولی یکباره در دولت نهم ضربات سهمگینی بر پیکره سیستم بهداشتی درمانی کشور وارد کرد، بار دیگر تحولات شتاب آلود نگرانی دانشجویان پزشکی را برانگیخته است. امروزکه وزارت آموزش و پرورش با گذشت چند سال از شروع طرح حذف کنکور سراسری هنوز هم در مرحله طراحی اصولی و عادلانه و اجرای استاندارد آزمون ها و محاسبه معدل است، وزارت بهداشت که چندین پله از حیث آموزشی در مراتبی تخصصی تر و حیاتی تر از وزارت آموزش و پرورش قرار دارد در تصمیماتی عجولانه، اقدام به تغییرات یکباره قوانین آزمون پذیرش دستیاری کرده است. با وجود نیاز مبرم به تحول قوانین مربوط به پذیرش دستیاری، تحولات یکباره این آزمون علاوه بر ترویج بی عدالتی در حوزه آموزش، واکنشی جز ایجاد التهاب و تشویش اذهان دانشجویان نخواهد داشت. اعلام ناگهانی تاثیر نمره پیش کاروزی و معدل دروه عمومی برای دانشجویانی که این موارد را پشت سرگذاشته اند، عادلانه به نظر نمی رسد. همچنین تغییر شیوه برگزاری آزمون پیش کارورزی از کشوری به قطبی در تناقض آشکار با مصوبات اخیر است. معدل عمومی دانشجویان پزشکی نیز براساس هر بیمارستان متفاوت است و حتی با تراز کردن معدل دانشگاه ها با یکدیگر، مقایسه آن ناممکن است. زمزمه های اخیر در مورد محدودیت برای استعدادهای درخشان در ادامه ی تحصیل در مقاطع بالاتر ( استریتی ) با ایجاد فاصله یک ساله تا آزمون دستیاری، نیز تحول یک باره دیگری است که بسیاری از دانشجویان پزشکی را سردرگم و مضطرب کرده است. نگرانی از این تغییرات نه تنها باعث ایجاد اضطراب در دانشجویان و اختلال در فرآیند آموزش و یادگیری آنها در حساس ترین سال های آموزشی آنها شده بلکه باعث بر هم زدن برنامه ریزی های طولانی مدت آنها به منظور ادامه تحصیل می شود.
پیشنهادات :
یک –برگزاری آزمون های دروسی که قصد تاثیر نمره ی انها در امتحان دستیاری وجود دارد به صورت کشوری
دو - برگزاری آزمون پیش کاروزی به شیوه هماهنگ کشوری
سه - اجرای قوانین پذیرش دستیاری با ایجاد ساختارهای لازم از ورودی های جدید
سه - پذیرش دانشجو در پردیس های خودگردان:
تبدیل پردیس های بین الملل دیروز به پردیس های خودگردان امروز از نگرانی های جدی دیگر ماست که با تناقض آشکار با عدالت آموزشی و همچنین اسناد بالادستی از مهر ۹۳ اقدام به پذیرش دانشجو کرده اند. در ابتدای نامه از اهمیت سلامت گفتیم. حال باید از اهمیت آموزش بگوییم. آموزشی که در کنار سلامت از وظایفی است که هیچ دولتی حق ندارد آن را به بهانه های مختلف به حال خود رها کند. تکلیف آموزش پزشکی که بیش از پیش مشخص است. متاسفانه مسیر پذیرش دانشجو در کشور ما سمت و سوی به شدت نگران کننده ای گرفته است. دور زدن آزمون های مرسوم با پول، بدون ایجاد بسترهای نظارتی در طول تحصیل و هنگام فارغ التحصیلی، تضمین کیفیت پزشکان آینده را مورد تردید جدی قرار داده است.
پذیرش دانشجو در پردیس های خودگردان امریست که واضحا با سياستهاي كلي علم و فناوري (نظام آموزش عالي، تحقيقات و فناوري) ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری منافات دارد: « بند ۶-۲- توزيع عادلانه فرصتها و امكانات تحصيل و تحقيق در آموزش عالي در سراسر كشور.» علاوه بر این تناقض آشکار، نقض مکرر قانون پنجم توسعه کشور در آیین نامه ی ابلاغی پردیس های خودگردان مصوب دويست و سي وپنجمين جلسه شوراي گسترش دانشگاههاي علوم پزشكي در تاريخ ۲۰/۰۳/ ۹۳، خود دلیل دیگری است که اصلاح فوری این بی قانونی را مسلم کرده است.
