به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران نامهای در خصوص انتخاب رئیس دانشگاه تهران به روحانی نوشتند که متن نامه به شرح زیر است:
با مردم چنان باش، که در روز حساب که خدا را دیدار میکنی، عذرت پذیرفتهآید که گروه ناتوانان و بینوایان به عدالت تو نیازمندتر از دیگراناند و چنان باش کهبرای یک یک آنان در پیشگاه خداوندی، در ادای حق ایشان، عذری توانی داشت.تیمار دار یتیمان باش و غمخوار پیران از کار افتاده که بیچارهاند و دستسؤال پیشکس دراز نکنند و این کار بر والیان دشوار و گران است و هرگونه حقی دشوار و گرانآید.و گاه باشد که خداوند این دشواریها را برای کسانی که خواستار عاقبت نیکهستند، آسان میسازد.آنان خود را به شکیبایی وامیدارند و به وعده راستخداوند، درباره خود اطمینان دارند.(بخش هایی از نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر در مورد فرمانروایی مصر)
جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
امروز که دوسال میگذرد از روزی که نام شریفتان از صندوقهای رای بیرون آمد و ردای بلند ریاست دولت جمهوری اسلامی بر شانههای شما نشست و سکان کشتی نظام در زمان طوفانهای سرخ و سیاه و سبز به دست شما سپرده شد ؛ واجب است بر جوانان انقلابی و دغدغه مند دانشگاهها که زبان درد دل گشایند تا معلوم شود در این دوسال چگونه گذشت روزهایی که ما به امید تدبیر شما بودیم.لذا انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران در نامه پیش رویتان نکاتی پیرامون وقایع دوسال گذشته به محضرتان ارائه میکند.
۱ – در شرایط سخت اقتصادی سال نود دو که شما با اغراق آنرا بحران خواندید منطقی بنظر نمیرسید که مشکلات به راحتی و در کوتاهمدت حل شود ولی شما و عدهی حل صد روزه مشکلات به مردم دادید .مردم این حرف را براحتی به عنوان یک شعار تبلیغاتی انتخابات هضم کرده بودند اما شما خود این را به شکل یه هدف درآوردید.همه دانستند که مشکلات این مردم صد روزه حل نخواهد شد اما شما اصرار داشتید که گزارش صد روزه بدهید.آنهم چه گزارشی.یادمان هست که گزارشتان بیشتر از عملکرد دولت قبلی بود تا دولت خودتان. هرچند آمارهایی هم از سمت شما در مورد مهار تورم ارائه شد که طنز تلخ آن در آینه قیمت هایی که داشت سر به فلک میکشید نمایان شد.
۲- یادمان نرفته است اولین کلماتی که در مراسم تحلیف خود به عنوان ریاست جمهوری گفتید را. «خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان».آقای روحانی ظاهرا دعایتان مستجاب نشد که با استبداد رای هرچه غلیط تر و تقدم نفع شخصی و گروهی هرچه شدید تر دهان منتقدان و رقیبان را بستید.کاش قصه همین جا به پایان میرسید اما شما دهان دشنام گشودید به روی همان ها که دهان انتقادشان را بسته بودید.منتقدان شما همان گروه کوچگ در اقلیت،همان سرهنگ های بیکار بی شناسنامه ی تازه به دوران رسیده،همان عصر حجری های هوچی.همه باید بروند به جهنم چون منتقد دولت کهنسال شما هستند.اینگونه برخورد با مخالفان و منتقدان حتی دوستان را هم دلسرد میکند.باز میگوییم جناب رییس جمهور مردم میدانند و میفهمند که آنرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
۳-کم کم بعد از اینکه منتقدان شما با برخوردهای تند مواجه شدند بوی خفقان هم به مشام رسید.بویی که مشام همه مصلحت اندیشان نظام را مشمئز کرد.عمق فاجعه زمانی بود که فهمیدیدم اگر از ماجرای پر درد کرسنت بگوییم میشویم دشمن امنیت ملی.اما ما از شهدایمان آموخته ایم که امنیت ملی ما امنیت اسلام و مسلمین است.
حال میخواهیم سکوت را بشکنیم و از شما بخواهیم که بیایید و بگویید چه آمده به سر حق مردم که شما حتی یارای شنیدن نام کرسنت را هم ندارید.اگر وزیر شما متخلف است چرا محاکمه نمیشود و اگر متخلف نیست چرا دهان مردم را بستهاید؟بیایید و بگویید ماجرای بدهی چند ده میلیون دلاری چیست؟بگویید پای چه کسانی در میان است؟نه اینکه هر که گفت کرسنت مهر بر دهانش بزنید.فساد فساد است در هر دولتی که باشد حق مردم است که بدانند چه کسی حقشان را پایمال کرده است. چطور میشود که ریال به ریال جابه جا شده در دولت های قبل از چشم شما پنهان نمیماند اما کرسنت بردن نامش هم غدغن میشود.چه میشود که وقتی از دولت های قبل کسی متهم میشود اولین مدعی العموم دولت است اما وقتی مهدی هاشمی که یک پای ماجرایی است که طرف دیگرش دکتر زنگنه است شما در پیله ی سکوت فرو میروید.ولله روزی این نگفتن ها مردم را دلزده و مغموم خواهد کرد.
