به گزارش گروه فناوری و آموزش «خبرگزاری دانشجو»؛ قراردادهای یکطرفه و اجباری که از طرف سازمانهای دولتی به مستخدمانشان تحمیل میشود، در کشور ما رو به افزایش است. دانشگاههای وابسته به نهادهای دولتی نیز از این امر مُستثنا نیستند. به این معنا که در باغ سبز را به دانشجویانی که توانستند رتبههای بهتری کسب کنند، نشان میدهند و بعد از ورود، وعدهها فراموش می شود. «انگلیسی ها» داستان معروفی دارند که «پس از مرگ یک سیاستمدار او را به دنیای دیگر، منتقل کردند. به او گفتند چون بدی ها و خوبی هایت برابر است، خودت باید جهنم و بهشت را انتخاب کنی. او گفت من همین حالا بهشت را انتخاب می کنم. اما دستور اینطور بود که باید یک روز را در بهشت و روز دیگر را حتما در جهنم بگذراند و بعد انتخاب کند! روز اول او را به جهنم بردند. اکثر دوستانش را آنجا دید که در صفا و صمیمیت نشسته اند! با تعجب دید که نه از آتش خبری است، نه از سیخ داغ! بعد هم تا شب با دوستانش خوش گذراند. فردا او را به بهشت بردند. بهشت هم جای خوب و با صفایی بود. اما در جهنم دوستانش نیز با او همراهی می کردند. بالاخره جهنم را انتخاب کرد. به محض ورود متوجه شد که آتش سوزان، زبانه می کشد! نالان و پشیمان پرسید اما دیروز اینطور نبود! گفتند دیروز روز انتخابات بود!»
شنبه پس از انتخابات
اگرچه داستانی که در مقدمه خواندیم، متعلق به کشور انگلیس است و بین مردم بریتانیا بیشتر رواج دارد اما ظاهرا مدتی است که درمورد ایران نیز صدق می کند و انگار تلاش می شود که برخی دانشگاه های وابسته به نهادهای مختلف و ادارات دولتی، همین روال را در پیش بگیرند. روندی که به «فردای انتخابات» معروف است. انگار شنبه پس از انتخابات برای بعضی ها یعنی فراموش کردن، وعده و وعیدها!
دانشگاه فرهنگیان مصداق روشن «شنبه پس از انتخابات» است. این دانشگاه با وجود اعلام استخدامی در دفترچه کنکور سراسری و با وجود تعهدی که نسبت به دانشجویان دارد، به صورت یکطرفه این قرار را نقض کرده است. اگرچه معضل فعلی برای دانشجویان یک دانشگاه خاص به وجود آمده ولی دامنه ی این بی قانونی گریبانگیر بسیاری از ادارات دولتی می باشد.
قراردادهای یکطرفه ای که با وجود قانونی بودن، امضای متقاضی و همچنین محضری کردن آن، معمولا «رضایت طرفینی» ندارد. یعنی وقتی به اداره ای یا دانشگاهی که قرار است در آنجا استخدام شده یا مشغول تحصیل شوید، قراردادی را به صورت یکطرفه و همگانی تنظیم می کنند که حتی در یک بند آن نیز نمی توان تغییری ایجاد کرد. بعد هم دانشجو یا شاغل می بایست آن را امضا کند. راه دیگری وجود ندارد! یکی از افرادی که برای استخدام به یک اداره دولتی رفته بود؛ پس از طی مراحل گزینش و تحقیقات، در طول مراحل پزشکی، می گفت: کسانی که برای استخدام مراجعه کرده بودند، حتی اگر اعلام می شد که یکی از کلیه های خود را باید به این اداره اهدا کنند، حتما می دادند!
مجبوریم؛ میفهمی!
اگرچه نامه نوبخت، رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور جهت «لغو قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش» در سال گذشته سرآغاز ماجرای دانشگاه فرهنگیان است ولی قصه ی استخدامی در ادارات سر دراز دارد. این که یک اداره یا دانشگاه مانند فئودال ها و به نام «قانون» یا «دستور از بالا» بتواند هر بلایی بر سر کارمندان یا دانشجویان خود بیاورد، یک عمل غیراخلاقی و غیرشرعی است که متاسفانه در اکثر ادارات نهادها دارد. لغوِ قرارِ قانونیِ استخدامِ ورودی های 93 دانشگاهِ فرهنگیان، زنگ خطری است که عمق «بی قانونی به نام قانون» را نشان دهد.
