به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، وحید زارع، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شیراز عصر امروز در دیدار با رهبر انقلاب به نمایندگی از بسیج دانشجویی به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن کامل نماینده بسیج دانشجویی بدین شرح است:
سلام علیکم
جهت شادی روح شهدای گمنام مدفون در دانشگاه ها یک صلوات ختم کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی بمحبتک و قلبی بمعرفتک و روحی بمشاهدتک
من از علی اکبرِ حسین درس شجاعت و مردانگی گرفته ام
امروز درحالی به دیدار رهبر عزیزتر از جانم آمده ام که کمی آنسوتر کودکان و زنان مسلمان یمنی در ماه مبارک رمضان زیر بمباران وحشیانه آل سعود افطار می کند. برادران و خواهرانم در سوریه و عراق در چنگال وحوش داعشی و تکفیری گرفتار شده اند. من مسلمانم، شیعه ام، من غیرت دارم. من از علی اکبرِ حسین درس شجاعت و مردانگی گرفته ام. من عاشق شهادتم. بخدا قسم اگر شرایط جهاد فراهم شود آل سعود و داعش و صهیونیست ها در طرفه العینی را به خاک ذلت می نشانیم و به امید آن روز لحظه شماری می کنیم.
بسیار خرسند و خوشحالم که در محضر رهبر انقلاب اجازه پیدا کردم چند کلامی سخن بگویم. خدا را شاکرم که اگر برخی مسئولین علاقه ی زیادی به شنیدن مطالبات و دغدغه های دانشجویان نشان نمی دهند، پدر مهربانی هست که به فرزندان خود توجه دارد و سخنان آنان را می شنود.
بنده مباحثم رو در 3 محور جنگ اقتصادی چالش ها و راهکارها، فرهنگ و دانشگاه، و چالش امروزِ نخبگان و جنبش دانشجویی خدمتتان بیان می کنم.
جنگ اقتصادی چالش ها و راهکارها
به تعبیر شما چند سالی است که یک جنگ اقتصادی تمام عیار بر ملت ما تحمیل شده است. هدف از این جنگ، "جدا کردن مردم از نظام اسلامی" است. فشارهای مضاعف و تحریم های ظالمانه ی چند ساله اخیر در حوزه اقتصاد با همین رویکرد صورت گرفته است؛
آمریکا غیر منطقی، بد عهد و غیر قابل اعتماد است
لکن همین تحریم ها از سویی عامل ظاهر کننده مشکلاتی هستند که سال های سال در اقتصاد کشور وجود داشته است. در این چند سال مذاکره هم بدیهیات امر برای برخی که قائل به آن نبودند، ملموس شد. دو نکته در این سال های مذاکره آشکار گشت: اول اینکه آمریکا غیر منطقی، بد عهد و غیر قابل اعتماد است که مدام زیر میز می زند و دبه می کند. دوم آنکه نه همه ی تحریم ها برداشتنی هستند و نه اگر برداشته شوند مشکلات اقتصادی کشور حل شده و یک شبه اقتصاد شکوفا می گردد.
اقدام قابل قبولی در خصوص اتکا به داخل در زمینه اقتصادی صورت نگرفته است
علیرغم روشن بودن راه حل، که همان اتکّا به توان داخلی و مدیریت جهادی است تا کنون اقدام قابل قبولی در این خصوص صورت نگرفته است. هرچند ما حرف های نو و بدیعی در این زمینه داریم که می تواند به حل این مسائل کمک کند؛ اما مسئولان رغبتی به شنیدن حرف های ما ندارند.
لکن به نظر ما آنچه مانع از اجرای درست راه حل های بومی می شود عبارت است از:
الف) مبانی فکری غلط
تحریف خط امام نه تنها در حوزه سیاسی و فرهنگی، بلکه امروز در حوزه اقتصادی نیز مشاهده می شود.