۴-اما برگردیم به دانشگاه.از همان روز اول در بحث انتخاب وزیر از شما انتظار میرفت خطوط قرمزی که چند سالی است تبدیل به دغدغه اذهان مردم و نخبگان و جنبشهای دانشجویی شده را رعایت کنید اما وقتی گزینههایی که انگ همراهی با فتنه گران را بر جبین داشتند معرفی کردید و حاضر نبودید از موضعتان کوتاه بیایید نگرانیهای ما برای فضای دانشگاه دو چندان شد که مبادا تشنجهای سیاستزدهی دوره اصلاحات در کف دانشگاه احیا شود.ظاهرا برای جنابتان مهمتر از فضای با نشاط علمی و سیاسی دانشگاه همسو بودن آن با دولت بود.
از شما انتظار نمیرفت خشنودی عیادی فتنه را ترجیح دهید بر سالم ماندن فضای دانشگاهها. بعد از آن همه فراز و نشیبی که در انتخاب وزارت علوم دولتتان پیش آمد و دانشگاهها را به سراشیبی زوال سوق داد انتظار داشتیم وضعیت دانشگاهها هرچه زودتر سامان یابد.فرایند انتخاب ریاست دانشگاه ها توسط دولت شما روزهایی غم انگیز برای دانشجویان رقم زد.روزهایی که به خاطر عدم وجود دید کارشناسانه در مورد فضای علمی دانشگاه، دانشگاه های متعدد با سرپرست اداره شدند و تخلفات بسیاری از سمت دولت در انتخاب روسای دانشگاه ها رخ داد.حالا بیشتر ازاینکه چرخیدن چرخ دانشگاه مهم باشد انتخاب رییس برای دانشگاه مهم است چرا که شما گزینه هایی دارید که این فرضیه را در ذهن دانشجویان میپروراند که ظاهرا از جاهایی که دوست ندارید حمایتشان را از دست بدهید به شما تحمیل میشوند.
۵ – کمترین حق دانشجویان فعال در دانشگاه این است که از حقوقی که قانون برای آنها تعریف کرده بهرهمند شوند اما چندی پیش وقتی موسم انتخابات شورای هیئت نظارت بر نشریات دانشجویی فرا رسید گروه های فعال در دانشگاه که اندیشه ای انتقادی نسبت به شما و دولتتان داشتند به انتخابات دعوت نشدند و بعدا کاشف به عمل آمد که فقط نشریاتی به انتخابات دعوت شده اند که متعلق به تشکل حامی دولت شما هستند.و دیگر نیازی به گفتن نیست که در چنین انتخاباتی آرا به چه کسانی تعلق میگیرد.از دولتی که خود را دولت حقوق دانان میداند بعید بنظر میرسید که چنین اتفاقی را نادیده بگیرد.
۶- شما به دانشگاه تهران آمدید اما چه آمدنی.روزهایی که شما و وزرایتان به دانشگاه می آیید دانشگاه قلمرو نیروهای امنیتی میشود.همان دانشگاهی که قرار بود ملجا آزاد اندیشان باشد برای ورودتان حتی نصب یک اطلاعیه را نیز غدغن میبیند.نمیدانیم چرا شما که میگویید سرهنگ نیستید اینگونه امنیتی عمل میکنید حتی در دانشگاه.قطعا انتظار ما از حضور رییس جمهور در دانشگاه دیدن تعداد زیادی نیروی امنیتی نیست.شاید شما آنهمه محافظ پر سر و صدا با خود میاورید که صدای دانشجویان به گوشتان نرسد اما ما دوست داریم بلند بگوییم که از دولت چه مطالباتی داریم شما حتی مجال صحبت هم به فعالان دانشجویی نمیدهید .آقای روحانی فراموش نکنید که اینجا محل بحث و بررسی است و دانشجو تریبون میخواهد برای رساندن درد دل هایش به بالاترین مقام اجرایی کشور .
۷ – جناب آقای روحانی!