چه راهکاری وجود دارد برای رسیدگی به حقوق از دست رفته ی این دانشجویان که وزارت آموزش و پرورش از استخدام آنان سر باز زده است؟! یا کارگری که با حقوق ماهانه یک میلیون تومان استخدام می شود و در بدو استخدام فقط 700 هزار تومان نصیبش می شود؟! یا کسی که برای فلان قسمت که مرتبط با رشته تحصیلی اش هم هست به استخدام درمی آید ولی کاملا سلیقه ای به جای دیگری منتقل می شود؟! اکثر کسانی که مشکلاتی از این دست دارند، صبر را انتخاب می کنند؛ چون بالاخره درس خواندن بدون استخدامی بهتر از اخراج شدن و ترک تحصیل کردن است. 700 هزارتومان در ماه بهتر از بیکاری است! حضور در فلان قسمت غیرمرتبط بهتر از «ریزش نیرو شدن» است. و به همین روال وزارت آموزش و پرورش در حالی که از استخدام دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، خودداری می کند، همزمان درخواست استخدام 5000 نیرو را می دهد!
پیش به سوی جنگ اعصاب
به عقیده «روانشناسان اجتماعی» دانشجویان و کارمندانی که به امید دستیابی به نتایجی مطلوب -که از پیش وعده داده شده- وارد دانشگاه و اداره ای می شوند پس از رو به رو شدن با ناکامی، چند الگوی روانشناختی را در پیش می گیرند. یا سرشان را پایین می اندازند، صدایشان در نمی آید و خودخوری می کنند! که معمولا به بیماری اعصاب و افسردگی منجر می شود. یا اینکه دست به تحصن و اعتراض می زنند که با انگ های سیاسی و پس از آن، تعلیق و اخراج رو به رو می شوند! یا آن ها هم کار و درس را به سخره می گیرند و سعی می کنند به هر طریقی که شده، زودتر از محیط استرسزا خارج شوند. گزینه آخر و بدتر از بقیه، این است که هیجان، اعتراض و ناامیدی خود را در بخش هایی دیگر تخلیه می کنند.
دانشجو به خانواده فشار می آورد. برای مثال پول توجیبی بیشتری می خواهد، سر سفره شام نمی آید، در مهمانی های خانوادگی شرکت نمی کند و با این الگو به جای انتقام از محل کار یا درس، از خانواده انتقام می گیرد. از سوی دیگر پدر این دانشجو، که شاغل است؛ با توجه به اتفاقاتی که در خانه افتاده است به مشتریان یا ارباب رجوع های خود فشار می آورد. مشتری ها به خاطر فشارهای وی در خیابان گلاویز می شوند، ترافیک ایجاد می شود و... سیکل معیوبی که نتیجه اش «جنگ اعصاب» است.
اگرچه در مسائل اجتماعی کشور ما، معمولا آخرین حلقه ی یک زنجیره دیده می شود و به علت های اصلی آن بی توجه هستیم اما درمان علت بهتر از نسخه پیچیدن برای معلول است! ترافیک، ریختن زباله در خیابان، کمبود مطالعه و حتی کم طاقتی بسیاری از ما به گفته ی آسیب شناسان اجتماعی و جامعه شناسان ریشه در ساخت ها و روابط مردم با دولت، محیط و یکدیگر دارد. سردرگمی، ناامیدی نسبت به آینده، اضطراب فراگیر، فوبیا و حتی مسائل اجتماعی از همین خلف وعده ها و ناهماهنگی ها «کلید» می خورد. دانشجویی که الان باید با تمام قدرت مشغول تحصیل باشد و دغدغه ای جز مطالعه و تحقیق نداشته باشد، مسئله اش این است که عاقبت این خلف وعده چه تاثیری بر زندگی اش دارد!
اینجا مسئول ندارد!
مهرمحمدی، سرپرست فعلی دانشگاه فرهنگیان، انگشت خود را به سمت وزارت آموزش و پرورش گرفته است و خود را مبرا می داند. آموزش و پرورش هم به نامه ی نوبخت اشاره می کند. نوبخت هم حتما مصوبه ای، قانونی، ماده ای یا به هرحال دلیلی از دل دولت برای اقدام خود خواهد داشت. دولت هم احتمالا بهانه ای برای رفتار خود خواهد یافت و... این قصه همچنان پیچ خواهد خورد.
داستان حل و فصل مشکلاتی از این قبیل مثل طوفان و سیل تهران است. اگرچه در روزهای آفتابی و آرام، هر بخشی یک مسئول دارد و حقوق و مزایای خوبی هم برای مسئولیتش می گیرد اما به محض ایجاد مشکل، تازه متوجه خواهیم شد که هیچکس مسئول نیست! مدیریت بحران، هواشناسی را مسئول می داند. هواشناسی هم اقدام دیرهنگام آتشنشانی را گوشزد می کند. آتشنشانی هم ضعف پلیس راهور را دلیل دیر رسیدنش می داند. پلیس راهور هم... الخ.
در این میان فقط یک عده دانشجو هاج و واج به ماجرا نگاه می کنند. آی آدم ها! یک نفر در آب دارد می سپارد جان، یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند...
