کد خبر:۴۴۹۲۶۳
گزارش/

عَلم صلح روی برج آزادی

از روز شنبه یازدهم مهرماه به مدت سه شب، برج آزادی میزبان برگزاری کنسرت نور «فیلیپ گایست» هنرمند آلمانی بود، برنامه‌ای که که در سکوت خبری رسانه‌های اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و در کوررنگی اخبار رنگارنگ هفته گم شد.

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو _سید احمد علوی، در هفته‌ای که گذشت میدان آزادی تهران شاهد برنامه‌ای بود که در سکوت خبری رسانه‌های اصلاح طلب و اصول‌گرا و در کوررنگی اخبار رنگارنگ هفته گم شد. اما به دلیل اهمیت فرهنگی رویدادی که اتفاق افتاد در این گزارش به بررسی آن می‌پردازیم.  

 

از روز شنبه یازدهم مهرماه به مدت سه شب، برج آزادی میزبان برگزاری کنسرت نور «فیلیپ گایست» هنرمند آلمانی بود. وی در نشست خبری این برنامه به ارائه توضیحاتی در خصوص اجرا پرداخت و گفت: نام این پروژه «درگاه واژه ها» یا «دروازه واژه ها» است و در آن از واژه های انگلیسی، آلمانی و فارسی استفاده شده است. وی در خصوص تاریخ برگزاری برنامه گفت: [این برنامه] ۱۱ مهر همزمان با ۳ اکتبر، سالروز اتحاد ملی آلمان است و سعی کرده‌ام تا از عناصر مختلفی برای نشان دادن واژه‌هایی که در آلمان و ایران مطرح هستند استفاده کنم.

 

این که چرا جهت برگزاری یک برنامه ملی آلمان؛ اصلی‌ترین میدان جمهوری اسلامی ایران باید انتخاب شود و اینکه چرا این برنامه با برافراشتن عبارات انگلیسی و آلمانی مبنی بر صلح بر فراز برج آزادی باید برگزار شود، پرسشهای فراوانی است که برای افکار عمومی و مردم بعد از تماشای این برنامه پیش می‌آمد. این کنسرت اگرچه حساسیت‌های بسیاری را برانگیخت اما تحلیل‌گران اعتقاد دارند استفاده مناسب موج‌سوارانِ این ایده از فضای پررنگ خبری هفته گذشته موجب شد تا کم‌ترین واکنشی به این اتفاق رخ ندهد. به اعتقاد برخی تحلیل‌گران این دست اقدامات در راستای عادی‌سازی روابط با دُول غربی؛ فارغ از اینکه از دشمنان جمهوری اسلامی باشند یا هم‌پیمانان را سیری هوشمند و هدف‌دار در راستای عبور از برخی خطوط قرمز نظام اسلامی می دانند. برای درک اهمیت چنین رویدادی می توان تصور کرد که جمهوری اسلامی ایران، جهت بزرگداشت یکی از روزهای ملی خود، درخواست برنامه ای مشابه، در یکی از میادین کوچک و در شهری بسیار کوچک‌تر و کم اهمیت‌تر از برلین داشته باشد. واکنش دولت آلمان قابل پیش بینی است و احتمالاً با اصول دیپلماتیک منطقی تلقی خواهد شد. و این همه در حالی است که در اصلی‌ترین میدان پایتخت جمهوری اسلامی و در مناسبتی که هیچ ربطی به ملت ایران ندارد آن هم درست چند روز پس از یکی از بزرگ‌ترین اعیاد اسلامی، چنین برنامه‌ای برگزار می‌گردد که بعید است برای آن سیر دیپلماتیک و تشریفات درخور شأن و عزت وزارت خارجه طی شده باشد، پُرواضح است که چه پیامی را به دنیا مخابره می‌کند. بدتر از آنکه برخی اخبار تأیید نشده حکایت از درخواست ایران برای برپایی این برنامه است.

 

این که چنین اقداماتی چه نسبتی با سخنان رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با رسانه‌های آمریکایی و مواضع حامل پیام های تنش‌زدایانه وی دارد، هنوز برای کارشناسان روشن نیست. اما عجیب‌تر از درک این ارتباط، وقوع چنین اتفاقی در شهرداری تهران با شهرداری انقلابی و شورای شهری متشکل از عناصر انقلابی است؛ که ناظرین سیاسی را دچار شگفتی نموده، چه این که اگر این نورآرایی‌ها در یک مجموعه‌ی دولتی صورت می‌گرفت احتمالاً هیچ حساسیتی را بر نمی انگیخت و در راستای اقدامات تنش‌زدای آقای روحانی با دُول غربی تلقی می شد. بهرحال اما این وقوع این اتفاق در مجموعه شهرداری تهران مایه تأسف است

 

برخی تحلیل گران اعتقاد دارند که پروژه تغییر محاسباتی مسئولان ایرانی مدت هاست کلید خورده است و از موفق ترین پروژه های غربی در راستای نیل به منافعشان در منطقه، پس از انقلاب ایران بوده است

 

این که جمهوری اسلامی ایران نماد کشوری صلح طلب و آزاد تلقی گردد بی شک آرزوی همگان خواهد بود، لیکن تحلیلگران اعتقاد دارند که برخی اقدامات در چند سال اخیر نه تنها چنین پیامی را به دنیا مخابره نمی کند بلکه پیام عجز و سرشکستگی ملتی را مخابره می کند که سال ها علم مبارزه با مستکبران را به دوش کشیده و اکنون به نمادی برای آزادی خواهان و ظلم ستیزان دنیا تبدیل گشته اند. افکار عمومی معتقدند که مگر ما شیپور جنگ با دول غربی را نواخته ایم که اکنون باید پرچم سفید صلح را بر بالای برج آزادیمان برافرازیم؟! چنین تحلیلگرانی اعتقاد دارند که این رویه عادی سازی روابط با دول مستکبر از تماس تلفنی رئیس جمهور آمریکا و ایران، دست دادن وزیر خارجه دو کشور و دیدار دوجانبه چند روز پس از آغاز جنگ غزه، ملاقات های مکرر وزرای خارجه دو کشور و معاونان و در نهایت ملاقات اتفاقی و آغوش باز کردن شیطان برای مسئولان رده بالای حاکمیت درپی دست یابی به اهداف مشخصی است.

 

هرچند این اهداف بی شک در جمهوری اسلامی با خیل علاقه مندان به آرمان های اسلام ناب تحقق نخواهد یافت اما باید توجه داشت که اگر این رویه ادامه یابد نه تنها موجب سرشکستگی ملت ایران در برابر آزادی خواهان خواهد شد بلکه امید دیگر مستضعفان جهان را نیز به مقابله با مستکبران نا امید خواهد کرد و بی گمان ماحصل طبیعی چنین اتفاقاتی کاهش قدرت جمهوری اسلامی در مقابل مستکبران خواهد بود. نباید فراموش شود که اقتدار و آبروی جمهوری اسلامی به مثابه کشوری که پرچمدار اسلام ناب و مبارزه با ستمگران است در استحکام مواضع اصولی آن است و هرگونه عقب نشینی از این مواضع، ولو درای منافع کوتاه مدت، در بلند مدت ضرر های جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار