میثم محمدوند در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو»، گفت:نزدیک به دو سال است که با انواع تهمتهای عدهای زورگو در وزرات علوم و همراهان آنها در رسانهها مواجه هستیم، باید از وجدانهای بیدار جامعه پرسید ما چه رانتخوارها و آقازاده هایی هستیم که به نان شب هم محتاجیم؟
این دانشجوی بورسیه داخل افزود: ما از کدام دسته از مفسدان اقتصادی و اداری هستیم که حتی پول رزو غذای سلف یا هزینه مسافرت به شهرستان و یا حتی سفر ضروری به تهران برای پیگیری امور خود در وزارت را هم نداریم؟
وی با تشریح وضعیت مالی ضعیف خود و خانواده عنوان کرد: پدر بازنشسته بنده چه رانتی میتوانست داشته باشد که الان من به رانتی بودن در استفاده از حق قانونی شرکت در فراخوان بورس خارج وزارت علوم متهم می شوم؟ زمانی که نامه لغو بورس بنده به دانشگاه رسید به مدت یک ماه تحت درمان و مصرف داروهای ضد استرس بودم و مشکلات جسمی و گوارشی ناشی از این شوک ظالمانه به شدت به روند عادی زندگی من صدمه زد که هنوز تبعات آن ادامه دارد.
محمدوند خاطرنشان کرد: زمانهایی میشود که به علت عدم تمکن مالی حتی در استفاده از تاکسی برای رفتن به دانشگاه مجبور به صرفه جویی میشوم. واقعا باید عرض کنم عمق این فشار و شرایط سخت زندگی یه دانشجوی دکترای ۳۱ ساله به قدری اسفبار است که به نظر بعضیها دروغ می نماید اما متاسفانه به برکت رویه ظالمانه وزارت علوم این مساله حقیقت دارد. تاسف بارتر اینکه من که به علت تعهد محضری به وزرات از هر گونه شغل خارج از دانشگاه محرومم در این ایام به علت لغو بورس و عدم امکان ثبت نام و انتخاب واحد در ترم جاری از هرگونه کار دانشجویی و تدریس یا حل تمرین که تنها ممر درآمدی اندک بنده بود نیز منع شده ام.ایا این عدالت است ؟؟