به گزارش گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»، ریبوار کریم ولی یکی از اعضای ارشد رسانه ای حزب دمکرات کردستان عراق در مقاله ای که در وب سایت شبکه رووداو منتشر شده، ضمن انتقاد شدید از عملکرد حزب دمکرات کردستان عراق نوشت: حزب دمکرات کردستان عراق با بحران روبه روست.
وی بحران این حزب را به هشت دسته تقسیم کرده و می نویسد: حزب دمکرات کردستان عراق پس از آنکه شمار زیادی از نیروهای تکنوکرات و متخصص خود را از دست داد، هنوز نتوانسته در سطوح تشکیلاتی، مدیریت و رهبری، به غیر از چند نفر محدود، نیروی متخصص پرورش دهد.
در ادامه این مطلب آمده است: هم اکنون حزب دمکرات کردستان عراق از سوی چند جناح مختلف رهبری می شود، به نحوی که هیچ کدام از اعضای رهبری و دفتر سیاسی در تصمیم گیری ها نقشی ندارند و هر چند وقت یکبار تنها از یکی از جناح ها حمایت می کنند.
کریم ولی، در خصوص بحران دوم حزب دمکرات کردستان عراق می نویسد: هیچ فردی در حزب دمکرات کردستان عراق امکان تحلیل و نقد نداشته و همه خود را تسلیم تئوری توطئه کرده اند، به نحوی که هر جدلی با این پاسخ روبه رو می شود: 'توطئه علیه حزب دمکرات کردستان عراق و بارزانی است'.
به اعتقاد نویسنده، وقتی حزب دمکرات کردستان عراق با سیاست های یکی از کشورهای منطقه (ترکیه و شخص اردوغان) همسو است، چرا حزبی چون اتحاد اسلامی (نزدیک به حزب عدالت توسعه ترکیه) در جبهه مخالف حزب دمکرات کردستان عراق قرار می گیرد؟
چگونه است که حزب دمکرات با اتحادیه میهنی و جنبش تغییر ائتلاف سیاسی داشته باشد و تازه بفهمد موضوع ریاست اقلیم و سیستم حکمرانی که این دو حزب در خصوص آن کنار نمی آیند، پاشنه آشیل حزب دمکرات است؟
ریبوار کریم ولی در خصوص بحران سوم، حزب دمکرات کردستان عراق را متهم می کند که به دلیل خانواده بارزانی، این حزب فعالیت حزبی خود را به فراموشی سپرده و ادامه می دهد: حزب دمکرات کردستان عراق معتقد است، هر مشکلی پیش بیاید با حکمت بارزانی حل می شود، اما نمی داند که اگر خانواده بارزانی عنصر کارایی حزبی را از حزب گرفته باشد، جفای بزرگی در حق تاریخ حزب دمکرات کردستان عراق کرده است، اگر هم غیر از این است دلیلی وجود ندارد، اعضای کنونی رهبری حزب، باقی بمانند.
این عضو ارشد رسانه ای حزب دمکرات کردستان عراق در ارتباط با بحران چهارم حزب می نویسد: حزب دمکرات کردستان عراق به سان برف تابستانی در حال ذوب شدن است؛ از سال 1992 میلادی تاکنون که 4 بار انتخابات برگزار شده، این حزب هر بار آرای بیشتری را از دست داده و کسی نپرسیده است چرا در انتخابات قبلی پارلمان عراق، در اربیل آرای شخصی چون علی باپیر به اندازه یک سوم آرای حزب بوده است؟ یا چرا هر روز که می گذرد در سلیمانیه حزب دمکرات کردستان عراق بیشتر تضعیف می شود و در دهوک نیز آرای حزب اضافه نمی شود؟
ریبوار کریم ولی در مورد بحران پنجم نیز به شکل سوالی می نویسد: برغم صرف سالیانه بیش از یک میلیارد دلار برای ارگانهای رسانه ای حزب، چرا خود اعضای حزب انگیزه ای برای اینکه مخاطب این رسانه باشند، ندارند؟
در خصوص بحران ششم هم نویسنده به اعضای پارلمانی حزب اشاره می کند و چنین ادامه می دهد: به غیر از چند جوان متخصص، ملاک های انتخاب اعضای پارلمان، عضویت آنها در فدراسیون، عشیره بوده است و هیچ شاخص سیاسی برای انتخاب آنها ملاک نبوده است.
در ارتباط با بحران هفتم نیز این نویسنده وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق می نویسد: از انباشت سرمایه توسط حزب هیچ استفاده ای نشده است؛ بجای حل مشکل بیکاری اعضای حزب، افراد بدنام ثروتمند شده اند و اعضای حزب اکنون این شعار را دارند که هر کسی که پول می گیرد، برود رای بدهد.
در بحران هشتم نویسنده معتقد است که در سایه سیاست های نادرست حزب دموکرات کردستان عراق سطح اعتماد به نفس اعضای این حزب بشدت پایین آمده است.
در ادامه این مطلب آمده است: هم اکنون چاپلوسی اعضای رهبری سبب شده تا خانواده بارزانی از مردم فاصله بگیرند و همین اعضای رهبری افراد بی روحیه و بدون اعتماد به نفس پرورش داده است. دیدار با اعضای خانواده بارزانی بسان رویا شده و مسئولین حزب هم آنقدر که مشغول دیدار با کسانی هستند که به آنها فحاشی می کنند، با اعضای حزب خود دیدار نمی کنند.
ریبوار کریم ولی هشدار می دهد، اگر راه حلی برای بحرانی که توسط اعضای رهبری حزب دموکرات کردستان عراق گریبان حزب و خانواده بارزانی را گرفته، پیدا نشود، برای این حزب بسیار خطرساز خواهد شد.
به اعتقاد وی، در سطح بین الملل هم اگر نفت دستاورد حزب بوده است، در خصوص مناطق کردنشین سوریه و داعش هم متحمل ضربات سنگینی شده و با اعضای کنونی رهبری حزب تحمل این همه فشار غیرممکن خواهد بود.
این احتمال که کریم ولی بخاطر اختلافات شخصی در داخل حزب دمکرات منزوی شده باشد، وجود دارد، اما از یک طرف دیگر بیانگر وجود اختلافات شدید در حزب و خانواده بارزانی هم هست.
پیش از این برخی منابع وجود اختلافات در کمیته مرکزی این حزب و نیز سران عشایر بارزانی و خانواده بارزانی ها را تایید کرده بودند؛ حتی برخی نیز اختلافات داخلی را ناشی از دو دستگی ای می دانند که مربوط به انتقال قدرت است و به بیان دیگر ممکن است، حزب دموکرات کردستان عراق بر سر مسرور (فرزند مسعود) و نیچروان (برادرزاده مسعود) دچار یک انشقاق درونی شده باشد.