آمدید و گفتید که معیشت مردم مختل شده است .ما هم میدانستیم که معیشت مردم مختل است اما مرد درست کردنش کیست.مدام آمار میدهید که تورم را کاهش دادیم و ما یادمان افتاد که شما در مناظرات تلوزیونی گفتید تورم به جیب مردم است نه به آمار هایی که ارائه میشود.وقتی شما میگویید تورم کنترل شد و در حالیکه در دوسال گذشته قیمت ها نجومی بالا رفته اند یعنی یکی دارد اشتباه میکند یا ما یا بازار.این روزها فقط به همان پورشه سوارن سگ به بغل شمال تهران خوش میگذرد نه آنها که چشمشان به حقوق بخور نمیر کارگری و کارمندی است.شما عزت نفس مردم را هم زیر پای آنچه که معیشت مردم به آن میگفتید ذبح کردید.یادمان نمیرود صف های سیاه و سرد مردم بینوا را در چله زمستان که میخواستند سبد کالای شما را دریافت کنند.یادمان نمیرود که شما حتی مسائل هسته ای را هم که هیچ ربطی به مردم نداشت به زندگی مردم کشاندید تا بار مسئولیت جیب مردم از شانه های شما برداشته شود.
۸- در مسئله هسته ای هم که درد دل ما را اگر بنویسند میشود مثنوی هفتاد من کاغذ.رفتید و زر را به هیچ فروختید اما به مردم نگفتید چه شده.خون شهدای هسته ای پایمال شد ولی تنها چیزی که به دست آمد جری تر شدن دشمنان و عقب نشینی ما از مواضع انقلابیمان و قانع شدن به"دبپلماسی صدقه ای"بود.
گفتید تحریم ها برداشته شده اما واقعیت ورای ادعا های شما بود.گفتید که چرخ سانتریفیوژ ها نچرخد که چرخ زندگی مردم بچرخد.چوب لای چرخ سانتریفیوژ ها کردید اما چرخ زندگی مردم کند تر چرخید.علیرغم نظر مقام معظم رهبری هیچ چیز از جزئیات مذاکرات را به مردم و نخبگان نگفتید.شاید اگر مردم بدانند در مذاکرات شما چه میگذرد ثانیه ای حاضر به ادامه این روند مذاکرات نباشند.بیم آن میرود که این روند سکوت شما در مورد جزئیات مذاکرات به خاطر نگاهتان به انتخابات سال نود و شش باشد.شما نقطه قوت دولت خود را دیپلماسی میدانید همان دیپلماسی ای که قرار بود احترام را به پاسپورت ایرانی برگرداند اما حتی نماینده شما را در سازمان ملل نپذیرفتند.امریکا گزینه هایش روی میز ماند و عربستان گزینه هایش روی میز آمد .آیا این نتیجه ی چیزی غیر از ترک دیپلماسی انقلابی به بهانه اعتماد سازی بین المللی است؟ملت نمیخواهد که تراژدی نشست سعد آباد بار دیگر تکرار بشود.
۹-دولت شما برخلاف مشی انقلاب اسلامی عدالتخواهان را کنار زد و به جای دفاع از حقوق مستضعفین لیبرال ها را در اطراف خویش پرورش داد.در مقابل اندیشه های خمینی کبیر سریع القلم ها در دولت تکثیر شدند و سرمایه داران اکرام شدند.تضاد اندیشه لیبرالی با اندیشههای انقلاب اسلامی اظهرمن الشمس است ولی شما خورشید روشن حمایت از مستضعفین را نادیده گرفتید و سمت لیبرال ها رفتید.از دولت شما بوی دولت سازندگی بر مشام میرسد که هنوز هم از آن روزها عده ای دارند زیر چرخدنده های توسعه ای که فقط به کام سرمایه داران بود له میشوند.
۱۰- فرهنگ هم در دولت شما قربانی خونین بازی های سیاسی شد.از همان روزی که حضرت آقا برخلاف همیشه در نمایشگاه کتاب دولت شما شرکت نکرد میشد فهمید که مهاجرانی ها در دولت شما ظهور کردهاند.فیلم هایی که هیچ سنخیتی با سبک زندگی مردم مسلمان ایران نداشتند اکران شدند و موسیقی های آنچنانی خوره شد و به جان روح مردم افتاد.برای اولین بار یک زن در دولت شما مجوز آواز خواندن گرفت.مسئله حجاب به فراموشی سپرده شد.و مطبوعات هم شبیه رسانه های شیطانی دوره اصلاحات شد.درد بزرگی که فرهنگ باشد در دولت شما به فراموشی سپرده شد و دغدغه هیچکس در این دولت دیگر فرهنگ نیست زنهار اگر کج رفتاری های دوره ی اصلاحات در مقوله فرهنگی در دولت شما تکرار شود.لازم به ذکر است که فرهنگ همان مقوله ایست که جنبش دانشجویی مسلمان حاضر است به تاسی از رهبری معظم انقلاب جانش را هم در راه آن فدا کند.
باید که حرف دلمان را با شما میگفتیم تا شما بدانید که هنوز دلسوزان مردم و نظام به حاشیه رانده نشدهاند .حرفهایمان از سر دلسوزی بود.امیدواریم که سخنان این فرزندان و نوباوگان انقلاب آزرده خاطرتان نساخته باشد.صمیمانه از توجه و عنایات جنابتان سپاسگذاریم.
والعاقبه للمتقین
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه تهران
.