شطرنج هوشمندانه انصارالله، در آستانه مات کردن پدرخوانده

گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو»؛ یمن طی چند ماه اخیر سخت ترین روزها را تجربه می کند؛ شرایطی که قابل مقایسه با دیگر کشورهای درگیر اعتراض های عربی حتی لیبی نیز نیست.

عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری این کشور، از فوریه 2015 به عدن و سپس در مارس 2015 به عربستان سعودی فرار کرد تا هم مشروعیت قدرتش به طور کامل از بین برود و هم اینکه یمن برای مدتی با خلاء قدرت مواجه شود. می توان گفت رییس جمهوری چون منصور هادی که دیگر پایگاه و منزلتی در میان مردمانش ندارد برای حفظ جایگاه و سمت خود  مجبور به خزیدن در آغوش دولت حمایت کننده ای چون عربستان بوده است.

منصور هادی به طور غیر رسمی نماینده منافع عربستان در یمن بود بنابراین عجیب نیست که تنها عربستان از همه توان خود، حتی از حمله نظامی، برای نگه داشتن وی در قدرت استفاده کرد.

رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن که با خیانت به مردمش از سعودی‌ها خواسته تا به یمن لشکرکشی نظامی کنند، اخیرا با ارسال هیئت های سیاسی به برخی کشورهای غربی حامی خودش تلاش کرده بود تا به نوعی بر بحران مشروعیت خود سرپوش بگذارد، او اخیرا نیز با انتخاب سفیری جدید در واشنگتن، سعی کرده تا ژست یک رئیس جمهور در قدرت را بگیرد این درشرایطی است که منصورهادی بسیار پیش از آنکه سال گذشته از یمن خارج شده و چراغ سبز هجوم وحشیانه ی آل سعود به این کشور را روشن کند، با استعفا از سمت ریاست جمهوری در اثر انقلاب اسلامی مردم این کشور، عملا و قانونا مشروعیت و اعتبار خود را از دست داده بود.

حمله نظامی عربستان که از 26 مارس  2015 به بهانه ی حمایت از رییس جمهور فراری و همچنین با بهانه ی دستیابی جنبش انصارالله به تنگه ی باب المندب و دستیابی این جنبش به تسلیحات ارتش  آغاز شد؛ وارد چهارمین ماه خود شده است و همچنان غیرنظامیان یمنی قربانیان اصلی آن هستند. هزاران یمنی تاکنون در نتیجه این حمله کشته و زخمی و دست کم حدود 200 هزار نفر آواره شدند. طبق آمار سازمان ملل بیش از 12 میلیون یمنی با کمبود مواد غذایی مواجه هستند.

با وجود چنین شرایط وخیمی نه خبری از سازمان ملل برای پادرمیانی است و نه امید می رود که تلاش های کشورهایی نظیر عمان و الجزایر برای میانجی گری نتیجه دهد. البته علت این ناامیدی نیز به کارشکنی و جاه طلبی «آل سعود» باز می گردد که اعتبار اندک خود در منطقه را در بحران یمن از دست رفته می بیند.

با این تفاسیر و طی روزهای اخیر با وجود ادامه ی حملات ددمنشانه ی سعودی ها به یمن، زمزمه هایی از انتخاب رئیس جمهوری جدیدی در این کشور به گوش می رسد تا به خلاء وجود رئیس دولت در این کشور پایان داده شود. انصارالله یمن که رهبری انقلاب مردمی را در دست دارد، ظاهرا قصد دارد تا حضوری پررنگ در آینده ی سیاسی یمن ایفا کرده و به تردیدها درخصوص آینده ی تحولات این کشور پایان دهد.

اگرچه یمن به لحاظ امنیتی در شرایطی به سر نمی برد که همه مردم این کشور بتوانند پای صندوق های رای حاضر شوند اما انتخابات می تواند پایان دوره منصور هادی در یمن را رسمیت بخشده، یمن را وارد دوره جدیدی کند و مردم شاهد تشکیل دولتی جدید باشند که می تواند نماینده آنها برای مذاکره و گفتگو با گروههای دیگر باشد. سازمان ملل معتقد است برای دستیابی به این هدف باید یک دولت موقت و انتقالی بر سر کار آید، دولتی که تا حدودی مرضی الطرفین بوده و بتواند در این کشور انسجام ایجاد کند. شواهد نشان می دهد که انصارالله به عنوان اصلی ترین گروه انقلابی نیز با این راهکار موافق است.

هدف اصلی انصارالله برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و تشکیل دولت وحدت ملی است که این خود خط بطلانی است بر تبلیغات زیاد مخالفان عربی و غربی که ادعا میکنند انصارالله درصدد قبضه کردن قدرت و تشکیل دولتی اکثریتی است.

همچنین به نظر می رسد انصارالله که از ترکیب جمعیتی خود و آسیب های تشکیل دولت اکثریتی در یمن آگاه است هیچگاه دست به خطا نمی زند بلکه هوشمندانه ایده ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را مطرح می کند و برای جامه ی عمل پوشاندن به این ایده از مهره ای در خارج از تشکیلات خود استفاده می نماید.

عدم ادعای عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله برای کسب جایگاه ریاست جمهوری، ضمن آنکه نشان می دهد هدف رهبران این جنبش بلوکه کردن قدرت نیست، ثابت می کند که جریان انصارالله دارای نیروهای کاربلد و متخصصی است که می توانند در زمان های مورد نیاز به مدد کشورشان بیایند. بنابراین محمد علی الحوثی آمادگی کمیته عالی انقلاب را برای همکاری با کمیته عالی انتخابات و همه‏ پرسی یمن اعلام و بر ضرورت حفظ بی طرفی این کمیته عالی تأکید می کند.

در نتیجه جنبش انصارالله، که هدف خود را تحقق خواسته های مردم، مبارزه با فساد و جلوگیری از تجزیه این کشور می داند، به معاون منصور هادی که همراه او در عربستان حضور دارد پیشنهاد داده تا برای تشکیل دولت موقت ریاض را ترک کرده و به صنعا بیاید.

«خالد بحاح» نخست‌وزیر مستعفی و معاون رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن به عنوان رئیس جمهور موقت یمن تحت نظارت سازمان ملل برای یک دوره انتقالی در این کشور در نظر گرفته شده است و سفرهای وی به کشورهای چون عمان، مصر و رایزنی در مورد بحران یمن گواه بر این مدعاست.

بحاح به عنوان مهره ای که نقش مهم و اساسی برای حل بحران یمن و ایجاد توافق میان طرف های درگیر در یمن دارد، گماشته شده است. گمانه زنی ها نشان می دهد اگر انصارالله موفق شود تاکتیک بازگرداندن خالد بحاح به یمن  را عملیاتی کرده و وی را مجاب به بازگشت به صنعا و تحویل گرفتن قدرت کند عملا بهانه ی مضحک عربستان را برای ادامه ی جنایت در این کشور باطل کرده و سعودی ها دیگر نمی توانند درخواست رئیس جمهور فراری این کشور را عامل وحشی گری خود در یمن بدانند.

از طرف دیگر انقلاب در یمن آنقدر قواعدبازی در این کشور را تغییر داده است که رییس جمهور بعدی هر که باشد لااقل در کوتاه مدت قادر به دور زدن این قواعد و نادیده گرفتن نقش گروه های مردمی مخصوصا انصارالله در تحولات آتی یمن نباشد. این نکته ای است که خالد بحاح نیز به خوبی به آن واقف است و در اظهار نظری با اشاره به لزوم حضور جنبش انصارالله در دولت موقت احتمالی اش از این جنبش می خواهد تا در دولت آینده مشارکت کند.