ما گرچه توفیق نداشتیم در زمان حیات امام عزیز تنفس کنیم. اما امروز او را خیلی روشن و واضح می شناسیم. آن امامی که ما شناختیم امامِ ساده زیستی، امامِ محرومان و امام سطله ستیزی بود. آن امام در یک کلام،"امام ما می توانیم" بود.
برخی تجدید نظرطلبان هواخواه لیبرالیسم و عدول کردگان از اندیشه های امام راحل با خوانش غلط و تحریف آمیز از اندیشه ها و اصول و مکتب امام (ره) در نظر دارند در عرض ریل معتبر و اصلی انقلاب، ریلگذاری جدیدی بر مبنای سلایق شخصی خود ایجاد کنند. این افراد در حوزه اقتصاد به دنبای القایِ "ما نمی توانیم" بوده و به دنبال ایجاد یک "استعمار پنهان" به گونه ای که استقلال و خودکفایی را نیز بی معنی می خواند، هستند.
در اجرای اقتصاد مقاومتی نیز همانند اصل 44 برخی از اجزای کار در دست افرادی است که اعتقادی به این نوع "سیاست های عدالتطلبانه" ندارند. متاسفانه امروز ما شاهد این نگاه ها در وزرا و مسئولینی که از بنِ دندان به اقتصاد لیبرالی و بازار آزاد اعتقاد دارند یا افرادی که با سابقه وزارت در حوزه کشاورزی به صراحت صحبت از بیهوده بودن خودکفایی می کنند یا آن افرادی که در صنعت نفت و گاز سکان دار بوده و هستند و اعتقادی به مذموم بودن خام فروشی نداشته و گامی در راستای توسعه صنعت پالایشی کشور بر نمی دارند، هستیم.
سوال مهم این است که تا چه زمان، افرادی که با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد، نسبت درستی ندارند، باید مسئولیت های اجرایی و مناصِب تصمیم گیری را به عهده بگیرند؟ مگر ما در یک جنگ اقتصادی تمام عیار نیستیم؟ آیا ما در جنگ نظامی کسانی را که معتقد به جنگ کردن نبودند، به عنوان فرمانده لشکر انتخاب می کردیم؟ با این نگاه ها و این افراد چگونه می توان به پیروزی در جنگ اقتصادی امیدوار بود؟
ب) عدم مبارزه نظام مند سیستمی با فساد
مبارزه با فساد و اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی مکمل یکدیگر و دو روی یک سکه اند. بدین معنا که بدون زدودن فساد از پیکره اقتصاد، اقتصاد مقاومتی شکل نمی گیرد و ثمره اجرای اقتصاد مقاومتی هم برخورداری از اقتصادی پاک و سالم خواهد بود. فساد اقتصادی موضوعی است که در این سال ها کشور بیشترین هزینه را در عرصه اعتماد عمومی برای آن پرداخته است. شواهد نشان داده شبکه فساد به هیچ دولتی رحم نکرده و متعلق به جناح و جریان خاص سیاسی ای هم نیست. این شبکه حیات خود را در نزدیکی به قدرت و غبار آلودگی فضای اقتصاد می داند.
در واکاوی علل وقوع فساد می توان به دو عامل کاغذ بازی و روابط انسانی که از اصلی ترین دلایل بروز این معضل و عامل بوجود آورنده ی جعل های فراوان در اسناد و رانت های زیاد در روابط هستند، اشاره کرد.
راهکار، "مبارزه سیستمی با فساد" و "شفافیت اطلاعات در اقتصاد" است که می تواند عرصه را بر قاچاق چیان و ویژه خواران بسته و راه تنفسی را برای "اقتصاد درون زا" باز کند.
