گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ تجربه نشان داده ذهن جهان سوم ما بسیار فراموشکار است. همچنان که همیشه بوده است.
اما این بار فاصله ها برداشته شد تا شاید کسانی به خود آیند. اما باز دلم می سوزد به حال آنهایی که سرشان زیر برف است و با شمع بازی دلشان را خوش می کنند به احساسات پاک بشر دوستانه شان. احساساتی که فقط برای آن طرف آبی ها کار می کند و بقیه روز های سال و برای بقیه وقایع دور و اطراف حال و حوصله ای برایشان نمانده است. البته شاید هم اصلاً تقصیر آنها نیست.
شاید تقصیر مردم خاورمیانه (به قول مقام معظم رهبری؛ غرب آسیا) است که به مردن عادت کرده اند!
یادتان هست قضیه منا؟ نه! فاجعه منا؟ آنجا هم تقصیر خودشان بود که به جای کمک به فقرا و بیچارگان پول داده بودند شکم عرب ها را پر کنند و مردن آنجوری هم حقشان بود! یادآوری اش هم دل آدم را سنگین می کند.
اما انگار درست است. انگار آن طرف آبی ها طفلکی ترند از مردم مظلوم غزه، از افغانستانی هایی که هنوز هم دارند تاوان یازده سپتامبری را می دهند که روحشان هم از آن بی خبر بود؛ از مردم بحرین که فقط به دنبال حق رأی شان هستند و هر روز تاوان آن را با خونشان می دهند، از مردم یمن که فقط می خواهند دولت و رئیس جمهورشان را خودشان انتخاب کنند، از مردم سوریه که گناهشان فقط این بود که رئیس جمهور محبوبشان به دل آن طرف آبی ها نمی نشست! از مردم عراق که بعد از صدام حالا دارند چوب جاه طلبی های آن طرف آبی ها را می خورند، از مردم لبنان که تنها گناهشان همسایگی با بی تمدن هایی چون اسرائیل است، از مردم میانمار که به جرم مسلمان بودن هزاران نفر زنده زنده در آتش جزغاله شدند. کلاً آن طرف آبی ها طفلکی اند و این ها حقشان مردن است.
حالا تروریسم واقعاً تروریسم شده است، البته باز هم فقط برای آن طرف آبی ها...
آقای اولاندی که دو سال قبل با افتخار تمام برای به رسمیت شناختن مخالفان دولت سوریه به عنوان اولین کشور به خود می بالید، حالا دارد سنگ تروریسم را به سینه می کوبد.
رئیس جمهورمان که…
هیچ…
بگذار بماند…
بماند تا به افراطی بودن متهم نشویم…
فاطمه رزمخواه-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.