در حالیکه طبق ماده ۲۰ قانون پنجم توسعه کشور، دانشگاه های کشور برای پذیرش دانشجوی شهریه پرداز موظف به ایجاد ظرفیت جدید و تاسیس شعبات جدید شده اند: : « دانشگاه و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجازند از ظرفیت های مازاد بر سهمیه ی آموزش رایگان و یا ظرفیت های جدیدی که ایجاد می کنند بر اساس قیمت تمام شده یا توافقی با بخش غیردولتی و با تایید هیئت امنا در مقاطع مختلف دانشجو بپذیرند». اما در عمل نه تنها ظرفیت جدیدی ایجاد نشده است، که از ظرفیت دولتی کم شده است و به این پردیس ها اختصاص یافته است. هم چنین در این قانون به صراحت بیان شده است که مدرک تحصیلی این دانشجویان باید با دانشجویان غیر شهریه پرداز متفاوت باشد. درحالیکه در آیین نامه اجرایی این قانون که توسط شورای گسترش دانشگاه های علوم پزشکی ابلاغ شده است، تمامی این موارد نقض شده است. خواسته ی ما در این زمینه بازگشت سریع تر به قانون مصوب مجلس و اصلاح آیین نامه اجرایی ابلاغی وزارت بهداشت است.
چندماه پیش دانشجویان پزشکی سراسر کشور در بیانیه ای، مشکلاتی که به زودی گریبان گیر سیستم آموزش پزشکی و به تبع آن سلامت عمومی کشور خواهد شد را هشدار دادند اما، گوشی شنوای این هشدارها نبود. امروز شاهد آن هستیم که افت فاحش نمرات تحصیلی دانشجویان که از شاخه پردیس های خودگردان می باشند در کنار خروجی های پایین مقالات در حوزه پژوهش، زنگهای خطر را برای مسوولین به صدا در آورده اند. امید آن است که این بار پیش از پذیرش دانشجویان جدید، در اقدامی قاطع، مانع از ادامه این بحران شد.
پیشنهادات :
یک - جداسازی پردیس های خودگردان از دانشگاه های دولتی
دو - پذیرش دانشجویان خودگردان پس از فراهم سازی ساختارهای مورد نیاز در خارج از دانشگاه های دولتی
سه - خودداری از صدور مدرک تحصیلی مشترک دانشجویان پردیس های بین الملل و دانشگاه های دولتی
جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی
تا به امروز با صبوری و حسن نیت، بسیاری از این مشکلات از سوی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی کشور تحمل شده است. اما امروز صمیمانه و مصرانه خواستار آنیم که وضعیت آموزش پزشکی به خصوص کارورزان مورد رسیدگی جدی و فوری قرار گیرد. به گمان ما این انتظار زیادی نیست. منتظر اقدامات عملی شما عزیزان در جهت التیام زخم های کهنه ای که با هجمه های ناعادلانه و غیر منصفانه این روزها به جامعه پزشکی بر آن نمک پاشیده شده است، هستیم. امیدوار هستیم شما عزیزان نیز این مشکلات را بشنوید تا ما مجبور به تکرار دوباره و چندباره آنها نباشیم.
دانشجوی پزشکی مجبوره برای اینکه باهاش برخورد نشه و تمدید دوره نشه کار هایی رو به رایگان انجام بده که سایرین برای انجامش کلی پول میگیرند. کار هایی که دیگه بار آموزشی هم ندارند چون بار ها و بار ها انجامشون دادیم. و جالب اینجاست که بیماران هم حتی به چشم پزشک آدمو نگا نمیکنن و با یه دید حقارت آمیز برخورد میکنن که بابا دانشجوء !!!
و جالبه که با وجود اجبار ماهی ۱۰ کشیک شب و هر روز هم تا ظهر یا تا عصر بیمارستان بودن و کار کردن، اساتید هم میان شاکی میشن که چرا درس نمی خونید چرا بی سوادید!!! خب یکی نیست بگه آخه وقت میمونه برا مطالعه کردن و درس خوندن؟ درس هایی که آدم بخواد بخونه هفته ای ۱۰۰ - ۲۰۰ صفحه حداقلشه