به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از پایگاه خبری «دانشجویان بیدار»، ساعت ۱۰ است که به همراه جمعی از مسئولان بسیج دانشجویی خراسان شمالی به سمت مناطق محروم شهرستان جاجرم که در واقع محل برگزاری اردوهای جهادی دانشجویان استان است، راه می افتیم.
راه های صعب العبور اما با طبیعتی دیدنی، گرچه دست های خراشیده خشک سالی در همه جا پیداست و هنوز خزان نیامده سرسبزی ها به زردی گراییده است.
به محل استقرار مرکزی می رسیم، فضاسازی محیطی بچه ها خوب بوده و از چند کیلومتری پیداست که اردوی جهادی دانشجویی اینجا برقرار است.
یک مدرسه نسبتا قدیمی در روستای چهاربید که دانشجویان خواهر آنرا به مرکز مهارت آموزی و کلاسهای بهداشتی، آموزشی و امداد و نجات تبدیل کرده اند.
در وسط حیاط هم چادرهای نمایشگاهی و فروش اقلام فرهنگی و هنری با پخش صوتهای انقلابی به راه است و بچه دبستانی ها اطراف آن مشغول بازی هستند.
با یکی از دوستان جهادی حاضر در محل برای سر زدن به سایر روستاهای همجوار که در هرکدام دانشجویان مشغول انجام فعالیت عمرانی خاصی هستند می رویم.
گویا عده ای از دانشجویان مشغول نوسازی خانه عالم در کتلی هستند و برخی هم در چهار بید پروژه ساخت خانه محروم را دنبال می کنند.
بچه هایی که مشغول رنگ زدن خانه عالم بودند از دیدن ما خیلی خوشحال می شوند و شرح اقدامات خود در این چند روز را توضیح می دهند.
خدایی خیلی خوب نوسازی و رنگ کاری را انجام داده اند، یکی از بچه ها بخش نوسازی نشده را نشانم می دهد تازه می فهمم چقدر زحمت کشیده اند.
آنهم برای نوسازی خانه عالم، یعنی جایی که روحانی روستا در آن مستقر می شود و خود منشا رشد معنوی و فرهنگی مردم خواهد شد.
از یکی دیگر از بچه ها می پرسم بزرگترین مشکلی که مردم روستا با آن درگیر هستند چیست، می گوید بیکاری! جوانان برای پیدا کردن کار از روستا به شهر مهاجرت می کنند در حالیکه اینجا زمینه کشاورزی و دامداری هست.
شاید حمایت از سوی نهادهای مربوطه ضعیف است و شاید بخشی هم علتش راحت طلبی باشد.
بگذریم، به چهاربید باز می گردیم و سراغ دوستانی که خانه محروم را می سازند می رویم، آنها دیگر همه کارها را کرده اند و دیوار کشی دور حیاط هم در مراحل پایانی است.
پنج دانشجوی با انگیزه که تعطیلات تابستانی را رها کرده اند و به محروم ترین نقاط خراسان شمالی هجرت کرده اند، واقعا دل بریدن از دنیا و زندگی پر زرق و برق و امکانات فراوان را در ایام جوانی در خود پیاده کرده اند.
علی یکی از همین دانشجویان جهادگر است که تازه ۳ روز است ازدواج کرده و با همسرش آمده اند اردوی جهادی.
واقعا نباید در دل این بچه ها ذره ای حب دنیا باشد، ذره ای رفاه طلبی و لذت جویی شخصی و فردی باشد؛ این دوستان هستند که مصداق بسیجی واقعی هستند.
همان طور که مقتدایمان امام خامنه ای(مدظله) هم فرمودند که بسیجی یعنی علی که تمام وجودش وقف اسلام بود و اینها هم با اقتدا به مولایشان تلاش دارند همه زندگی، خانواده، جان و مال خود را در این مسیر پرافتخار و یادگار شهدا خرج کنند.
اینجاست که انسان تازه می فهمد چرا رهبر معظم انقلاب می فرمایند «کسانی که این جهاد را انجام می دهند، مصداق آیه قرآن هستند»؛ بعنوان مثال آیه « وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ» ۲۰۷ بقره (۱)
اینجا ره صد ساله را بچه ها یک شبه طی می کنند و گرد و خاک نشسته بر صورت و تاول هایی که بر دستهای آنها در آمده آنهم بدون مزد و منت و فقط برای رضای خداوند متعال خیلی هنر می خواهد؛ دست مریزاد رفقا!
واقعا شعار زیبای «می سازیم تا ساخته شویم» زبان حال این روزهای دانشجویان جهادگر خراسان شمالی است، خدا خیرشان دهد.