گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛دیدار با رهبری از جنبه های گوناگون برای تشکل های دانشجویی مهم و حیاتی محسوب میشود؛ اول این که دیدار انعکاس رسانه ای بالایی دارد و میتواند حصر رسانه ای خیلی از مواضع و حرف ها را که معمولا منتشر نمیشوند را بشکنند دوم اینکه دانشجویان فرصت صحبت رو در رو با شخص اول مملکت را می یابند که همین،فرصت پیگیری مطالبات را به بالاترین حد میرساند و فرصت پیگیری خواسته ها را بسیار فراهم میکند .
مهم ترین نکته نیز آن است که ولی فقیه دارای یک شان رفیع اعتقادی میباشد که رهنمودهایش در مورد مسائل مختلف گره کارها را میتواند باز کند آن چنان که تا کنون بارها چنین شده… به همین جهت بسیار پیش تر از زمان دیدار دانشجویان با رهبری ، نمایندگان تشکل ها و مجموعه های دانشگاهی خود را برای دیدار مهیا میکنند.
جنبش هم مثل بقیه تشکل ها و مجموعه های دانشجویی از خیلی وقت پیش روی نوشتن متن دیدار متمرکز شده بود.
در مورد نکاتی که در متن جنبش قرار گرفت چند متغیر اثر گذار بود :
۱٫ حرف تکراری نزنیم :
تلاش بر این بود حرف هایی که قبلا بارها مطرح شده برای چندمین بار مطرح نشود و اگر ضرورتی ندارد وارد متن نشود.حرف هایی که رهبری فرموده اند به خودش بازگردانده نشود یا شعارهای خوبی که فقط با انگیزه تکبیر گرفتن از جمعیت تعبیه شده باشند ، سعی کردیم در متن جنبش نباشد و اشاره به مسائل جدیدی مورد توجه قرار بگیرد که کمتر مطرح شده باشند یا این که هیچ گاه به آن ها نشاره نشده باشد.
۲٫ حرف، به جلسه ربط داشته باشد :
علی القاعده ، آن دست از سخنانی که مربوط به نهادهای زیرمجموعه رهبری هستند و آن بخش از عرائضی که رهبر معظم انقلاب در جایگاه پاسخگویی به آن ها هستند میبایست ضریب بیشتری بگیرند.
حرف هایی بزنیم که برایش قدمی برداشته باشیم :
از میان تمام حرف های مهمی که میشود مطرح کرد، آن بخش از مسائل که از حوزه نظر به حوزه عمل سرایت کره باشند و موجب بروز فعل شده باشند قطعا اولویت بالاتری برای مطرح شدن دارند نسبت به مواردی که فقط در مباحث تئوریک مانده اند و بریش هیچ قدمی برداشته نشده است.حرف هایی که فقط حرف هستند و توصیه هایی که خودمان هیچ گاه به آن ها عمل نکرده باشیم.
بر همین مبنا موضوعات را اولویت بندی و گزینش کردیم، و شاید موردی نبود که مطرح کنیم اما برایش قبلا کاری نکرده باشیم.
۳٫دغدغه مردم دیده بشود :
حرف های سماوی و آسمانی که هیچ ربطی به عوارض و ابتلائات زمینی و ملموس مردم ندارند، را باید با حرف هایی که دغدغه توده هاست و ارتباط تنگاتنگ با مشکلات آن ها دارد باید جایگزین گردد.
متاسفانه گاهی، مسائل یک قبیله اقتصادی کوچک و یک جناح قدرتمند سیاسی، بر مشکلات عموم مردم سایه می افکند و در ما انگیزه های قوی تری ایجاد میکند.
بر اساس معیارهای زیادی ،که چند مورد از آن ها را آوردم متن تنظیم شد.
تلاشمان هم بر این متمرکز شده بود در کوتاه ترین زمان قرائت بشود و جملات گاهی در کلمات خلاصه بشود تا متن هرچه می شود کوتاه تر بشود. هرچه به زمان دیدار نزدیک تر می شدیم، استرس و نگرانی پیرامون این مساله که تا چه میزان خواهیم توانست در ارائه متن موفق باشیم ،بیشتر میشد.
چرا که یک ارائه (بد) ممکن است یک متن (خوب) را خراب کند…
روز دیدار :
از درگاههای متعدد بازرسی گذشتیم که در یکی از همین گیتهای بازرسی همه متن ها جمع آوری شد و قرار شد خیلی سریع باز گردانده شود، وارد حسینیه که شدیم ،سالن تقریبا پر بود و مداح در حال دعاخوانی بود. در همین مدتی هم که مداح داشت سرود را با دانشجویان تمرین میکرد، تمام تمرکزم روی متن قفل شده بود و به ارائه فکر میکردم.
جلسه با سخنرانی نماینده تحکیم وحدت آغاز شد، و پس از او دانشجویان پیاپی می آمدند و دیدگاه هایشان را ارائه میکردند و گویا قرار نبود نوبت جنبش بشود، تقریبا همه هم از حدود معهود زمانی بیشتر صحبت کردند و گاهی این تصور در ما به یقین نزدیک میشد که برخی بنا دارند جنبش را از دیدار حذف کنند!
خلاصه با فشار زیاد آخرین سخنرانی به جنبش رسید ، که چون آخر وقت بود همه آن اتفاقاتی که میترسیدیم بیافتد، افتاد!
زمان به شدت کم بود و متن تخلیص شده ای که ۱۲ دقیقه خواندنش طول میکشید در پنج دقیقه خواندم و به گمانم یک رکورد جدید در تندخوانی ثبت شد…برخی آقایان ۲۰ دقیقه خطابه خواندند اما نوبت ما که شد ،آقایان دست اندرکارِ… از دقیقه سوم به بعد با خودکار به جان پای ما افتادند که وقت تمومه…. جمع کن بریم حرکته….
حرف هایم که تمام شد و رفتم سمت آقا، ایشان به محض این که رسیدم، همان اول، سوال آخرم را جواب دادند و فرمودند: ائمه جمعه از من کسب اجازه نمی کنند(نقل به مضمون)…(در مورد حدود ورود ائمه جمعه به کارهای سیاسی و انتخاباتی سوال کرده بودیم و پرسیده بودیم آیا برای این رفتارهای غلیظ جناحی از شما اجازه میگیرند؟)
بعد هم فرمودند کمی تند خواندید برخی نکات را نشنیدم متنتان را بگذارید بعد بخوانم…
یکی دو جمله خصوصی دیگر مطرح شد و رفتم سرجای خودم نشستم و مشغول خودخوری شدم و از این که این طور متن جنبش را با لطمه مواجه کردند به فکر فرو رفتم…
آقا، چند ارجاع خوب به متن جنبش دادند که شاید مهم ترین آن ها پیرامون انتقادات ما در مورد سیاستهای برنامه ششم توسعه بود که صراحتا و پشت تریبون انتقادات را پذیرفتند و اعلام فرمودند اگر قبل از ابلاغ برنامه این مطالب را به من می رساندید اصلاحش می کردم؛ اما حالا هم به گونه ای که بشود ابلاغ می کنیم که جبران بشود (نقل به مضمون )
و تا همین الآن در این فکر هستم که تنگ نظری و خشک اندیشی حضرات برگزار کننده چقدر زننده بود و همین توانست زحمات حداقل یک سال گذشته ما که چکیده اش شده بود همین متن، را با مشکل مواجه کند.
یک سینه حرف موج زند در دهان ما…
فعلا همین…
*-حسین شهبازی-دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.