- ممنون از خبرگزاری دانشجو به خاطر رسیدگی به درد ما
که در درون بعضی از انسان ها
گاهی انسان دیگریست که
اورا هرگز نمیشناسی...
مخاطبت در سکوتی سنگین فقط نگاه میکند .
واقعا اینقدر ارزش قائل شدن بی سابقه هست.
همیشه دروغ دروغگویی هست
متنفریم از مسئولان
ای کاش مشکل فقط استخدام بود.به خبرگزاری دانشجو توصیه می کنم یه سری به دانشگاه های فرهنگیان بزنن و ببینن دانشجوهای این دانشگاه تو چه شرایطی زندگی می کنن.
ساختمان خوابگاه ما قبلا یه دبستان بوده!!!!یعنی الان هر کلاسی شده یه اتاق که توی هر اتاق ۱۲ نفر یا۱۴ نفر یا۱۶ نفر باهم زندگی می کنن!!!!!!!!!!
تازه از این حقوقی هم که بهمون میدن هرماه باید۴۵درصدشو بهشون برگردونیم!!!!!!!
ماحاضریم اصلا حقوقی نگیریم ولی شرایط دانشگاه رو بهتر کنن!!!!
(البته ما به عشق رهبر همه این مشکلات رو تحمل می کنیم و همه تلاشمون اینه که یه معلم به دردبخور بشیم!!!!)
نتیجه سیاست های مادیگری اینه که به قول ها هم عمل نمیشه و بد عهدی و نارضایتی در پی داره
هر جای دنیا وقتی یه مشکل رسانه ای میشه مسئولین به تکاپو میوفتن و دست و پاشونو گم میکنن و سریع مشکل رو برطرف میکنن
ولی تو ایران این همه روزنامه ها مینویسن،شبکه های خبری نشون میدن ،فیلم درست میکنن دربارش ، ملت تحصن میکنن ولی انگار نه انگار
ینی مملکت صاحاب نداره؟یکی نیست بگه چرا دارین این کارارو میکنین؟قانون نیست که بگه شما که تعهداتتون رو عملی نمیکنین باید غرامتی چیزی بپردازین به این دانشجویان؟ینی هیچی؟
واقعا در این مملکت هر مسئولی هر کاری میخاد میکنه و هیچ قاونی هم نمیتونه بازخواستش کنه؟
در ثانی با وجود دانشگاه فرهنگیان و قانون مکتوب این طرح چه هدفی دارد جز تضعیف آن...یعنی به همین زودی در حالی که این سیستم اولین خروجی های تحصیل کرده خود را کهاز بدو فارغ التحصیلی دیپلم 4سال در دانشگاه فرهنگیان بوده تحویل جامعه نداده است میخواهید غیر موثر بودن آن را ثابت کنید؟
اینطوری می خواهند در آموزش و پرورش تحول بنیادین رخ بدهد ؟
با بلاتکلیف گذاشتن 12000 دانشجو ی نخبه ؟
ممنون از مقاله زیباتون
5 ما علاف موندیم :/
من از مهندسی نفت انصراف دادم و تو تکمیل ظرفیت اومدم دانشگاه فرهنگیان.
فقط به خاطر استخدامی.
تو رو خدا آینده ما رو بهم نریزیییییید
با توجه به شرایط پیش آمده در دانشگاه فرهنیان و نظام آموزش و پرورش باید یک تحولی اساسی در این نظام بوجود آید تا حقوق ضایع شده ما فرهنگیان باز پس گردد.این تحول تنها به دست خود فرهنگیان و دانشجو معلمان حل میشود و نه شخص دیگری.موضوعات مطرح شده در این مقاله دقیقا مشکلات عمده آموزش و پرورش را مطرح میسازد بنابراین این موضوعات را مد نظر قرار دهید تا به هدف نایل آییم.به امید فردایی بهتر برای ایران اسلامی.
این گزارش بالا کاملا درسته بنده و.........
در ضمن تشکر ویژه دارم از خبر گذاری دانشجو که حقیقت رو مطرح میکنند و عدالت را زیر پا نمیگذارند و پیگیر مشکلات هستند .پاداشتون با خدا باشه
در تریبون معلق شده سخت سکوت/
حق من گم شده است/
زنگ انشاء.../
کسی انگار نمی خواست معلم بشود/
شان من گم شده است.../
شان من نیست بنالم/
شان من نیست بگویم/
زتهی ؟ ز نبود؟/
یا از این زخم کبود؟/
لیک/
رنگ رخساره نشان میدهد از سر درون.../
از همه رنج فزون.../
اسم من گم شده است/
ماده 6 - دانشجویان متعهد به خدمت موضوع این قانون از آغاز تحصیل خود به استخدام
آزمایشی وزارت آموزش و پرورش درآمده و از حقوق وفوقالعاده شغل مربوط به مدارک
تحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر برخوردار خواهند شد.
