گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛سفر اخیر فابیوس به تهران مورد تحلیل ها و نقد و نظر های بسیاری قرار گرفت ما در این نوشتار سعی داریم تا در فرصتی مختصر از منظری دیگر به این سفر و حواشی آن بیاندیشم.
ساز و کار قدرت در نظامهای مختلف به گونه ای متفاوت عمل می کند . اما در نگاه کلی می توان گفت که قدرتها برای تغییر در جهان پیرامونی و افرادی که تحت سیطره دارند و یا می خواهند از آنها منافعی را جلب نمایند، سعی در تاثیر بر فضای فکر و یا عمل آنها دارند . در واقع فضای اندیشه را می توان به آرمانها و اهداف و ... مرتبط، و عمل را هر اقدام مادی و یا معنوی برای رسیدن به آن ارزشها و آرمانها دانست .
با توجه به رابطه دیالکتیک آرمان و عمل می توان با تغییر هر یک از این دو دیگری را تغییر داد. به طور مثال با تغییر در ارزشها و آرمانهای یک ملت اقدامات لازم برای رسیدن به آن ارزشها تغییر می کند و با تغییر در اعمال و رفتار و سبک زندگی یک ملت، آرمانهای آنها و اولویتهای آنها در گذر زمان تغییر شکل می دهد .
حال با این نگاه کلی هر کشور صاحب قدرتی با توجه به شرایطی که در آن قرار دارد سعی در استفاده از این دو ساز و کار می نماید تا رفتار طرف مقابل را در جهت منافع خویش تغییر دهد. از سوی دیگر هر یک از این دو ساز و کار منافع و مضار خود را دارد. برای نمونه تغییر در اهداف را می توان سخت تر، طولانی مدت تر، با نیاز به هزینه های مادی و معنوی بیشتر و نیاز به دخالت مستقیم کمتر و همچنین با مقاومت بیشتر و از سوی دیگر تغییر در اعمال را با هزینه کمتر ، موردی تر ، مخفی تر ، موقتی تر و با مقاومت کمتر و نیاز به نظارت بیشتر همراه دانست..
اما اگر بتوان ارزشها و آرمانهای متناسب با منافع خود را بر نظام فکری جامعه ای، خصوصا طبقه نخبگان سیاسی و علمی و فرهنگی حاکم نمود، می توان این امید را داشت که آنها بدون فشار و خود خواسته اقدامات خود را در جهت اهداف و منافع خواسته شده تغییر دهند. ذکر این نکته لازم است که این اهداف لازم نیست که عین اهداف و آرمانهای فرد یا کشور تحمیلگر باشد بلکه می تواند تنها در جهت منافع انتخاب و طراحی شده باشند و همچنین اگر بتوان در افعال یک کشور تغییر ایجاد کرد، می توان این امید را داشت که در بلند مدت ارزشها و ارمانهای آنها تغییر یابد. سفر فابیوس به ایران از منظر این ساز و کار قدرت قابل تحلیل است که به اختصار به آن اشاره می کنیم.
فرانسه در تاریخ چند سده گذشته ایران نقش نسبتا کمی داشته است شاید بزرگترین دلیل آن این باشد که ایران با توجه به همسایگی هند و روسیه بیشتر مورد توجه انگلیس و روسیه تزاری بود تا فرانسه و فرانسه بیشتر متوجه کشورهای افریقایی و برخی کشورهای عربی بود. اما به گواهی تاریخ فرانسه نیز یک کشور استکباری است که روحیه استکباری خود را کماکان حفظ نموده و نشانه ی این موضوع غیر از تاریخ استعماری اش مثلا در الجزایر ، در مقابله او با ایران اسلامی کاملا مشهود است.
