گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی؛ در این چند سطر بر این هستم که به بخش هایی از توافقنامه وین بپردازم که در موضوع فردو بحث شده است و انشاءالله در مطالب بعدی در مورد موارد دیگر صنعت هسته ای کشور مانند نطنز، اراک، بحث تحقیق و توسعه و مباحث دیگر همچون تحریم ها و قطعنامه ها و پروتکل الحاقی بپردازم. لذا در این چند سطر سعی بر آن شد که در خلاصه ترین وجه ممکن وضعیت فردو در توافقنامه وین بحث شود.
اولین سوال برای ساخت تاسیسات فردو این بود که ایران چرا باید این تاسیسات را بسازد؟ جواب هم واضح بود تا قبل از تاسیسات فردو، عمده صنعت غنی سازی ایران در نطنز قرار داشت و نطنز به دلیل قرار گرفتن بر روی زمین از نظر مسائل امنیتی ضریب بسیار بالایی نداشت لذا شاهد آن بودیم که دشمن هرگاه میخواست شروع به جوسازی رسانه ای بکند (که همگان میدانیم فقط جنبه رسانه ای داشته و قدرت اجرای آن را ندارد) اعلام میکرد که در صورت بروز تخاصم بین ایران و آنها تاسیسات غنی سازی نطنز را مورد هدف قرار میدهد.
به هر حال عقل حکم میکرد همه جوانب مورد بررسی قرار گیرد لذا ایران علاوه بر تقویت سامانه ای دفاعی خود تصمیم به تاسیس تاسیساتی در اعماق زمین بکند که از نظر امنیتی در شرایط بسیار بالایی قرار داشته باشد لذا منطقه ای بین قم و تهران مورد انتخاب واقع شد به نام فردو. تاسیسات فردو در اعماق زمین است و حدود 130 متر موانع طبیعی همچون کوهها بر روی آن قرار دارد لذا از نظر امنیتی در رده بالایی قرار میگیرد.
بر همین اساس دشمنان جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته ای بر آن شدند تا هر جوری که شده بحث هسته ای و غنی سازی را در تا حد توان کاهش بدهند و یا از بین ببرند و مابقی را نیز از فردو خارج کرده و به روی سطح زمین یا همان نطنز بیاورند. لذا شاهد آن هستیم که در ماده 5 بخش غنیسازی، تحقیق و توسعه غنیسازی، ذخایر (ENRICHMENT, ENRICHMENT R&D, STOCKPILES) آمده است که به مدت 15 سال فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم، از جمله تحقیق و توسعه نیز صرفا در تاسیسات نطنز انجام میگیرد و در فردو غنی سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با آن انجام نمیشود. لذا بحث غنی سازی خلاصه شد در نطنز. اما نکته این است که اجازه تحقیق و توسعه مرتبط به غنی سازی نیز به ایران در فردو داده نشده است که این نکته هم جای بحث بسیاری دارد که انشاءالله در مطالب بعدی مورد بحث قرار میگیرد.
فعالیت اصلی که در تاسیسات فردو انجام میشد غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد بود که جنبه پزشکی داشت که برای درک بهتر اهمیت آن به یک رویداد اشاره میکنم؛ چندین سال قبل ایران با مشکل در صنعت دارویی مواجه شد زیرا برخی داروها به اورانیوم با غنای بیست درصد نیاز داشتند ولی متاسفانه طرفهای غربی حاضر به دادن این اورانیوم به ایران نشدند و ایران با چالشی بزرگ روبرو شد زیرا حدود 800 هزار بیمار به این داروها نیاز داشتند.
کار به حدی جدی شده بود که ایران قبول کرده بود بخش قابل توجهی از ذخایر 5 درصد خود را از کشور خارج کرده و به طرف غربی بدهد و مقداری اورانیوم 20 درصد تحویل بگیرد تا اینکه مدتی قبل از اجرای تعهدات و ارسال ذخایر به ترکیه دانشمندان ایرانی توانستند اورانیوم با غنای 20 درصد را تولید کنند که باعث برداشته شدن یک اهرم فشار بزرگ از روی سر جمهوری اسلامی شد.
این امر آنقدر مهم بود که آن مسئول آمریکایی در نطق خود بیان داشت تحریمهای ما در مقابل ایران هرچقدر هم که جواب داده باشد ولی ایران نیز از حربه ای بر علیه ما استفاده کرده است و آن غنی سازی 20 درصد می باشد. این نکته را هم لازم است بیان کنم که زمانی که کشوری بتواند اورانیوم را تا 20 درصد غنی سازی نماید توانایی غنی سازی آن را تا هر درصد بالاتری را دارا می باشد و پیچیدگی این کار در همین غنی سازی تا سطح 20 درصد است.