امروز محور اصلی مطالبه ما استقرار سازوکارهایی برای نظارت، کنترل، و مدیریت فرآیندهای فعالیت های اقتصادی است تا بتوان از بروز فساد در این سیستم پیشگیری کرد. متاسفانه رویکرد ما تا به امروز در مواجهه با فساد صحیح نبوده و بدلایل مختلف اقدامات موثر و زیربنایی در این خصوص شکل نگرفته است. البته اقداماتِ خوبی هم در این سال ها مثل "تصویب قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز" صورت گرفته است. هرچند جای سوال است که چرا تا کنون گامِ موثری از سوی دولت برای عملیاتی شدن این قانون مهم و کارآمد مشاهده نمی گردد؟
بر اساس بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته 3موضوع نقش زیرساختی و اساسی را در مبارزه با فساد دارند:
الف) فرآیند بیمار و ناکارآمد خصوصی سازی
ب) فقدان سیستم ها و سامانه های جامع و یکپارچه در انجام امور اقتصادی کشور
ج) اعطای امتیازات و فرصت های ویژه و خاص در بخش تجارت کشور
دو عاملِ مبانی فکری غلط، و عدم مبارزه نظام مند سیستمی با فساد باعث شده است آرایش اقتصادی کشور آرایش متناسب با شرایط مبارزه در یک جنگ تمام عیار نباشد و در نتیجه پیشرفت قابل توجهی نیز محقق نشود.
به دلیل ضیقِ وقت از توضیح بیشتر صرف نظر کرده و مجموعه تحقیقات صورت گرفته در این خصوص را خدمتتان ارائه می کنم.
اما مسأله بسیار مهم فرهنگ.
فرهنگ و دانشگاه
امروز ما شاهدیم که یک "جریان فرهنگی معاندِ با انقلاب" زیر چترِ سیاستِ تساهل و تسامح آقایان، بصورت خزنده در عرصه های مختلف فرهنگی در حال نفوذ در جامعه و بویژه در دانشگاه ها است. برخی مدیران دانشگاه ها نیز، زمینه را برای این ساختارشکنان در دانشگاه فراهم کرده اند.
ما متاسفیم که به عرض برسانیم درحالی که شتابِ رشدِ علمی کشور در حال تنازل است و با سرمایه های علمی کشور برخوردهای سلیقه ای و ناعادلانه آنچنان که با هزاران دانشجوی بورسیه صورت گرفت، می شود، دغدغه ی آقایان ترویج موسیقی و کنسرت است. آخر ما نمی دانیم دانشگاه جای کنسرت و موسیقی و رقص و آواز است یا محل تربیت نخبه ی متعهد به انقلاب اسلامی!؟ سوال اصلی اینجاست که ما نمی دانیم در برخورد با اعطای "مجوزهای به ظاهر قانونی" به این فعالیت ها که ارزش ها را به سخره می گیرند به چه شکل برخورد کنیم؟
محور سوم و پایانی
چالش امروزِ نخبگان و جنبش دانشجویی
همانطور که شما فرمودید یک از چالش هایی که با آن مواجهیم، سهلانگاری در عمل و حرکت است. این معظل در محیط های نخبگانی کشور با چالش دیگری آمیخته می شود و آن اینکه مسئله ها و دغدغه های موجود در جامعه نخبگانی اعم از دانشگاه و حوزه، بقدری از واقعیات جامعه دور می شود که اگر تمام و کمال هم اجرایی شود، دردی از جامعه ما را دوا نخواهد نمود. ما از اساتید دانشگاه، حوزه و نخبگان گله داریم ما امروز از خودمان و جنبش دانشجویی هم این گله را داریم که بعضاً اولویت هایمان دردهای مردم، و معظلات کف جامعه نیست.
جنبش دانشجویی بجای اینکه سودای تربیتِ جوان هاى نخبه، مجاهد و مسئولیت پذیر را براى رسیدن به آینده و کسب فتح الفتوح دیگری در سر داشته باشد، بعضاً یا سرگرم مسائل خودش شده یا فقط به رویکردهای مربوط به دولت می پردازد و "رقابت گفتمانی" را نیز با تحلیل های شخص محورانه به حاشیه رانده است. آن زمانی که افق دید، اینچنین سرگرم مسائل سطحی، خرد و کم اهمیت شد، اولویت ها گم می شود و وقتی اولویت ها گم شد، جنبش دانشجویی از مردم و از آرمان های مطلوبش فاصله می گیرد. هرچند این مسئله قابل تعمیم به همه ی فعالیت های جامعه نخبگانی و جنبش دانشجویی نیست، اما بروز و ظهورش در برهه هایی نیز، غیر قابل انکار است.