کمک های این کشور به رژیم صدام در جنگ تحمیلی و تجهیز آن به جنگندهای میراژ و موشکها و...، کمک به رژیم صهیونیستی برای افزایش توان تسلیحات هسته ای، حضور گروهک منافقین در این کشور و ارتباط مستمر اعضای ارشد این گروهک تروریستی که هزاران انسان را به قتل رسانده اند با پارلمان و مقامات این کشور ( قرارگاه اروپایی سازمان مجاهدین خلق در نزدیکی شهرک حومهای اورسورواز Auvers-sur-Oise در استان سرژی پونتواز Cergy-Pontoise در کشور فرانسه از زمان پیدایش خود با تأیید دولت وقت فرانسه نقش مقر سرفرماندهی جنگ مسلحانه این سازمان علیه جمهوری اسلامی را به اشکال مختلف ایفا کرده است)،کمک فرانسه به ایران هراسی در منطقه و فروش سلاحهای مختلف به کشورهای حاشیه خلیج فارس ، همراهی با آمریکا در جنگهای عراق و افغانستان و دست آخر موضع فرانسه در مذاکرات هسته ای و نحوه خروج خودروسازان این کشور و موارد بسیار دیگر همه و همه شاهد این مدعاست و البته مساله خونهای آلودهای که در سال ۶۲ و ۶۳ بیماران هموفیلی کشورمان را با مشکل شدیدی رو به رو ساخت و با جان هزاران انسان بیگناه بازی نمود بسیار مهم و حائز اهمیت است.
حال اگر بخواهیم با مقدماتی که در بالا گفته شد نگاهی به سفر فابیوس به ایران بیاندازیم باید گفت که متاسفانه آنچه ما در طبقه ای از تصمیم گیران و سیاسیون کشور شاهد هستیم تغییر در ارزشها و ارمانهاست و قدرتهای بزرگ توانسته اند طی سالها افکار و اندیشه های مناسب منافع خویش را بر قسمتی از نخبگان ما حاکم سازند و هوشمندی این سازو کار در این است که چون آرمانها و اهدافی جایگزین شده اند که متناسب با اهداف قدرتهاست ، خود به خود این نخبگان جامعه را به سمت منافع آنها ، دانسته و نادانسته پیش می برند و گاه منافع ملت خویش را به گمان خدمت فدای منافع قدرت دیگر می نمایند.
نمونه ی این ماجرا را می توان در برخی از شادی ها و جشن های برآمد از ذوق زدگی، بعد از جمعبندی مذاکرات در وین دید. احساس پیروزی از توجه کشورهای آلمان و فرانسه و... به بازار ایران و رقابتشان به ارسال کالا و خدمات به آن نمونه ای از این موارد است. البته وقتی مسئولین بلندپایه ی اجرایی کشوری «آب خوردن» خود را هم به نتیجه بخش بودن مذاکرات گره می زنند؛ این شعف های بی پشتوانه و ذوق زدگی های مفرط، خارج از انتظار هم نیست.
اما این قضیه آنجا تاسفبارتر می شود که عده ای آنچنان مسخ و مسرور و ذوق زده از این پیروزی باشند که حاضر شوند تا ظلم و ستم های چندین ساله بر مردم خویش را فراموش کرده و کسانی که در صدد یادآوری مسالمت آمیز جنایات طرف مقابل هستند را تحقیر نموده و مورد هجمه قرار دهند تا مبادا به مهمان «چشم آبی مو بور» بر بخورد و خاطر او را مکدر کند.
لازم به ذکر نیست که هدف این نوشتار مخالفت با برقراری روابط با فرانسه و حتی سفر فابیوس به عنوان وزیر امور خارجه این کشور به ایران نیست. بلکه عمده ی نقد متوجه نحوه مدیریت این سفر و حواشی آن است. ای کاش آن عده ای که دنبال یک دست کردن فضا برای خوش آمد فابیوس و اولاند بودند تا این حد به خود اجازه چشم پوشی از ظلمهایی که بر مردم رفته را نمی دادند یا لااقل می دانستند که چه طور از این نقدها و ابراز نارضایتی ها در جهت منافع کشور استفاده کنند نه اینکه آنها را خاموش، تحقیر و انکار کرده و مهر سکوت برر دهانشان بزنند. نمونه استفاده از این قبیل اعتراضات توسط کشورهای غربی را بارها و بارها در تجمعات گروهکهای اپوزسیون خارج نشین، در سفرهای مقامات کشورمان دیده ایم.