ولی هم اکنون دیگر اجازه تولید اورانیوم 20 درصد را نیز نداریم و فقط اجازه غنی سازی تا سطح 3.67 درصد را دارا هستیم که سوال پیش می آید که چرا مسئولان مذاکره کننده ما با این سرعت این عقب نشینی بزرگ را نسبت به سطح غنی سازی انجام دادند زیرا بین جامعه اینگونه رواج پیدا کرده است که اورانیوم غنی شده یا 5 درصد به کار میآید یا 20 درصد لذا در ژنو به یک بار از 20 درصد تعهد دادند که سطح غنی سازی را به 5 درصد برسانند و بعد در بیانیه لوزان و سپس در توافقنامه وین بر غنی سازی در سطح 3.67 تاکید کردند و این نکته هیچگاه بیان نشد که غنی سازی در سطحی همچون 7 درصد یا 12 درصد نیز کارایی کشاورزی یا صنعتی و امثالهم را دارا میباشد.
بحث بعدی سانتریفیوژهای فردو و تاسیسات آن است. در فردو حدود 3هزار سانتریفیوژ مشغول به کار بود که بخشی از آن نسل دو میباشد ایران طبق متن توافقنامه وین قبول کرده است که تنها 1044 عدد سانتریفیوژ، آن هم فقط از نوع نسل یک(IR-1) در فردو باقی بماند. ابتدا سوال اینجاست که باقی سانتریفیوژها چه میشود؟ باقی سانتریفیوژها که شامل مابقی سانتریفیوژهای نسل اول و همه سانتریفیوژهای نسل دو هستند باید جمع آوری شوند البته تعهد ایران در این امر به همین کار خلاصه نشده و در ادامه تعهد آمده است که علاوه بر سانتریفیوژها باید زیرساختهای آن ها نیز برچیده شود (زیر ساختها شامل مواردی همچون؛ لولههای UF6شامل خطوط فرعی، شیر آلات، فشارسنج ها در سطح زنجیره و مبدلهای فرکانس و موارد دیگری همچون کابلهای برق زنجیره، تابلو های مخصوص کنترل زنجیره و پمپهای خلاء میباشد) که شایان ذکر است جمع آوری سانتریفیوژها شاید بازگشت پذیری حدود 6 ماه داشته یاشد ولی وقتی زیرساختها را جمع آوری می کنید این دوره بازگشت پذیری به حدود 2 سال می رسد که برای صنعت هسته ای ما دوره قابل قبولی نیست. سوال دیگر این است که این تعداد سانتریفیوژ که باقی می ماند چه فعالیتی انجام میدهند؟ جواب این است قرار بر این شده است که طرح مشترکی بین ایران و روسیه تنظیم شود تا دو کشور طرحی برای تولید ایزوتوپهای پایدار در فردو اجرا کنند لذا تا زمانی که این طرح تکمیل شود تنها دو آبشار از سانترفیوژها تنها فقط در چرخش هستند(بدون هچگونه اورانیوم) و زمانی که این طرح تکمیل گشت حتی از چرخش نیز باز خواهند ایستاد.
نکات دیگری که در مورد مسئله فردو شایان ذکر است این می باشد که ایران حدود 10هزار کیلوگرم ذخایر اورانیوم دارد و طبق این تعهد این مقدار را به حدود 300 کیلوگرم کاهش خواهد داد و مابقی ذخایر که تقلیل پیدا کرده است را می تواند در بازارهای جهانی به فروش برساند یا به جای آن اورانیوم طبیعی تحویل بگیرد. فارغ از هزینه و خسارتی که وارد می شود سوال پیش می آید که این مقدار اورانیوم را کجا باید نگهداری کرد؟ طبق توافقنامه ایران اجازه ندارد که این مقدار اورانیوم را نیز در فردو نگهداری و ذخیره کند.
همه این تعهدات را ایران انجام می دهد تا بحث تحریمها و قطعنامههای ناعادلانه ای که علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار گشته را برچیند که در مطالب آتی انشاءالله به آن اشاره خواهد شد.
همایون ارغوانی، دبیر سیاسی قرارگاه دانشجویی شهید کاوه خراسان جنوبی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.