عرضم تمام و نکته آخر اینکه این روزها حرفهایی می شنویم که سخت قلب ما را رنجور می کند، این روزها صحبت از صلح امام حسن (ره) و مردم آن دوران است...
آقایان این حرفها را نزنند، این مقایسه ها ظلم به این ملت غیور است... وجه تشابه ملت همیشه در صحنه ی ایران با مردمان آن زمان چیست؟!
آقایان مگر ملت را نمی بینند... مگر ندیدند هرجا تهدیدمان کردند، ملت پرشورتر 22بهمن ها را برگزار کرد... مگر همین روز قدس را ندیدند...
آقایان! این ملت کجای کار را کم گذاشته است... مگر آن زمانی که برخی خواص در خواب بودند همین ملت نبود که آتش فتنه افروزی سال 88 را خاموش کرد و 9دی را آفرید...
مگر امام در وصف ملت ما نفرمود که این ملت از امت صدر اسلام هم بهتر است...
آقایان شما بگویید این ملت، که همیشه به خصومت با استکبار افتخار کرده، امروز چه کرده است که باید با مردمان زمان امام حسن (ع) قیاس شود...
مسئولین کم نیاورند و شانه خالی نکنند... این ملت ایستاده است... ما ایستاده ایم... ما بدریون این انقلابیم که تا آخرین نفس ایستاده ایم...
ما تا آخر ایستاده ایم تا او بیاید...
دیدند دشمنان که در این خطه لاف نیست/ شمشیر دوستان علی در غلاف نیست
در این قبیله، نخل تناور همیشه هست/ مقداد هست، مالک اشتر همیشه هست
اینجا که کوفه نیست خوارج علم شوند/ سلمان نمرده است، اباذر همیشه هست
همواره دست ها به علمداریت بلند/ آسوده خاطرت که برادر همیشه هست
صف بسته اند این همه سردارها به شوق/ یعنی برای پیشکشت، سر همیشه هست
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته
دمتون گرم.زنده باشین
واقعا این ملت چه کرده که باید مردم بد عهد و نافرمان دوران امام حسن علیه السلام مقایسه بشه ؟
تمام مطالبشون درست و به جا و به قاعده بود ... امیدواریم پاسخی در اسرع وقت هم از سوی رهبر عزیزمان ارائه شود...
واقعاً احسنت!
تبريك به حضور و شور شما عزيزان دانشجوي مومن متعهد به انقلاب . اما بعد سخن شما نماينده عزيز را خواندم سخناني دلسوزانه و بعضا
آگاهي بخش بود اما عزيز من شنونده برايم معماست آنطور كه شما مي گوييد. زيرا بايد به شيوه هاي متعدد دست بزنم تا مصداقهايش را پيدا كنم.حالا چقدر زمان مي برد نمي دانم. و متاسفانه با سوء نظر بايد زمان را بگزرانيم . خوب نيست. اما اگر شما عزيز گرامي بتوانيد با آمار و نشانه هاي آن صحبت كنيد بهتر است تا كلي گويي زيرا اثبات ها با آمار و نشانه ها بهتر مورد بررسي قرار مي گيرد. شما هم كه حرفهايتان بسيار نياز به اثبات دارد.چون كسي كه در كلامش مدعي مي شود بايد در مرحله بعد ادعاهاي خود را اثبات كند.مثلا شما مي فرماييد انتصابات از فلان و فلان زياد شده كه مقبول نيست. خوب نيست!!!
عالی بود. خدا خیرتون بده، حرف دل ماها و مردم همینه.
ان شاالله همیشه سربلند و حق خواه باشید.
اما صحبتهاش که تموم شد اشک بود که از چشمام میومد انگار از زمین کنده شده بودم
اصلا بهش نمیومد
نظیر نداشت