با این شرایط بد نیست نگاهی بیانداریم به کج سلیقگی مسئولین کشورمان در نحوه ی برخورد با این اعتراضات؛ برخورد اهانت آمیز و خشن با معترضین اطراف فرودگاه، لغو پخش فیلم مستندی درباره خونهای آلوده در یکی از فرهنگسراهای تهران، بایکوت کامل نظر عمده ی شهروندان کشورمان نسبت به وزیرخارجه ی فرانسه و برگزاری نشست خبری ظریف با او در یک خفقان رسانه ای محض و ...
متاسفانه مواضع سایت ها و روزنامه های زنجیره ایکه مدعی حمایت از دولت هستند نیز بهتر از موضع رسمی دولت نبود. رسانه هایی که با کمال تاسف باید ادعا کرد که دچار نوعی آلزایمر تاریخی شده و ذوق زدگی ناشی از سفر یک مقام چشم آبی مو بور به کشور، آنچنان ایشان را از خود بیخود کرده که حاضرند با سخیف ترین کلمات و جملات به تحقیر هموطنان خود بپردازند. در این میان عملکرد برخی سایت های منتسب به امام راحل عظیم الشان تاسف بارترین بخش ماجراست. شاید خالی از لطف نباشد که مسشئولین این قبیل رسانه ها بار دیگر مواضع و خط مشی های بنیانگذار کبیر انقلاب را بازخوانی کنند و با خود بیاندیشند که آیا غرب موفق شده است که آرمان ها و اهداف ایشان ر اتغییر دهد یا خیر؟
ای کاش کسانی که برای دوران پساتحریم کیسه دوخته و آماده ی تبدیل شدن به «کاسبان پسا تحریم» هستند؛ لااقل به اندازه ی یک کاسب خرده پا درک تجارت داشتند تا متوجه می شدند که ذوق زده نشان دادن خود در یک معامله صرفا باعث بالا رفتن قیمت توسط طرف مقابل خواهد شد.
در صورتی که در همان صفحه اول خودش فابیوس را فابیوص درج کرده است
به نظر من نیاز برگزاری کلاس ابتدایی برای ذوق زدگان بیشتر احساس می شود
وقتی فکر شما با غرب یکی باشد !
وقتی آمال و آرزوهای شما غرب باشد !
وقتی تحصیل فرزند دلبند شما در غرب باشد !
وقتی الگوی اقتصادی ، سیاسی و... شما غربی باشد!
وقتی غرب بگوید : اگر توافق نمی کردیم ، گروه های افراطی در ایران به دولت روحانی فشار می آروند و آن وقت ما نمی دانیم سرنوشت دولت روحانی در دور بعدی انتخابات چه می شود ؟!!!!( صحبت های کری اخیرا) یعنی همان مثال معروف خودمان : وقتی دارند حداقل برایت تب می کنند ، برایشان می میری!!
آن وقت این خنده و کر کر ها برایتان تعجب آمیز نیست!
" آن زمان بعضیها میآمدند در نماز جمعه، و یک عباراتی بیان میکردند که «بله، لازم بوده است...» لذا هم حزباللهیها و هم غیرحزباللهیها میگفتند: «سَلّمنا!» و مسأله تمام میشد. ولی الان چگونه میتوانید به این جوانهای ما با یک تحلیل ضعیف و سطحی، خیلی چیزها را تحمیل کنید؟! ... ولی الان هر کسی با یک تلفن همراه خودش بدون اینکه هزینۀ چاپ، داشته باشد میتواند پیام خودش را به میلیونها نفر برساند. الان چگونه میتوان مردم را خام کرد؟!
http://www.rajanews.com/news/218460