اما دولت داره میزنه زیر قانون.آیا این تخلف نیست؟ اگه ما قانون رو رعایت نکنیم (خیلی ببخشید ها )پدرمون رو در میارند.ولی الان دولت قانون رو اجرا نمیکنه.و هیچکس هم کاری به کارش نداره. اینا میخوان دانشگاه فرهنگیان رو تعطیل کنند.ولی کور خوندن-.از بچه های خبر گذاری دانشجو هم متشکرم که پیگیر مشکلات دانشگاه فرهنگیان هستین.
این قضیه خیلی مشکوکه به خصوص سایت هایی هستند که کوچکترین سوژه های خبری رو در بوق و کرنا میکنن و مرتب از روی هم کپی میکنن ولی انگار یجور بایکوت خبری شدید روی این موضوع وجود داره!
افسوس و صد افسوس و صدافسوس....
همین.....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از قول ورودی های ۹۳ میگم
اینو به تمام مسولین ایران میگم:
یکی از صفات جلاله خداوند باریتعالی غیور بودن خداست یعنی خدا دوس نداره محبش رو کسی اذیت کنه بد جای هم تلافی میکنه ودر ضمن غفور الرحیم نیز هست.
مگه مسوولان ایران اسلامی قسم نخوردند پایبند حقوق ملت باشند(اینم از دولت حقوقدانمون...هه هه هه)
در آخر باز هم میگم چوب خدا صدا ندارد...
بچه هاپارسالم به ورودی های92گفته بودن حکم نمیزنن امااوناهمه تلاششون روکردن ساکت ننشستن ماهم نبایدساکت بشینیم حقوق این چندماه روخوردید به درک به جهنم صدقه سر هممون ولی خداییش دیگه ازاین ماه دبه درنیارین ازریاست جمهورهم به خاطراستخدام همچین مسئولانی واقعا واقعا کمال تشکررودارم ازبس پیگیرن!!!!!!!!!!!!!!!!
شمایی که این همه به آقای دکتر محمود احمدی نژاداتهام قانون گریزی میزنید خودتون قضاوت کنید کدوم دولت بیشتر قانون گریزه؟ دولت دکتر احمدی نژاد اگه به فرض قانون گریز هم بود بیشتر توسالهای آخرش بود ولی این دولت همین اول کار شروع کرده!(خدا به داد سالای آخرش برسه)
به هر حال یه روزی هم دولت عوض میشه و همین اتهامات دامن دولت فعلی رو میگیره(آمین)
بد میگم؟
لطفا به ادرس زیر (برنامه حرف حساب شکه یک سیما) و درخواست پیگیری کنید خواهشا اینکارو بکنید چون تا این خبر از صداوسیما پخش نشه مسولین بخیالن.اینم آدرس
http://tv1.ir/harfehesab/index.php/contact-us
این برنامه صبح ها بعد از خبر ساعت 8 از شبکه یک پخش میشه و اکثر پیامهای ارسالی رو می خونن و پیگیری میکنن
فوق العاده هم خوب تحلیل شده بود
ممنون از خبر گزاری دانشجو
اما کو گوش شنوا......
حق جو و حق طلب باشیم
هدف من از گذاشتن این نظر کم کردن ناراحتی برخی از دوستان بود. بعضی از دوستان و حتی بعضی از والدین به خاطر همین چیز های پیش آمده خیلی ناراحتند، هزینه ی این همه ناراحتی و اذیت شدن خیلی بیشتر از اون حقوقیه که قرار بود بگیریم.همچنین هنوز درمورد حقوق معوقه هم زیاد چیزی معلوم نیست.در هر صورت صد در صد موافق پیگیری کار هستم(مثل همه دوستان) و مخالف ناراحتی زیاد.
چه خبر است؟
آن از بلایی که بر سر بورسیه ها و اساتید آینده دانشگاه آوردند این هم از این بلا بر سر معلمان آینده !!!
لیبرالیسم فرهنگی است ایها الناس
بعدشم این یه الف بچه (به قول خودتون)قراره ترم ها تو این دانشگاه درس بخونه از همون اول راه زندگیشو این طرفی کرده تا آینده ی شغلیش معلوم باشه وگرنه یکی مثل من می تونستم بهترین رشته دانشگاه دولتی تو تهران قبول بشم واسه پول ؟؟؟؟؟بیام دانشگاه فرهنگیان که چی بشه
((همه ی ورودی های دانشگاه فرهنگیان به امید عشق و علاقشون یعنی *(((((معلمی)))))* اومدن این دانشگاه نه چیز دیگه))
بعدشم شما اطلاعات مکتوبی داری در این رابطه که معدلای 11 و 10 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
می تونی بیای دانشگاه های ما و معدلا و رقابت و تلاش بچه ها رو ببینی